با شوهر بچه ننهتان چه کنید؟
ازدواج با یک مرد بچه ننه خیلی هم بد نیست. مردی که با مادرش خیلی صمیمی است، ویژگی بدی ندارد، بلکه مردی که انگار بدون نظر و اجازهی مادرش نمیتواند کاری بکند، مشکل ساز است.
برترین ها - ترجمه از هدی بانکی: ازدواج با یک مرد بچه ننه خیلی هم بد نیست. مردی که با مادرش خیلی صمیمی است، ویژگی بدی ندارد، بلکه مردی که انگار بدون نظر و اجازهی مادرش نمیتواند کاری بکند، مشکل ساز است.
۱. تسلیم همهی خواستههایش نشوید
شاید همسر شما عادت کرده باشد که مادرش همهی توقعات او را برآورده کند و تر و خشکش کند اما این دلیل نمیشود که شما هم همین کار را بکنید. خیلی مهم است که حد و حدودی تعیین کنید و بگذارید همسرتان بداند شما مثل مادرش با او رفتار نخواهید کرد. شوهر شما میتواند هر وقت که دلش خواست با مادرش مثل یک پسربچه رفتار کند اما وقتی که با شماست، باید مثل یک مرد رفتار کند؛ مردی که میتواند همهی کارهایش را خودش انجام بدهد.
همسرتان ممکن است برای اینکه شما را وادار کند مثل مادرش با او رفتار کنید، دست به دغل کاری بزند، بنابراین وقتی شما را متهم کرد که دوستش ندارید و اهمیتی به نیازهایش نمیدهید، باید قوی باشید و تسلیم نشوید. او خودش هم به اتهامهایی که به شما وارد میکند عقیده ندارد اما آنها را میگوید تا به خواستهاش برسد. اگر فریب بخورید و دلتان بسوزد و تسلیم شوید، او همچنان به این صحنه سازیها ادامه خواهد داد تا همیشه راهش را هموار کند.
۲. قبول نکنید که با مادرش زندگی کنید
اگر شوهرتان خیلی به مادرش وابسته است فکر خوبی نیست که در منزل مادرش زندگی کنید. چون این احتمال وجود دارد که رابطهی مادر و پسری به رابطهی زناشویی شما الویت داده شود و در هر شرایطی همسرتان طرف مادرش را بگیرد تا او رنجیده نشود.
حتی ممکن است وقتی بگومگویی بینتان روی میدهد، شوهرتان پیش مادرش برود. هر چند اگر در خانهی مادرشوهرتان زندگی نکنید هم او میتواند همین کارها را بکند، اما فاصلهی مکانی بالاخره تا حدودی کمکتان خواهد کرد. قرار نیست در زندگی مشترکتان احساس کنید انتخاب اول نیستید.
اگر هنوز نامزد هستید و میدانید که شما و همسرتان از جنبهی مالی، توان و امکان مستقل زندگی کردن را ندارید، اصلا ازدواج نکنید! یا اگر ازدواج کردهاید و حالا به دلیل بحران مالی نمیتوانید هزینهی زندگی مستقل را بپردازید و الدین همسرتان به شما پیشنهاد دادهاند نزد آنها زندگی کنید، حتما زمان محدودی را در نظر بگیرید و برای حل مشکل مالی خود یک راه درست پیدا کنید، نه اینکه با خیال راحت از این پیشنهاد استقبال کنید.
باید بدانید که با وابسته شدن به خانوادهی همسر، به طرز جبران ناپذیری به زندگی زناشویی خود لطمه خواهید زد.
3. پیش مادرشوهرتان گله نکنید
اصلا کار درستی نیست که پیش مادرشوهر بروید و از او بخواهید دست از سر پسرش بردارد! اگر میخواهید در مورد موقعیتی که پیش آمده با کسی حرف بزنید مطمئنا آن نفر همسر شماست. عصبانی نباشید و کلامتان را کنترل کنید.
رویکرد هوشمندانهای در پیش بگیرید، تقریبا احساسی حرف بزنید و به همسرتان بگویید کمی حسادت میکنید و دوست دارید اوقات دو نفرهی بیشتری داشته باشید. به او یادآوری کنید که مادرش را دوست دارید و منظورتان این نیست که فقط ماهی یکبار به او سر بزنید، اما نباید به این دلیل که تنهاست یا معمولا جایی نمیرود، در تمام تفریحات و فعالیتهای شما همراهتان باشد.
توضیح دهید که نمیخواهید مادرش را از زندگیتان حذف کنید، بلکه شما دو نفر هم به زمان مختص خودتان برای ارتباط بهتر به عنوان یک زوج نیاز دارید.
4. اجازه ندهید مادرشوهرتان برای زندگی شما تصمیم بگیرد
اشکالی ندارد مثلا گاهی لباس همسرتان را مادرش انتخاب کند یا بخرد یا غذای مورد علاقهاش را درست کند. اما اگر همسر شما قادر نیست بدون دخالت و نظر مادرش برای خودش یا زندگی مشترکتان تصمیم بگیرد، معضلی است که باید برطرف شود. نباید اجازه دهید مادر همسرتان برای شما دو نفر تصمیم بگیرد.
