چطور کمی تنوع وارد زندگیتان کنید؟
ممکن است خیلیها به شما بگویند برای اینکه زندگیتان از یکنواختی خارج شود باید عادتهایتان را تغییر دهید یا کنار بگذارید، چون عقیده دارند تنوع، نقطهی مقابل روتین و عادتهاست و تا حدودی هم درست است.
رخت و لباستان را نو کنید
وقت آن رسیده که لباسهایی را که چند سال است دست از سرشان برنمیدارید دور بیندازید (یا احتمالا به کسی بدهید). نو کردن لباسها، یک راه ساده برای نو کردن ظاهر خودتان است که مطمئنا تاثیر بسیار خوبی بر حس و حالتان نیز میگذارد و به شما یادآوری میکند که چقدر خودتان را دوست دارید! گاهی مراقبت از جسم و بدن و رسیدن به وضعیت ظاهری، بهترین راه پاکسازی ذهن و آرامش روحی است.
از فرصت خرید کردن برای ایجاد تغییرات ریز هم می توانید استفاده کنید، مثلا کمی مدل لباس پوشیدنتان را تغییر دهید و مدلهای دیگر را هم امتحان کنید. شاید همین تغییرات جزئی، ناخوداگاه جرقهی تغییراتی بزرگتر، مثلا تغییر هدف در زندگی، را در ذهن شما روشن کند.
شاید دلیل خستگی و دلزدگی شما از روتین زندگیتان این باشد که دیگر به هدفهایی که دنبال میکنید اعتقادی ندارید. پس اگر با این هدفها شاد و راضی نیستید، تغییر و تحول از این لحاظ میتواند کمک اساسی به شما بکند. به سمت اهداف جدیدتان گامهای کوچکی بردارید تا با ریتم جدید زندگی کم کم آشنا شوید.
به موسیقیهای متفاوت گوش دهید
بله درست است؛ شما با گوش دادن به آهنگهای قدیمی دچار نوستالژی مطبوعی میشوید. اما این کار شما را کسل هم خواهد کرد زیرا هیچ ریتم و آهنگ و سبک جدیدی در لیست موسیقیهایتان ندارید. باور کنید آهنگهای جدید میتوانند روحیهی شما را عوض کنند، مخصوصا اگر از آنها خوشتان هم بیاید!
اگر ژانرهای قدیمی دیگر برایتان جذاب نیستند، ژانرهای جدید را امتحان کنید. اگر حافظهی کافی در گوشیتان ندارید میتوانید تِرکهایی را که همیشه ردشان میکنید پاک کنید تا فضای بیشتری برای آهنگهای جدید باز شود. علاوه بر موسیقیهای جدید میتوانید چیزهای جدید دیگری هم وارد زندگیتان کنید؛ یک مهارت جدید یاد بگیرید، یک گیم متفاوت انتخاب کنید و بازی کنید یا یک سرگرمی جدید پیدا کنید. اگر هم احساس میکنید باید این کارهای جدید را تدریجا انجام دهید هیچ ایرادی ندارد، برای هر هفته فقط یک کار جدید در نظر بگیرید.
به دیدار همسایههایتان بروید
منظور ما از همسایه فقط آنهایی نیست که در یک محله یا ساختمان با آنها زندگی میکنید، بلکه توصیه میکنیم به شهرها یا کشورهای همسایه مسافرت کنید، حتی ممکن است یک شهر بسیار کوچک در نزدیکی شهر شما باشد که تا به حال از نزدیک آنجا را ندیده باشید. دنیا جای بسیار بسیار بزرگی است که همیشه جاهایی برای دیدن و افرادی برای ملاقات کردن دارد که برایتان جذاب و جالب باشند. لازم نیست زیاد سفر کنید، هر وقت که پول و وقت کافی برای این کار داشتید اقدام کنید. یادتان باشد هر ماجراجویی کوچکی در زندگی، تجربهای جدید است که میتواند نگرش شما را نسبت به پیرامونتان متحول کند. پس این فرصتهای زیبا را از خود دریغ نکنید.
محدودیتهای خود را کنار بزنید
گاهی اوقات بهترین راه مقابله با دلزدگی و یکنواختی، کنار زدن محدودیتهاست، به آنها نشان بدهید رئیس چه کسی است! شما میتوانید هر طور که دوست دارید محدودیتهایتان را تغییر بدهید. اگر واقعا برایتان ممکن و خوشایند نیست، دست کم در خود این محدودیتها کمی تغییر و تنوع ایجاد کنید یا کمی چالش برانگیزترشان کنید!
اگر کارتان کسل کننده است شاید لازم باشد مثلا ضرب العجلهای کاریتان را به بیشتر از یک هفته برسانید. یا اگر انجام کارهای یکنواخت روزمره دلتان را زده، سعی کنید تا جایی که امکان دارد حداقل زمان انجامشان را کمی جابجا کنید. یا اگر مثلا انجام کارهای روزانه به دلیل بسیار ساده بودن برایتان خسته کننده شده، کمی سختترشان کنید! مغز شما عاشق چیزهای آشناست اما از یکواختی هم بیزار است. برای دل خودتان کاری بکنید و زندگی در پیش بگیرید که کمی بیشتر غافلگیرکننده باشد. لازم نیست زیاده روی کنید، فقط کافیست تعادل بین نظم و تنوع را حفظ کنید.
نظر کاربران
زن های خانه دار تو این لیست اول اند ،وقتی هم بعضی ها میگن راحتی برا خودت تو خونه نشستی دلم می خواد یکی بزنمش .
پاسخ ها
خب راحتی دیگه یکی مثل من هم باید خونه دار ی کنه هم از 8صبح شرکت با شه تا 5 بعد از ظهر
تا بحال یک هزار تومنی درامد داشتی از جیب یکی دیکه میخوری دیگه عزیزم
چقدر زشت صحبت کردن اون خانم بی نام, خیلی از خانم های خانه دار قبل ازدواج یا بچه دار شدن شاغل بودن به اصرار همسر یا شرایط مجبور شدن خونه بمونن و در ضمن وظیفه مرده هزینه زندگی رو بده اگه نمیتونه ازدواج نکنه تا خانومشو بفرسته سر کار, من شاغلم ولی کار بیرون رو به کار خونه ترجیح میدم کار خونه کسالت بار و تموم نشدنیه
خانمي كه ١٦:١٢ پاسخ دادي شما هم با اين ديدگاه و روحيه منت كذاشتن بشيني تو خونه بهتره بيچاره خانواده ات لابد كار كردنت و دائم مي كوبي تو سرشون
بدون نام بی ادب 16:12 فکر کردی من خودم خواستم خانه دار باشم ؟؟؟؟ شوهر جونم کلاه گذاشت سرم ،بعدشم دیگه کار گیرم نیومد کو کار ؟؟؟؟آنقدرم قیافه نگیر به قول شوهرم میگه زن ها خیلی منت می ذارن ،حقوقشونم برکت نداره ،تا آقای به توقی می خوره میگن طلاق می خوایم چون حقوق داریم دیگه به خدا هم نیازمند نیستیم .
زن برادرم دو سه ماه رفته مربی نهضت شده ،بیا ببین چه پدری از برادر و مامان بدبختم دراورده .