شکنجه به سبک قرون وسطی (۱۶+)
شکنجه گران قرون وسطایی، برای حرف کشیدن از مظنونان یا اعدام برخی از آنها از هولناک ترین و دردناک ترین شیوه های ممکن استفاده می کردند. خواندن این متن به کسانی که از صحنه های دلخراش خوش شان نمی آید، توصیه نمی شود.
مجله دانستنیها: شکنجه گران قرون وسطایی، برای حرف کشیدن از مظنونان یا اعدام برخی از آنها از هولناک ترین و دردناک ترین شیوه های ممکن استفاده می کردند. خواندن این متن به کسانی که از صحنه های دلخراش خوش شان نمی آید، توصیه نمی شود.
دوشیزه آهنی
این سر جیغ کش و این تن خاردار، آنقدر رعب انگیز بود که قربانی بیچاره، شاید قبل از اینکه داخل فضای خالی تابوت ایستاده - که احتمالا در همان دوره قرون وسطی ساخته شده بود - گذاشته شود، قلبش از کار می افتاد؛ برای همین هم خیلی از آنها تا داخل تابوت می رفتند به حرف می آمدند!
سرنیزه های فولادین و تیز طوری روی درب تابوت کار گذاشته شده بودند که در حساس ترین نقاط بدن قربانی مفلوک نفوذ کنند و در عین حال به اعضای اصلی بدن او آسیب نرسانند؛ بنابراین قربانی در همان لحظه اول نمی مرد و مرگ او سخت و طولانی می شد. به خصوص که درب های تابوت هم به آهستگی بسته می شدند! گاهی چند روز طول می کشید تا این مقبره شیطانی جان قربانی اش را به لب برساند، آنقدر که بشود از او اعتراف گرفت.
چرخ مرگ
این چرخ کشنده هم به شیوه ای کاملا مبتکرانه! توسط شکنجه گران خلاق قرون وسطی طراحی و ساخته شده بود. کارکرد اصلی استفاده از این چرخ، مغز پخت کردن قربانی بود! یعنی آرام آرام و مرحله به مرحله، جلادان بی رحم بدن فرد را روی چرخ، به پشت و صلیب مانند می بستند و زیر چرخ زغال گداخته می گذاشتند.
در همان ابتدای کار، چند عضو از زندانی بیچاره می شکست و بعد چند روزی را در بالای چرخ می ماند. در صورت نیاز، هر از چندگاهی چند دور او را می چرخاندند تا کمی پخته شود و مُقُر بیاید یا شاید اصلا بمیرد.
چنگال المفسدین
این ابزار کریه، برای مفسدین به کار برده می شد. بعد از اینکه با روش های مختلف از زندانی اقرار می گرفتند، تسمه دور این وسیله را مانندگردنبند به گردن مجرم می بستند؛ جوری که سر تیز چنگال ها از یک سمت روی سینه و سمت دیگر زیر زنخدان قرار گرفته و کم کم به داخل بدن فرو رود. مفسد مورد نظر! بعد به زندان انداخته می شد تا چنگال ها راهشان را پیدا کنند و با درد فراوان، جان او را بستانند.
کنیزک لاش خورها
تخصص این وسیله، خرد کردن استخوان ها، تکه تکه کردن بدن، جابجا کردن مهره های ستون فقرات و بیرون کشاندن خون از سوراخ های بینی و گوش بود!
گردن، کمر، ران ها، دست ها و زانوها هر کدام باید در جای درست خود داخل این دستگاه بسته می شدند. با تابادن پیچ روی وسیله، انگار که قطعات آن به هم گره بخورند، جمع می شد و خوب معلوم بود که چه بلایی به سر قربانی مادرمرده می آمد! دستگاه چون کنیزکی کاردان، بهترین غذا را برای لاشخورها مهیا می کرد.
