سوءاستفاده سیاسی شارلاتان ها از بی پولی مردم
گفتگو با حجت الله میرزایی درباره بی پولی و فقر و همه آن چیزهایی که معمولا گروه های سیاسی را وا می دارد تا از آن بهره برداری جناحی و گروهی کنند.
حجت الله میرزایی، دانش آموخته اقتصاد از دانشگاه علامه طباطبایی و جزو اساتیدی است که به جرم امضای نامه های انتقادی به رئیس جمهور پیشین، ستاره دار شد و از تدریس باز ماند. میرزایی نیز چون اغلب اقتصاددانان علامه، در جرگه نهادگرایان است؛ کسانی که در نقد بسته سیاستی تعدیل ساختاری و هدفمندی یارانه ها به عنوان یکی از اجزای آن متقدم اند و مجرب. میرزایی به همراه فرشاد مومنی و حسین راغفر در آذر سال ۸۸، هدفمندی را از تبار تعدیل خوانده و بالا رفتن تورم، افزایش نرخ ارز و گسترش فقر را پیش بینی کرده بودند.
همه ما از کودکی در معرض این گزاره قرار می گیریم که ایران کشور بسیار ثروتمندی است، سرزمین زرخیزی دارد، سرشار از منابع طبیعی و ثروت های جغرافیایی و تاریخی و ... است. با این وصف، به وضوح چهره کریه فقر در جای جای این کشور ثروتمند دیده می شود و شاید غیرقابل تحمل تر از فقر، توزیع نابرابر ثروت باشد که آن هم به روشنی قابل رویت است. ریشه این فقر مشهود در ایران کجاست؟
- فقیر یک پدیده چند وجهی است که علل گوناگون و متضادی دارد. در یک تقسیم بندی کلی، فقر را می توان به دو شکل موروثی و غیرموروثی شناسایی کرد. در شکل موروثی، افراد وارث فقر پدران و اجدادشان هستند؛ پدرانی که به دلیل نابرخورداری از کالاهای مولد درآمد و در ایران به طور مشخص زمین، فقیر بوده اند. در واقع وجود نظام طبقاتی و همچنین سهم بالایی که دولت ها همواره از مالکیت کالاهای سرمایه ای و مولد درآمد داشته اند، سبب توزیع ناعادلانه کالاها یا موقعیت های ثروت آفرین می شده و نهادهایی هم در دل جامعه وجود داشته اند که از این توزیع ناعادلانه پشتیبانی می کرده اند. بنابراین فقر به شکل موروثی از پیشینیان به نسل های بعدی منتقل می شده است.
شکل دیگر، فقر غیر موروثی است که متاسفانه به اشکال گوناگون در جامعه امروز ایران دیده می شود. برای مثال یکی از مهم ترین عوامل فقر غیر موروثی، بلاهای طبیعی و غیر طبیعی است. زلزله، سیل، سرما زدگی یا خشکسالی و ... باعث رانده شدن افراد از موطن خود، آوارگی و از دست دادن فرصت های شغلی و دارایی ها می شود. در خیلی از حوادث، سرپرست خانواده از بین می رود و خانواده اش دچار فلاکت و فقر می شود. پس می توان گفت چون ما فاقد یک نظام کارآمد مدیریت بحران هستیم، افراد بسیاری به سبب بروز بلایای طبیعی دچار فقر می شوند. بلایای غیر طبیعی هم به همین شکل مولد فقر در کشور هستند.
متاسفانه هم به لحاظ طبیعی کشور حادثه خیزی هستیم و هم آمار وحشتناکی در حوادث غیر طبیعی مانند تصادفات، حوادث ناشی از کار، آتش سوزی و ... داریم. نتیجه چنین حوادثی مرگ، قطع عضو، از کار افتادگی و نظیر اینهاست که خود باعث ایجاد فقر می شود. آمار فزاینده بیماری های غیر واگیر در دهه های اخیر هم یکی از عوامل توسعه فقر محسوب می شود.
