مادرها! گاهی باید از بچههایتان فاصله بگیرید
مادر شدن یعنی زمان و انرژی بسیار زیادی را صرف بچهها کردن. بدون تردید شما باید عشق و توجه کافی نثار فرزندانتان کنید. همهی این توجهات و محبتها نیازمند زمان و وقت زیاد است، اما خیلی اهمیت دارد که برای خودتان هم وقت بگذارید و خودتان را در دنیای مادرانه به شیوهای نادرست غرق نکنید.
برترینها: مادر شدن یعنی زمان و انرژی بسیار زیادی را صرف بچهها کردن. بدون تردید شما باید عشق و توجه کافی نثار فرزندانتان کنید تا به آنها امکان رشد بدهید و بتوانند انسان ایده آلی باشند که آرزوی هر کسی است. همهی این توجهات و محبتها نیازمند زمان و وقت زیاد است، اما خیلی اهمیت دارد که برای خودتان هم وقت بگذارید و خودتان را در دنیای مادرانه به شیوهای نادرست غرق نکنید.
البته کار سختی است که هم بدون احساس گناه برای خودتان وقت صرف کنید و هم به اندازه کافی برای بچهها وقت بگذارید، اما کدام جنبه از زندگی را میشناسید که نیازمند تعادل نباشد؟ پس در این زمینه نیز میتوانید با هوش و درایت خود، تعادل لازم را برقرار کنید. با ماه همراه باشید تا به شما بگوییم چرا برای یک مادر عالی بودن لازم است گاهی از فرزندانتان فاصله بگیرید.
استقلال بچهها
اگر همیشه کنار بچهها باشید به سختی میتوانید مستقل شدن را به آنها یاد بدهید. سعی کنید طبق شرایط تان بعضی روزها یکی دو ساعت از بچهها فاصله بگیرید. خیلی مهم است که بچهها احساس «حوصله سررفتگی» کنند تا خلاقیت ذهنیشان به کار بیفتد. اگر بچهها مدام هر چیزی که میخواهند در دسترس و آماده داشته باشند و هرگز در شرایطی قرار نگیرند که مجبور شوند خودشان فکری به حال خود بکنند، روی پای خود ایستادن را نمیتوانند تمرین کنند. پس به خاطر بچهها هم که شده کمی آنها را به حال خودشان بگذارید!
استقلال مادر
حالا که متوجه شدید چقدر مهم است به خاطر خود بچهها هر چند وقت یک بار از آنها فاصله بگیرید، باید بدانید که این فاصله گرفتن برای خود شما هم به همین اندازه ضروریست. درست است که الان به عنوان یک مادر، تمام احساسی که دارید از زاویهای مادرانه دیده میشود، اما شما هم نیاز دارید نسبت به خودتان اعتماد بنفسی قوی داشته باشید و حس کنید بدون اینکه مجبور باشید انرژی و وقتتان را صرف فرزندانتان کنید هم انسان ارزرشمند و کاملی هستید. شما به اوقاتی فقط مختص خودتان نیاز دارید، به دور از بچهها و مسئولیتهای آنها.
لحظاتی بدون اینکه مسئولیتها درگیرتان کنند
وقتی بدون بچهها و نگرانی بابت آنها از خانه خارج میشوید و میدانید یکی دو ساعت متعلق به خودتان هستید، یک فضای ذهنی برای پرداختن به خودتان باز میکنید و میتوانید به چیزهای تازهتری هم فکر کنید. برای خیلی از ما، لذتهای خیلی کوچک زندگی، بسیار باارزش و مهماند، اما گاهی آنقدر درگیر مشغلهها میشویم که همین لذتهای کوچک را نیز از خودمان دریغ میکنیم. شاید یک ساعت بدون دلشوره و مسئولیت گپ زدن با دوست صمیمیتان و فنجانی چای نوشیدن، تمام آن چیزی باشد که روحیه و انرژیتان را تا چند روز شارژ میکند، چه دلیلی یا چه کسی میتواند وادارتان کند این یک ساعت را از خودتان دریغ کنید؟!
فرصتی برای مراقبتهای فردی
وقتی مجبورید مدام به بچهها رسیدگی کنید، خیلی سخت میتوانید فرصتی برای انجام کارهای شخصیتان بیابید. مثلا مراجعه به دندانپزشکی یا پزشک زنانتان. اینها کارهای ضروری هستند که اگر برای خودتان ارزش قائل نباشید به راحتی از آنها غافل خواهید شد.
شاید اول به نظرتان برسد رسیدگی به این کارها خودخواهی است، اما اگر بپذیرید که مراقبت از سلامتی فردیتان چقدر مهم است، خیلی راحتتر میتوانید با آن کنار بیایید و گاهی به دور از بچهها و مسئولیتهایشان فقط به خودتان برسید، حتی اگر یک فرصت یک ساعته برای خریدن لباس زیر دلخواهتان باشد.
