چگونگیِ راه اندازیِ یک استارتاپ بزرگ
بزرگ کردن بچه و ساخت یک فرهنگ استارتاپی خوب به طرز خارقالعادهای مشابه هستند. همانند بچه، فرهنگ استارتاپی که شما ایجاد میکنید به انعکاسی از خود شما تبدیل میشود.
پس شما کدام نوع از فرهنگ را برای توسعه استارتاپ خود میپسندید؟ آیا میتوانید فرهنگی را ایجاد کنید که کارمندانتان از طریق آن میتواند به اهداف بزرگ و فوقالعاده دست یابند و به رشد شرکت کمک کنند؟ یا شما یک فرهنگی سمی ایجاد میکنید که در آن کارمندانتان نمیتوانند استعدادهای خود را بروز دهند و در نهایت به شکست استارتاپ منجر شود؟
نکتهای که باید بدانید این است که یک فرهنگ استارتاپی خوب با خود شما آغاز میشود. شما نمیتوانید یک روز به شرکت بیایید و بگویید: «دوستان و همکاران، این فرهنک شرکته. بهتره که این کار و اون کار رو انجام بدین.»
یکی از نکاتی که من را به عنوان یک موسس استارتاپ آزرده میکند این است یک سازمان تا چه اندازه میتواند شخصیت موسسانش را به سخره بگیرد. این اتفاق به چند طریق رخ میدهد:
آنها رفتارها و اقدامات شما را میبینند و اقدامات خود را براساس کارهایی که شما انجام میدهید برنامهریزی میکنند
شما به سمت استخدام افرادی با DNA مشابه خود حرکت میکنید
وقتی که ما یک شرکت کوچک بودیم و افراد جدیدی را استخدام میکردیم، آنها در چند روز اولیه، با لباسهای رسمی و شکیل سرکار حاضر میشدند. اما این فقط در چند روز اولیه بود. بعد از چند روز، آنها ظاهر خود را تغییر دادند و با لباسهای غیررسمی سرکار حاضر میشدند.
چرا؟ چون خود من مانند یک ولگرد خیابانی لباس میپوشیدم!
بنابراین تصمیم گرفتم روی لباس پوشیدن بهتر سرمایهگذاری کنم. بعد از گذشت چند ماه از این تغییر کوچک، تمامی افراد حاضر در دفتر به پوشیدن لباسهای بهتر اقدام کردند.
به عنوان یک موسس استارتاپ، باید یک لحن خاص را برای استارتاپ خود مشخص کنید. حالا این لحن میخواهد طرز لباس پوشیدن باشد یا تمایل شما به انجام کار و حل یک مشکل جدی.
انجام کارها یکی از ارزشهای هستهای ماست. اگر قادر به انجام کاری هستید، فقط آن را انجام دهید!
یکی از نکات دیگری که من در مورد آن مشتاق هستم، تفکر رهبری است. من نوشتن و سر و کله زدن با ایدهها و ترفندهای جدید برای حل مشکلات را دوست دارم. این کارها در نهایت به جذب کسانی که میخواهند یک کار مشابه با من را انجام دهند، در حالی که با شرکت من کار میکنند، منجر میشود.
محیطهای سمی، فرهنگ استارتاپ را از بین میبرند
همانطور که رفتارهای مثبت به موارد خارق العاده منجر میشوند، رفتارهای منفی اثری متضاد روی فرهنگ استارتاپی شما دارند. اگر یکی از موسسان یا شخصی در نقش رهبری در روزهای اولیه تشکیل استارتاپ، شخصیتی سمی باشد، میتواند نقشی بسیار مخرب را ایفا کرده و کل سازمان را آلوده کند.
داستانهای زیادی در این زمینه وجود دارد. گاهی اوقات کارمندان مجبور هستند با مدیری که خلق و خوی مناسبی ندارد کنار بیایند. این دست از افراد میتوانند فرهنگ استارتاپ را به نابودی بکشانند.
به صورت طبیعی، افراد باز حالت تدافعی به خود میگیرند. کارمندان در چنین فضاهایی بیشتر نگران حفظ موقعیت خود هستند تا نوآوری و خلاقیت.
اگر برای ساخت یک فرهنگ استارتاپی خوب مسر هستید، باید خود را از شر این افراد منفی و سمی خلاص کنید.
جمعبندی
DNA مؤسسان یک شرکت به فرهنگ استارتاپی همان شرکت تبدیل میشود. بنابراین در مورد کارهایی که خود شما و کارمندان اولیه شرکت انجام میدهند با مراقبت زیاد عمل کنید.
رفتارهای شما بهعنوان مؤسس میتوانند بهکل سازمان تسری یابند و این خود فشار دوچندانی را ایجاد میکند.
بنابراین سعی کنید بهترین نسخه از خود را ارائه دهید. برای تعمیم دادن ارزشهای دلخواه به فرهنگ استارتاپی باید با برنامهریزی عمل کنید. ارزشهایی که شما به کارمندان خود نشان میدهید، میتواند به دو شیوه مثبت و منفی روی آنها اثرگذار باشد. و این مثبت و منفی بودن تماماً به خود شما بستگی دارد. بنابراین مثبت باشد. شما هیچ چاره دیگری ندارید.
ارسال نظر