گاو برنزی
اگرچه این روش در زمان یونان باستان ابداع و به کار برده می شد اما تا مدت ها کسی آن را به کار نمی بست تا اینکه شکنجه گران بی رحم قرون وسطی بار دیگر به آن رونق بخشیدند. مجرمی که به این بلا محکوم می شد، در میان گاو فلزی توخالی قرار می گرفت و زیر گاو آتش می افروختند. از سویی چون درب گاو برنزی هم بسته می شد، صدای فریاد مجرم بخت برگشته مانند صدای گاو می شد و تکان ها و به در و دیوار خوردن های او هم باعث تکان خوردن گاو، مثل یک گاو وحشی بود!
روی دماغ گاو، سوراخ بود؛ جوری که دود مجرم در حال پخت از آن بیرون می آمد و گاو فلزی به گاو خشمگین وحشی بیشتر شبیه می شد.
کله خوردکن
حدس زده می شود که استفاده از این وسیله، روش محبوب کاتولیک های تندرو اسپانیایی برای استنطاق و تفتیش عقاید بوده است. این اختراع، دقیقا کارش همان چیزی است که نامش می گوید. در حالی که چانه زندانی در قسمت پایین قرار می گرفت، بخش مضرس دستگاه روی سر او قرار گرفته و بعد با پیچاندن پیچ بالا، رفته رفته فشار روی سر او زیاد می شد.
اعتراف نکردن یا افشای خیانت برای بالا بردن فشار، کافی بود؛ آنقدر که استخوان های فک، دندان ها و جمجمه و صورت له و لورده شده و چشم ها از حدقه...!
جلاد آهنی
اگر به زنی بدگمان می شدند که بچه اش را سقط کرده یا مرتکب فسادی شده است، سر و کار او با این جلاد آهنی بود. بعد از اینکه سر تیز چنگال ها را - که قبلا روی آتش، سرخ و گداخته شده بود - به بدن زن وارد می کردند، جلاد آنها را بسته و به شدت می کشید و بلایی به سر زن بخت برگشته می آمد که کاش هیچ وقت نبینید و نشنوید! از هر صدتا، یکی هم که از خونریزی و جراحت شدید جان سالم به در می برد، باقی زندگی را باید ناقص زندگی می کرد.
چهارپایه ژوداس
استفاده از این چهارپایه نوک تیز اگرچه مستقیما موجب مرگ شخص نمی شد اما وقتی روزها او در این وضعیت می ماند، زخم و عفوت، به جز رنج و عذابی که برایش در پی داشت، رفته رفته او را به سمت مرگ پیش می برد.
عذاب اره
ساده اما موثر. عذاب اره، کار پیچیده ای نبود اما همیشه برای جلادان جواب می داد. یعنی یا می کشت یا آنقدر ترسناک بود که هر کس می فهمید عذابش چه خواهد بود، مُقُر می آمد. این عذاب البته برای همه نبود؛ جادوگرها و سردسته سارقان به این بلا مبتلا می شدند. تعداد آنها هم زیاد نبود. شاید در سال چند مورد این اتفاق می افتاد اما خبر همان چند مورد مو را به تن همه راست می کرد. قربانی در این عذاب، سر و ته آویزان شده و بعد دو نفر با یک اره دوطرفه می افتادند به جان او.
نظر کاربران
مفرح و دلنشین بود...
kheyli lezat bordim mersi
اگه لطف کنید و هدفتون رو از نوشتن این مطلب بگید ممنون می شم!!!
پاسخ ها
به طور خلاصه، اطلاعات تاریخی و اینکه بدونید وضعیت امروز جهان، از چه مسیر ناهموار و سختی گذر کرده، و همینطور نقش مخرب بعضی مسائل!! و در برابر، اهمیت دانشمندان و مصلحان اجتماعی و چهره های رنسانس مانند کپرنیک، کپلر، گالیله، جان لاک، مارتین لوتر، دکارت... الی آخر
بسیارجالب ترسناک بود ممنون
عالی بود
البته یه کم هم ترسناک
ممنونم واقعا