تاریخچه شرکت اتومبیل سازی «دوج»
سرآغاز داستان شرکت اتومبیلسازی دوج به سالهای ۱۸۵۰ باز میگردد که اِزِکیل دوج یک کارگاه مکانیکی رادر نیلز میشیگان تأسیس کرد. دوج به قدری در کارش مهارت داشت که تمام ماهیگیران محلی برای تعمیر موتورهای بخار قایقهای ماهیگیریشان به او مراجعه میکردند.
بلافاصله پس از بنا نهادن کمپانی «برادران دوج» توسط هورِس و جان دوج در سال ۱۹۰۱، این کمپانی سفارشات ساخت موتورهای دقیق و قطعات شاسی را برای اتومبیلسازان در حال توسعه دیترویتی دریافت کرد. اصلیترین سفارشدهندگان به کمپانی دوج، شرکت Old Motor Vehicle، Ransom E. Olds و شرکت نوپای فورد موتور بود. شرکت Ransom E. Olds در همان سال اول، ۲ هزار موتور را برای مدلهای جدید الدزمبیل سفارش داد و رضایت آن از برادران دوج در حدی بود که سه هزار سیستم انتقال قدرت را نیز به سفارشات خود افزود. پس از آن، هنری فورد به شرکت مراجعه کرده و ۶۵۰ دستگاه شاسی سفارش داد که این شاسی شامل موتور، گیرباکس، اکسِل و تمامی موارد به جز بدنه و چرخها میشد. فورد به دلیل بحران مالی، ۵ هزار دلار برادران دوج را نتوانست بپردازد؛ از اینرو ۵۰ سهام از شرکت را به آنها اهدا کرد که در واقع ۱۰ درصد از کل سهام این شرکت به ارزش ۱۰ هزار دلار بود. در سال ۱۹۱۰، برادران دوج تأسیسات مجزایی را برای مونتاژ فورد مدل T بنا کردند چرا که درخواست این مدل بیش از ظرفیت پیشبینی شده فورد بود.
پس از گذشت چند سال، برادران دوج که در حال چشیدن طعم موفقیت بودند، خواستهشان برای ساخت اتومبیلی کامل توسط کمپانی دوج، روزبهروز جدیتر میشد که این رویاپردازی برای ساخت اتومبیلی کامل به سال ۱۹۱۳ باز میگردد. این رویا به قدری ذهن برادران دوج را درگیر کرده بود که به گفته اطرافیان آنها، جان دوج بیان میکند که من از متکی بودن به جیب هِنری فورد خسته شدهام.
در سال ۱۹۱۴، هورِس پاسخی را برای رویای جان پیدا کرد که منجر به ساخت دوج «مدل ۳۰» شد. این مدل از هر نظر یک سر و گردن برتر از فورد مدل T بود که در آن زمان بسیار فراگیر شده بود. «مدل ۳۰» پیشگام استفاده از بسیاری آپشنهایی شد که بعدها در سایر اتومبیلها استفاده میشد یا اینکه آنها را به مشخصات استاندارد اتومبیل تبدیل کرد که از آن جمله باید به موارد زیر اشاره داشت:
بدنه تمام استیل (برخلاف بسیاری از اتومبیل سازان آن زمان که در زیر پوسته استیل از چوب استفاده میکردند، شایان ذکر است که شرکتهای Stoneleigh و BSA ساخت بدنه استیل را از سال ۱۹۱۱ آغاز کردند.)؛ سیستم الکتریکی ۱۲ وُلتی (سیستم های ۶ وُلتی تا دهه ۵۰ میلادی رایج بودند)؛ موتور ۳۵ اسب بخاری (برخلاف فورد مدل T با ۲۰ اسب بخار قدرت) و سیستم انتقال قدرت لغزنده (در حالیکه فورد برای مدل T تا سال ۱۹۲۷ از سیستم انتقال قدرت سیارهای استفاده میکرد).
