هفت مؤلفه اصلی طرح بازاریابی
وقتی شما کسب و کاری را شروع می کنید، دو چیز بسیار کم هستند: زمان و منابع. برای ایجاد استراتژی کسب و کار مؤثر و اطمینان از اینکه زمان یا پول را به هدر نمی دهید، نیاز به طرح بازاریابی یا مارکتینگ پلن دارید.
در اینجا مؤلفه های ضروری یک طرح بازاریابی را آورده ایم.
۱. تحقیق بازار
تحقیق، ستون فقرات طرح بازاریابی است. کتابخانه شهر و منابع مرجع آماری بهترین نقطه برای شروع هستند. برخی کتابخانه ها حتی کارتی در اختیار شما قرار می دهند که بتوانید از خانه به سرویس های آنلاین آن دسترسی داشته باشید. عادت های خرید مشتری در صنعت، اندازه بازار، رشد یا سقوط بازار، و هر روند کنونی را شناسایی کنید.
۲. بازار هدف
یک توصیف ایده آل از بازار هدف، محتمل ترین خریداران شما را شناسایی می کند. علاوه بر این، باید حداقل دو یا سه سطح تقسیم بندی مشتریان را نیز بررسی کنید. یک کسب و کار آموزش زبان ممکن است هم دانش آموزان و هم افراد شاغل که می خواهند انگلیسی خود را بهبود دهند را هدف قرار دهد.
3. موضع یابی
تصور از برند شما در بازار چه چیزی است؟ برای مثال، اگر رستوران شما برگر می فروشد، آیا مشتریان شما را به عنوان مکانی برای غذاهای سالم و بدون گلوتن می بینند، یا اینکه جایی برای کسانی که به دنبال چیزبرگر دوبل هستند؟ تفاوت در اینکه بازار هدف شما را چگونه می بیند، موضع یابی شماست. پیام های برندینگ و بازاریابی قانع کننده ای آماده کنید تا به روشنی انتقال دهید که چگونه می خواهید دیده شوید.
4. تحلیل رقابتی
شما باید بدانید که رقبایتان چه کسانی هستند و محصولات و خدمات شما چگونه از رقبا متفاوت است. نقطه قیمتی که رقیبانتان به آن قیمت می فروشند چقدر است، و چه بخشی از بازار را هدف گرفته اند؟ شناخت زیر و بم رقیبانتان به شما کمک خواهد کرد که جایگاه کسب و کار خود را بهتر کنید و از رقبا متمایز شوید.
۵. استراتژی بازار
استراتژی بازاریابی شما، مسیر شما به اهداف فروش است. از خودتان بپرسید، «من چگونه محتمل ترین خریداران خود را پیدا و جذب می کنم؟» این هسته اصلی چیزی است که استراتژی باید توضیح دهد. استراتژی باید به کل بازار نگاه کند و آن را به تاکتیک هایی مشخص مثل رویدادها، نامه تبلیغاتی، ایمیل، شبکه های اجتماعی، استراتژی محتوا، تیم های خیابانی، ارائه کوپن، وبینار، سمینار، همکاری متقابل، و دیگر فعالیت ها تقسیم کند تا به شما کمک کند که به مشتریان خود دسترسی پیدا کنید.
۶. بودجه
زمانبندی ماه به ماهی از مقداری که قصد دارید برای مارکتینگ هزینه کنید ایجاد کنید. همچنین نقطه تصمیم گیری «چراغ قرمز» نیز در آن قرار دهید. برای هر فعالیت، متریک یا شاخصی تعیین کنید که به شما بگوید اگر بازگشت سرمایه (ROI) کافی کسب نمی کنید، آن را متوقف کنید.
۷. متریک ها
موفقیت بازاریابی خود را با استفاده از گوگل آنالیتیکس برای نرخ تبدیل وبسایت و صفحه ساده ای از اکسل برای مقایسه بودجه تان با ROI واقعی، ردیابی کنید. برنامه ها را در دوره ای 30 تا 60 روزه تست کنید، و نتایج را ارزیابی کنید. هر برنامه ای که منجر به فروش یا عضویت در لیست ایمیل شما می شود را تکرار کنید، و هر برنامه ای که بی نتیجه بوده را کنار بگذارید.
به یاد داشته باشید که اگر طرح شما منجر به آوردن سر نخ (Lead) نمی شود، پس به بازاریابی بهتری احتیاج دارید.
ارسال نظر