بحران فلسفی پارکینگ و «جای پارک» در ایران
هرچند خیلیها میگویند تهران به پاركینگی بزرگ تبدیل شده است، اما در همین پاركینگ بزرگ هم باید خیلی خوششانس بود تا بتوان جای پارك مناسبی پیدا كرد، در حالی كه به گفته یكی از اعضای شهر تهران سالانه حدود پنج كیلومتر خودرو به خودروهای تهران اضافه میشود.
اما هیچ نهاد و شخصی تا به حال فكر یا طرح مناسبی برای حل این مشكل ارائه نداده یا حداقل به نتیجه نرسانده است، نتیجه این بیبرنامه بودن به بحران جای پارك در تهران بدل شده كه آوازهاش را همه شنیدهاند، از درگیری و قتل به علت جای پارك گرفته تا پیدا شدن شغلهای كاذب برای افرادی كه برای رانندهها در گوشه و كنار خیابان جای پارك جور میكنند.
«پارك مساوی است با پنچری، كافی است یك بار امتحان كنید» این شعار سرشار از تهدید را این روزها در گوشه و كنار شهر میتوان دید چه روی در پاركینگ خانهها چه روی دیوار خیابان و كوچهها. كمبود جای پارك آنقدر به شهروندان فشار آورده كه آنها قید رعایت كردن حقوق شهروندی را هم زده و روی پل ورودی پاركینگها هم اتومبیل خود را پارك میكنند، اما جالبتر اینكه برخیها هم نسبت به كنار خیابان یا قسمتی از كوچه هم احساس مالكیت پیدا كردهاند و نمیگذارند شخصی غیر از خودشان در محلهای مشخص شده اتومبیل پارك كند.
این ماجرا در بافتهای پر ازدحام و قدیمی شهر پررنگتر است، چرا كه خیابانهای این منطقه از شهر عرض كمی دارند و تراكم جمعیت هم در این قسمتها بالاست به این علت پارك كردن اتومبیل در این مناطق شهر علاوه بر داشتن شانس به زور بازو هم نیاز دارد. ولی جالب اینجاست كه خیلیها علاوه بر اینكه برای پارك كردن در خیابانهای شهر با مشكل روبهرو هستند؛ در پاركینگ مجتمع مسكونی خود نیز چنین مشكلی دارند!
كار به جایی رسیده است كه امروزه معیار بداقبالی یا خوش شانس افراد با پیدا كردن جای پارك سنجیده میشود و هر شخصی كه در خیابان زودتر از بقیه جای پارك پیدا كند، بین دوستان خود به خوششانس بودن معروف میشود.
دعواهای پاركینگی
اگر سری به شعب شورای حل اختلاف مناطق مختلف شهر تهران بزنید، متوجه خواهید شد پاركینگ مشكل خیلی از شهروندان است چه آنها كه در شمال شهر زندگی میكنند چه آنها كه ساكن جنوب پایتخت هستند.
در بسیاری از پروندههای قضایی بیشتر دعواها به علت تعیین نشدن پاركینگ برای هر واحد از آپارتمان است، به این صورت كه ساكنان سعی میكنند پاركینگی را كه به در ورودی نزدیكتر است و آنها میتوانند راحتتر خودروی خود را پارك كنند، به دست بیاورند، همین رقابت باعث شده خیلی از شهروندان كارشان به شكایت و شورای حل اختلاف برسد.
در پاركینگ مجتمعهای بزرگ این ماجرا رنگ و بوی بیشتری به خود میگیرد زیرا خیلیها با كشیدن قفل و زنجیر جلوی محل پارك خود را بستهاند تا شخصی غیر از آنها نتواند خودروی خود را آنجا پارك كند.
متاسفانه در برخی دعواهایی كه بر سر جای پارك صورت گرفته، كار به قتل هم كشیده است، برای مثال مدتی قبل مرد جوانی در شعبه ۷۴ دادگاه كیفری تهران به قصاص محكوم شد كه به علت اختلاف بر سر جای پارك با مرد میانسالی درگیر شده و او را با چاقو به قتل رسانده بود.
مشكل پاركینگ در خیابان
آنهایی كه در تهران زندگی میكنند یا گذرشان به این كلانشهر افتاده از سختیهای پیدا كردن جای پارك در خیابانهای این شهر باخبرند.
به طور میانگین بعد از رسیدن به مقصد برای پیدا كردن جای پارك باید ۱۵ تا ۳۵ دقیقه زمان گذاشت و خیابان و كوچه پسكوچهها را بالا و پایین كرد.
به همین علت خیلیها قید استفاده كردن از خودروی شخصی را زده و رنج و عذاب استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی را به جان میخرند تا دغدغه جای پارك نداشته باشند. این روزها كمتر خیابانی را میتوان پیدا كرد، اتومبیلها در دو طرف آن پارك نشده باشند.
هرچند كه پارك كردن خودرو به شكل دوبله هم به امری عادی برای شهرنشینان تبدیل شده است و هر از گاهی از بلندگوهای بانكها یا ساختمانهای اداری شماره پلاكی اعلام شده و از راننده خودرو درخواست میشود هر چه سریعتر اتومبیل خود را جابهجا كند.
این روزها رانندهها به خود اجازه میدهند اتومبیل خود را هر جایی پارك كنند، فقط اگر راننده كمی انصاف داشته باشد شماره تلفن خود را پشت شیشه خودرو میگذارد تا در مواقع اضطراری بتوان با او تماس گرفت.
