۱۲۳۸۸۳۶
۶۲ نظر
۸۲۲۰۷
۶۲ نظر
۸۲۲۰۷
پ

۲۴ وسیله‌ای که فقط دهه شصتی‌ها آن را می‌شناسند

سرعت تغییر و تحولات در تولید ابزارها و گجت‌ها چنان بالاست که نسل جدید، بسیاری از وسایل مهم زندگی در ۲ دهه قبل را نخواهند دید، مروری بر این وسایل نوستالژیک داریم

روزنامه خراسان: توصیفی تقریبی از شروع روز برای یک دهه شصتی، صبح که از خواب بیدار می‌شدم مادر در یک سماور برقی بزرگ چای درست می‌کرد. در یک شیرجوش قدیمی که تهش سیاه بود، شیر تازه را که از شیرفروش موتور سوار خریده بود ، داغ می‌کرد. قبل از صبحانه می‌رفتم سراغ پیچ تلویزیون، روشنش می‌کردم و کلی با آنتنش ور می‌رفتم تا بتوانم شبکه ۲ را بگیرم و کمی کارتون ببینم. هربار که یک ماشین از داخل کوچه رد می‌شد تصویر می‌پرید و یک بخشی از برنامه کودک را از دست می‌دادم.

نان تازه را با پنیر لیقوان و شیر داغ می‌خوردم. برادر گرامی با واکمنش از راه می‌رسید و می‌گفت اگر به‌ جایش برای ناهار نان بخرم اجازه می‌دهد با آتاری‌اش بازی کنم. آن موقع‌ها برای هر وعده، نان تازه می‌خریدیم. مامان یک ۵ ریالی می‌داد تا وقتی برای خرید نان رفتم سرکوچه از تلفن همگانی با منزل خاله تماس بگیرم و بگویم ما عصر به‌ خانه‌شان می‌رویم. توی راه از جلوی کلوپ محل رد می‌شدم که همراه با فیلم‌های مجاز، نسخه  VHS رمبو را هم کرایه می‌داد. چند وقت پول‌هایم را جمع کرده بودم تا یک ‌شب ویدئو را همراه چند تا فیلم بروس‌لی از این جا کرایه کنم.

صف‌های طولانی نان با گپ ‌زدن قابل تحمل بود. زنبیل که پر از نان می‌شد بخش تیز دسته زنبیل دست‌های کوچک و کودکانه‌ام را اذیت می‌کرد. توی راه یکی از رفقا می‌آمد جلو با دوچرخه‌ای که پر بود از گلچرخ‌های رنگی و یک زنگ خوشگل هم روی دسته‌اش بود. می‌گفت: «لیزرم رو دیدی؟ داییم از بندر برام آورده». توی راه از کنار بچه‌هایی رد می‌شدم که یک گوشه در حال تیله‌بازی بودند. امروز تیله، فردا کارت و روز دیگر دریبل گل.

 حالا امروز که به آن ‌روزها فکر می‌کنم می‌بینم فقط حدود ۳۰ سال گذشته اما انگار به‌ اندازه ۱۰۰ سال متفاوت از بچه‌ های امروز زندگی کردیم، بچه‌ای که با صدای قُل‌قُل چای‌ساز بیدار می‌شود. از یخ ساز یخچال آب‌ می‌خورد و اسم کُلمن برایش ناآشناست. خیلی که گرسنه شود کمی شکلات صبحانه را روی نان تُست بسته‌ای بی‌مزه‌ای که پدرش دیشب خریده می‌مالد چون می‌داند ساعت ۱۱ بیدار شده و دو ساعت دیگر وقت ناهار است. کمی با گوشی مادرش بازی می‌کند. توی مجتمع آپارتمانی‌شان  هیچ دوستی ندارد، به‌ جای فوتبال و دوچرخه‌سواری در کوچه با پلی‌استیشن بازی می‌کند؛ بدون این ‌که بداند نسل پدرش چه سرگرمی‌های جالب و دلخوشی‌های لذت بخشی داشتند. این پرونده خاطره ‌بازی با ابزارها و گجت‌هایی است که متولدان ۱۴۰۰ به بعد هیچ ‌وقت از نزدیک آن‌ها را تجربه نخواهند کرد.

