۷۵۱۸
۱۲ نظر
۶۳۱۰
۱۲ نظر
۶۳۱۰
پ

گفت وگوی ویژه با فاطمه طریقت مدیر رستوران‌های زنجیره‌ای هانی

داستان موفقیت هانی بانو

این اولین گفت وگویی است که پس از سال‌ها با خانم فاطمه طریقت منفرد، مدیررستوران‌های هانی انجام شده است. پای صحبت‌های فاطمه طریقت مدیر، سرآشپز و مالک رستوران بزرگ هانی می‌نشینیم.

داستان موفقیت هانی بانو


داستان موفقیت هانی بانو

بانوی اول رستوران‌های ایران
آتش برای خیلی‌ها پایان دهنده دوره مهمی از زندگی است؛ چه بسیار کسانی که خاکستر نشین آتشی شده‌اند که هرگز مهار نشد. اما اگر شما فاطمه طریقت باشید همه چیز متفاوت خواهد بود.

برای خانم طریقت همه چیز از یک آتش‌سوزی شروع شد، دقیقا 32 سال پیش، کارخانه چمدان‌سازی حاج اکبر کبریتچی سوخت و اعتبار خاندان بر باد رفت، همین شد که خانم خانه به فکر شغل آبا و اجدادی افتاد و تصمیم گرفت به کمک همسرش بیاید. او با وجود تمام مخالفت‌ها آستین‌ها را بالا زد و سراغ سیخ کباب و دیگ برنج رفت. فاطمه طریقت منفرد، دخترطریقت بزرگ موفق شد رستورانی را راه بیندازد. رستورانی که دقیقا یک روز قبل از تولد آخرین فرزندش افتتاح شد و نام هانی پسر سوم خانواده را بر خود گرفت نامی که حالا برای خود برند بزرگی محسوب می‌شود.

رستوران‌داری شغل آبا و اجدادی خانواده پدری خانم فاطمه طریقت منفرد است. تقریبا تمام مردان خانواده او به این حرفه اشتغال داشته‌اند. پدرش نیز رستوران‌ طریقت را در سال 1317 راه‌اندازی کرد اما افتتاح هانی به دست خانم طریقت در اسفند 1359 یک گام بزرگ بود.

خانواده طریقت، خانواده بزرگ و مذهبی بود که کار کردن زنان در آن عیب بزرگی محسوب می‌شد و دختران حق نداشتند بیشتر از مقطع ابتدایی تحصیل کنند. آنها باید آماده می‌شدند تا همسری خوب و مادری مهربان باشند. فاطمه نیز همین گونه و براساس سنت قدیمی خانواده بزرگ شد و برخلاف میل باطنی به اجبار پدر ازدواج کرد که این وصلت با وجود 5 فرزند (4پسر و یک دختر) در بیستمین سال به جدایی کشید و فاطمه به تنهایی بار رستوران‌داری را به دوش کشید.

خانم طریقت منفرد عزمش را جزم کرد تا کیفیت غذاهای هانی مطهری همیشه بالاتر از رستوران‌های مشابه باشد.

وقتی بعد از چندین مکالمه و چند قرار ناموفق رضایت خانم طریقت را برای مصاحبه جلب کردیم، فقط یک چیز در ذهن‌مان بود. اینکه سوال کنیم چگونه یک زن می‌تواند چنین پیشرو و موفق باشد. راستش فقط چند دقیقه‌ای طول کشید که راز این موفقیت بزرگ را متوجه شدیم، وقتی خانم طریقت لابه‌لای مصاحبه با صدای بلند و با نهایت جدیت کارگرانش را از راه دور هدایت می‌کرد. او فرمانده یک لشکر مرد گوش به فرمان و کفگیر به دست بود!

پای صحبت‌های فاطمه طریقت مدیر، سرآشپز و مالک رستوران بزرگ هانی می‌نشینیم.


کار من پشت‌میز‌نشینی نیست

افراد تحصیلکرده هیچ وقت سراغ کار من نمی‌آیند، شاید یکی از علت‌های اصلی‌اش پیشرفت تکنولوژی باشد که باعث شده همه دنبال کاری باشند که پشت میز کامپیوتر باشد، اما ما در این کار کسی را می‌خواهیم که قوی و کاری بوده و به قول قدیمی‌ها یدی باشد، فقط بخشی از کار ما با کامپیوتر است.


این اولین گفت وگویی است که پس از سال‌ها با خانم فاطمه طریقت منفرد، مدیررستوران‌های هانی انجام شده است.


داستان موفقیت هانی بانو

هیچ وقت از زیر کار در نرفته‌ام، من عاشق کارم هستم.