نظام جامع پیشگیری و حمایت چیست و چه کارکردی دارد؟
- مهم ترین ابزارهای جلوگیری از بروز فقر در گونه های غیر موروثی، نظام تامین اجتماعی، نظام پوشش ریسک و بیمه دارایی ها و فعالیت های اقتصادی به خصوص برای گروه های در معرض آسیب مانند کشاورزان، نظام مدیریت بحران و نظام آمار و اطلاعات دقیق است. این نظام ها یا وجود ندارند یا کارآمد نیستند. تا همین چند سال پیش، بخش بزرگی از جمعیت ایران فاقد هرگونه بیمه درمان بودند.
چنین سازمان هایی را دولت باید شکل دهد یا جامعه مدنی هم می تواند یک نظام پیشگیری یا نظام حمایتی را سازمان دهد؟
- حداقل در گام اول، بخش بزرگی از وظیفه بر دوش دولت است. مشخصا در ایجاد پوشش بیمه ای، در مدیریت بحران، در پوشش ریسک و کاهش آسیب های ناشی از بلایای طبیعی، دولت وظیفه اصلی را بر دوش دارد. به ویژه در بخش اقتصادی، در مختصات اقتصادی ایران که همه درآمدهای نفتی انحصارا در اختیار دولت است، انتظار می رود بخشی از درآمدها برای شکل دادن یا کارآمد کردن این نظام ها صرف شود. بعد از این مرحله، جامعه مدنی می تواند بسیار مفید و موثر ظاهر شود. تجربه های جهانی هم نشان می دهد در عرصه حمایتی، سمن ها می توانند اقدامات چشمگیری انجام دهند.
در سال های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ادبیات حمایت از محرومان هیچ گاه به حاشیه نرفته و همیشه میان مسئولان و در متن جامعه مطرح بوده است. سازمان های بسیاری هم با این هدف تاسیس کرده ایم؛ مانند بنیاد مستضعفان، کمیته امداد، بنیاد مسکن، بهزیستی، تامین اجتماعی، بیمه سلامت و ... اما این سازمان ها آن قدر ناموفق بودند که عاقبت به ایده توزیع نقدی یارانه رسیدیم. اشکال کار کجا بود و چرا نتوانستیم فقرزدایی کنیم؟
- ما در ۳۸ سال گذشته، اگر نگوییم با آزمون و خطا پیش رفته ایم، می توانیم بگوییم یک مسیر تکاملی را طی کرده ایم تا به درک روشنی از ماهیت فقر و روش های مقابله با آن رسیدیم.
واقعا به درک روشنی از فقر رسیدیم؟
- به نظر می رسد که نگاه حاکم بر کشور به مقوله فقر، تکامل پیدا کرده است. قطعا این نقطه پایانی نیست و هم نتایج تجربیات خودمان و هم تجربه دیگر کشورها، می تواند به درک بهتر فقر، عوامل زایش و زدایش آن کمک کمند اما به هر حال آن روش آزمون و خطایی، جای خود را به یک نگاه تکامل یافته داد. البته منظورم این نیست که خط سیر همواره صعودی داشته ایم و در موقعی هم برگشت به عقب را شاهد بوده ایم اما در مجموع درک ما از فقر متحول شده است و برای مثال بعد از دو دهه آزمون و خطا به نظام جامع رفاه و تامین اجتماعی رسیدیم.
به دوره قبل اشاره کردید. در آن دوره چندین هزار میلیارد تومان به سطح جامعه تزریق شد که در مجموع رقم هنگفتی بود. چرا این عدد بزرگ هم نتوانست فقر را کم کند یا اصلاح کنم: آیا رقم هنگفتی که به عنوان یارانه نقدی پرداخت شد، در کاهش فقر موفق بود و اگر نه، چرا؟
- به نظر من، در دولت قبل هم فرصت های بزرگی را از دست دادیم و هم منابع مالی خود را تلف کردیم. در آن دوره به طور رسمی رویه های توانمندساز برای کاهش فقر جای خود را به روش های مبتنی بر تظاهر و ریا و زهدفروشی داد. منابعی که می توانست صرف پروژه های عمرانی یا سیاست های اجتماعی موثر شود، صرف پرداخت به میلیون ها نفر شد که به دلیل پایه گذاری غلط، متاسفانه تا امروز هم ادامه دارد.