شماره‌ گیر تلفن؛ خسته‌کننده

فکر کنید بخواهیم با یک شهر دیگر یا تلفن ‌همراه تماس بگیریم و تنها ابزارمان هم یک تلفن‌قدیمی با شماره‌گیر باشد. برای هر عدد با تلفن آنالوگ باید کلی معطل می‌شدیم. اگر شماره‌گیر تا ته برنمی‌گشت و برای گرفتن عدد بعدی عجله می‌کردیم کل فرایند را باید دوباره انجام می‌دادیم؛ ته ملال.

۲۴ وسیله‌ای که فقط دهه شصتی‌ها آن را می‌شناسند

قاب کنترل؛ زندان آلکاتراز

یعنی میزان مراقبت والدین ما از کنترل تلویزیون چند برابر بچه‌های‌شان بود. خب از هر بچه چند ورژن بود اما کنترل همان ‌یکی بود و برای همین برایش قاب می‌خریدند. رویش هم پلاستیک می‌کشیدند. حتی دیده شده بود اطرافش سیم ‌خاردار و مین ضد تانک هم بگذارند که کسی به کنترل نزدیک نشود. اصولاً آن‌ زمان همه چیز یک کاور و محافظ داشت. به ‌طور مثال مبل‌ها یک کاور و روکش پلاستیکی داشتند که در تابستان مثل لواشک چسبناک می‌شد.  

۲۴ وسیله‌ای که فقط دهه شصتی‌ها آن را می‌شناسند

تلفن سکه‌ای؛ تلفن‌های گرسنه

تلفن ‌های سکه‌ای و همگانی قدیمی با آن ‌کیوسک‌های همیشه داغ و بوگندو تنها راهی بودند که خیلی از خانواده‌ها با هم در تماس باشند. حیف تلفن‌ها خیلی گرسنه بودند و بی‌محابا سکه‌ها را می‌خوردند. کیوسک‌ها هم پر بودند از یادگاری‌های شاعرانه و عاشقانه. گاهی هم تحلیل‌های سیاسی و اجتماعی. همیشه هم یک نفر پشت کیوسک با 5 ریالی به شیشه می‌زد و می‌گفت: «بدو بابا عجله دارم، این لامصب رو گذاشتن برای کار واجب  نه احوالپرسی».

۲۴ وسیله‌ای که فقط دهه شصتی‌ها آن را می‌شناسند

دوربین‌های مکه؛ مامان بزرگ ممنون

کلاً سوغاتی دادن مامان‌بزرگ‌ها بعد از سفر حج چهار حالت بیشتر نداشت، یا شما نوه بزرگ بودید که واکمن می‌گرفتید، یا نوه دوم که دوربین مکه‌ای، یا نوه فسقلی که ماشین کنترلی، اگر هم دختر بودید عروسک یا یک قواره چادر رنگی. البته دوربین مکه‌ای یک اسم من ‌درآوردی است که به وسیله‌ای می‌گفتیم که اسلاید داخلش قرار می‌گرفت و تصاویرش رد می‌شد. همه تصاویر هم مربوط به مکه و مدینه بود. گاهی ممکن بود یکی خلاقیت به‌خرج دهد و نگاتیو دوربین داخلش بگذارد که همان تصاویر سیاه را درشت‌تر می‌دید.

۲۴ وسیله‌ای که فقط دهه شصتی‌ها آن را می‌شناسند

وسایل نجاری و بنایی؛ پدرهای همه کاره

هرپدری کلی اره، تبر، کلنگ، بیل و... داشت که هرکاری را در منزل لازم بود بدون نیاز به آوردن تعمیرکار انجام می‌داد. از برف پارو کردن تا کارهای برقی، نجاری و بنایی. البته این روحیه خودکفایی فقط در پدرها نبود. مادرها هم رب، خیارشور، ترشی، شوری و... را خودشان درست می‌کردند. لباس‌های بچه‌ها را هم با چرخ‌های قدیمی می‌دوختند. پیژامه‌هایی راه‌ راه که تا زیر چانه بالا می‌آمد.

۲۴ وسیله‌ای که فقط دهه شصتی‌ها آن را می‌شناسند

ضبط چندکاره؛ خود کارآگاه گجت

یک نوع ضبط‌های چند کاره بود که هم کاست می‌خورد، هم رادیو داشت، هم مهتابی و در نهایت چراغ‌ قوه. راحت شارژ می‌شد. به ‌مدت طولانی شارژ را حفظ می‌کرد و کارراه‌انداز بود.