بنابراین، دوج «مدل ۳۰» و اعتباری که برادران دوج در طی چندین و چند سال به منظور ساخت قطعات با کیفیت برای اتومبیل سازان موفق کسب کرده بودند، باعث شد تا شرکت برادران دوج در آمریکا جایگاه دوم را در میان اتومبیلسازان از آن خود کند که طبیعتأ پس از فورد قرار میگرفت. این برند به قدری معتبر بود که ۲۲ هزار نفر برای اخذ نمایندگی دوج اقدام کردند، پیش از آنکه حتی «مدل ۳۰» تولید شود. در سال ۱۹۱۶، هنری فورد از پرداخت سود سهام برای تأمین مالی ساخت مجتمع ریوِر رُژ خودداری کرد. این موضوع باعث شد تا برادران دوج، شکایتنامهای را مطرح کنند تا درآمد سهام سالانه آنها به مبلغ بیشینه یک میلیون دلار حفظ شود. در عوض، این موضوع؛ فورد را به سوی خرید شرکایی که در سهامش شریک بودند سوق داد که این شرکا جز برادران دوج نبودند. از این رو مبلغ ۲۵ میلیون دلار به آنها پرداخت شد.
همچنین در سال ۱۹۱۶، شرکت برادران دوج توانست عنوانی را برای دوام و پایداری از سوی ارتش آمریکا به دلیل عملکرد خوب اتومبیلهایش در عملیات Pancho Villa Expedition در مکزیک، به دست بیاورد. یک مثال خوب از این جنگ که پیروزی در آنرا باید مدیون دوج بود، در ماه مِی همان سال اتفاق افتاد، زمانی که لشکر پیاده نظام ششم گزارش مشاهده ژولیو کاردِناس را دریافت کردند که یکی از معتمدترین زیردستان ویلا بود. ستوان جورج پَتون، به ۱۰ سرباز دستور داد تا همراه دو شهروند به عنوان راهنما و سه دستگاه دوج مدل ۳۰ به خانهای در سَن میگِلتو در سونورا حمله کنند که پیرو این حمله سه تن از افراد دشمن کشته شد که یکی از آنها، کاردِناس بود. سربازان ستوان پَتون، سه جسد را روی کاپوت سه دستگاه دوج قرار دادند و به مقر باز گشتند که این واقعه یکی از به یاد ماندنیترین نقشهای دوج در صحنه مبارزه بود.
از تراژدی در خانواده دوج تا بزرگترین معامله تاریخ در آن زمان
برادران دوج، جایگاه دوم را در بازار فروش اتومبیل آمریکا تا سال ۱۹۲۰ میلادی حفظ کردند تا اینکه طی یک تراژدی عجیب، جان دوج که از ذاتالریه شدید رنج میبرد در ماه ژانویه دار فانی را وداع گفت و هورِس در ماه دسامبر همان سال در اثر بیماری سیروز (که نتیجه بیماری کبد است) در گذشت که اطرافیان هورِس دلیل مرگ وی را غم و اندوه از دست دادن برادرش میدانند. پس از مرگ هر دو بنیانگذار این شرکت موفق آمریکایی، همسر وی به نام فردریک هاینِس که یکی از کارمندان قدیمی دوج بود، به مقام ریاست شرکت برادران دوج انتخاب شد. در طول مدت ریاست او، «مدل ۳۰» حیات خود را در مدل جدید «سری ۱۱۶» ادامه داد در حالیکه مشخصات ساختاری و جزئیات فنی آن بدون تغییر باقی مانده بود. پس از مرگ برادران دوج و در طول سالهای دهه ۲۰ میلادی، جایگاه دوج در بازار آمریکا از دوم به سوم و رفته رفته به جایگاه هفتم تقلیل یافت.
