نقش بزرگترها در جدال کوچکترها
«اون بچه است، نمیفهمه تو بزرگتری»، «تو کوچیکتری باید خجالت بکشی» و.... حتما بارها هنگام دعوای بین بچهها و مخصوصا خواهر و برادرها چنین جملههایی را شنیدهاید و شاید آنها را به زبان آورده باشید اما یادتان باشد این جملهها نهتنها هیچ تاثیر مثبتی ندارند، بلکه باعث فاصله افتادن بین شما و بچهها و به وجود آمدن احساس تنفر بین آنها میشوند.
هفته نامه سلامت - مونا فلسفی: «اون بچه است، نمیفهمه تو بزرگتری»، «تو کوچیکتری باید خجالت بکشی» و.... حتما بارها هنگام دعوای بین بچهها و مخصوصا خواهر و برادرها چنین جملههایی را شنیدهاید و شاید آنها را به زبان آورده باشید اما یادتان باشد این جملهها نهتنها هیچ تاثیر مثبتی ندارند، بلکه باعث فاصله افتادن بین شما و بچهها و به وجود آمدن احساس تنفر بین آنها میشوند اما وقتی کودکان با هم جدال و کشمکش میکنند اصلا باید مداخله کنیم؟ در این مواقع چه باید کرد؟
بهتر است در همه دعواها دخالت نکنید اما برای اینکه این جدالها مدام تکرار نشود، بچهها آسیب نبینند و بتوانند از آنها درس بگیرند، گاهی مداخله لازم است، مثلا وقتی خطر آسیب جسمانی وجود دارد، خشونت کلامی از فحشهای رایج بین خواهر برادرها فراتر برود و به تحقیر، بیارزش کردن و حمله به هویت طرف مقابل بینجامد، وقتی که دعواها هر روز به یک شکل تکرار و یکی از بچهها همیشه مغلوب میشود و کتک میخورد. البته معمولا کودکان تا ۸-۷ سالگی به حمایت نیاز دارند و در مواقعی که کودک توان اتمام دعوا را ندارد، والدین میتوانند مداخله و از کودک خود حمایت کنند. هنگام مداخله فراموش نکنید آنچه کودک در ارتباط با خواهر و برادرش یاد میگیرد، در آینده، خارج از چارچوب خانواده، برایش مفید خواهد بود اما چگونه مداخله کنیم؟
- ابتدا کودکی که مورد تهاجم خواهر یا برادر خود قرار گرفته، از صحنه دور کنید.
- با هر دو طرف دعوا عادلانه و یکسان رفتار کنید؛ جانبگیری و تعیین مجازات متفاوت درست نیست.
- دنبال شروعکننده دعوا و علت دقیق آن نباشید. دعوای خواهر و برادر ممکن است با دلایل بسیار پیش پاافتاده، شروع شود.
- طوری رفتار کنید که میل به برد و باخت در دعوای بچهها از بین برود و تقویت نشود.
- هرگز قضاوت نکنید. گفتن جمله «تو مقصری» روابط میان فرزندان را خرابتر میکند.
- تا جایی که امکان دارد بگذارید فرزندان اختلافاتشان را خود خاتمه دهند زیرا ممکن است بچهها فکر کنند تا پدر و مادرشان در هر مسالهای وارد نشوند، مشکل حل نمیشود.
- سر بچهها فریاد نکشید زیرا با این کار وقت و انرژی بسیاری از دست میدهید و به فرزندانتان یاد میدهید هنگام عصبانیت باید فریاد بزنند.
- پند و اندرز ندهید تا بچه بزرگتر و عاقلتر مجبور به تسلیم شود. این رفتار باعث میشود در زندگی واقعیاش هم همیشه در برابر خواستههای منطقی و غیرمنطقی دیگران تسلیم شود. از طرفی، فرزند کوچک همیشه حق را به خود بدهد و از آنجا که حمایت والدین را میبیند، شروعکننده و تشدیدکننده درگیریها شود.
- خشم کودک را درک کنید زیرا اگر حس کند مادر یا پدر در نقش میانجی حرف او را نمیفهمد و به علت عصبانیتش اهمیت نمیدهد، میانجیگریتان بیفایده است. بچه همچنان کینه برادر یا خواهرش را در دل نگه میدارد و منتظر میماند تا در فرصت مناسب تلافی کند.
- بیان خاطرات دعواهای دوران کودکی خود با خواهران و برادرانتان، باعث میشود بچهها بفهمند مشکلات خودشان هم معمولی و قابلحل است.