فرصتی برای دورهمیهای دوستانه
خیلی از خانمها وقتی مادر میشوند با دورهمیها و دیدارهای دوستانه خداحافظی میکنند. گاهی شاید بنا به دلایلی مانند تغییر سبک زندگیتان ارتباط با یک یا دو دوست را کمتر و یا قطع کنید، اما قطع ارتباط با دوستان صرفا به دلیل مادر شدن، اصلا منطقی نیست. شما باید بتوانید هر وقت که نیاز دارید با دوستانتان دیدار کنید و این بخش از وجودتان را تغذیه نمایید.
بچهها یاد میگیرند که هیچ ایرادی ندارد گاهی از هم دور باشید
همانطور که گفتیم که بچهها با دور شدن از شما استقلال و غیروابسته بودن را یاد میگیرند. در پشتیبانی از این تمرین مهم، بچهها باید بدانند که هیچ ایرادی ندارد که مدام کنارشان نباشید. متناسب با سن فرزندتان، از او فاصله بگیرید تا به او یاد بدهید مادر خوب بودن به این معنی نیست که همیشه و در هر حال کنارش حاضر و آماده باشید و همه چیز را برایش فراهم کنید. فرزند شما برخی از مهارتهای زندگی را در اوقاتی که بدون شماست یاد میگیرد.
چیزهای تازهای در خودتان کشف خواهید کرد
بیشتر خانمها بعد از مادر شدن تمام خواستهها و علاقه مندیهای خود را فراموش میکنند و همه چیز را فقط و فقط برای فرزندان خود میخواهند و تمام تلاششان این است که خواستههای بچهها را تمام و کمال جواب بدهند. کمی از بچهها فاصله بگیرید تا بتوانید ببینید چه چیزی شما را سر شوق میآورد، یعنی خود ِ خودتان را! اگر هنوز نمیدانید چه سرگرمیهایی مورد علاقهتان است بسیار خوب، آن را کشف کنید. باور کنید مادر بودن هیچ منافاتی با رویاهای شخصیتان ندارد.
با آدمهای جدیدی آشنا میشوید
زندگی بدون ارتباط با آدمهای دیگر زندگی نیست. وقتی ما انسانها با هم ارتباط برقرار میکنیم، ناخودآگاه از آنها درس زندگی میگیریم، پس خیلی مهم است که بعد از مادر شدن، این جنبهی ضروری زندگی را نادیده نگیرید. اگر خودتان را در خانه حبس کنید و فقط زمانهایی از خانه بیرون بزنید که قرار است فقط در اختیار بچهها باشید، یعنی فرصتی برای دیدار با آدمهای جدید ندارید. اجازه ندهید مادر شدن شما را تنها و منزوی کند. ارتباط با بچهها و اعضای خانواده هر چقدر هم که لذتبخش و عمیق باشد، جای ارتباط با آدمهای بیرون را نمیگیرد.
پس ارتباط با دنیای بیرون را به هیچ قیمتی از دست ندهید. فراموش نکنید که فضای مجازی فریبنده است و ممکن است این احساس کاذب را به شما بدهد که از این طریق با دنیای بیرون و آدمهای زیاد در ارتباط اید، اما واقعا این طور نیست. ارتباط شما با دنیای بیرون باید واقعی و رو در رو باشد.
گاهی غذای مورد علاقهتان را بدون بچهها بخورید
لطفا جبهه گیری نکنید! منطقی باشیم: وقتی مجبورید سر میز غذا به خورد و خوراک بچهها رسیدگی کنید چطور میتوانید خودتان با لذت غذا بخورید؟ شاید گاهی اصلا مزهی چیزی که میخورید را نفهمید. بد نیست گاهی بدون بچهها بیرون بروید و در رستوران مورد پسندتان غذای مورد علاقهتان را بخورید. اگر با ایدهی رستوران رفتن موافق نیستید میتوانید یک فرصت دو ساعتهی تنهایی در خانه برای خود جور کنید و غذای مورد علاقهتان را تهیه و نوش جان کنید. غذا خوردن فقط پُر کردن شکم نیست، شما باید بتوانید حداقل گاهی با لذت و حوصله و تمرکز، به دور از نق و گریه و خرابکاری بچهها چیزی را که دوست دارید بخورید.
یادتان میآید قبل از اینکه مادر شوید چه کسی بودید
بعضی از مادرها انگار خود واقعیشان را در دنیای مادرانه گم میکنند. آنها احساس میکنند آنقدر غرق عواطف و مشغلههای مادرانه شدهاند که دیگر نمیدانند خودشان به تنهایی چه هویتی دارند. ولی گاهی لازم است چند قدمی از این دنیا فاصله بگیرید تا خود واقعیتان را ببینید و تیمارش کنید. حتی یک ساعت در هفته میتواند برای خلوت کردن با خودتان کافی باشد تا به یاد بیاورید قبل از بچه دار شدن چه کسی بودید، چه کار میکردید، چه چیزی خوشحالتان میکرد و ....
