۱۵۰۸۸۷
۵۰۱۲
۵۰۱۲
پ

طنز؛ بحث سیاسی ممنوع!

امروز همسایه‌مان ویر جغرافی گرفته بود. ‌گفت: مهندس جان آستارا کجاست؟ گفتم: گیلان. گفت: رشت؟ گفتم: گیلان. گفت: ایذه کجاست؟ گفتم: خوزستان. گفت: خرم‌آباد کجاست؟ گفتم: لُرستان. گفت: عباس‌آباد کجاست؟ گفتم: مازندران.

رضا ساکی در ایسنا نوشت:

امروز همسایه‌مان ویر جغرافی گرفته بود. ‌گفت: مهندس جان آستارا کجاست؟ گفتم: گیلان. گفت: رشت؟ گفتم: گیلان. گفت: ایذه کجاست؟ گفتم: خوزستان. گفت: خرم‌آباد کجاست؟ گفتم: لُرستان. گفت: عباس‌آباد کجاست؟ گفتم: مازندران. گفت: ارومیه کجاست؟ گفتم: آذربایجان غربی. گفت: جیرفت کجاست؟ گفتم: کرمان. گفت: ماشاالله خوب بلدی. گفتم: سخت نبود، حالا چرا دارید این سوال‌ها را می‌کنید؟ گفت: به نظرت وجه تشابه این شهرها چیست؟ گفتم: بستگی دارد. گفت: آفرین بستگی دارد. گفتم: حالا به چی بستگی دارد؟ گفت: نمی‌خواهی حدس بزنی. گفتم: نمی‌دانم، سوال سختی است، یعنی چه چیزی است که میان آستارا و جیرفت مشترک است؟ لابد خیابان؟ یا بوستان؟ گفت: خیر. گفتم: راهنمایی کنید. گفت: به حوادث اخیر ربط دارد. گفتم: شما هم که همه‌اش دنبال سیاست هستید. گفت: اتفاقا سیاسی نیست. گفتم: پس چیست؟ گفت: اجتماعی است. معضلی شهری است. گفتم: این که بدتر شد. گفت: یعنی چه؟ گفتم: باز هم دارید حرف سیاسی می‌زنید. گفت: من کی حرف سیاسی زدم؟ گفتم: همین که می‌گویید معضل شهری دیگر. گفت: معضل شهری حرف سیاسی است؟ گفتم: نیست؟ گفت: نه. گفتم: اصلا بگویید؛ من حوصله حدس‌زدن ندارم. گفت: باران، وقتی باران می‌آید همه این شهرها دچار آب‌گرفتگی می‌شوند، طوری که باید قایق بیندازند توی خیابان‌ها. گفتم: باز هم که حرف سیاسی زدی. گفت: مهندس خوبی؟ حرف سیاسی کجا بود؟ گفتم: همین که باید قایق بیندازند کنایه سیاسی است دیگر. گفت: امروز خوبی؟ گفتم: چه چیز را می‌خواهی ثابت کنی؟ چرا می‌گویی شهرهای ما با یک قطره باران ناامن می‌شوند؟ گفت: خوبی پسرم؟ گفتم: از شما بعید است این طور سیاه‌نمایی و اغراق. الکی دارید قضیه را بزرگ می‌کنید. گفت: من؟ من دارم اغراق می‌کنم؟ خودت برو سایت‌ها را ببین، آب همه جا را برداشته. اخبار هم گفت. گفتم: اخبار از دید هواشناسی گفته است اما شما دارید این‌را مستمسک می‌کنید. گفت: چه می‌کنم؟ گفتم: مستمسک. گفت: چرا بیراه می‌گویی مهندس؟ فحش نده جوان. گفتم: مستمسک فحش است؟ گفت: پس چیست؟ گفتم: مستمسک می‌کنی یعنی داری از بحث سیلاب در شهرها استفاده دیگری می‌کنی. گفت: چه استفاده‌ای. گفتم: خودت می‌دانی. گفت: امروز اصلا سر حال نیستی. گفتم: دیگر حوصله بحث‌های سیاسی ندارم. بااجازه می‌روم. دفعه بعد اگر خواستید گپ بزنیم، فقط درباره ورزش و تغذیه باشد. گفت: بحث حق پخش تلویزیونی خوب است؟ فریاد زدم: سیاست نه. داد زد: حق پخش تلویزیونی کجایش سیاسی است؟ عربده کشیدم: نیست؟ فغان زد: نه نیست! دیگر صدایش را نشنیدم.

باقی بقای‌تان.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج