طنز
متاسفم
امروز آمبولانس را خاموش میکنیم و بهجاش یک گاری میخریم تا ببندیم به بعضیها و بفرستیمشان وسط بیابان. اصلا بهتر است چراغها را خاموش کنیم و ستارههای سربی، فانوسکای خاموش، من و هجوم گریه پِلی کنیم و هایهای گریه کنیم.
امروز آمبولانس را خاموش میکنیم و بهجاش یک گاری میخریم تا ببندیم به بعضیها و بفرستیمشان وسط بیابان. اصلا بهتر است چراغها را خاموش کنیم و ستارههای سربی، فانوسکای خاموش، من و هجوم گریه پِلی کنیم و هایهای گریه کنیم. الان عرض میکنم چرا؛ امروز روز جهانی «منع خشونت علیه زنان» است و دوتا خبر اصلی خبرگزاریهای ما اینهاست: فرمانده انتظامی تهران بزرگ گفته فرد اسیدپاشی را دستگیر کردهاند که اعتراف کرده چون رابطهاش با خانم موردنظر شکرآب شده بوده قصد داشته با ریختن اسید روی او خود را به این زن نزدیکتر کند. برای همین، طوری برنامهریزیکرده که اسید روی لباس طرف مربوطه در ناحیه کمر ریخته شود. خیلیوقتها به این فکر میکنم آمبولانس را بفروشم جاش یک وانت بخرم که پشتش قفس است و بروم باغوحش کار کنم. یعنی بعضیها را باید سوار آمبولانس کرد تا با کمکهای اولیه حالشان خوب شود. بعضی را باید سوار آمبولانس کرد و برد بیمارستان تا حالشان خوب شود. بعضی را هم باید سوار آمبولانس کرد و برد تیمارستان تا حالشان خوب شود. بعضی را هم باید برد تیمارستان و بستشان به تخت تا حالشان خوب شود. بعضی را هم باید فرستاد باغوحش. بعضی را هم که باغوحش جوابشان کند و از درمانشان قطعامید کند، باید بست به گاری و فرستاد وسط بیابان.
واقعا مشکل ما مسوولیت اجتماعی خودمان است. راستش این برای ما پیشرفت محسوب میشود که طوری اسید بپاشیم که طرف مربوطه سالم بماند اما حسابکار هم دستش بیاید.
قدیم سیگار میچسباندند تا هم علامت گذاشته باشند هم طرف بفهمد داستان چیست. الان اسید میپاشند.
اصولا این سبک که یکطوری بزنند که جاش معلوم نباشد، سبک متداولی در اذیتوآزار آدم محسوب میشود.
خواهش میکنم دست نگذارید روی دلم تا سفره دلم را باز نکنم. یکطوری زیرپوستی موضوع را مطرح کنم که کسی متوجه نشود جز خودم و شما. شما هم به کسی نگویید این موضوع را من خیلی زیرپوستی مطرح کردم. ممنونم.
خلاصه بهنظر ما زنان ما کمکم باید با لباس کار بیایند از خانه بیرون. یعنی علاوهبر کلاهایمنی باید لباسنسوز هم بپوشند. دستکش صنعتی هم دستشان باشد.
ماسک ضدشیمیایی و ماسک ضداسید و گوشی ضدآلودگی مجهز به صداگیر آزار کلامی هم همراهشان باشد.
اصلا ما پیشنهاد میدهیم بهترین راه برای امنیت زنان این است که یا کلا از خانه بیرون نیایند یا اگر میآیند توی گاوصندوق خودشان را استتار کنند و خلاص.
همسر آزاری و شانس ما
البته راستش را بخواهید زنان توی خانه هم امنیت ندارند. چون معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور گفته: «از ابتدای سال93 تاکنون 120هزارتماس مرتبط با فعالیتهای اورژانس اجتماعی، با تلفن123 برقرار شده است که هشتدرصد آنها در ارتباط با «همسرآزاری» بوده است.» پس فهمیدیم اگر زن از خانه برود بیرون اسید میپاشند روش و یکطور آزارش میدهند. اگر در خانه بماند میروند روی اعصابش و شاید هم دست بلند کنند روش و یکطور دیگر آزارش میدهند.
ما شانس آوردیم مَردیم و آزاری که در جامعه و خانه میبینیم خیلی کمتر از زنان است. اما شانس نیاوردیم و اگر ببینیم کسی دارد آزار میبیند خودآزاری میکنیم و بسیار غصه میخوریم. حالا هم آمبولانس را روشن میکنیم و از خجالت میرویم در افق گم شویم.
نظر کاربران
خیییییلییییییییییی لوس بود !
تشکر از متن زیبایی که نوشتید
مرسی پوریا عالمی از "هم غم خوری" که با ما کردی...ممنونم آدم فهیم