شرکت برادران دوج در طی همین سالها به عنوان یک سازنده پیشرو در ساخت کامیونهای سبک ظهور کرد. برادران دوج طی توافقنامهای با شرکت برادران گراهام در اِوانسویل ایندیانا، کامیونهای ساخت آنها را شرکت دوج به بازار عرضه میکرد. رکود در توسعه و پیشرفت شرکت دوج روز به روز ملموستر میشد و سقوط به جایگاه پنجم بازار آمریکا در سال ۱۹۲۵ مدعی این امر است. برای پیشگیری از این پس رفت، همسران برادران دوج، شرکت را به مبلغ قابل توجه ۱۴۶ میلیون دلار به گروه سرمایهگذاری مشهور آن زمان به نام Dillon, Read & Co. فروختند که تا آن زمان، بزرگترین معامله در طول تاریخ به شمار میرفت. در تاریخ اول اکتبر ۱۹۲۵، شرکت برادران دوج، ۵۱ درصد از سهام شرکت برادران گراهام را به ارزش ۱۳ میلیون دلار خریداری و مابقی ۴۹ درصد را در تاریخ اول مِی ۱۹۲۶ اخذ کرد. برادران گراهام به نامهای روبرت، جوزف و رِی، مدیریت برادران دوج را بر عهده داشتند تا اینکه در سال ۱۹۲۷ از سِمَت خود کنارهگیری کردند.
شرکت Dillon, Read & Co. سهام بدون حق رأی شرکت جدید برادران دوج را در بازار عرضه کرد تا در کنار فروش سهام، ارزش دوج را به ۱۶۰ میلیون دلار برساند که به معنای ۱۴ میلیون دلار سود خالص بود. در طول این مدت، فردریک هاینِس هنوز رییس برادران دوج بود و با حفظ سِمَت وی، در ماه نوامبر سال ۱۹۲۶ بانکداری به نام E.G. Wilmer که هیچ سررشتهای از اتومبیل نداشت به عنوان رییس هیئت مدیره انتخاب شد.
در همین سال تغییرات ظاهری همچون تزیینات و رنگ آمیزیهای متنوع بر روی تولیدات دوج اعمال شد. سال بعد، دوج موتور ۶ سیلندر Senior را معرفی کرد ضمن اینکه موتور ۴ سیلندر با نام جدید Fast Four تا سال ۱۹۲۸ به حیات خود ادامه داد که با دو موتور ۶ سیلندر سبکتر به نامهای استاندارد و ویکتوری جایگزین شد.
در سال ۱۹۲۷ بود که با تقلیل جایگاه دوج به رتبه هفتم در آمریکا، Dillon, Read & Co به دنبال شرکتی میگشت که بتواند مجددأ دوج را به دوران شکوه بازگرداند و پایه مالی مستحکمی داشته باشد. از اینرو شرکت برادران دوج در سال ۱۹۲۸ به کرایسلر فروخته شد.
سالهای پیش از جنگ
برای اینکه دوج در شرکت کرایسلر در جایگاه درستی در کنار زیر مجموعه ارزانقیمت پلِیموت و زیرمجموعه قیمت مناسب دی سوتو قرار گیرد، تنها دو خط تولید برای عرضه ۱۳ مدل را در اختیار دوج قرار داد که به اوایل سال ۱۹۳۰ باز میگردد (تا سال گذشته، در سه خط تولید، ۱۹ مدل توسط دوج تولید میشد). قیمتهای تولیدات دوج اندکی از دی سوتو بالاتر بود اما نسبت به تولیدات کرایسلر که در میان زیر مجموعههای کرایسلر گرانترین بود، قیمت پایینتری داشت. این استراتژی کرایسلر که برای بازاریابی زیرمجموعههایش پیش گرفته بود، نمونه کوچکتر استراتژی جنرال موتورز با نام کانسپت بازاریابی Step-up بود. شایان ذکر است در سال ۱۹۳۳، جایگاه دوج و دیسوتو در بازار عوض شد بهطوریکه حالا دوج بالاتر از پلِیموت و پایینتر از دیسوتو قرار میگرفت.