۲۴ وسیله‌ای که فقط دهه شصتی‌ها آن را می‌شناسند

آتاری دستی؛ تتریس و مار

یک کنسول جیبی ساده و محبوب که گفته می‌شد 10 هزار بازی دارد اما در حقیقت دو نوع بازی داشت که هر کدام را به 5 هزار مدل مختلف ارائه می‌کرد. مار (اسنک) و تتریس (خانه‌سازی) بازی‌های اصلی این کنسول‌ها بود. باتری می‌خورد و زودتر از حد معمول هم کسل‌ کننده می‌شد.

۲۴ وسیله‌ای که فقط دهه شصتی‌ها آن را می‌شناسند

کنسول‌ های بازی؛ قارچ‌ خور و رفقا

کنسول‌های قدیمی، بازی‌های ساده و با گرافیک پایین اما اعتیادآوری داشتند، از آتاری که بازی هواپیمایش هنوز جذاب است تا میکرو که قارچ ‌خور و کنترل داشت، تا سگا که ته بازی‌ها بود و یک فوتبال بسیار بی‌کیفیت داشت. البته بچه مایه‌ دارها کومودور و پی‌اس وان داشتند.

۲۴ وسیله‌ای که فقط دهه شصتی‌ها آن را می‌شناسند

واکمن؛ متخصص گیرکردن

واکمن شامل یک ضبط کوچک بود که یک هدفون سبک و کوچک به آن وصل بود و به ‌کمر متصل می‌شد تا هنگام پیاده‌روی، ورزش و تفریح بتوانیم موزیک گوش کنیم. ولی یا نوار داخلش گیر می‌کرد یا ابرهای هدفون خراب می‌شد و گوش را آزار می‌داد یا همه اتفاقات با هم می‌افتاد. واکمن‌هایی که بچه‌های قدیم داشتند در بیشتر مواقع توسط مادربزرگ‌ها از مکه به ‌عنوان سوغاتی خریداری می‌شد و مثل همه تولیدات چینی، کیفیت بسیار پایینی داشت. 

۲۴ وسیله‌ای که فقط دهه شصتی‌ها آن را می‌شناسند

نوار وی‌اچ اس؛ بی‌خیال کیفیت

وی‌اچ اس نسل طلایی بود اما پردردسر. اگر بخشی از یک فیلم را دوبار تماشا  یا از روی فیلم رد می‌کردیم نوار آسیب می‌دید و پرش‌دار می‌شد. دستگاه‌ها هم دردسرهای خودشان را داشتند. در بیشتر مواقع هر نوار مخصوص یک فیلم بود و برای داشتن یک آرشیو جذاب از سینمای جهان نیاز به یک اتاق بزرگ بود. اما حالا با یک هارد 2 ترابایتی می‌شود هرآن‌ چیز با ارزشی را که در تاریخ سینما رخ داده ، داشت.  

۲۴ وسیله‌ای که فقط دهه شصتی‌ها آن را می‌شناسند

نوار کاست؛ رفیق صمیمی خودکار

نوار کاست نوستالژی محض بود. جمع شدنش داخل ضبط آغاز یک فرایند تخصصی و نفس‌گیر در حد خنثی کردن بمب بود. چون اگر هنگام جمع کردن نوار از داخل ضبط، یا پیچاندنش داخل خود حلقه اشتباهی می‌کردیم پاره می‌شد و دردسرها شروع می‌شد.

۲۴ وسیله‌ای که فقط دهه شصتی‌ها آن را می‌شناسند

جاسوییچی موزیکال؛ تا می‌تونی پز بده

این جاسوییچی‌ها هیچ قابلیتی به ‌جز پخش یک موزیک ساده نداشت اما خوراک پُز دادن به صغیر و کبیر بود. علتش هم مشخص نیست. اما خیلی کیف می‌داد.

۲۴ وسیله‌ای که فقط دهه شصتی‌ها آن را می‌شناسند

لیزر؛ تهِ فناوری فضایی

جاسوییچی‌های لیزری هنوز هم در بازار هستند؛ اما آن‌ موقع خیلی جدی یک پدیده علمی و در حد ماورایی محسوب می‌شدند که انگار از خود ناسا خریداری شدند.