او نباید در تصمیمات شخصی، مالی، کاری، تربیت بچهها و یا اینکه مسافرت کجا بروید و کجا نروید دخالت کند، مگر اینکه شما خودتان مستقیما از او نظر بخواهید. همچنین در اختلافات زناشوییتان نباید او را وارد کنید.
اگر همسرتان خیلی به مادرش وابسته است، جنبههایی را که این وابستگی به ضرر زندگی مشترکتان تمام میشود شناسایی کنید. ممکن است در دوران آشنایی و نامزدی علائمی میدیدهاید اما اهمیت ندادهاید، پس اگر حالا این علائم را به خوبی میبینید و اثرش پیداست، باید هر چه زودتر برطرفشان کنید و توصیه میکنیم از یک مشاور خوب کمک بگیرید.
نظر کاربران
مشکل از مادرهاست.مادرانی که ناامنی درونی دارند سعی میکنند فرزندان خود را وابسته با بیاورند.وگرنه مادری که از نظر فکری و روحی به بلوغ رسیده باشه هیچوقت فرزندش را مثل زنجیر به خودش نمی بنده بلکه به او بال و پر پرواز می بخشه و به استقلال روحی فرزندش کمک میکنه.کاش پسرها بفهمن که این دوستی خاله خرسه ست وفکری به حال مشکلشون کنن.
پاسخ ها
خب تو شوهر نکن دختر
رفیقبی کلک پدر و مادر
حالا تو زن یا دختر خووووووب چه بخا ی چه نخای .والسلام
به کاربر 12:45 عارضم که در بی کلک بودن رفاقت پدر و مادر هیچ شکی نیست.بنده هم متاهلم و هم زخم خورده ی روابط خارج از منطق همسرم ومادرش هستم.مادری که فرزندش را دوست داره سعی میکنه نصیحتش کنه و روش درست را نشونش بده نه اینکه هیزم به آتیشش بریزه.بعضی والدین فکر می کنن فرزندشون را خیلی وست دارن غاقل از اینکه زندگیش را خراب می کنن.مادری که برای دختر یا پسر چهل ساله ی مجردش میوه پوست میگیره و خدمت رسانی های زیاده از حد میکنه لوس بارش میاره .بچه را باید هم دوست داشت و هم تربیت کرد .ما در قبال عروس ها ودامادهامون مسوولیم.اونها چه گناهی کردن که باید بچه ی لوس و ننر منو تجمل کنن.؟.
۱۲:۴۵ جناب
ایشون فرمودن پسرا و مردا !!! نه خواجه ها و اوا خواهرا
من مجبور شدم 4 سال با مادر شوهر زندگی کنم. حتی اتاقی بهم دادن دیوار به دیوار اتاق خودشون بود. حتی با دعوا واسم عروسی گرفتنو نذاشتن برم تو خونه خودم. الان تو مرحله جدایی ام. چون رفتم خونه اجاره کردم و وسیله هامو بردمو شوهرم نیومد باهام. دختر خانوما مردی که مدام با مادرس تلفنی حرف میزنه و حتی تو دوره آشنایی اجازه بیرون رفتنشو از مادرش میگیره مرد خانواده نیست. فکر نکنین یه سر و گردن با همسناش فرق داره و اهل زندگیه....
پاسخ ها
و دیگه خیلی خانم بودی که خودت خونه اجاره کردی. بعضی آقایون چقد بی لیاقتن
فقط باید این دسته از آقایون محترم را با مادران عزیرانشان تنها گذاشت و هیچوقت سراغ زن نگردید !!!!!
من بیست سال با مادر شوهر زندگی که چه عرض کنم سوختم و سا ختم تا اینکه فوت کردن
الان هم سی و سه ساله که با شوهر بچه ننه دارم میسازم فقط و فقط بخاطر اینکه مجبورم مجبور
پاسخ ها
خوب چرا جدا نمیشی
فقط طلاق
من تو همون عقد طلاقش دادم رفت پیش ننه اش ترشی بندازن . حتی تا لحظه تو محضرم دست از ننه من غریبم و اشک تمساح ریختن و توجیهات بچگانه برنداش. با چه نفرتی جدا شدم ازش. حالم بهم خوره یاد اونروزا میفتم که این موجودو تحمل میکردم. اینا همه تقصیر خونواده هاس که پسراشونو های لوس و متوقع بار میارن. نتیجه میشه یه نره گاو دو متری صد کیلویی با یه من ریش و پشم که ادای دختر بچه های نقنقو رو در میاره و شما باید بیعرضگی ها شو رفع و رجوع کنید تمام بار زندگی بیفته رو دوشتون. ادا و اطوارارو قهر و چغلیاشو تحمل کنید و مادرش همیشه جفت پا وسط زندگیتون و سوهان روحتون شه
پاسخ ها
بدجوری سوختی نه:))
من شوهرم بهش میگم چرا دیر اومدی قهر میکنه دوباره میره تا یه هفته نمیاد خونه میره پیش دوستای مجردش گل میکشه ابرومونو به دلایل مختلف تو فامیل برده انقدم لوسه که خدا میدونه دیگه اعصاب واسمون نذاشته فقط بخاطر بچم باهاش موندم دیوونه روانی
پاسخ ها
ای بابا جدا شو بهترین کار