این علائم نشان می دهند، در یک خانوادهی سمی بزرگ شدهاید
معمولا خانواده را به عنوان اساس و ریشه در زندگی هر فرد میدانیم. خانوادههای سالم باید مانند سیستمی حمایتگر در روزها بد و خوب باشد. اما درست مانند هر حقیقت تلخ دیگری، متاسفانه تمام خانوادهها اینگونه نیستند.
بسیاری از بزرگسالانی که در خانوادههای ناسالم بزرگ شدهاند، توجهی به نیازهای احساسی خود ندارند. و این میتواند باعث شود احساس کنند مجبورند به روابط سمی در اطراف خود ادامه دهند. بچههای سنین مختلف که از خانوادههایی سمی به اجتماع قدم گذاشتهاند، از نظر عاطفی و احساسی کمبودهایی دارند که معمولا نتیجهی بزرگ شدن در خانوادهای است که حول نیازها و خواستههای اعضای سمی اعضای خانواده شکل گرفته است. خیلی مهم است که با شناسایی چیزهایی که به شما احساس سلامت هیجانی و روحی میدهد، با این ویژگی خود مبارزه کنید.
همیشه میترسید که مبادا فریب بخورید
روابط خانوادهی سمی معمولا نتیجهی رفتارهای تقلب آمیز یک یا چند عضو در خانواده است. این تقلبها و سوء استفادهها ممکن است طبق نیازهای هیجانی، جسمی و یا مالی باشد. سوء استفادهی مالی و سوء استفادهی عاطفی، دو دلیل کاملا مشخص و متمایز است که نشان میدهد باید روابط تان را با اعضای سمی و مضر خانواده تمام کنید. احساس ترس مداوم از فریب خوردن و مورد سوء استفاده قرار گرفتن می تواند بر روابط شما در آینده تاثیر بدی بگذارد و قادر به اعتماد کردن نباشید.
به سختی به کسی اعتماد میکنید
اصلا تعجب ندارد که بزرگ شدن در یک خانوادهی سمی، توانایی شما برای اعتماد کردن به دیگران را نابود کند. اینکه بفهمید آنهایی که قرار است دوستتان داشته باشند، به شما عشق بورزند و از شما حمایت و مراقبت کنند، با اختیار و انتخاب خود، به شما آسیب میزنند، باوری است که در هر سنی پذیرفتن آن بسیار دشوار است. بچههایی که در خانوادههای سمی بزرگ میشوند، به سختی میتوانند به بزرگسالان دیگر اطمینان کنند. به ارزشهای خود در روابط تان اهمیت بدهید و به دنبال کسانی باشید که این ارزشها را درک کنند و به شما احترام بگذارند تا بهتر بتوانید شخصیت اصلی خودتان را بشناسید و با حس بهتری به دیگران اعتماد کنید.
روابط خود را بر اساس چیزهایی که در خانوادهی خود یاد گرفتهاید میسنجید
ناخودآگاه افراد دیگر و روابطی که با آنها دارید را طبق معیارهای خانوادهی خود میسنجید، با وجود اینکه حالا دیگر میدانید در چه محیطی بزرگ شدهاید و چقدر آسیب دیدهاید. تنها راه حل این است که فورا بررسی کنید حفظ این روابط سمی، واقعا درست است. ایدهی قطه روابط خانوادگی برای خیلی از افراد حتی قابل تصور هم نیست، اما در مواردی که چنین روابطی بسیار مضر و سمی هستند، تصمیمی است لازم که باید گرفته شود.
احساس میکنید هویت مشخصی ندارید
دو رابطهای که حین دوران نوجوانی، پشت سر هم تجربهاش میکنیم، یکی با والدینمان و دیگری با خودمان است. اگر رابطهی والد و فرزند، سوء استفاده گرانه باشد پس این احتمال وجود دارد که این فرد، با خودش هم رابطهای سمی داشته باشد، مخصوصا از جهت کمبود اعتماد بنفس. اعتماد بنفس، ریشهی عمیقی به عنوان انگیزهی اصلی انسان از جنبهی روانشناسی دارد. بنابراین بچهها در کنار اعتماد بنفس درونیشان، به احترام از جانب خانواده نیز نیاز دارند تا بتوانند به واقعیت و هویت خود دست پیدا کنند.
همیشه احساس میکنید کودک باقی ماندهاید
روابط سمی و به ویژه داشتن والدین سمی، شامل کسانی میشود که توانمندیهای بالقوهی فرزند را به عنوان یک بالغ قبول ندارند. این والدین با اعمال همان میزان کنترلی که در دوران خردسالی وجود داشته، جلوی رشد مستقل فرزند را میگیرند و اغلب جوری رفتار میکنند که بچهها همیشه احساس گناه و خطا کرده و هر وقت این کنترل بیش از حد با مقاومت روبرو شود، ناراضی و رنجیده خاطر خواهند شد.
