آمدن يك خواستگار از ميان همكاران، براي خيليها ميتواند يك شروع خوشايند باشد و براي برخي هم يك اتفاق پراضطراب.
اگر اين خواستگار تازه، از همان دسته افرادي باشد كه سالها ويژگيهاي او را بهعنوان همسر آيندهتان مرور ميكردهايد، قطعا بدون نگراني و تنها با كنجكاوي براي بيشتر شناختنش قدم خواهيد برداشت؛ اما اگر قصد ازدواج نداشته باشيد يا فكر كنيد اين همكار قديمي هيچ شباهتي به مرد روياهاي شما ندارد، موضوع برايتان سخت ميشود و پيدا كردن يك راه براي حل كردن اين مشكل، در كنار حفظ موقعيت كاري دشوار خواهد شد. خواستگاري در محيط كار و پيچيدگيهايش را با مهدي ميرمحمدصادقي، روانشناس و مشاور خانواده در ميان گذاشتيم. از نظر او بررسي شرايط و ويژگيهاي خواستگاري كه پيش از اين همكار شما بوده، دقت و حساسيت زيادي را طلب ميكند. ادامه بحث را از زبان او بخوانيد:
- چطور ميتوان بدون ايجاد سوء تفاهم و مشكل در محيط كار تحقيق كرد؟
اولين نياز براي تحقيق، شناخت يك محقق خوب است؛ كسي كه احساساتش را درگير اين موضوع نميكند و توان كسب اطلاعات درست را دارد. دوستان نزديك فرد يا دشمنان و رقيبهاي كارياش معمولا منبع خوبي براي تحقيق نيستند، زيرا يا زياد از حد او را مثبت و لايق ميبينند يا زياد از حد بر ويژگيهاي منفي او تاكيد ميكنند اما همكارهاي نزديكي كه با او دوست هستند اما بسيار صميمي نيستند، ميتوانند شناخت بهتري از او را به ما ارائه دهند. براي تحقيق بايد سراغ آدمهاي زيرك و البته خنثي برويم كه هم ويژگيهاي منفي او را ديده باشند و هم خصوصيات مثبتش را.
- درصورت رد كردن اين پيشنهاد، چقدر احتمال آسيب ديدن روابط كاري وجود دارد؟
اينكه جواب منفي دادن به خواستگاري يك همكار چقدر ميتواند روي روابط كاري ما تاثير بگذارد كاملا بستگي به شخصيت 2 طرف و رتبه كاريشان دارد؛ براي مثال اگر او مدير باشد قطعا بعد از اين سيستم كاريشان خيلي تحتتاثير قرار ميگيرد. اين موضوع وقتي پيچيدهتر ميشود كه ما به قصد آشنايي مدتي با آن همكار بيرون رفته و صحبت كرده باشيم. به همين دليل پيش از هر اقدامي بايد شناختي نسبتا دقيق از فردي كه قصد آشنايي با او را داريم به دست بياوريم.
- چطور ميتوان احتمال اين آسيب را كمتر كرد و روابط كاري را بعد از اين جدايي نيز حفظ كرد؟
نه گفتن در چنين روابطي بايد با صراحت كامل انجام شود. نبايد براي جواب منفي دادن خود فرد را بكوبيم و ضعفهايش را دليل اين جواب به شمار بياوريم. در اين زمان شما بايد ويژگيهاي مثبت فرد را به رويش بياوريد و بگوييد با وجود تمامي اين خوبيها، احساس ميكنيد كه نميتوانيد آينده خوبي را براي هم رقم بزنيد. ميتوانيد پس از گفتن اين حرفها بگوييد كه آنچه براي ازدواج در ذهنتان هست را نميتوانيد از اين رابطه به دست بياوريد و براي او آرزوي موفقيت كنيد. نبايد عزت نفس او را خدشهدار كنيم و لازم است قاطعانه و صريح صحبت كنيم.