منبع: moms
نظر کاربران
یه بار چند سال پیش داشتم سی دی نانسی رو می دیدم ،«بهترین های نانسی عجرم» شوهرم فوری گفت این چیه ؟؟؟؟ تو الان باید فکر بچه هات باشی !
از اون موقع دیگه مثل قبلا از شوهرم خوشم نمیاد ،خسته شدم اعتماد بنفس ام اومده زیر صفر ،زمستون و پاییز گذشته کلا من مریض داری کردم به جرات میگم به جرات .
خودمم مریض شدم شدید ،شوهر جون عین خیالش نبود ،هیچی دیگه با همون حال نزار پاشدم به کار خونه و بچه داری .
منتها هر دفعه بیش از دفعه قبل حس میکنم از شوهرم خوشم نمیاد ،می خوام نباشه صد سال که منو ببری مسافرت که خودتون راحت بخورید من تا به بچه دو ساله غذا بدم ،میان میز جمع می،کنند
.
پاسخ ها
کاربر عزیز درسته خیییلی احساس بدی یه، ولی سعی کن با همسرت منطقی صحبت کنی تا بفهمه الان رضایت کامل نداری
اینجوری فقط روزبهروز فاصله بیشتر میشه امیدوارم بزودی همه چیز بهتر و خوشایندتر بشه
طلاق بگیر
عزیز همسرت منظورش این بوده که حواست به بچه هایت هم باشه
رویه ت رو عوض کن عزیزم...مادری کردن وظیفه هر مادریه.اما تا تو سلامت جسمی وروحی نداشته باشی به چه درد بچه هات میخوری.
خودت رو دریاب بانو..یک سوم وقتت رو برای خودت صرف کن به حرفهای مردم.همسر وعوام در این رابطه گوش نکن.سعی کن همه زمانت رو از نو ومدیرانه ومدبرانه رهبری کنی تا هم خودت ارامش داشته باشی هم بچه هات.هیچ کس به اندازه خودت تورو دوست نداره اینو یادت باشه
الحمد الله که مادر بنده اصلا به فاصله اعتقاد نداره ، استقلال که هر دومون اصلا نداریم و بد تر از همه اون خودش رو وقف من می کنه برای مثال هیچوقت غذای خوب نمی خوره همیشه به فکر من و بابام و وقتی هم غذا کمه می گم بیا غذا بخور می گه نه گشنم نیست ، رو مخ تر از اون وقتی خودش مریض می شه دکتر نمی ره ولی خدا نکنه من مریض بشم ، همیشه هم جمع دوستاش از دو تا به بالا تجاوز نمی کنه تازه با دوستاش بیرون هم نمی ره خودشم می گه اصلا یادم نمیاد زندگیم قبل تو چجوری بود وابستگیش تا حدی زیاده که وقتی من میرم مدرسه دنبالم گریه می کنه تا وقتی که برگردم خیلی نگرانشم نمی دونم باید باهاش چه کار کنم
کی میاد میزو جمع میکنه؟
من از فست فود و پیتزا و لازانیا خوشم نمیاد اما بخاطر بچه هام میخورم .سخته ولی می ارزه هرچند وقت یکبار هیجان رو تو چشمای اونا ببینم
اونقدر بعد ازدواج اخلاق وروحیاتم عوض شد که وقتی یاد گذشته هام میفتم بغض میکنم .نمیدونم چرا دیگه خودمو نمیشناسم .اصلا انگار یه آدم دیگه ام. کاش همه چیز به عقب برمیگشت.
پاسخ ها
موافقم باهات
فداکاری بیش از حد مادرها هم به ضر خودشونه هم بچه هاشون
چند سال بعد یه مادر پیر و مریض و افسرده می مونه با بچه های گریزان از خانه که دوست ندارن تو اون محیط دیوانه کننده برگردن
مادره تنها می مونه و می گه این همه زحمت کشیدم آخرش چی شد
خب نکن مادر من
به خودت برس
برای خودت ارزش قائل باش تا بقیه هم به تو احترام بزارن
مگه تو آدم نیستی نیاز نداری رویا نداری
چرا خودتو دست کم میگیری
الان نوه ام سه ونیم سالشه هنوز میاد شیر میخوره و میره سراغ بازیش؛ میگم به خودت ضرر میزنی بچه بزرگ شده وغذا میخوره بازم میگه دلم نمیاد!مادرانه نباید زیاد احساسی ....بچه لوس میشه