۲۴ وسیله‌ای که فقط دهه شصتی‌ها آن را می‌شناسند

پیجر؛ چی بود واقعاً؟

در دهه 80 که یک سیم‌کارت حدود یک‌ میلیون تومان هزینه داشت و گوشی‌ها هم تنوع امروز را نداشت یک وسیله ارتباطی آمد که نه سیم‌کارت گران لازم داشت نه گوشی. برای استفاده از پیجر، شما باید با شرکت مربوط تماس می‌گرفتید و پیغام‌تان را می‌گفتید تا آن‌ها هم متن کوتاه شما را روی پیجر فرد مخابره کنند. پیجرها فقط دریافت‌ کننده بودند و پیغامی با آن‌ها ارسال نمی‌شد.

۲۴ وسیله‌ای که فقط دهه شصتی‌ها آن را می‌شناسند

آب تصفیه‌کن؛ چی‌ رو تصفیه می‌کرد دقیقا؟

آب ‌تصفیه کن بیشتر در دهه 80 رونق داشت. یک دستگاه عجیب که موج زیادی ایجاد کرد. یکهو همه خانه‌ها پر شد از وسایلی که پر از شن وماسه بود. مکانیزم مشخصی برای تصفیه نداشت. حتی معلوم نبود بخش تصفیه نشده را کجا هدایت می‌کند. ولی خب پرطرفدار بود و داشتنش در هر خانه‌ای واجب. موجش هم که فروکش کرد نیست و نابود شد.

۲۴ وسیله‌ای که فقط دهه شصتی‌ها آن را می‌شناسند

فلاپی؛ حجم ویرانگری از اطلاعات

امروز راحت روی فلش‌های 128 گیگابایتی کلی فیلم رد و بدل می‌کنیم، اما اوایل دهه 80 تنها ابزار دست‌مان یک فلاپی بود که اگر خراب می‌شد کل اطلاعات‌مان راحت می‌پرید. برای همین همیشه اطلاعاتی مثل پروژه درسی «مهارت ‌های کامپیوتر» سوم دبیرستان را روی دو تا فلاپی می‌ریختیم که دردسر نشود.    

۲۴ وسیله‌ای که فقط دهه شصتی‌ها آن را می‌شناسند

مودم دایل آپ؛ سلطان قیژ قیژ

هرچند این ‌روزها اینترنت بدجوری روی اعصاب همه ماست، سرعت پایین و قیمت بالا، اما آن ‌روزها سرعت اینترنت در حد سرعت لاک پشت بود. با قیژ قیژ وصل و اگر کسی با منزل تماس می‌گرفت قطع می‌شد.

۲۴ وسیله‌ای که فقط دهه شصتی‌ها آن را می‌شناسند

ریش‌تراش دستی؛ گاز نگیر لعنتی

ریش‌تراش‌های دستی مثل قیچی کوتاه کردن پشم بز زمخت و زشت بودند. بدجوری هم کله آدم را گاز می‌گرفتند. اما آن‌ موقع آرایشگاه رفتن برای دانش‌آموز سوسول بازی بود. چند وقت یک بار پدر خانواده کچلت می‌کرد تا مدرسه گیر ندهد. اگر احیاناً عروسی خواهر یا خاله در میان بود کل محل باید استشهاد جمع می‌کردند تا مدرسه راضی شود یک ماه موهایت را نتراشی.

۲۴ وسیله‌ای که فقط دهه شصتی‌ها آن را می‌شناسند

آفتابه مسی؛ وزنه ۱۲۰ کیلویی

فکر کن شب تاریک، در یک حیاط بزرگ و پر از درخت مجبور شوی بروی دست شویی. تهش یک آفتابه را که به ‌خودی خود سنگین است پر از آب کنی و نتوانی بلندش کنی. آخر چرا؟

۲۴ وسیله‌ای که فقط دهه شصتی‌ها آن را می‌شناسند

خود سکه؛ واقعاً یادش به‌خیر

سکه فقط وسیله خرید و فروش نبود. با آن کاردستی درست می‌کردیم. دایره می‌کشیدیم. زیرکاغذ می‌گذاشتیم و هنرنمایی می‌کردیم. هر بار یک سکه جدید می‌آمد با ولع به همدیگر نشان می‌دادیم و از داشتنش کلی کیف می‌کردیم. حتی خیلی‌ها کلکسیون سکه داشتند. سکه‌های قدیمی و جدید. ولی الان یک بچه ته تهش بداند سکه طلا چیست که آن ‌هم با این قیمت، تماشایش از نزدیک کار هر کسی نیست.

