چطور در دام روانشناسهای زرد نیفتیم؟
این روزها، بازار «روانشناسی زرد» بیش از هر زمان دیگری داغ شده و متاسفانه هر روز افراد بیشتری در دام آن میافتند. ناروانشناسان که بسیاری از آنها تحصیلات مرتبط هم ندارند، با وعدههای «فستفودی» و پررنگ و لعاب مثل موفقیت، ثروت، اعتمادبهنفس و ...، افراد را به خود جذب کرده و از این طریق درآمدهای کلان کسب میکنند.
ایرنا زندگی - مهسا جندقی: این روزها، بازار «روانشناسی زرد» بیش از هر زمان دیگری داغ شده و متاسفانه هر روز افراد بیشتری در دام آن میافتند. ناروانشناسان که بسیاری از آنها تحصیلات مرتبط هم ندارند، با وعدههای «فستفودی» و پررنگ و لعاب مثل موفقیت، ثروت، اعتمادبهنفس و ...، افراد را به خود جذب کرده و از این طریق درآمدهای کلان کسب میکنند. ممکن است در ابتدای امر، فرد تصور کند که واقعا شرایطش بهتر شده، اما این فقط یک احساس کاذب موقتی است و دیری نمیپاید که مشکلات باز میگردند و نه تنها مشکل فرد حل نمیشود، بلکه تنش نیز در او بیشتر میشود.
مشاورههای ناروانشناسانه نگرش افراد را نسبت به سودمندی روانشناسی تغییر میدهد. آنها ممکن است به این نتیجه برسند که «روانشناسی تاثیری در بهبود حالشان ندارد» و برای همیشه شانس خود را برای بهره بردن از علم روانشناسی و بهبود واقعی از دست بدهند.
دلایل رواج «روانشناسی زرد» را میتوان در سه دسته اصلی بررسی کرد:
۱. عدم نظارت: متاسفانه نهادهای مسئول، هیچگونه نظارتی بر فعالیت این افراد در فضای مجازی یا حقیقی ندارند و افراد غیرمتخصص به راحتی به کلاهبرداری ادامه میدهند.
۲. عدم امنیت اقتصادی و اجتماعی در جامعه: وقتی فرد در جامعه دچار مشکلات عمده اجتماعی و اقتصادی باشد، نه توان پرداخت هزینههای سنگین روانشناسی واقعی را دارد و نه توان روحی برای صبوری و تغییرات تدریجی؛ بنابراین به راحتی جذب ناروانشناسانی میشود که به او وعده «پولدار شدن در ۲۴ ساعت» یا «حل مشکلات زناشویی در یک روز» و ... را میدهد.
۳. عدم آگاهیبخشی به مردم نسبت به «روانشناسی علمی»: در شرایطی که محتوای زرد، همهجا (حتی در دکه روزنامه) به راحتی و باتخفیف بالا در دسترس است، هزینه درمان واقعی بالاست و عدم حمایت بیمه از این نوع خدمات، عملا دسترسی بخش بزرگی از مردم را به درمان روانشناختی غیرممکن کرده. از طرفی زبان ساده و عوامفریبانه ناروانشناسان، وعدههای دروغین جذاب و نگاه منفی بخشی از جامعه نسبت به مراجعه به درمانگران، همه و همه باعث شده که اقبال عمومی نسبت به این افراد بیشتر شود.
چه طور در دام ناروانشناسان نیفتیم؟
ناروانشناسان ویژگیهای مشترک زیادی دارند. شما میتوانید با شناخت این ویژگیها آنها را شناسایی کنید. اما چه ویژگیهایی؟
۱. بسیاری از ناروانشناسها نه تحصیلات آکادمیک روانشناسی دارند و نه مجوز فعالیت!
هرچند که برخی از این افراد علیرغم داشتن مدرک تحصیلی مرتبط به این نوع کلاهبرداری روی میآورند؛ اما بسیاری از روانشناسان زردی که در فضای مجازی فعالیت میکنند، درواقع اصلا روانشناس نیستند. مشاورههای ناروانشناسان، برخلاف روانشناسان واقعی هیچگونه منبع علمی و استناد آماری ندارد. درواقع آنها نظرات شخصی خود را به عنوان «علم روانشناسی» به مردم میفروشند.
۲. ناروانشناسها به شما وعده «تغییرات سریع» و «فستفودی» میدهند!
این افراد، به صورتی کاملا اغراقآمیز به شما وعده «تغییرات اساسی در زمان کوتاه» را میدهند و قول میدهند که مشکل چندینساله شما را یکشبه حل کنند! در حالی که براساس اصول علمی، «تغییر رفتار» یک فرآیند مداوم، تدریجی و نسبتا طولانی مدت است و نمیتوان ره صدساله را یک شبه طی کرد!
۳. ناروانشناسها شبیه «فالگیرها» هستند!
این افراد درست مثل فالگیرها، تعدادی ویژگی و مثال کلی را بیان میکنند که مشترک هستند و در اکثر مردم درصدی از آنها وجود دارد. از چیزهایی صحبت میکنند که همه خواستار آن هستند مثل خوشبختی، پول، سفر و عشق! آنها همان چیزی را به شما میگویند که مایل به شنیدن آن هستید. در نقطه مقابل، روانشناسی علمی، چیزی را به شما میگوید که «نیاز» دارید بشنوید تا در شما تغییرات واقعی و پایدار اتفاق بیفتد.