خیلی‌ها می‌پرسند که راز این موفقیت چیست؟ باید بگویم رمز اصلی‌اش این است که من هیچ وقت از زیر کار در نرفته‌ام، حتی شاید خیلی وقت‌ها پیش آمده که کارم را به خانواده ترجیح داده‌ام که درست هم نبوده؛ اما خب کاری که من انجام می‌دهم مسئولیت سنگینی دارد و حتی فکر می‌کنم کمتر از کار یک پزشک نیست، چون یک اشتباه ممکن است حوادثی را به وجود بیاورد که جبرانش خیلی سخت باشدظ... با این وجود تمام این سختی‌ها و خستگی‌ها وقتی که مردم می‌آیند و به خاطر کیفیت کار تشکر می‌کنند خستگی از تنم بیرون می‌رود. خانم طریقت به شدت عاشق کارش است می‌گوید می‌توانست بی‌خیال همه چیز شود ولی وجدان کاری و تعهد مانع است.


شغل مردانه با کارگران مرد

می‌دانم که این تصور برای خیلی‌ها وجود دارد که رستوران‌داری یک شغل مردانه است. به عنوان یکی از معدود زنان رستوران‌دار ایرانی، هر چند منش و شخصیت رفتاری افراد را مهمترین عامل در انتخاب‌شان برای کار می‌دانم اما معتقدم کار کردن با آقایان راحت‌تر است. به خاطر همین بیشتر کارمندان رستورانم را مردها تشکیل می‌دهند. در آشپزخانه هانی هر چند خودم سرآشپز و رئیس هستم اما تمام آشپزهای مشغول به کار که تحت تعلیم خودم بوده‌اند، مرد هستند.


غذاهای گران‌قیمت

این را قبول دارم که به خاطر تورم و مشکلات، رستوران رفتن برای خیلی‌ها سخت شده. مثلا یک پدر که از سر کار می‌آید، با زن و دو، سه بچه، یکدفعه همه جلویش ظاهر می‌شوند و هر کدام خواسته‌های خودشان را دارند؛یکی پول مدرسه می‌خواهد،یکی لباس می‌خواهد، یکی لوازم خانه می‌خواهد و با یک حساب سرانگشتی همه این‌ها یک رقم بزرگی می‌شود. پدر فکر می‌کند و به جیب خود نگاه می‌‌اندازد. با یک وعده رستوران، سه روز همه خواسته‌ها را عقب می‌اندازد تا خدا چه خواهد ؟


کار، عار نیست

آقایی می‌آید و می‌گوید من لیسانس دارم آن وقت بیایم آشپزخانه و دیگ بلند کنم؟ من می‌خواهم پشت کامپیوتر باشم! اما این تفکر باید واقعا تغییر کند چون اگر این روند ادامه داشته باشد خود من شخصا در کارم احساس خطر می‌کنم. باید هر چه زودتر فرهنگ‌سازی کنيم و(( کار عار نیست)) را در جامعه جا بیندازیم. اکثر کسانی که برای کار به ما مراجعه می‌کنند خصوصا قشر جوان هرگز صحبت از این‌که ما چه کار بلدیم و چه کار می‌کنیم نیست فقط چقدر حقوق می‌دهی و کی مرخصی! آیا این درست است و جامعه به کجا خواهد رفت؟(توقع بیش از اندازه، کار کم) بدانید که هرگز نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود.گنجی که دیگر نخواهد بود، حداقل یک زندگی معمولی هم با کم‌کاری امکانپذیر نخواهد بود نه در ایران نه در هیچ جای دنیا.

این کار برای من ساخته شده بود
هیچ وقت این‌طور فکر نکردم که رئیس رستوران هستم پس باید فقط بروم و بیایم و یک نظارت از راه دور داشته باشم. من روی کارم و غذایی که به دست مردم می‌رسد نظارت کامل دارم چون کارم را فوق‌العاده دوست دارم. خودم از ۱۵سالگی کار کرده‌ام و از ۲۷سالگی رسما وارد رستوران شدم.


داستان ما و «آشپزباشی»

این در جامعه پیچید که سریال «آشپزباشی» از روی زندگی ما ساخته شده. خود من یکی، دوبار بیشتر سریال را ندیدم، اصلا داستان زندگی ما نبود. در زندگی واقعی من آشپز هستم نه پدر بچه‌ها، بیشتر تلاش‌ها و نوآوری‌ها از من بود.


باید از صنف ما حمایت شود
من به عنوان یک کار آفرین به حمایت دولت نیاز دارم، البته برای گسترش کارآفرینی فقط و فقط نباید از دولت انتظار داشته باشیم.

اگر از مشکلات خود و همکارانم بخواهم بگویم این است که ما سه برابر حد نیاز کارگر داریم، چرا که به علت تورم زیاد و گرانی خانه و اجاره بها اکثر کارگران خانواده‌شان در شهرستان به سر می‌برند و آنها باید مرتب به خانواده‌شان سرکشی کنند. ما هم در غیبت آنها از نیروهای دیگر استفاده می‌کنیم و این باعث شده کارگر هر مجموعه به سه برابر افزایش و هزینه سرباری را برای واحد ایجاد کند. بیمه، حقوق و‌موارد دیگر. جوابگویی وزارت دارائی بدون توجه به موارد بالا واحدها را ممیزی می‌کنند که تو اگر فروش نداری چرا آنقدر کارگر داری ممیز هم حق دارد، ولی به نظر بنده باید اطلاعات در این مورد کسب شود تا ممیز هم بتواند عادلانه تصمیم بگیرد.