شما می گویید سیاست هایی که به افزایش سطح عمومی قیمت ها منجر شد، ضربه مهلکی به طبقات فرودست وارد کرد و فقرا را فقیرتر کرد. بر سر این بحثی ندارم. من می گویم آن چند ده هزار میلیارد تومانی که به جامعه تزریق شد و قاعدتا در اختیار فقرا هم قرار گرفت، چرا فقر را از بین نبرد؟
- شاید این مسئله با یک مثال آنچه رخ داده بهتر نشان داده شود. در همه آن سال ها، هم دستمزد کارگران و هم حقوق مستمری بگیران افزایش داشت که کم هم نبود اما نرخ افزایش دستمزد و مستمری همواره از نرخ تورم پایین تر بود. به عبارت دیگر، چون سیاست های تورمی اعمال می شد، افزایش دستمزد کارگران و حقوق بازنشستگان، عملا بی فایده بود. به همین ترتیب، تورم های بالا یارانه نقدی را هم بلااثر کرد و اثری در کاهش فقر نداشت.
نکته دیگر این بود که هیچ مطالعه ای در مورد اثربخشی پرداخت یارانه به این صورت انجام نشد. مثلا پرداخت یارانه نقدی به خانواده فقیری که سرپرستش به مواد مخدر اعتیاد دارد، آیا آن خانواده را از دام فقر خارج می کند یا گرفتاری های دیگری درست می کند و ... وقتی یارانه نقدی به گروه هدف شما که فقرا هستند اصابت نکرده یا حداقل بخش بزرگی را شامل نشده، قاعدتا نباید انتظار داشته باشید که فقر از بین برود.
چطور در آستانه انتخابات ریاست جمهوری و در حالی که یارانه نقدی، اقتصاد را به مرز بحران برد و داشت فاجعه می آفرید، هنوز می شود وعده یارانه ۱۵۰ و ۲۵۰ هزار تومانی داد و پیروزی را هم محتمل دید؟
- به نظر من در جامعه ایران، میزان اقبال به این شعار بسیار کم شده است. بالاخره مردم نتیجه آن سیاست را درک کرده و به وضوح دیده اند. ضمن این که می توانند میزان تحقق پذیری وعده ها و حجم تخریب در صورت عملی شدن وعده ها را تخمین بزنند. امروز نسبت به سال ۸۴، عده خیلی کمتری آن سیاست را می پسندند. اما دو واقعیت تلخ هم وجود دارد که نباید از یاد ببریم شان؛ اول این که بالاخره با وجود همه تلاش های صورت گرفته، فراوانی نسبی فقر وجود دارد و دوم این که ما در یک اقتصاد رانتی زندگی می کنیم که توزیع رانت توسط دولت در آن سابقه طولانی دارد.
و آخرین سوال این که چگونه می شود مانع سوءاستفاده از فقر مردم در بزنگاه هایی چون انتخابات شد؟
- به نظرم هیچ راهی جز پخش و توزیع آگاهی وجود ندارد. باید به مردم بقبولانیم همان لحظه ای که به یک شعار بلندپروازانه و خوش آواز اما غیر ممکن رأی می دهند، آینده کشور، خود و فرزندان شان را فروخته اند. البته همزمان با بازخوانی تجارب گذشته و انتشار گسترده آگاهی، دولت نیز همه اهتمام خودش را صرف کاهش فقر و نابرابری، ارتقای سطح رفاه و توسعه فرصت های شغلی کند.
نظر کاربران
الان دو تا از کاندیداها شدیدا از مردم فقیر و مشکلات بی پولیشون دارن سو استفاده میکنن
نه پس بیان.بگن همه پولدارن. باشه شما خوبید
با توجه به فرهنگ مادیگری که ریشه فساد در کشور است و ترویج ان توسط سیاسیون که از منابع همین ملت مومن تامین میکنند چگونه انتظار عدالت برای فقرا دارید تمام مطالب فوق صحیح ، اما چرا از زمان امام عبرت نمیگیرید که ثروتمند بودن ، یک شرمندگی مذهبی داشت که الان به افتخار تبدیل شده.
فقر فقیر بودن افتخار نیست بلکه بلاست،
اگر در جامعه ای عدالت نسبی برقرار شود خیی از مسائل حل میشود
سوء استفاده های سیاسی بر علیه جوانان مردم با بکارگیری آنها بعنوان کارگر با حقوق کارگری و تباه کردن عمر و جوانی آنها در جهت منافع شخصی از سوی متصدیان امور