۴. ناروانشناسها به جای شما تصمیم میگیرند!
یک روانشناس با رویکرد علمی، مسئله را برای شما توصیف و تحلیل میکند، او در مسیر حل مشکل شما را هدایت میکند؛ اما هرگز به جای شما انتخاب نمیکند. او پیامدهای مثبت و منفی راهکارهای مختلف را برای شما توضیح میدهد، اما در نهایت مسئولیت تصمیمگیری به عهده خود شما خواهد بود. در مقابل، یک ناروانشناس به راحتی برای شما نسخه میپیچد و دستور میدهد. مثلا میگوید: «برو طلاق بگیر!»
۵. ناروانشناسها به شما «قول» تغییرات حتمی میدهند!
ایجاد تغییر یک فرآیند پیچیده و تدریجی است و به عوامل مختلفی بستگی دارد. یک روانشناس ماهر، این را میداند و هرگز در اول کار به شما «قول» تغییر حتمی نمیدهد. او میتواند قول بدهد که هرکاری که لازم است را برای شما انجام بدهد، اما نتیجه به عوامل مختلفی وابسته است که بسیاری از آنها در اختیار روانشناس نیست. برعکس، ناروانشناسان همان اول کار به شما قول میدهند که در کوتاهترین زمان، مشکل شما به طور کامل برطرف میشود و شما خوشبخت خواهید شد!
۶. ناروانشناسها بیشتر از اینکه گوش بدهند، حرف میزنند!
مسائل مربوط به ذهن و روان انسان، دارای ظرافتهای بسیار است و از یک فرد به فرد دیگر میتواند متفاوت باشد. یک روانشناس باید با دقت به صحبتهای مراجع گوش کند تا بتواند به جنبههای مختلف مسئله پی ببرد. در بیشتر جلسات حرفهای روانشناسی، مراجع بیشتر حرف میزند و درمانگر بیشتر گوش میکند. برعکس، از نظر ناروانشناسان همه به یک علت خیانت میکنند، همه به یک دلیل تجاوز میکنند و ...! آنها اصلا به صحبتهای شما اهمیت نمیدهند و فقط محتوای کلی را میپرسند و بعد بدون توجه به ابعاد مختلف یک مسئله، سخنرانی مفصل خود را آغاز میکنند و برای همه یک نسخه میپیچند.
۷. ناروانشناسان خود را «همهچیز دان» معرفی میکنند!
«روانشناسی» علم گستردهای است و معمولا هر روانشناس در یک یا چند حیطه تخصصی فعالیت میکند. در نقطه مقابل، ناروانشناسان خود را همهچیزدان میدانند و در هر حیطهای ورود میکنند. آنها تلاش میکنند که با به کار بردن اصطلاحات روانشناسی، به خود اعتبار علمی داده و خود را «آموزشدیده» جلوه بدهند.
۸. ناروانشناسها «نصیحتدرمانی» میکنند!
«روانشناسی»، علمی بر پایه پژوهشها و شواهد است و درمان روانشناختی نیز مبتنی بر اصول علمی میباشد. در مقابل، ناروانشناسان نظرات شخصی را ملاک مشاوره قرار میدهند و کلام آنها آکنده از پند و اندرز است. درواقع صحبت با ناروانشناسان هیچ تفاوتی با درددل کردن با یک آشنای غیرمتخصص ندارد! با این تفاوت که شما برای این درددل هزینه مالی و روانی گزافی خواهید پرداخت!
۹. ناروانشناسان بدون داشتن اطلاعات کافی از شرایط و مشکل شما، «برچسبزنی» میکنند!
یک روانشناس قبل از تشخیص مشکل و ارائه هرگونه راهکار، تمامی زوایای مسئله را بررسی میکند و به عمق آن پی میبرد. این کار ممکن است ساعتها زمان ببرد. اما ناروانشناسان با خواندن چند خط پیام یک فرد در فضای مجازی و بدون داشتن اطلاعات کافی، بلافاصه برچسبهای مختلفی مثل «وسواسی»، «دوقطبی»، «مرزی» و ... به افراد میزنند. «برچسبزنی» از آفتهای بزرگ ناروانشناسی است و آسیبهای جدی و جبرانناپذیری به سلامت روان افراد وارد میکند.
۱۰. ناروانشناسها به جای استفاده از اطلاعات علمی، سوار بر موج «ذهنیت غالب» میشوند!
این افراد عمدتا از کلیشههای جنسیتی، اجتماعی و ... به عنوان «حقایق علمی» یاد کرده و بر آنها استناد میکنند. آنها به دنبال دستهبندی آدمها در قالبهای کلیشهای هستند و رفتارها را بر اساس این کلیشهها تفسیر میکنند. مثلا میگویند: «همه مردا اینطورین». درحالی که در «روانشناسی علمی» هیچگونه سوگیری جنسیتی، اجتماعی و ... وجود ندارد.
ارسال نظر