طنز؛ روش مدیریت پنجهبوکسی!
فرض کنید در یک شهر بزرگ فردی با پنجهبوکس میزند توی سر یک دستفروش و دستفروش به رحمت خدا میرود.
یکی از روشهای موثر مدیریت در بحث پنجهبوکس اینطوری است که فضای خبری را کنترل کنیم. مثلا به این خبرها دقت کنید:
یک شهروند منسوب به تهران و منسوب به یکی از ارگانهای شهری با پنجهبوکس منسوب به خودش توی سر یک شهروند منسوب به تهران که منسوب به دستفروشی بود میزند و دستفروش فوت میکند.
مردی منسوب و کارگر، که بر اثر ضرب و شتم منسوب به مأمورانِ منسوب به گشتِ سدِ معبرِ منسوب به ناحیه ۴ منسوب به منطقه ۴ شهری، به مدت یک هفته در بیمارستان بستری شده بود به رحمت خدا رفت.
سخنگوی قضایی در واکنش به قتل منسوبِ یک کارگر منسوب، با پنجهبوکس شخصیِ ماموران منتسب به ارگان فلان، از اجازه حمل باتوم، گاز اشکآور و پنجهبوکس توسط ماموران منسوب این سازمانِ منسوب اظهار بیاطلاعی کرد.
یک مقام منسوب به منطقه ۴ شهری در واکنش به کشته شدن یک کارگر منسوب با پنجهبوکسِ کارکنان منسوب به فلان جا گفت: این موضوع به ما ارتباطی ندارد و درگیری صورتگرفته بین یک کارگر منسوب با عوامل پیمانکار منسوب در این منطقه منسوب بوده است.
این مقام منتسب ادامه داد: همانطور که مشخص است همه چیز منسوب و منتسب است و به ما ربطی ندارد. ایشان درباره این که آیا در بحث موسیقی و ممانعت از تدریس آن هم ممکن است اتفاقی بیفتد که منسوب مثلا به چیزی باشد حرفی نزد اما گفت که دسته سهتار زیاد محکم نیست و زود میشکند.
باقی بقایتان!
ارسال نظر