در سال ۱۹۳۰، دوج قدمی دیگر جهت پیشرفت برداشت و آن هم معرفی موتور ۸ سیلندر جدید برای جایگزین کردن موتور ۶ سیلندر Senior بود. استفاده از دو خط تولید با تولید مدلهای «شش» و «هشت» تا سال ۱۹۳۳ ادامه یافت و تمامی تولیدات دوج طویلتر شد و از سبک طراحی استریم لاینینگ بهره جست تا بتواند به نیاز خریداران و مُد روز پاسخ داده باشد. مدل «هشت» دوج در سال ۱۹۳۴ با مدل بزرگتر «DeLuxe Six» جایگزین و تولید این مدل جدید هم سال بعد متوقف شد. یک نسخه از مدل «شش» با فاصله بیشتر بین محورها در سال ۱۹۳۶ معرفی شد و تا سالها به یکی از مدلهای ثابت خط تولید تبدیل شد.
در سال ۱۹۳۵، طراحی تولیدات دوج همراه با سایر زیر مجموعههای کرایسلر دستخوش تغییراتی شد و از طراحی «Wind Stream» استفاده کردند. این سبک طراحی در واقع نمونه انتزاعی شدهتر سبک استریم لاینینگ بود. این استراتژی موجب جهش ناگهانی آمار فروش شد، بهطوریکه جایگاه دوج در طی دو سال از پنجم به چهارم ترفیع یافت. اما خوشبختانه دوج هیچوقت از سبک طراحی Airflow استفاده نکرد، این سبک که در سالهای ۱۹۳۴ تا ۱۹۳۷ توسط کرایسلر و دیسوتو استفاده میشد، به شدت باعث کاهش فروش تولیدات آنها شده بود. دوج همراه با سایر زیرمجموعههای کرایسلر تجهیزات ایمنی را به تولیداتشان افزودند که از آن جمله باید به داشبورد نرم و تخت بدون اهرم کروی، دستگیرههایی با قوس به داخل، و روکش نرم پشت صندلیهای جلو برای راحتی سرنشینان عقب.
یک تغییر دیگر در طراحی دوج در سال ۱۹۳۹ به مناسبت بیست و پنجمین سالگرد تأسیس دوج انجام شد که دوج از تولیدات با این سبک با عنوان سری لوکس یاد میکند. این مدلهای دوج برای بار دیگر در سال ۱۹۴۰ مورد طراحی مجدد قرار گرفت و سال بعد هم مجددأ این اتفاق رخ داد و سال ۱۹۴۲ برای بار چهارم در طول ۳ سال این اتفاق افتاد. اندکی پس از معرفی مدلهای سال ۱۹۴۲، خط تولید اتومبیلهای مسافربری دوج به دلیل حمله ژاپن به بندر پِرل هاربِر تعطیل شد و از ماه فوریه همان سال، دوج ساخت و تولید وسایل نقیله نظامی را آغاز کرد.
جنگ جهانی دوم
کرایسلر در طول سالهای جنگ جهانی دوم (۱۹۴۲ تا ۱۹۴۵) با تمام قوا به ساخت و تولید اتومبیلهای نظامی پرداخت و همین موضوع، سود کلانی را برای این شرکت مادر به همراه داشت. نیرومندترین و موفقترین زیر مجموعه کرایسلر در طول این سالها، دوج بود که هم رضایت شهروندان و هم رضایت سربازان را با کامیونهای سبک نظامی و آمبولانسهای نظامی نظیر WC۵۴، بهدست آورده بود. پایه و اساس سری WC، سری VC بود که با تغییرات اعمال شده بر روی آن، به اتومبیلهای مناسب برای مناطق جنگی تبدیل شده بودند. سری WC، بیش از ۴۰ نوع آرایش مختلف را برای مقاصد گوناگون شامل میشد که همین طیف WC به خودی خود یک برند اتومبیلسازی بود. دوج در طول سالهای جنگجهانی دوم، اعتباری غیرقابل توصیف را در سطح بین المللی برای خود رقم زد و پس از سالهای جنگ، تجربیات بهدست آورده در این مدت را در اتومبیلهای شهری نیز بهکار گرفت.
