طنز؛ بربری، اسید و کتاب!
پوریا عالمی در روزنامه شرق نوشت:
امروز بهجایی رسیدیم که آمبولانسچی نهتنها میتواند با یکدست دوهندوانه بردارد بلکه میتواند با دودست دونانچیکو بچرخاند و با سهدست میتواند به سهخبر بپردازد و این یعنی پختوپز ستون آمبولانس، تا این ستون، ستونی باشد برای همه.
خبر اول
نماینده کشور آذربایجان در «یونسکو» به درج نام «نانلواش» در فهرست میراثفرهنگی کشور ارمنستان در فهرست میراث جهانی یونسکو اعتراض کرد.
ما چیکار کردیم؟ هیچی ما مردم که صبح توی صف لواش نسبت به این قضیه اعتراضمان را با گفتن چند نوچنوچ اعلام کردیم. مسوولان هم در محافل بحث مفصلی سر این کردند که وزرای دولت، ششسال پیش بین ساعت چهار تا شش دقیقا داشتند به چی فکر میکردند و چرا.
ما معتقدیم حالا که نان لواش هم از کفمان رفته، فردا ساعتششصبح با تجمع جلو نانوایی بربری و سنگکی حمایتمان را اعلام و به خارج ثابت کنیم بربری و سنگکی برای ما مثل لواش نیست که بتوانند بهراحتی از چنگ ما درش بیاورند.
خبر دوم
معاون دولت روحانی از مفقودشدن 32جلد کتاب در دوره دولت احمدینژاد خبر داد که این کتابها در دوره خاتمی برای مقابله با خشونت علیه زنان، تدوین شده بود. بهنظر ما جای خوشحالی دارد که فقط 32جلد کتاب در دوره احمدینژاد گم شده و چیز دیگری گم نشده.
خبر سوم
بعد از فجایع اسیدپاشی روی زنان، دیروز روی رییس یکبیمارستان در تهران هم اسید ریختهاند. بهنظر ما با توجه به اینکه ما ایرانیان فرهنگ چندهزارساله داریم و حقوق شهروندی و حقوقبشر در جامعه ما همیشه رعایت میشود، حالا که اسیدریختن نیز وارد فرهنگ ما شده و مردم مشکلاتشان را بهجای گفتوگو با اسید حل میکنند (چون همهچیز با اسید بهراحتی حل میشود) ما پیشنهاد میدهیم آداب اسیدپاشی تدوین شود. مثل آداب همسرداری. بعد هم چون این قضیه دیگر از استثنا خارج شده، پیشنهاد میدهیم «بیمه اسید» مثل بیمه بدنه به بیمههای کشور اضافه شود. بعد هم به بهترین اسیدپاشهای سال طی مراسم باشکوهی گاری ببندند و ولشان کنند در بیابان. این خبر سوم که خبری کاملا سه بود.
امروز بهجایی رسیدیم که آمبولانسچی نهتنها میتواند با یکدست دوهندوانه بردارد بلکه میتواند با دودست دونانچیکو بچرخاند و با سهدست میتواند به سهخبر بپردازد و این یعنی پختوپز ستون آمبولانس، تا این ستون، ستونی باشد برای همه.
خبر اول
نماینده کشور آذربایجان در «یونسکو» به درج نام «نانلواش» در فهرست میراثفرهنگی کشور ارمنستان در فهرست میراث جهانی یونسکو اعتراض کرد.
ما چیکار کردیم؟ هیچی ما مردم که صبح توی صف لواش نسبت به این قضیه اعتراضمان را با گفتن چند نوچنوچ اعلام کردیم. مسوولان هم در محافل بحث مفصلی سر این کردند که وزرای دولت، ششسال پیش بین ساعت چهار تا شش دقیقا داشتند به چی فکر میکردند و چرا.
ما معتقدیم حالا که نان لواش هم از کفمان رفته، فردا ساعتششصبح با تجمع جلو نانوایی بربری و سنگکی حمایتمان را اعلام و به خارج ثابت کنیم بربری و سنگکی برای ما مثل لواش نیست که بتوانند بهراحتی از چنگ ما درش بیاورند.
خبر دوم
معاون دولت روحانی از مفقودشدن 32جلد کتاب در دوره دولت احمدینژاد خبر داد که این کتابها در دوره خاتمی برای مقابله با خشونت علیه زنان، تدوین شده بود. بهنظر ما جای خوشحالی دارد که فقط 32جلد کتاب در دوره احمدینژاد گم شده و چیز دیگری گم نشده.
خبر سوم
بعد از فجایع اسیدپاشی روی زنان، دیروز روی رییس یکبیمارستان در تهران هم اسید ریختهاند. بهنظر ما با توجه به اینکه ما ایرانیان فرهنگ چندهزارساله داریم و حقوق شهروندی و حقوقبشر در جامعه ما همیشه رعایت میشود، حالا که اسیدریختن نیز وارد فرهنگ ما شده و مردم مشکلاتشان را بهجای گفتوگو با اسید حل میکنند (چون همهچیز با اسید بهراحتی حل میشود) ما پیشنهاد میدهیم آداب اسیدپاشی تدوین شود. مثل آداب همسرداری. بعد هم چون این قضیه دیگر از استثنا خارج شده، پیشنهاد میدهیم «بیمه اسید» مثل بیمه بدنه به بیمههای کشور اضافه شود. بعد هم به بهترین اسیدپاشهای سال طی مراسم باشکوهی گاری ببندند و ولشان کنند در بیابان. این خبر سوم که خبری کاملا سه بود.
پ
نظر کاربران
حالا که ارمنستان لواش را به نام خود کرده است بهتر است ما زودتر دست به کار بشیم و "روش های بهینه در اسید پاشی" را به نام نامردان ایرانی ثبت جهانی کنیم .
یک وزارتخونه به نام وزارت "مایع پاشی بهینه" هم تاسیس کنیم تا پیگیر مدون کردن روش اسید پاشی روش شا..یدن به اعصاب دیگران و ... باشد