افسارگسیختگی روابط جنسی، روابط زناشویی نیست!
مشکل اینجاست که افسارگسیختگی روابط جنسی را به درک روابط زناشویی تعبیر کنیم و با مغرور شدن از اینکه درباره جزییات روابط جنسی اطلاعات کامل داریم، دچار این توهم شویم که حتما همسر موفقی خواهیم بود.
روزنامه اعتماد: مشکل اینجاست که افسارگسیختگی روابط جنسی را به درک روابط زناشویی تعبیر کنیم و با مغرور شدن از اینکه درباره جزییات روابط جنسی اطلاعات کامل داریم، دچار این توهم شویم که حتما همسر موفقی خواهیم بود؛ آن هم در حالی که زندگی زناشویی، زندگی عاطفی و زندگی مشترک، سه ضلع کانون خانواده است که نسل جوان امروز، در هیچ کدام از این سه ضلع نمره قابل توجهی نمیگیرد. اگر غیر از این بود، امروز آمار زندانیان مهریه به ۴ هزار و ۵۰۰ نمیرسید و آمار ۴ ماهه طلاق در ابتدای سال ۹۷ از مرز ۴۸ هزار و ۲۸۰ رد نمیشد.
اصرار متولیان کنترل آسیبهای اجتماعی برای کاهش آمار طلاق ظرف ۳ سال گذشته نشاندهنده یک واقعیت است؛ مسوولان امور اجتماعی کشور، هیچ درکی از مفهوم طلاق و عوامل موثر بر بروز این آسیب اجتماعی ندارند و صرفا میخواهند گزارشهای آماری چشمنواز ارایه دهند. روز گذشته هم در مراسم راهاندازی سامانه تصمیم در طرح کنترل و کاهش طلاق، آمار و ارقامی ارایه شد که بر این واقعیت تلخ صحه گذاشت.
مراجعه ۱۷۰ هزار نفر به مراکز کاهش طلاق
حبیبالله مسعودی فرید؛ معاون اجتماعی سازمان بهزیستی کشور در مراسم رونمایی از این سامانه اعلام کرد که طی سال ۱۳۹۶، ۱۷۰ هزار نفر به مراکز کاهش طلاق مراجعه کردهاند که مهمترین دلیل آن نبود مهارت ارتباطی زوجین برای حل تعارضات خود بوده است. بنا بر اعلام فرید، تاکنون ۱۶ استان کشور به سامانه کنترل طلاق متصل شده و داریوش بیاتنژاد؛ مدیرکل بهزیستی استان تهران هم اعلام کرد که از ابتدای امسال تاکنون، ۳ هزار و ۸۰۰ پرونده مشاوره کنترل و کاهش طلاق در استان تهران تشکیل شده که از این مجموع، فقط ۸.۵ درصد منجر به سازش شده است.
چندی قبل هم محمدباقر عباسی؛ مدیرکل دفتر آمار جمعیتی سازمان ثبت احوال در گفتگو با ایرنا اعلام کرد: «حدود ۲۱ میلیون خانواده در کشور داریم و در حال حاضر به ازای هر هزار خانواده، سالانه زندگی مشترک ۸ خانواده به طلاق میانجامد و در مقابل ۳۲ خانواده بر اثر ازدواج تشکیل میشود، یعنی سالانه ۲۴ خانواده به ازای هر هزار خانواده به تعداد خانوادههای کشور اضافه میشود.»
زندگی زوجین جدید، سوار بر موج است
اگرچه مشاوره پیش از ازدواج و تلاش طرفین برای شناخت هرچه بیشتر از شریک زندگی قبل از برگزاری مراسم عقد و ازدواج، یک گام موثر در کاهش آمار طلاق خواهد بود؛ چنانکه به گفته معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان، اجبار به انجام مشاوره پیش از ازدواج به کاهش ۲۵ درصدی آمار طلاق در کشور منجر شده است، اما وقتی یک زوج به مرحلهای رسیدند که زندگی مشترک زیر یک سقف را غیر ممکن دیده و برای طلاق درخواست دادند، هر اقدامی؛ به خصوص اقدامات جبری خانواده و اطرافیان و دستگاه قضا برای منصرف کردن زوجین از طلاق، نه تنها به حل مساله و سازش کمک نمیکند بلکه حتی میتواند در بحرانزایی و بروز فجایعی همچون قتل و خیانت و طلاق عاطفی و رواج زندگی غیررسمی خارج از کانون خانواده هم، به مثابه یک عامل تسهیلگر عمل کند؛ چنانکه روز گذشته هم محمدباقر الفت؛ معاون پیشگیری از وقوع جرم قوه قضاییه در این مراسم تاکید کرد: «طلاق امر خوبی نیست، اما غیرقابل انکار است. برخی پیوندها اشتباه صورت میگیرد، برخی نباید ازدواج کنند چرا که اختلال شخصیتی داشته یا معتاد هستند و ازدواجشان از ابتدا اشکال داشته بنابراین اگر تلاش کنیم این افراد سر زندگی
مشترکشان بمانند ظلم کردهایم.»