- بچهها را برای تقسیم کردن هر چیزی تحت فشار نگذارید. آنها باید وسایل مختص به خود را داشته باشند و بدانند باید به حریم خصوصی و اموال شخصی هم احترام بگذارند.
- اگر زمانی که بچهها با هم کنار میآیند آنها را تشویق کنید، کمک بسیار زیادی به ایجاد رفتارهای مثبت در آنها خواهید کرد. رمز کار این است که جروبحثهایشان را نادیده بگیرید و وقتی درست رفتار میکنند، به آنها توجه کنید.
- به بچهها راههایی آموزش دهید که با آرامش و همکاری برای مشکلاتشان راهحل پیدا کنند.
- به کلمات کلیدی همیشه و هرگز توجه کنید. آیا این کلمات را زیاد به کار میبرند؟ از خودتان بپرسید آیا در صحبت بچهها حقیقتی وجود دارد یا نه؟ نکند در طرفداری از یکی از بچهها، ناعادلانه رفتار کرده باشید! آیا واقعا یکی از آنها را بیش از حد مقصر میدانید؟
- گاهی دعوای کودکان بالا میگیرد و یکی از آنها نمیتواند از خودش دفاع کند. در این مواقع واکنش نشان دهید و مداخله کنید. بهترین روش برای اتمام دعوا در این موقعیت صحبت با کودکی است که دیگری را کتک زده است. گفتن جملاتی مانند «اگر دست از کار زشتت برنداری، با من طرفی» به فرزندمان دلگرمی میدهد و باعث میشود اعتمادبهنفس او بالاتر برود و در دعواهای بعدی، مقاومتر باشد.
- فراموش نکنید اگر محیط خانواده آرام و بیتنش و روابط پدر و مادر با محبت و صمیمیت باشد، در تربیت بچهها با همسرتان توافق نظر داشته باشید و تبعیضی بین فرزندان نباشد، بچهها کمتر با هم دعوا میکنند.
نظر کاربران
من یه برادر کوچکتر دارم که خانواده همیشه به من میگفتن و میگن که تو فهمیده تری بزرگتری و باید کوتاه بیای
الان من سی سالمه دکترا دارم چیزای زیادی هم بدست اوردم ولی همیشه یه ادم بی اعتماد به نفس هستم که همه دارن حقشو میخورن و اصلا خودمم برام جا افتاده که نباید به حقم برسم
من افسرده جرات نمیکنم با کسی دوست بشم یا حتی ازدواج کنم
من نابود شدم و همش بخاطر اینه که خانواده هر روز توی سرم فرو کردن که تو باید از حقت بگذری چون برادرت گوچیکه و نمیفهمه
پاسخ ها
با اینکه خانواده نقش مهم و اساسی رو در تعیین سرنوشت کودک داره اما با بلا رفتن سن انسان خودش دیگه میتونه به خودش شکل بده به نظر من شما باید خودتون روی اعتماد به نفستون کار کنید اینکه مدرک عالیه گرفتید خودش کلیه شروع کنید روی خودتون سرمایه گذاری کنید کلاس اعتماد به نفس و ... امید وارم مشکلتون حل بشه
حالا غصه نخور ،هیچ وقت دیر نیس،از حالا به بعد نذار کسی حقتو بخوره ،همیشه توی همه خانواده ها مشکلاتی وجود داره ،اعتماد به نفستو تقویت کن ،در موردش کتاب بخون ،ویدئو در مورد اعتماد به نفس ببین...
من الان 14 سالمه اعتماد به نفس ندارم همیشه حق رو به خواهرم می دن و می گن تو بزرگی به وسیله خواهرم دست می زنم داد می زنه می گه دست نزن مال منه من هم به مامانم می گم مامانم میگه مال خودشه حالا این قضیه برا من پیش بیاد میگه ما توی خونه مون این مال منه اون مال منه نداریم
پاسخ ها
خو ببین هرکسی ی حریم شخصی داره و تو اینو باید به مامانت توضیح بدی ک وقتی خواهرت ب وسایل تو دس می زنه توهم حق داری ب وسایلش دس بزنی اینجا مامانت خیلی موثره اگر اون ب خواهرت بفهمونه ک درسته شخصیه و ماله خواهرته ولی توهم حق داری بهش دس بزنی اینو تو باید ب مامانت بفهمونی
ایشالله مشکلتونم حل میشه
من یه خواهر کوچکتر دارم که فتنه ای برای خودش مکار درجه یک و تو هر دعوایی من مقصر م چون من بزرگترم
پاسخ ها
خواهر منم همینطوره
یکی باید جلوی این افکارات مپدر و مادر ها رو بگیره وگرنه فرزندهای اول نابود می شن