۲۴ وسیله‌ای که فقط دهه شصتی‌ها آن را می‌شناسند

دفتر خاطرات و پاکت نامه؛ بنویس با چشمان خیس

قبلاً عادت داشتیم با نوشتن هم با خودمان صحبت کنیم هم با بقیه. احساسات‌مان را هنگام نوشتن کامل بیرون می‌ریختیم. حرف‌ها را بهتر می‌گفتیم و لحظات را در خاطرات ثبت می‌کردیم. الان عکس و استیکر جای خوب خاطرات قدیم را گرفته.

۲۴ وسیله‌ای که فقط دهه شصتی‌ها آن را می‌شناسند

قفس مرغ و خروس در منزل؛ چه بوی بدی...

هر خانه‌ای یک قفس برای مرغ و خروس‌ها کنار حیاط داشت که بوی بد، سوسک، هزارپا و... از آن‌جا می‌زد بیرون. هر روز یک نفر باید چک می‌کرد ببیند خانواده تخم مرغی کاسب شده یا نه؟

۲۴ وسیله‌ای که فقط دهه شصتی‌ها آن را می‌شناسند

ساعت زنگ‌دار؛ نترسید ساعت بود...

ساعت ‌های قدیمی یک چکش داشتند در حد چکش شخصیت ثور در فیلم «اونجرز» که بعد از برخورد آن با فلز گوشه ساعت با سرعت برق از جایت می‌پریدی و می‌فهمیدی هنوز توی کره زمین هستی و فقط ساعت زنگ زده.

۲۴ وسیله‌ای که فقط دهه شصتی‌ها آن را می‌شناسند

دوربین آنالوگ؛ یک حلقه ۳۶ تایی، اسمتو روش نوشتم

دوربین ‌های آنالوگ با حلقه‌های فیلم 24 و 36 تایی که باید در یک سال همه خاطرات ریز و درشت یک خانواده را ثبت می‌کردند. از هر موقعیت فقط حق گرفتن یک عکس را داشتیم و بهترین ژست نگاه کردن به آینه بود. آن خاطرات ثبت می‌شد، هرچند ضعیف، هرچند بی‌کیفیت اما روح داشت. چون زندگی واقعی در آن جریان داشت. امروز شبکه‌های اجتماعی پر است از خاطرات ساختگی، از لحظاتی که شیرینی‌اش حس نشده اما تظاهر به خوب بودن آن داریم. آن‌ روزها شیرین بود چون همه‌ چیز خوب یا بد واقعی بود و برای دل خودمان زندگی می‌کردیم.

۲۴ وسیله‌ای که فقط دهه شصتی‌ها آن را می‌شناسند

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • ناشناس

    دهه هفتادیم و همه اینا رو یادمه ^_^

  • ناشناس

    دهه هفتادی هستم و با همشون بجز یکی دو تا خاطرات خوبی دارم

  • ناشناس

    وااای، عالی بود، ممنون

  • ناشناس

    پاک کن و خودکار قرمز بوی گل و پاستیل میدادن

  • ناشناس

    دفترچه انیمیشن میکی موس ده تومن بود

  • ناشناس

    چه دورانی بود سخت اما نوستالژی

  • ناشناس

    آتاری شبی پنج تومن اجاره میدادن خودش پنج هزار تومن بود

  • ناشناس

    کاست ها واکمن نوار وی اچ اس فیلم ها آخرش شو نوروزی بود

  • ناشناس

    الان با گوشی و کامپیوتر پیشرفت تکنولوژی همه چی راحت شد

  • ناشناس

    پاترول چهار درب

  • ناشناس

    چه دورانی بود کاش گوشیمون دوربین داشت اون موقع از همه لحظات فیلم میگرفتیم

  • ناشناس

    یادش بخیر،با تایر کهنه دوچرخه یا موتور باچوب میزدیم دنبالش میکردیم صدای موتور درمیاوردیم.خخخخخخخ