«آشپزباشی» داستان زندگی ما نیست

موقع پخش سریال «آشپزباشی» این شایعه به وجود آمده بود که این سریال داستان زندگی ما بوده در حالی که اصلا اینطور نیست. واقعا با وجود ارادتی که به دو هنرپیشه نقش اول کار دارم اگر به جای آنها بودم این نقش‌ها را بازی نمی‌کردم. من از ساختن این سریال اطلاع چندانی نداشتم، فقط یکی، دو بار آمدند و رقم قابل توجهی پیشنهاد دادند که اگر پرداخت کنید اسم شما و رستوران را روی کار می‌گذاریم و این در جامعه پیچید که این سریال از روی زندگی ما ساخته شده. خود من یکی، دوبار بیشتر سریال را ندیدم، اصلا داستان زندگی ما نبود. در زندگی واقعی من آشپز هستم نه پدر بچه‌ها، بیشتر تلاش‌ها و نوآوری‌ها از من بود.

این را هم بگویم که اصلا نفهمیدم آخر سریال چطور شد. آن دوباری هم که سریال را دیدم فقط داد و فریاد و جروبحث بود و نتوانستم نتیجه‌ای بگیرم.

ما زن و شوهر بودیم که این کار را کردیم و اگر هم وسط راه از هم جدا شدیم به خاطر رستوران نبود، این یک ازدواجی بود که از روز اول اشتباه بود، آشپزباشی کاملا برعکس داستان زندگی ماست. این شغل خاندان طریقت بوده و بعد از ورشکستگی همسرم من تصمیم به باز کردن رستوران گرفتم و همیشه من سرآشپز بودم و آشپزی را از مادرم یاد گرفتم.

در خاتمه ضمن تشکر از مسئولین درخواست می‌کنم که تمهیدات و تسهیلات را برای ایجاد کار در مملکت فراهم کنند تا قشرهای زحمتکش و کارآفرین از دور بیرون نروند تا جامعه دچار کمبود نگردند.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بدون نام

    من براي اولين بار در دوران نامزدي با نامزدم به رستوران ايشون در خ ولي عصر مطهري رفتيم ما را پشت يك ميز 6 نفر در كنار 4 نفر ديگر جا دادند مترتب هم در ميكروفون اعلام مي كردن كه بعد از صرف غذا از "‌اشغال كردن ميز "‌جدا خود داري كنيد تا بقيه بتوانند از رستوران استفاده كنند . براي چي اين خانم و رستورانش تبليغ مي كنيد ؟‌

  • manije

    کار این خانم باعث افتحار ما خانمهاست
    دستش درد نکنه

  • بدون نام

    Keyfiate ghazash binazire, aali va khoshmaze
    Mehmani dashtam va az hani parse ghaza gereftam hame raazi boodand

    Salamat bashe va tandorost

  • بدون نام

    سلام ببینم چه کاریه منی خانم طریقت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  • پروین ن

    اسفندسال 90ازمشهداومدیم تهران طی دوروزسه بار اومدم دررستورانتون یک بارخیلی منتظرشدم ولی نتونستم ببینمتون میخواستم راهنماییم کنین چطورازصفرشروع کنم برای افتتاح اشپزخانه چون ماهم ورشکست شدیم ودوران نقاهتشو میگذرونیم سربلندباشی هانی وخانوم منفرد سلامت باشی وشاد

  • محمد رضا گردانی

    با سلام. . آرزوی سلامتی دارم واسه خانم طریقت.

  • ناهيد

    خانم طريقت عزيز شما بينظريد انشاالله هميشه شاد و سلامت باشيد دوستتون دارم

  • ماهک

    سلام از نظر بنده ایشون خیلی موفق بودن و در مورد اون خانم بی نام باید بگم از بس این رستوران باکیفیت هست مشتری زیاد داره و شما میتونستید منتظر باشید میز خالی بشه

  • محسن صمدی

    باآرزوی موفقیت برای آقای حافظ کبریتچی انشاالله افتتاح شعبه جدید درخیابان اندرزگو سبب برافراشته شدن بیش ازپیش پرچم هانی درتهران وایران خواهد شد .باآرزوی موفقیت روزافزون ...

  • محسن صمدی

    باآرزوی موفقیت برای آقای حافظ کبریتچی درشعبه اندرزگو‌..
    پرچم هانی تاهمیشه دراحتزاز...

  • بدون نام

    برای همه زن های ایرانی که با محدودیت ها ... حرف و حدیث ها و پچ‌پچ پچ‌پچ های در گوشی و چپ چپ نگاه کردن ... باز هم راه خود را ادامه دادند و راه را برای نسل های بعد باز کردند. .. در هر شغل و رشته ای .... صد هزار بار آفرین و مرحبا ... ...

  • مریم محتشم

    شما مایه ی فخر جامعه زنان هستین خانم منفرد

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج