طنز؛ عجیجم بیا فارسی را پاس بداریم!
این زبانی که ما با هم صحبت میکنیم چه زبانی است؟ فارسی؟ گاهی به نسخه اصل بودنش شک میکنم.
این زبانی که ما با هم صحبت میکنیم چه زبانی است؟ فارسی؟ گاهی به نسخه اصل بودنش شک میکنم.
البته که این فارسی است اما اگر به همین منوال که الان من و شما با هم گفتوگو میکنیم به حرف زدنمان ادامه دهیم، واقعا میشود همینطور ادامه داد؟ قول؟
بانو منیجه: قول عسیسم. عجقم قول. هانی بداخلاقی نکن دیگه. فارسیم که خوبه. شونزده میشدم همیشه. میگی نه از بابام بپرس.
باباش: معلمش همساده دیفال به دیفال ما بود. همیشه تیلیفون میزد میگفت درس این بچه بیسته بیسته. اگه بیست نمیاره واسه اینه که یکی قلف زده به بختش.
دبیر فارسی: واه واه واه... من کی گفتم قلف؟ بریدم اصلا. چی میشد من هم پول داشتم دلال میشدم؟ خسته شدم از این شغل. صبح تا شب نهاد و گزاره کار کن تازه فرداش بابای دانشآموز بیاد بگه چرا خودت بلد نیستی چیزی که درس میدی؟
بابای ٢: در دوران پسیو تکنولوژی خیلی آنلایک داره اینطور بیسواد باشی و بهره از ناولج جهانی نبری. در این سیتیسنتر جهانی ما باید در مورد ناولج فارسی اکتیوتر باشیم. اوکی؟ یس پلیز.
سند یک: ترجمه متن بالا توسط دانشجوی زبان فارسی: ببخشید من همهاش را بلدم کلمه به کلمه ترجمه کنم فقط اینطور با کدام ط نوشته میشه؟ و جهان با کدام هـ؟
نامزد مترجم بالا: بیا اوجولات بخور فشارت افتاد از بس ناز ترجمه کردی دیلماج من. به قول شاعر، زبان سبز سر سرخ میدهد بر باد.
محمدعلی سپانلو: خدایا چرا با من این کار را میکنی؟ چرا من باید در این دوره زندگی میکردم؟ اینها ضربالمثلها را هم نمیدانند . هی هی هی. ای وایای وایای وای
پزشک: استاد اینقدر حرص نخورید. اگر حرص و جوش بزنید هژمونی سلولهای شما بر اثر استرس و پرس ملتهب شده و آنتی هرمنوتیک سلولی فعالیتش را بیشتر میکند که منجر به بولد شدن موضوع میشود. حیف نیست؟
هنرمند: وقتی سابجکت یکی از اساتید باشد دیگر جای ویتینگ نیست. باید زودتر با دانلود آنتیاسترسها به استادان هلپ داد.
حکیم فردوسی: بسی رنج کشیدم در این سیسال... بابا دست از سر این میراث کهن ما بردارید.
توییت شعبون استخونی: دمت غیژ و سرت سلامت مشتی. واسه شاهون نوشتی اون وقت منتش را سر ما میتکونی. بگم اتول مشدی ممدلی بیاد دربست بزنه ببرتت اداره استخبارات؟
سیدعلی صالحی: حال همه ما - ازجمله زبان و ادبیات فارسی - خوب است... اما تو باور نکن.
گزارش میدانی یکی از شهروندان از آفت زبان فارسی: ما که هرچی زیر و رو کردیم بیشتر فهمیدیم این [...] فلان [...] شده از عهده [...] برنمیاد. از بس [...].
درخواست دوستداران زبان فارسی: ما با تمام وجود درخواست میکنیم اکثر مجریان صداوسیما از خواندن اشعار شاعران بزرگ کشور منع و معاف شوند. این عزیزان شعر که میخوانند اینقدر غلط است و بد میخوانند که اورژانس بیمارستانها مشتریشان زیاد میشود. گلاب به رویتان شعرخوانی برخی دوستان باعث میشود آدم شکوفه بزند. حالا چه اصراری است؟
پایاننامه یک دانشجو: فارسی را نمیتوانیم پاس بداریم چون پاس الان معلوم نیست تو کدام شهر و کدام لیگ بازی میکند!
اتطلاعیح محم ساذمان سیانط از ظبان فارثی: خوشبخطانه جصطجوی ما نطیجه دادو ظبان و ادبیاط فارثی در زیر پل با اهوالی نظار پیدا شد.
نظر کاربران
ینی این پایان نامه دانشجو دیگه آخرش بود!