  • علی

    ممنونم..اول صلحی بعدازچندین ماه ،خندیدم اشک ریختم ذوق کردم و یادم افتاد عاشق شدن چقدر لذت داشت .چقدر کیف میداد....
    سپاسگزارم

  • ناشناس

    افتابه مسی و ساعت و جوجه ها رو دیگه خیلی قدیمی تر بود دادا

  • جواد

    بله دهه 70 دیا تلوزیون 50 اینچ هوشمند داشتن سوزوکی ویتارا داشتن تبلت داشتن
    بابا ولکن هی میگه دهه 60 دهه 60 انگار 70 دیا اینجور نبودن

  • علی

    زنبیل قرمز......فراموش شد

  • هومن

    قربون اون موقع ها

  • عادل

    رو سکه های 5 تومنی عکس دریاچه ارومیه بود. الان دیگه رو نقشهه هم نیست.

  • ناشناس

    ممنون خاطر انگیز بود

  • ناشناس

    چقدر زیاد زندگی کردیم به اندازه یه دوران تاریخی مثل رنسانس وچقدر خوب که همه چیزو دیدیم ولمس کردیم

  • مصطفی

    ای خدااااااااااااا. میخوام برگردم و همونجا بمونم همونجا هم بمیرم

  • ناشناس

    این شستیهای کهنه پرست خسته نشدند اینقدر از این جور چیزها گذاشتند؟ طبق معمول مصادره هم کردند .کاست فقط مال شستیها بود قبلشون یا انسانی زندگی نمی کرده یا همگی مردند و فقط شستی باقی مونده

  • پنجاه و هشتی

    دهه شصتیها(....) یه زمان شروع کردند متولدین دهه قبل خودشون رو حذف کردند.در اول سی سالگی ما شدیم نسل منقرض شده و از رده خارج ولی خودشون که حالا چهل و یکی دو ساله هستند هنوز ول کن نیستند و دوست دارند بپرند وسط جلب توجه کنند.باور کنید دیگه همه این کاستهای شما و چیزهای کهنه زشت شما رو دیدند و فهمیدند چه نسل ...ی بودید ول بدید

  • بچه زیادی ننرم

    تصفیه کنم مال من بوده ساعت شماطه دارم مال منه پاکت نامم مال منه .من یه شستیم همش مال منه آخه تو یه سرزمین جدا زندگی کردم.بقیه نبودند.فقط من بودم

  • ناشناس

    الانم جا های زیادی هست مثل دهه ۵۰ ۶۰ چیه برو دهه ۲۰ ۳۰ زندگی میکنن

  • فرازی

    عالی بود.کلی حال دل آدم خوب میشه بادیدن این همه خاطره .ورق خوردن روزهای بی بازگشت هم شیرین وهم دردآور🙏🌹

  • در حال تایپ...

    من هفتادیم از اینا خیلی دیدم

  • ناشناس

    دستگاه های تصفیه آب الان هم رایج هستن.

  • ناشناس

    من دهه 70 ام (1371) همه اینا رو هم دیدم. چقد برام تنفر اوره یه چیزایی بی ربط را هم به دهه فلان ربط میدن. اخه دهه 60 اصلا کنترل بود که محاف کنترل را به دهه 60 ربط میدین؟

  • دهه هفتادی

    دهه هفتادی ام، ولی همشو یادم میاد، به جز یکی دوتاش

  • ناشناس

    نمیدونم چرا هر چیز قدیمی میگن دهه شصت – آخه یه متولد دهه شصت چجوری دوربین فیلم خور آنالوگ یادشه یا ساعت شماطه دار یا پاکت نامه ، برو بچه های دهه شصت بچه های دوربین دیجیتال و ایمیل و موبایل و شلنگ هستن نه آفتابه مسی ، بیشتر این چیزا مربوط به متولدین دهه چهل و پنجاه هست مثل خاطرات جنگ

    پاسخ ها

    • ناشناس

      اواسط دهه 80 از دانشجویان دانشگاه تهران در مورد وبلاگ پرسیده شده بود نمی دونستند چیه.همه هم دهه شصتی .من که متولد آخر دهه پنجاهم اون زمان 5 سال بود وبلاگ داشتم .دهه شصتیها تنها چیزی که نیستند مدرن بودنه