به گفته مسوولان قضایی کشور، مهمترین دلایل طلاق در ایران، به ترتیب، اعتیاد و خیانت است و سپس عواملی همچون بیکاری و ناسازگاری زوجین و دخالت خانوادهها در ردیفهای پس از آن قرار میگیرد. اگر یکی از زوجین نمیتواند اعتیاد شریک زندگی خود را تحمل کند، چرا مسوولان اجتماعی و قضایی این ظلم را در حق زوجین روا میدارند که این غائله را با «ریشسفیدی» حل کنند؟
به گفته مسوولان حوزه درمان اعتیاد، در خوشبینانهترین وضع، کمتر از ۱۵ درصد کل معتادان به مواد مخدر که عازم ترک و درمان اعتیاد میشوند، پاک میمانند و بیش از ۸۵ درصد، در ماهها و سالهای بعد، باز هم گرفتار اعتیاد خواهند شد چون: اعتیاد یک بیماری مزمن و عودکننده است که فرد پس از ابتلا به این بیماری، در زمره بیماران روانی قلمداد میشود.
تاکید روانپزشکان و درمانگران اعتیاد این است که بیمار روانی، باید تا پایان عمر تحت درمان و مراقبت باشد و یک بهبود یافته از اعتیاد هم از این تاکید مستثنی نیست. اما نکته مهم، شناسایی عواملی است که باعث گرایش فرد به مصرف مواد مخدر یا روانگردان شده و تا زمانی که این عوامل حل و رفع نشود، بهترین شرایط درمان هم از عود مجدد بیماری پیشگیری نمیکند. عوامل موثر چیست؟ مشکلات خانوادگی، مشکلات زناشویی، بیکاری، اختلالات روانی زمینهای، زندگی در محل و منطقه آسیبخیز، شرایط شغلی و نگرانی از فقدان امنیت شغلی. (روانپزشکان معتقدند که در موارد نادر، ژنتیک هم میتواند به عنوان یکی از عوامل موثر در گرایش فرد به سمت مصرف مواد اعتیادآور نقش داشته باشد.)
از این مجموعه عوامل، اگر یک معتاد برای درمان اعتیاد خود اقدام میکند، باید در بازگشت به زندگی عادی و کانون خانه و خانواده، حداقل نیمی از این عوامل حذف و رفع شده باشد وگرنه بازگشت فرد به دایره مصرف صددرصد و حتمی خواهد بود. خیانت هم که به عنوان دلیل موثر در طلاق خانوادههای ایرانی مطرح شده، تفاوتی با اعتیاد ندارد.
خیانت به چه دلیل اتفاق میافتد؟ مشکلات زناشویی، نارضایتی از زندگی مشترک، ناسازگاری زوجین و فقدان تفاهم و شناخت از یکدیگر، ناامنی روانی در محیط خانه به دلیل جای خالی درک مشترک زوجین از عواطف و احساسات یکدیگر و در نهایت، اختلالات روانی یکی از طرفین. ۱۰ سال قبل وقتی برای اولینبار انجمنهای غیردولتی این جسارت را به خرج دادند که درباره اختلالات زناشویی در ایران سمیناری برگزار کنند، در این سمینار اعلام شد که بیش از ۶۰ درصد طلاقها در ایران به دلیل مشکلات زناشویی است.
مشکلات زناشویی در زبان ساده به این معناست که دختر و پسر جوان ایرانی با وجود تمام ادعاهای ریز و درشتشان، حتی یک بار پیش از ازدواج به خود زحمت نمیدهند نزد یک روانشناس ازدواج رفته و درباره نیازهای جنسی زن و مرد، آگاهیهای لازم را کسب کنند. تلقی نسل امروز این است که صرفا پوشیدن لباس سفید و برگزاری مراسم عروسی چند ده میلیون تومانی برای تشکیل یک زندگی مشترک کافی است.
سیفالله ابوترابی؛ معاون اسناد هویتی سازمان ثبت احوال اعلام کرده که طی ۴ ماه ابتدای امسال ۱۹۱ هزار و ۲۶۷ مورد ازدواج ثبت شده است. به جرات میتوان گفت: بیش از نیمی از دختران و پسران جوانی که در این بازه زمانی مشخص، سند ازدواجشان را امضا کردند، غیر از همان جلسه اجباری دوساعتهای که بعد از دریافت نتیجه آزمایشهای پیش از ازدواج در مراکز بهداشت برگزار شده، هیچ دانشی درباره زندگی زناشویی کسب نکردهاند.