به سختی میتوانید ابراز هیجانات خود را کنترل کنید
این احتمال تا حدود زیادی وجود دارد که کسی که والدین یا خواهر و برادرهایش همیشه احساسات و هیجانات خودشان را غالب کردهاند، بعدها در زندگی به سختی بتواند هیجانات خودش را بشناسد و ابراز کند. توصیه میکنیم تجربیات سخت و ناخوشایند دوران کودکیتان را پیدا کرده و لیستی از رفتارها و هیجاناتی که دوست دارید تغییر دهید تهیه کنید. یکی را برای شروع انتخاب کرده و تلاشتان را آغاز کنید، واکنشهای هیجانیتان را تغییر دهید و روی رفتارهایتان یکی یکی کار کنید.
نظر کاربران
کاملا مزخرف ...
وااااای خانواده ما چقدر سمی هستش:|||||||||
من این مشکلات رو دارم ولی بیشترش تاثیرات بیرون از خانواده و بخصوص سیستم کثیف آموزشی بوده!
با این حساب کل ایرانی ها در خانواده های شدیدا"سمی بزرگ شدن.
مقاله خوبی بود و درست بود.ما بچه های ایرانی شخصیتای وابسته داریم و همش به اینکه مردم چی میگن فکر میکنیم رو این حساب میترسیم از خانواده سمی مون جدا بشیم حاضریم تمام تحقیرا و توهینارو بپذیریم و شخصیت و روحیمون له شه.تو سر ما کردن پدر مادرت اگه شمرم بودن باید اف بهشون نگی در صورتیکه درست نیست.تو قانون اگه یه بچه تو خونه احساس امنیت روحی و روانی نداشته باشه حق شکایت کردن از والدینش و گرفتن حضانت ازونارو داره.چرا میگین مقاله بد بود؟چند نفرتون تو خونه بین شما و بقیه تبعیض بوده؟چندنفر همیشه هر کاری کرده تو سرش زدن؟چندنفر پدر مادرش حتی نمیدونستن کلاس چندمه؟چند نفر کتک میخوردن از والدین؟چند نفر بزور مجبور بودن کاری کنن؟چند نفر دائم شاهد دعوا و کتک کاری والدین بودن؟چند نفر بودن که پدرشون پول یه نونم نداشته بهشون بده؟چند نفرمون بخاطر فقر تو محله بد و امکانات کم تن به زندگی نکبتبار دادیم و موقعیتای خوب رو از دست دادیم؟چند نفر به اجبار دایه خواهر و برادر کوچکترمون بودیم؟چند نفر اصلا خانواده کار به کارشون نداشتن و بچرو ول کردن خودرو بزرگ بشه؟همین الان چند نفر از ترس شرایط خونه و خانوادشون نمیتونن حتی به ازدواج فکر کن؟چندنفر اسم خونشون میاد به جای حس آرامش حس نفرت و گیر افتادن دارن؟و ... همینا رفتارای سمیه دیگه.چرا مقاومت میکنید و میگید نه.خانواده سمی آدم رو نابود میکنه برای همیشه تا آخر عمرت.کاری با اعتماد بنفس و عزت نفست میکنه که تصورشم نمیتونی بکنی.تمام زندگی و موقعیتاتو تحت الشعاع قرار میده.اتفاقا کشور پر از خانواده های سمی ه.پدر و مادری که اصلا نمیدونن برا چی ازدواج کردن و چرا بچه دارن همینجوری بی فکر فقط ادای بقیه رو درمیارن اینا سمی ه.وقتی مهارت فرزندپروری نداری حتی خودتم انقد فرهنگ و تربیت نداری چرا تشکیل خانواده میدی؟
پاسخ ها
دقیقا ایول
دروغ هم نمیگه
بیشتر مشکلاتمون زیر سر نحوه زندگی مزخرفمونه
من به دیگران اعتماد نمیکنم چون انقدر از این اعتمادها ضربه خوردم که توبه کردم ربطی به خانوادم نداره, هیجانمم بروز میدم چون خانوادم یادم داده خودمو با احساسات منفی ناراحت نکنم بیانش کنم حال خوبمم میگم که دیگرانم خوشحال باشن, در کل مطلب درست نبود
پاسخ ها
تو که تو خانواده سمی نبودی بیخود زر میزنی نفست از جای گرم در میاد