اگر جوابتان «نه» است دلسوزي نكنيد
- بعد از گفتن جواب منفي چه رفتارهايي را بايد در محيط كار داشت و چطور به همكاري با فرد خواستگار ادامه داد؟
معمولا در اين مواقع كسي كه رابطه را قطع كرده، نسبت به طرف مقابل احساس دلسوزي و ترحم ميكند. نگاههاي او را زيرنظر ميگيرد و حسش را درك ميكند. ميبيند كه همكارش گوشهگير شده، برخي روزها سر كار نميآيد، مدام بيقرار است. با ديدن رنج كشيدن او، فردي كه جواب نه داده احساس گناه ميكند و سعي ميكند دل او را به دست بياورد و با رفتارهايش از او طلب بخشش كند. ممكن است رفتارهاي حمايتي از خود نشان دهد، سعي كند برخي وظايف كاري او را انجام دهد و بيشتر از قبل حالش را بپرسد. گرچه هدف او فقط آرام كردن طرف مقابل است اما معمولا اين رفتارها از طرف آقايان نشانه عشق و تغيير نظر تلقي ميشوند. اگر نظر قطعي فرد منفي است بايد اين صراحت را در تمامي مراحل كارياش حفظ كند و حتي در صورتي كه ميتواند، تقاضاي انتقال به بخش ديگري را بدهد و از او فاصله مكاني نيز بگيرد؛ گرچه در اغلب موارد ميبينيم كه افراد چنين تصميمي را نميگيرند.
مقامي بالاتر از او دارد زندگي موفقي داشته باشد يا اينكه در بعضي مواقع نظارتهاي بيش از حد و دخالت در مسائل كاري به قصد حمايت ميتواند براي افراد مشكلاتي ايجاد كند؛ در چنين شرايطي
اگر با رئيستان ازدواج كنيد
- حالا فرض كنيم فرد به پيشنهاد همكارش پاسخ مثبت ميدهد و با او ازدواج ميكند؛ آينده زندگي افرادي كه هم زير يك سقف با هم زندگي ميكنند و هم در محيط اداره در كنار هم هستند، چطور پيش ميرود؟
كار كردن در يك محيط براي زن و شوهرها، هم ميتواند مسائل مثبتي را در پي داشته باشد و هم منفي. ويژگيهاي مثبت اين رابطه اين است كه افراد مدام از حال هم خبر دارند؛ مشكلات همديگر را ميشناسند و يكديگر را بيشتر درك ميكنند؛ اما اين موضوع عواقب منفياي هم دارد؛ اين عواقب بستگي به شخصيت افراد نيز دارد. براي مثال مردي كه روحيه مردسالارانه دارد، نميتواند با زني كه مقامي بالاتر از او دارد زندگي موفقي داشته باشد يا اينكه در بعضي مواقع نظارتهاي بيش از حد و دخالت در مسائل كاري به قصد حمايت ميتواند براي افراد مشكلاتي ايجاد كند؛ در چنين شرايطي بودن يك زن و شوهر در يك محيط كاري، هم ميتواند به ارتباط كاريشان صدمه بزند و هم زندگي مشتركشان را دچار مشكل كند.
چه زماني رابطه را علني كنيد؟
- آيا بايد اين رابطه و كل موضوع را از همكاران پنهان كرد يا اينكه با بيان كردنش هم به موقعيت كاري فرد خدشهاي وارد نخواهد شد؟
تا وقتي كه فرد به اين ارتباط صددرصد اطمينان نداشته باشد، بايد اين رابطه را مخفي نگه دارد و بهطور جدي مراقب آگاه شدن ديگران باشد. همكاران در اين شرايط نبايد متوجه اين ارتباط و رفتوآمدها بشوند يا اينكه احساس كنند اين ۲ نفر علاقهاي به هم دارند. اگر افراد مايلند كه در محل كار كسي را در جريان بگذارند يا در مورد طرف مقابلشان از او تحقيق كنند، بايد اطمينان كامل به اين همكار داشته باشند. اگر ۲ طرف هنوز نميدانند اين رابطه و اين علاقه به نتيجه ميرسد يا نه، آگاه شدن همكاران ديگر ميتواند مشكلات زيادي را در آينده كاري اين ۲ بهوجود بياورد و نسبت به نوع محيطهاي كاري، ميزان اين مشكلات متفاوت خواهد بود.زماني كه نسبت به تصميمشان و آينده اين رابطه مطمئن هستند، ميتوانند موضوع را علني كنند. در اين مواقع ۲طرف با رسميت بخشيدن به اين موضوع ميتوانند به رابطهشان كمك زيادي بكنند البته اين اعلام عمومي بايد با توافق طرفين انجام شود. درصورتيكه يكي از طرفين نسبت به تصميمي كه گرفته شده مطمئن باشد، با اعلام نكردنش به رابطه آسيب خواهد زد زيرا ممكن است در محيط كار خواستگارهاي ديگري را پيدا كند كه وجودشان روي رابطه تاثير
بگذارد. از طرف ديگر بيان اينكه فرد كه شخصي متعهد است و با افتخار اين تعهد را به ديگران هم اعلام ميكند، حس اطميناني در طرف مقابل ايجاد خواهد كرد كه ميتواند به بقا و سلامت رابطه، كمك زيادي بكند.
ارسال نظر