مشکل اینجاست که افسارگسیختگی روابط جنسی را به درک روابط زناشویی تعبیر کنیم و با مغرور شدن از اینکه درباره جزییات روابط جنسی اطلاعات کامل داریم، دچار این توهم شویم که حتما همسر موفقی خواهیم بود؛ آن هم در حالی که زندگی زناشویی، زندگی عاطفی و زندگی مشترک، سه ضلع کانون خانواده است که نسل جوان امروز، در هیچ کدام از این سه ضلع نمره قابل توجهی نمیگیرد. اگر غیر از این بود، امروز آمار زندانیان مهریه به ۴ هزار و ۵۰۰ نمیرسید و آمار ۴ ماهه طلاق در ابتدای سال ۹۷ از مرز ۴۸ هزار و ۲۸۰ رد نمیشد.
مشکل نسل امروز، این است که فکر میکند همسر و شوهر، همان عروسکها و اسباببازیهای دوران کودکی هستند و مالکیت اسباببازی هم در هیچ کجای دنیا، نیاز به تفکر و ایدئولوژی و شناخت ندارد. نهایت این است که از این عروسک خوشمان نیامد، دور میاندازیم و سراغ عروسک بعدی میرویم. از این اسباببازی خوشمان نیامد، دور میاندازیم و سراغ اسباببازی بعدی میرویم. حتی و حتی اگر شرایط آنقدر وخیم بود که از هر عروسک و اسباببازی محروم بودیم، سنگریزههای کنار کوچه را که داریم؛ این، تفکر نسل امروز در مواجهه با زندگی مشترک و زندگی زناشویی و همسر و شوهر است.
نظر کاربران
خیلی مفید بود. ممنون
پاسخ ها
واقعاااا وای نمیدونستم
کاملا درست. واقعا بعضی افسارگسیختگی روابط جنسی را دلیل بر درکشون نسبت به روابط زناشویی می دونن و به ازدواج هم به چشم عروسک بازی نگاه می کنن
من نیازهامو با دوست دخترام برطرف میکنم.خل نیستم این زندگی رو ول کنم برم ازدواج کنم
پاسخ ها
ايدزي بدبخت . دختراي مردم رو داري قرباني هوس هاي حيوانيت مي كني؟ تو با الاغ چه فرقي مي كني . كه اراده نداري خودتو كنترل كني. حتما سر دختر و خواهرت مياد تو همين دنيا شك نكن . زمين گرده و دنيا دار مكافات
خاک تو سر خودتو و اون دخترایی که تن میدن
دلیلش اینه که شما از نظر روانی در سلامت کامل نیستی عزیز؛ تله های شخصیتی داری؛به یک روانشناس کاربلد مراجعه کنید
بعید میدونم شما در درونتون از زندگی حس زضایت و آرامش داشته باشی
ببخشیداین برطرف کردن نیازتون رامادریاپدرهای شمایادتون دادند؟
واقعا راست گفتی دمت گرم داداش خیلی مردی
اکثر طلاق ها به خاطراینه که کسی دیگه صبرو حوصله نداره تا یه اتفاقی بیفته میخاند طلاق بگیرند
همه میخاند تونازو نعمت باشند
میخاند کسی از گل نازکتر بهشون نگه
میخاند تورفاه باشند
اما زندگی اینطوری نیس
بدبختی ونداری داره
که خود من 6سال اول زندگیمو با بدبختی گذراندم وحتی به پدرو مادرم نگفتم .شوهرم6ماه یکبار حقوق کارفرما میگرفت وقتی هم میگرفت باید قرض ووام وکلی ....
میدادبااینکه خانواده خودم وضع مالی خوبی داشتند ازدواجمونم سنتی بود اما هیچکس نفهمید ما شبها سر بی شام زمین میگذاشتیم.فقط صبر منو به اینجا رسوند
چون همسرم و دوست داشتم واقعا دوستش داشتم
الان وضع مالی خوبی داریم ومن همانطور عین 21سال پیش همسرم و دوست دارم
با اینکه 2سال پیش هم بهم خیانت کرد ومیتونستم ازش جدا بشم ولی باز به خانواده ام چیزی نگفتم وخودم دوباره توانستم زندگیمو نجات بدم
والانم بگمهم همسرم بیشتر منو میخاد هم خودم همسرم و .خودتون باید برا زندگیتون تصمیم بگیرید اصلا خانواده هارو در جریان نگذا ید
مسئله ی خیانتم تقصیر منشی شوهرم بود از اون زن های فاسد وخراب بود که اگه آیت الله هم پیشش بود به خرابی میرسید.صبر صبر صبر
پاسخ ها
تو دیگه کی هستی
خاک به سردون صبح نظرمو دادم هنو نیزاشتید؟؟؟؟!!!
پاسخ ها
چی?
هههههه بی مزه