سالهای پس از جنگ جهانی دوم
تولید اتومبیلهای شهری دوج پس از اتمام جنگ جهانی دوم در اواخر سال ۱۹۴۵، از نو سر گرفت تا مدلهای سال ۱۹۴۶ معرفی شوند. بازار فروش پس از جنگ جهانی مشکلی را ایجاد کرده بود که به دلیل درگیر بودن اتومبیلسازان در جنگ جهانی، هیچ اتومبیل نو و جدیدی وجود نداشت. و این بدان معنا بود که اتومبیلسازان هر اتومبیلی را عرضه کنند، خریداری خواهد شد هرچند که رضایت خریداران را هم به همراه نداشته باشد. بنابراین همانند بسیاری از اتومبیل سازان، دوج هم با اعمال تغییراتی اندک بر روی تولیدات ۱۹۴۲، آنها را دوباره راهی بازار کرد. مدلهای جدید دوج نیز همچون سابق، از یک نوع موتور ۶ سیلندر و دو نوع آپشن پایه به نام Delux و لوکس به نام Custom بهره میبردند.
طراحی و سبک طراحی، نقطه قوت دوج در این دوران نبود، زیراکه سبک طراحی دوج زیر نظر مدیریت طراحی ویرگیل اِکسنِر در سال ۱۹۵۳ تغییر کرد. در همین زمان، دوج؛ اولین موتور ۸ سیلندر خورجینی خود را معرفی کرد که Red Ram Hemi نام داشت که نمونه کوچکتر موتور معروف هِمی بود. اتاقهای ۱۹۵۳ کوچکتر و بر پایه پلِیموت ساخته میشدند. سال بعد سیستم انتقال قدرت کاملأ اتوماتیک پاوِرفلایت برای آن معرفی شد. با این همه تغییرات اساسی، فروش به شدت کاهش یافته بود که دلیل آن را در طراحی شلوغ بدنههای جدید میبایست جستجو کرد.
در سال ۱۹۵۵ سبک طراحی Forward Look برای آن در نظر گرفته شد با استفاده از موتورهایی قدرتمند، دوران شکوه جدیدی را در دوج رقم زد. اوضاع زمانی بهتر شد که دوج، مدل دارت را برای رقابت با فورد، شورلت و پلِیموت راهی بازار کرد. نتیجه این بود که فروش دوج در بازار اتومبیل با قیمت میانی شاهد افت بود. دوج در سال ۱۹۶۱ با مدل لنسر، وارد بازار سدانهای کامپکت شد که بر پایه پلِیموت والیانت ساخته میشد. هر چند این مدل نتوانست موفقیت مورد انتظار دوج را کسب کند، مدل دارت برای سالهای متمادی جزو پر فروشترین محصولات این برند بود. طی حرکتی غیر عقلانی، کرایسلر ابعاد تولیدات فول سایز دوج و پلِیموت را برای سال ۱۹۶۲ کاهش داد. و با شکست خوردن این استراتژی، ۳ سال بعد، همین مدلهای کوچک شده به مدلهای متوسط تغییر ابعاد دادند. دوج با این استراتژی جدید نام کورنِت را احیا و یک کوپه اسپرت فَست بَک را عرضه کرد که در واقع همان چارجر جاودانه بود. چارجر بلافاصله با ورود به بازار، جزو پر فروشترینها قرار گرفت و در مسابقات نسکار هم توانست مقام نخست را کسب کند و این نام امروزه هم جزو یکی از معتبرترینها در دنیای اتومبیل است.
در طول همین سالها، نمایندگیهای دوج به کارخانه ابلاغ کردند که مشتریان از فقدان یک سدان فول سایز واقعی گله دارند و در سال ۱۹۶۱، دوج به سرعت مدل Cutom ۸۸۰ را راهی بازار کرد. ۴ سال بعد، سدان کاملأ فول سایز و عظیم پولارار (با ۵.۵۱ متر طول!) در محدوده قیمت متوسط به بازار عرضه شد و مدل موناکو هم به عنوان لوکسترین مدل معرفی شد و در طول ۱۰ سال آینده تولید این دو مدل، تغییرات ظاهری عمدهای بر روی آنها اعمال شد و در سالهای ۱۹۷۴ تا ۱۹۷۷ این دو مدل، دوباره شاهد کاهش ابعاد بودند.
دوج در این بازه زمانی (دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی) گرچه با فراز و نشیبهای فراوانی روبهرو شد، برخی از جاودانهترین نامها را در صنعت اتومبیل عرضه کرد که شامل چارجر، کورنت R/T و معروفترین آنها یعنی چلنجر در سال ۱۹۷۰ میشد که ورود دوج را به کلاس اتومبیلهای پونی رقم زد که محدوده موتورهای آن از مقرون به صرفه تا نیرومند ترین موتور ۸ سیلندر Hemi آن زمان را در بر میگرفت. ضمن اینکه در همین سالها به کمک همکار خود یعنی میتسوبیشی موتورز شتافت تا به فروش مدل کُلت کمک کند که رقیبی برای شورلت وِگا، فورد پینتو و AMC گرِملین به شمار میرفت. کرایسلر طی سالهای بعد، شدیدأ متکی بر کمکهای همکار ژاپنی خود شد.
عصر معاصر
در دهه ۸۰، کرایسلر با استراتژی K-Car تصمیم به تسخیر بازار گرفت که در واقع یک پلتفرم سایز متوسط محور جلو بود تا زیر مجموعههای کرایسلر از آن استفاده کنند که دوج Aries اولین میوه این استراتژی بود. اما به سرعت فلسفه K-Car کرایسلر در بازار بینالمللی با شکست مواجه شد و نه تنها دوج، بلکه خود کرایسلر و سایز زیر مجموعههایش را با مشکل روبهرو کرد. اما این فلسفه بهطور چشمگیری تولید کرایسلر را افزایش داد و باعث ایجاد بخش جدیدی در بازار شد که تا به امروز طرفداران خاص خود را دارد: مینیوَنها.
یکی از اتفاقات عجیب قرن بیستم در صنعت اتومبیل ادغام کرایسلر با دایملر بنز AG بود که به سال ۱۹۹۸ باز میگردد. منطقی کردن تولیدات خارجی کرایسلر برای این شرکت در اولویت قرار داشت و با این سیاست جدید پلِیموت برای همیشه صحنه رقابت را ترک کرد و دوج را در بازار بین المللی تنها گذاشت. دوج به بخش ارزانقیمت و اسپرت دایملر کرایسلر تبدیل شد. بخش عمده بهروزرسانیهای دوج و معرفی مدلهای Intrepid، استراتوس و نئون از سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۰، پیش از دخالت شریک آلمانی بود و اولین باری که دوج از کمک های دایملر بهره برد در مدل استیشن واگن مگنوم مشهود است که به سال ۲۰۰۵ باز میگردد که اولین پلتفرم محور عقب کرایسلر از دهه ۸۰ و احیای دوباره موتور ۸ سیلندر هِمی بود. سال بعد هم چارجر جدید بر روی همین پلتفرم معرفی شد که هر دو آنها موفقیت قابل توجهی را در بازار کسب کردند.
برای کاهش هزینههای تولید، دوج و میتسوبیشی از تعداد زیادی پلتفرم مشترک استفاده کردند که یکی از آنها مدل ساب کامپکت کالیبِر بود که با نئون جایگزین شد ضمن اینکه نباید مدل اَوِنجِر را از قلم انداخت. چلنجر جدید هم در سال ۲۰۰۸ از پلتفرم مگنوم و چارجر استفاده کرد که با ظاهری کلاسیک و بسیار شبیه به چلنجِر اصلی در بازاری مملو از کوپههای اسپرت با طراحی رادیکالی، توانست موفقیت قابل قبولی را کسب کند.
در بهار سال ۲۰۰۷، دایملر و کرایسلر دوباره از هم جدا شدند که باعث شد تا دوج هم از تملک دایملر خارج شود. در تاریخ دهم ژوئن سال ۲۰۰۹، فیات همکاری خود را با کرایسلر آغاز کرد و کرایسلر جدید شکل گرفت که نام آن بهطور رسمی به Chrysler Group LLC تبدیل شد و دوج هم به عنوان زیر مجموعه آن به حیات خود ادامه داد. سال ۲۰۱۰، مدل فیس لیفت شده چارجر به بازار عرضه شد. تولید بی وقفه چلنجر هم باعث شده تا نام آن در دنیای اتومبیل های اسپرت همواره بر سر زبانها باشد. سال جاری هم یکی از باشکوهترین سالها برای این برند بوده است چراکه نسل جدید قویترین و سریعترین ساخته دوج یعنی وایپر وارد بازار شد تا در کنار مدل کوچک دارت که بر روی پلتفرم طراحی شده توسط آلفارومئو ساخته شده است و به تنهایی در سال ۲۰۱۲ بیش از ۲۵ هزار دستگاه از آن به فروش رسیده است، بازار بین المللی را تسخیر کرده و لبخند رضایت را بر روی لبان جان و هورِس بنشاند.
تاریخچه لوگو دوج
ستاره
لوگو اصلی دوج شامل یک دایره میشد که دو مثلث در دل آن قرار گرفته بود که یک ستاره شش پر را در وسط دایره تشکیل میداد. دو حرف DB در وسط این ستاره به برادران دوج اشاره داشت. اگرچه این ستاره، دقیقأ شبیه به ستاره داوود بود، برادران دوج یهودی نبودند. واژه برادران در سال ۱۹۲۹ برای بخش کامیون سازی و ۱۹۳۰ برای بخش اتومبیل سازی، از نام این شرکت حذف شد، اما حرف D تا سال ۱۹۳۹ به حیات خود ادامه داد.
قوچ (رَم)
از سال ۱۹۳۲، دوج از تندیس یک قوچ (Ram) در حال جهش بر روی کاپوت استفاده کرد که به مرور زمان این فرم سادهتر و آیرودینامیکتر شد تا اینکه در سال ۱۹۵۱ فقط سر قوچ با شاخهای منحنی استفاده شد. تولیدات ۱۹۵۴ آخرین مدلهایی بودند که به این سردیس مزین شده بودند تا اینکه در دهه ۸۰ مجددأ بازگشت. کامیونهای دوج برای سال ۱۹۴۰ از این تندیس استفاده کرد که ۱۰ سال بیشتر به طول نیانجامید.
تاج (کرِست)
در سال ۱۹۴۱ دوج از یک تاج برای لوگو خود استفاده کرد که نمایانگر تاج خانوادگی دوج بود. این لوگو شامل چهار نوار افقی میشد که یک نوار عمودی مزین به حرف O آنها را قطع کرده بود. در بالای نوار عمودی، کلاه خود یک شوالیه قرار داشت که تا سال ۱۹۵۵ بیشتر دوام نیاورد و ۲ سال بعد، این لوگو دیگر استفاده نشد تا سال ۱۹۷۶ که در مدل اَسپِن احیا شد و پنج سال به حیات خود ادامه داد.
ستاره پنج ضلعی
این لوگو که در حقیقت متعلق به کرایسلر بود، بر روی اتومبیلها و کامیونهای دوج بین سالهای ۱۹۸۲ تا ۱۹۹۵ استفاده می شد. ستاره پنج ضلعی دوج، قرمز رنگ ولی برای کرایسلر - پلِیموت به رنگ آبی مزین بود.
لوگو جدید
در سال ۲۰۱۰ با جدا شدن بخش رَم از دوج، دو لوگو جدید برای دوج معرفی شد که اولی نوشته دوج با دو نوار قرمز رنگ اُریب در پشت آن بود. هدف از استفاده از نوشته صرفأ بازاریابی بود و لوگو جدید از سال ۲۰۱۲ بر روی جلوپنجره استفاده شد.
ارسال نظر