هایلایت (۶۱)
جمله های زیبا، دلنوشته های دلنشین، اشعار ماندگار، پاراگراف های تاثیرگذار و بینظیر از یک کتاب یا مقاله. همه اینها میتواند بهانه ای برای هایلایت کردن آنها در کتاب، مجله و یا ذهنتان باشد.
سعی کرده ایم در مجموعه مطالب "هایلایت" مجموعه ای گزیده و دلنشین از این مطالب را در اختیار شما قرار بدهیم.
شما نیز هایلایت های خود را برای ما از طریق نظرات ارسال کنید.
*****
"ﻫﻤﻪ
ﻟﺮﺯﺵ ﺩﺳﺖ ﻭ ﺩﻟﻢ
ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ
ﮐﻪ ﻋﺸﻖ
ﭘﻨﺎﻫﯽ ﮔﺮﺩﺩ
ﭘﺮﻭﺍﺯﯼ ﻧﻪ
ﮔﺮﯾﺰ ﮔﺎﻫﯽ ﮔﺮﺩﺩ .
ﺁﯼ ﻋﺸﻖ ﺁﯼ ﻋﺸﻖ
ﭼﻬﺮﻩ ﯼ ﺁﺑﯽ ﺍﺕ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﯿﺴﺖ!"
ﺍﺣﻤﺪ ﺷﺎﻣﻠﻮ
"شاید این را شنیده ای که زنان
در دل « آری » و « نه » به لب دارند
ضعف خود را عیان نمی سازند
رازدار و خموش و مکارند
آه ، من هم زنم ، زنی که دلش
در هوای تو می زند پر و بال
دوستت دارم ای خیال لطیف
دوستت دارم ای امید محال"
فروغ فرخزاد
"کودکی هایم اتاقی ساده بود
قصه ای ، دور اجاقی ساده بود
شب که می شد نقش ها جان می گرفت
روی سقف ما که طاقی ساده بود
می شدم پروانه ، خوابم می پرید
خواب هایم اتفاقی ساده بود
زنده گی دستی پر از پوچی نبود
بازی ما جفت و طاقی ساده بود
قهر می کردم به شوق آشتی
عشق هایم اشتیاقی ساده بود
ساده بودن عادتی مشکل نبود
سختی نان بود و باقی ساده بود"
قیصر امین پور
"آنقدر به تو فکر میکنم
که یادم میرود
از خواب بیدار شوم
کاش
بودی و میگفتی
دیوانه
بیدار شو
صبحانه سرد میشود."
شایان افضلی
"می گویند هر گلی
در هوای خودش می روید
نیلوفر در آرامش مرداب
و زنبق ها در سکوت درّه ها
تو از کدام تیره ای
که هر کجای دنیای من
سبز می شوی ؟!
نه فرازی می شناسی
و نه نشیبی!"
پرویز صادقی
"بی تو هم می شود
زندگی کرد
قدم زد، چای خورد، فیلم دید، سفر رفت؛ ...
فقط بی تو نمی شود به خواب رفت!"
رضا کاظمی
"هیچ وقت باورمان نمی شود که شاید آنقدر که بقیه به چشم ما مهم اند ، ما برایشان مهم نباشیم ..."
گراهــــام گریـــن
"پُک زدن به سیگار هیچ معنایی ندارد الّا نوعی لجاجت با خود، و حتی لجاجت در تداوم ِ نوعی عادت. عجیب ترین خوی ِ آدمی این است که می داند فعلی بد و آسیب رسان است، اما آن را انجام می دهد و به کرات هم. هر آدمی ، دانسته و ندانسته ، به نوعی در لجاجت و تعارض با خود بسر می برد ، و هیچ دیگری ویرانگرتر از خود ِ آدمی نسبت به خودش نیست."
سلوک -محمود دولت آبادی
"به شخصيت خود بيشتر از آبرويتان اهميت دهيد ؛
زيرا شخصيت شما جوهر وجود شما
و آبرويتان تصورات ديگران
نسبت به شماست ."
جان وودن
"آری از پشت کوه آمده ام...
چه می دانستم این ور کوه باید برای ثروت،حرام خورد؟!
برای عشق خیانت کرد
برای خوب دیده شدن دیگری را بد نشان داد
برای به عرش رسیدن دیگری را به فرش کشاند
وقتی هم با تمام سادگی دلیلش را می پرسم
می گویند: از پشت کوه آمده!
ترجیح می دهم به پشت کوه برگردم و تنها دغدغه ام سالم برگرداندن گوسفندان از دست گرگ ها باشد، تا اینکه این ور کوه باشم و گرگ!"
محمد بهمن بیگی
"هيـــــچ وقت قـــــــول يک پسر بچه را جـــدي نگــــير
اما هميشـــه از تهـــــــديدات يک دخـــــــــتر بچه بتـــــــرس!"
الکساندر دوما
"این اوج مصیبت انسان عصر ماست: له کردن آنهایی که نمی فهمیم شان ، فهم خود را اوج فهم جهان دانستن."
فردا شکل امروز نیست - نادر ابراهیمی
"دوست داشتن يه چيزه و تحمل كردن چيز ديگه. آدم بعضي ها را دوست داره اما نمي تونه تحمل كنه ... بعضي ها را هم مي تونه خوب تحمل كنه، بدون اينكه دوستشون داشته باشه."
لاله برافروخت - اسماعيل فصيح
"کسانی که زیاد حرف می زنند کاری از دستشان ساخته نیست."
سایه انسان ها - ژان پل سارتر
"واقعيت را نمي شود از نو ساخت .
همان طور كه هست قبولش كن .
سر جايت محكم بايست و با آن رو به رو شو."
يكي مثل همه - فيليپ راث
"میگویند: روزی سگی داشت در چمن علف میخورد . سگ دیگری از کنار چمن گذشت . چون این منظره را دید ایستاد. (آخر ندیده بود سگ علف بخورد)
ایستاد و با تعجب گفت: " اوی ! تو کی هستی ؟ چرا علف میخوری؟ "
سگی که علف می خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت:
-: " من؟ من سگ قاسم خان هستم! "
اون یکی سگ پوز خندی زد و گفت:
- " سگ حسابی ! تو که علف می خوری ؛ دیگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز یک چیزی؛ حالا که علف می خوری دیگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش!!"
زمستان بی بهار - ابراهیم یونسی
نظر کاربران
می خواهم پاییز بمانم اگر حال و هوای آفتابی تو بگذارد..
.
مامی
پاسخ ها
++++++++++++++++++++++
واعظی پرسید از فرزند خویش
هیچ میدانی مسلمانی به چیست؟
صدق و بی آزاری و خدمت به خلق
هم عبادت هم کلید بندگیست
گفت : زین معیار اندر شهر ما
یک مسلمان هست آنهم «ارمنیست»