چه موقع میتوان با داستان سرایی مشتری جذب کرد؟
ما انسان ها عاشق شنیدن داستان های مختلف هستیم. مشتریانی که با داستان سرایی به دست می آورید، به شما اعتماد و وفاداری بیشتری خواهند داشت
پس سوال اینجاست که چطور می توانید بدون آزردن مردم، محصولات و خدمات را به فروش برسانید؟ واقعیت این است که بسیاری از شرکت ها بدون تکیه کردن به روش های فروش، به رشد خود ادامه می دهند. در عوض می دانند که چطور باید از داستانسرایی به نفع خود و برای فروش محصولات شان استفاده کنند.
خب اگر این مسئله به مذاقتان خوش آمده است و آماده اید تا هم اعتماد و وفاداری مشتریان تان را به دست آورید و هم تعداد مشتریان تان را افزایش دهید، احتمالا باید داستانسرایی را در برنامه کاری تان بگنجانید. در این مقاله به پنج مکانی که می توانید داستان خود را به مشتری ارائه دهید اشاره می کنیم.
در شبکه های اجتماعی
داستانی که مد نظر ماست، حتما نباید داستانی مکتوب یا ضبط شده باشد که تمام اصول و قواعد داستان نویسی در آن رعایت شده و دارای شروع جذاب، کشش زیاد و پایانی دراماتیک باشد! بلکه می تواند داستانی همیشگی در مورد سبک زندگی که کسب و کار شما ایجاد می کند، باشد.
نمونه بارزی از این نوع داستان سرایی، استفاده از اینستاگرام و ارسال عکس هایی از افرادی که دارند از محصولات شما استفاده می کنند و سبک زندگی آنهاست. هدف شما لزوما این نیست که محصولات یا خدمات تان را به فروش برسانید، بلکه فقط باید کاری کنید که مردم آن سبک زندگی به همراه محصولات شما را برای خود تجسم کرده و مشتاق به دست آوردن آن شوند.
طبیعی است که هر کدام از مشتریان تان سبک زندگی مشخص و عقاید بعضا مشترکی دارند. بنابراین ارسال عکس ها و ویدئوهایی همسو با این سبک زندگی می تواند تاثیر زیادی بر ایجاد وفاداری بین آنها داشته باشد. پس از داستانسرایی در شبکه های اجتماعی خود استفاده کرده و عکس، استوری یا ویدئوهایی ارسال کنید تا مشتریان، خود را عضوی از قبیله شما حس کنند.
در وبلاگ
بعضی اوقات داستانسرایی دقیقا همان چیزی است که از نام آن می توان فهمید: تعریف کردن یک داستان! این داستان می تواند در مورد یک مشتری شاد باشد، یا در مورد نحوه به وجود آمدن کسب و کارتان. شما باید از این داستان ها به عنوان روشی برای جذابیت بخشیدن به ارسال های وبلاگ تان استفاده کنید.
احتمالا دیده اید که از روش داستانسرایی در وبلاگ های آموزشی و برای جذاب تر کردن موضوع مورد بحث استفاده می شود. همین مفهوم را می توان برای تولید مقالات خواندنی تر نیز به کار برد. در واقع شما باید مقالات تان را با یک داستان شروع کنید، سپس وارد موضوع اصلی شوید.
در صفحه «درباره ما»ی وب سایتتان
صفحه «درباره ما» در بعضی وب سایت ها، صفحه ای است که انگار هیچ طرفداری ندارد و هیچ توجهی به آن نمی شود. حتی گاهی وقتی به خواندن توضیحات موجود در این صفحات می پردازید، خواب تان می گیرد! آنها فقط از شغل شان می نویسند؛ این که چه مدت طولانی را در این حیطه گذرانده اند و چقدر از رقیبان شان بهتر و حرفه ای تر هستند!
اگر واقعا می خواهید مردم را به خود جلب کرده و تاثیری ماندگار به جا بگذارید، صفحه «درباره ما»ی وب سایت تان را با داستان سرایی جذاب تر کنید. داستان خاص کسب و کار شما چیزی است که باعث ایجاد تمایز بین شما و همه رقبای تان می شود و اگر این داستان را در صفحه «درباره ما» ذکر کنید، تاثیر طولانی مدتی روی مشتریان خود می گذارید.
در پیام های الکترونیکی تان
در این زمینه، درک هالپرن بهترین نمونه ای است که می شناسم. زمانی که او محصول جدیدی را معرفی می کند، از مزایا و ویژگی های آن صحبت نمی کند، بلکه داستانی در آن مورد برای تان ایمیل می کند.
به عنوان مثال، وقتی که او دوره آموزش «ساخت نرم افزار» آنلاین خود را شروع کرد، داستان هایی از تجربیات قبلی مشتری و تاثیر این دوره بر ایجاد یا بهبود کسب و کارشان را برای مخاطبانش ایمیل کرد.
مردم پس از دریافت این نوع تبلیغات ایمیلی، می توانند ارزش محصول را واقعا درک کرده و تمایل پیدا کنند تا برای حل مشکلاتشان از آن محصول استفاده کنند.
در تبلیغاتتان
تبلیغات مسئله هزینه برداری است، به همین خاطر بیشتر کارآفرینان مایل اند از انواع کوتاه تر تبلیغات استفاده کرده و فقط به ذکر عنوان کاری، مزایا و ویژگی ها و فراخواندن مشتریان بپردازند. اما اگر داستانسرایی را نیز در تبلیغات تان بگنجانید، تاثیر خیلی بیشتری روی مشتریان خواهید گذاشت.
ارسال نظر