    • ناشناس

      هر کس در دهه 80 بیست ساله بوده می تونسته دوربین دیجیتال داشته باشه.در دهه هفتاد هم دوربین آنالوگ بود و می شد از همه چی فیلم گرفت .دهه 60 هم واکمن و آتاری بود پس متولدین دهه 50 هم می تونستن همه اینها رو داشتند .مساله طبقه اجتماعی هر فرده .شصتیها قادر به درک این مساله ساده نیستند و همیشه دوست دارند چیزها رو مصادره و جلب توجه کنند

  • مهدی

    من به عنوان دهه هشتادی اون دوربین مکه رو هنوز دارم

  • ناشناس

    واقعا یادش بخیر....چه روزهایی بود.

  • ناشناس

    30سال گذشته واقعاا انگارصدسال گذشته
    چقدر همه چیزعوض شده

  • ناشناس

    افتابه مسی
    یه دونش خونه عمه من بود خیلی سنگین بود واقعاا

  • ناشناس

    دوران صفا و صمیمیت اماااااا
    سختی ومشقت

  • ناشناس

    کارتای بازی،بادبادک ساختن با حصیر و سریش،تیرکمون کش لوله ای،اسکوتر با بلبرینگ

  • ناشناس

    دهه شصت منحصر به فرد بود چون مابین سنت و مدرنیته بودن یهو از وسط سنت پریدن وسط مدرنیته واسه همینه هنوز گیج میزنیم

  • ناشناس

    ای کاش همون موقع گوربه گور میشدم این روزو نمیدیدم

  • مهدی

    والا نمیدونم چرا همه چی رو میخان بچسبونن به دهه ۶۰ . بابا خیلی از اینها حتی تا اواسط دهه هشتاد هم بوده

  • سوگل

    ده هفتادی هستم به جز دو سه تاشون با همه شون خاطره دارم

  • ناشناس

    ای کاش موبایل سی سال زودتر اختراع شده بود تا از بچگیمون فیلم داشتیم

  • ناشناس

    من دهه هشتادیم ولی از اون دروبین ها داشتم ، یادش بخیر

  • ناشناس

    من دهه هشتادیم و نصف اینا رو تجربه کردم 😍

  • بچه مردم

    میگن روز قیامت دهه شصتی ها رو ازبقیه جدا می کنند، دهه شصتیها یه چیز دیگن👍

    پاسخ ها

    • ناشناس

      آره بقیه رو به دلیل تحمل کردن شماها در این جهان می برند بهشت شما هم یه راست جهنم

  • دانیال

    افسوس که گذشته،، دیگه برنمیگرده...

  • قاسم

    ممنون از نگارنده، عالی بود

  • جهان

    نوارکاست ظبط شارژی تلویزیون سیاه سفید که مانداشتیم

  • جهان

    چرخ پونیکس وموتور هندا

  • ناشناس

    ده شصت یعنی عشق محبت همدلی ده شصت یعنی مرام معرفت مردانگی ده شصتی ناموس رفیق مثل ناموس خودش بود ده شصتی یعنی غیرت

    پاسخ ها

    • ناشناس

      دهه شصت یعنی نق نق یاوه گویی

  • ناشناس

    چه‌خاطرات‌خوبی‌داشتیم‌زودگذشت

  • ناشناس

    یادش بخیر، چه دوران خوشی بود

  • حسین عزیز

    بسیار زیبا و

  • بهمن

    دهه ۷۰ هستم
    با همشون کار کردم و یادمه

  • ناشناس

    یادش بخیر

  • ناشناس

    اقا همش مال شما خیرش ببری

  • irandost

    اون زمان از الان خیلی پیشرفته تر بود
    بیسکویت مارک گرجی
    بیسکویت مارک تینا
    آب نبات مارک شوشو شوکولاتا که شکل ماهی بودن
    لوازم صوتی و تصویری نوددرصد مارک سونی و ناسیونال یا توشیبا بود
    همه می‌توانستند گوشت بره و برنج چمپا کم یا زیاد بخرند
    و و و

  • علی

    یادش بخیر در تعقیب جو دانلودش کردم هزار بار با هزار خاطره مرور کردم هزار خاطره یادش به خیر .با اون ضبط خوشگل یادش به خیر

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج