محیط کار ناسالم چه شکلیه؟
آیا تا به حال احساس کرده اید که وضعیت شکننده و ناپایداری در محل کار دارید؟ نظرات تان اهمیتی ندارد، از اشتباه کردن به شدت میترسید و فرهنگ شرکت تان، فرهنگ ترسناک و مرعوب کنندهای است؟
مجله پنجره خلاقیت - ترجمه شادی حسن پور: آیا تا به حال احساس کرده اید که وضعیت شکننده و ناپایداری در محل کار دارید؟ نظرات تان اهمیتی ندارد، از اشتباه کردن به شدت می ترسید و فرهنگ شرکت تان، فرهنگ ترسناک و مرعوب کننده ای است؟
احتمال زیادی دارد که هر روز وقتی به خانه می رسید، از شغل و محیط کارتان نزد همسر خود شکایت می کنید و کم کم نشانه های جسمی استرس را نیز در خود می بینید (شاید آنقدر به خودتان گفته اید «چیز مهمی نیست»، دیگر برای تان عادی شده باشد). دیگر زمان آن رسیده که اقرار کنید محیط کارتان جایی وحشتناک، مسموم کننده و ناسالم است.
هنوز اطمینان کافی ندارید؟ در ادامه به شش نکته اشاره می کنیم تا به وسیله آنها میزان عدم سلامت محیط کاری خود را بسنجید.
۱. مدیرتان به شدت همه کارمندان، از جمله شما را کنترل می کند
این شخص می خواهد از جزیی ترین و حتی بی اهمیت ترین مسائل ممکن سر در بیاورد. شرایط کاری از حد تحمل شما خارج شده است، چرا که او می خواهد نسبت به همه تصمیم گیری ها کنترل داشته باشد. او اعتماد چندانی به هیچ کدام از اعضای گروه ندارد و به هیچ وجه کاری را به شخصی واگذار نمی کند؛ هیچ جایی برای بحث و گفتگو در گروه باقی نمانده، چون مدیرتان فرد خودرایی است. در سیستم او اهمیتی به یادگیری و بروز خلاقیت داده نمی شود. شعار او این است: از من فرمانبرداری کنید و به طور مرتب به من گزارش دهید.
۲. کارمندان «سرزنش»بازی می کنند!
احتمالا این جمله تاثیرگذار را شنیده اید: «به ازای هر انگشتی که به سمت دیگران می گیرید، سه انگشت، خودتان را نشانه گرفته اند». در چنین شرکتی هیچ کس مسئولیت کارهایش را بر عهده نمی گیرد (که این مسئله خود یک مشکل شخصیتی بسیار جدی است) و همه تقصیرها را به گردن یکدیگر می اندازند. اگر در چنین شرکتی کار می کنید و در واقع اسیر یک میدان مین شده یاد، بهترین گزینه ای که برای مدیریت اختلافات در اختیار دارید، این است که خود را از آنها دور نگه دارید (و البته که می توانید شغل تان را عوض کنید)؛ به موضوع مشخصی که پیش آمده است، اشاره کنید. آن را به هیچ شخصی ارتباط ندهید (بی غرض صحبت کنید). با اعتماد به نفس برخورد کنید و حقایق را به همراه مدرک نشان دهید تا همه چیز حل و فصل شود.
3. هیچ کس به دیگری اعتماد نمی کند
در فرهنگ شرکتی که جهت دهی هایی وجود دارد، مردم از اتحاد با یکدیگر سر باز می زنند و مدیران به خاطر گرایش های شان کارمندان را به جان یکدیگر می اندازند. برای حفظ امنیت نباید همکاری نزدیکی با شخصی داشت یا اطلاعاتی را با کسی در میان گذاشت.
در چنین محیط رقابتی باید هر روز درگیر بقای شغلی شوید و هیچ اطمینانی نسبت به آینده نداشته باشید. اعتماد کردن به همکاران تان کار نادرستی است؛ واقعا ممکن است که آنها دشمنان تان باشند. اعتماد کردن به مدیر که دیگر جای خود دارد و چیزی شبیه خودکشی است! رزومه تان را بهتر کنید و به شغل دیگری فکر کنید.
4. شایعه هیچ جایی برای مسائل اخلاقی باقی نگذاشته است
شایعه پراکنان را می شناسید؛ افرادی که شخصیت درست و حسابی ندارند، با چیزی مخالف اند یا آن ارتقای شغلی مد نظرشان را به دست نیاورده اند. آنها به سرعت شروع به داستان سازی می کنند. حواس تان به آنها باشد، چرا که آنها با پراکنده سازی داستان های سعی شان، باعث درگیر شدن بقیه نیز خواهند شد. یکی از کارهایی که آنها به سرعت انجام می دهند، این است که با افرادی که به تازگی استخدام شده اند، دوست می شوند تا به اصطلاح خود را از تک و تا نیندازند و تنها نمانند.
5. مراقب افراد دورو باشید
آیا تا به حال همکارانی را دیده اید که برای کسب ارتقای مقام، هر چاپلوسی انجام می دهند و حتی برای شان مهم نیست که این کارشان برای دیگران گران تمام می شود؟ همه چنین افرادی را دیده اند. آنها دوستی شان با مدیریت را آنقدر فراتر از حد معمول می برند تا بتوانند از شرایط خاصی مثل مرخصی های بیش از حد، آموزش رایگان، افزایش حقوق و سایر مزایا برخوردار شوند. حواس تان به افرادی که بیش از حد با مدیر وقت می گذرانند، باشد. احتمال دارد که چرخ های سوء استفاده و پارتی بازی به حرکت در آمده باشند!
۶. با افراد، مانند اعداد و ارقام برخورد می شود
مدیریت این طور می پندارد که کارمندانش صرفا تعدادی زنبور کارگر هستند و آنها را نوعی وسیله یا رقم در نظر می گیرد، نه دارایی. اهمیتی به سلامتی و شادی کارمندان داده نمی شود. بالاخره هدف استخدام آنها فقط و فقط افزایش کارایی و سوددهی شرکت بوده است دیگر! هیچ نشانه ای از همدلی و مهربانی مدیریت دیده نمی شود. انگار نه انگار که آن کارمندان هم انسان هستند. در نتیجه سطوح بالاتری از استرس، استعفا، غیبت و فرسودگی شغلی در میان چنین کارمندانی دیده می شود.
ارسال نظر