چگونه یک تیم استارتاپی عالی بسازیم؟
شروع کردن کسب و کار خودتان همیشه فعالیتی هیجان انگیز ولی پر ریسک است. به ویژه وقتی که کارآفرینان جدید یک سوم راه به سمت «رویای» خود را طی می کنند، تا اینکه عبارت «چه فکری پیش خودم می کردم؟!» شروع به پیدا کردن جایی ثابت در ذهن شما می کند.
1. افراد اصلی
اول از همه، هر تیم موفقی با دو نفر اصلی شروع می شود: من، و خودم. بدون این دو، شما به هیچ جا نخواهید رسید. آن ها هسته اصلی کسب و کار شما هستند. هیچ کس به اندازه خود شما اهمیت نخواهد داد، به سختی شما کار نخواهد کرد، و به اندازه شما خون و عرق و اشک نخواهد ریخت. بنابراین کسب و کار با شما آغاز می شود. اینکه هیچ کس کارها را مثل خود شما انجام نخواهد داد به این معنی نیست که کارها انجام نخواهد شد. ولی این به شما بستگی دارد که آن تصویر را برای کسانی که رهبری می کنید، نقاشی کنید. شما نه تنها باید به کسب و کار خود باور داشته باشید، بلکه حتماً باید به خودتان نیز باور داشته باشید.
2. بهترین افراد را جمع کنید
دوم، خودتان را با بهترین افرادی که می توانید احاطه کنید. کسانی را پیدا کنید که در کارهایی که شما به خوبی انجام نمی دهید یا خوشتان نمی آید انجام دهید، اثربخش هستند. این بدان معنا نیست که شما نباید دانش کاری از تمام موضوعات کسب و کار خود داشته باشید. ولی، لازم نیست که در همه کار خبره باشید.
۳. متخصص منابع انسانی استخدام کنید
بیشتر صاحبان کسب و کارهای کوچک می گویند که یکی از زمان بر ترین مسائلی که در کسب و کار خود با آن مواجه اند، کارکنان هستند. اگر شما در مدیریت کردن دیگر افراد خیلی خوب نیستید، پس کسی را استخدام کنید که در کار کردن با دیگران و انگیزه دادن به آن ها به سمت موفقیت واقعاً ماهر باشد. مطمئن شوید که او با تمام قوانین و مقررات در استخدام و اخراج افراد آشنا باشد. بهترین کسی که می توانید پیدا کنید و از عهده حقوقش بر می آیید را استخدام کنید. هر چقدر هم روی این موضوع تأکید کنیم، باز هم کم است. نیروی کار، بزرگترین سرمایه گذاری شما است.
۴. به دنبال عقل سلیم باشید
اگر قرار نیست کسی را برای موقعیتی شغلی استخدام کنید که نیاز به مدرک تخصصی دارد (معماری، حقوق، پزشکی، غیره)، پس از این نترسید که کسی را استخدام کنید که دوره چهار ساله دانشگاه را پشت سر نگذاشته باشد. کسی که عقل سلیم دارد و سخت کار می کند نسبت به کسی که مدرکی تفننی دارد و فاقد بلندپروازی است، ارجحیت دارد. داشتن مدرک چهار ساله دانشگاه یا MBA لزوماً به شخص صلاحیت لازم برای انجام کار را نمی دهد.
۵. از تجربه دیگران استفاده کنید
هرگز نترسید که از مردم یا دیگر صاحبان کسب و کارها بپرسید که آیا تمایل دارند راهکارها یا توصیه هایی برای مشکلات که در طول سال ها فعالیت خود در کسب و کار به کار گرفته اند را به اشتراک بگذارند یا خیر. فارغ از صنعت یا زمینه کار، صاحبان کسب و کارهای کوچک مشکلات مشابه و نیازهای مشابه دارند. وقتی چالشی به وجود می آید، شما آرزو خواهید کرد که ای کاش کسی دور و برتان بود که از او برای حل مشکل کمک می خواستید. خیلی از افراد هستند که حاضرند این اطلاعات را به اشتراک بگذارند. با آن ها صحبت کنید. به دنبال راهنمایی باشید.
6. استراتژی تهیه کنید و محصولی با کیفیت ارائه دهید
مطمئن شوید که برای مسیری که می خواهید شرکت به آن سمت حرکت کند دارای استراتژی هستید و هرگز چشم انداز آن را از دست ندهید. خیلی از صاحبان کسب و کار فعالیت خود را شروع می کنند، تحت تأثیر مشکلات کوچک قرار می گیرند و در نهایت چشم انداز هدف نهایی یا استراتژی را از دست می دهند. تمرکز کنید، و پتانسیل چیزی که می توانید با افرادی که دارید به دست آورید را ارزیابی کنید.کمتر وعده دهید، بیشتر ارائه دهید. همیشه به شکلی ممتاز عمل کنید. به استانداردی بالا دست پیدا کنید. رویاها و اهداف عالی هستند، ولی مهم ترین چیز این است که بتوانید اجرا کنید و خدمتی با کیفیت ارائه دهید، و با محصول با کیفیت، رضایت مشتری را به دست آورید.
7. در دنیای واقعی زندگی کنید
به واقعیت احترام بگذارید. بعضی وقت ها افراد برنامه ریزی را با اجرا اشتباه می گیرند. این همان تفاوت بین تئوری و واقعیت است. در تئوری، اگر کسب و کاری مثل کتاب ها کار کند، همه میلیاردر خواهند بود. در کسب و کار، درست مثل زندگی، شما فوراً یاد می گیرید که تئوری فقط این ها است: اندیشه هایی در مورد کسب و کار، راه هایی از تفکر، احتمالاتی که فقط احتمال است. در نقطه ای مشخص، اقدام چیزی است که باعث می شود کار انجام شود. و اقدام به وسیله اراده، عزم و شجاعت تعیین می شود. یادتان باشد که چالش ها می توانند «فرصت ها» باشند. فاجعه ها را می توان به موفقیت تبدیل کرد.
8. آموزش
مهم تر از همه، مطمئن شوید که کارکنانی داشته باشید که خوب تعلم دیده باشند تا بتوانند طرح های شما را به مرحله اجرا در آورند. کارکنان باید به وضوح بدانند که چه انتظاری از آن ها می رود. هیچ مربی یا فرمانده ای که می خواهد پیروز شود بدون برنامه و سربازانی به خوبی آموزش دیده به میدان نبرد نمی رود. شما سردسته تیم خود هستید. از طریق آموزش و آمادگی، رهبر باشید. زمانی که درها باز می شود و مشتریان به داخل می آیند، آن ها باید توسط افرادی صمیمی، با دانش و خوب آموزش دیده شده استقبال شوند.
اکثر کسب و کارهای کوچک موفق تنها حاصل شانس یا سرنوشت نیستند. آن ها محصول تخیل، استراتژی، کار سخت، کارکنان خوب، و مجدداً کار سخت هستند. کسب و کارهایی که موفق می شوند چیزاهایی زیادی برای یاد دادن به ما دارند. ولی در پایان، داستان کسب و کار داستان شماست چرا که کسب و کار، خود شما هستید!
نظر کاربران
استارتاپ یعنی چه؟!
من چندبار تو اینترنت سرچ زدم به چنتا سایت کلاه برداری رسیدم که یه مشت سی دی اشغال به این اسم میخواستن به ملت بندازن. این استارتاپه؟!