علاوه بر این، مدتی است كه شهرداری از پاركبانها برای كنترل جای پارك اتومبیلها استفاده میكند، در خیلی از مواقع پاركبانها كار را برای شهروندان مشكلتر كردهاند، آنها برخی از جاهای پارك را نگه میدارند تا در ازای گرفتن مبلغی پول بیشتر جای پارك را به مشتریهای ویژه خود بدهند، یا حتی اگر شخصی برای دقایقی كوتاه در كنار خیابان توقف كند به سراغ او رفته و برایش قبض صادر میكنند، ماجرای دیگری كه سبب شده شهروندان از پاركبانان دل خوشی نداشته باشند بیقاعده و اصول بودن حق توقف در كنار خیابان است كه در هر محل و خیابانی نرخ متفاوتی دارد.
مدتی قبل كار به جایی رسید كه رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ از فعالیت بیش از ۷۰ شركت غیرقانونی پاركبان در تهران خبر داد و گفت این شركتها كه بهصورت غیرمجاز فعالیت میكردند و كاركنانشان با پوشیدن لباس پاركبانها برای توقف اتومبیل از مردم پول میگرفتند، شناسایی و پلمب شدند.
شغل؛ جای پارك پیدا كن
نبود محل مناسبی برای پارك خودرو باعث شده شهروندان در محلهای غیرمناسب مانند كوچههای تنگ و سر پیچها، پیادهروها و زیر پلها اتومبیل خود را پارك كرده و عبور و مرور را برای دیگران مشكلتر كنند، برخیها هم اتومبیلهای خود را به صورت عمودی در گوشه و كنار خیابان پارك میكنند.
این كار باعث میشود اتومبیلهای پارك شده قسمت بیشتری از عرض خیابان را تصرف كرده و رفتوآمد خودروهای عبوری را با مشكل روبهرو كند.
نبود جای پارك كافی علاوه بر مشكلات بالا سبب شده برخی از افراد سودجو هم برای خود حرفه كاذبی پیدا كرده و گوشه و كنار خیابان را به افرادی كه در جستجوی جای پارك هستند، اجاره بدهند.
این افراد هرچه به اصطلاح قلدرتر باشند، كار و بارشان سكهتر است. آنها با گذاشتن موانعی در كنار خیابان درواقع خیابان را صاحب شده و در ازای گرفتن ۲۰۰۰ تا ۵۰۰۰ تومان جای پارك به دیگران كرایه میدهند. از این گذشته هستند افرادی كه در مناطق شلوغ شهر، پاركینگ شخصی خود را به دیگران اجاره داده و باعث سلب آسایش همسایگان خود میشوند.
ماجرای دیگری كه به كمبود جای پارك در شهرهای بزرگ دامن میزند، تغییر كاربری پاركینگها به دست خیلی از مجتمعهای اداری و تجاری است؛ هرچند كه شهرداری بارها اعلام كرده كه با شركتهایی كه پاركینگ خود را بسته یا تغییر كاربری دادهاند، برخورد میكند، اما هنوز هستند شركتهای بزرگی كه از پاركینگهای خود به عنوان انباری یا محل فروش استفاده كرده و در نتیجه خودروهای كاركنان آنها خیابانهای اطراف شركت را اشغال كرده است.
این در حالی است كه به گفته رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ، بیش از ۲۱۸ مجتمع تجاری در تهران وجود دارد كه پاركینگ ندارند. جالب اینجاست كه بیشتر این واحدها در مناطق ۱۱ و ۱۲ تهران قرار گرفتهاند؛ البته طبق اعلام شهرداری، مجتمعهایی كه پاركینگ ندارند، باید در شعاع ۲۵۰ متری خود از پاركینگهای عمومی استفاده كنند.
علاوه بر این، براساس گفتههای كارشناسان حملونقل و ترافیك تهران، پایتخت به بیش از ۶۰۰ هزار جای پارك نیاز دارد و بیشتر مناطقی كه به محل پارك نیاز دارند، در محدوده مركز و شمال شهر قرار دارند.
اول باید بستر را مهیا كرد
یكی از راهحلهای رفع مشكل، كمبود پاركینگ در كلانشهرها توسعه حمل و نقل عمومی است؛ چرا كه وقتی شبكه حمل و نقل عمومی در حد استاندارد عمل كند، دیگر شهروندان نیازی برای استفاده از خودروی شخصی احساس نكرده و سیل خودروهای تكسرنشین خیایانهای شهر را دربر نمیگیرد.
راهحل دیگری كه كارشناسان برای برونرفت از این معضل ارائه میكنند، احداث پاركینگهای عمومی مكانیزه در مناطق پرازدحام شهر است، ولی به نظر میرسد قبل از هر چیز مسئولان باید به اوضاع پاركینگهای عمومی نظارت بیشتری داشته باشند؛ چرا كه خیلی از پاركینگها امنیت لازم و برخی از شرایط اولیه نگهداری از اتومبیلها را ندارند، برای نمونه آنها روی قبضهای خود مینویسند هیچ تعهدی نسبت به سرقت اشیای داخل اتومبیل ندارند یا خودروها را در فضای باز نگهداری كرده و سبب میشوند تابش آفتاب یا بارش برف و باران به اتومبیلها زیان برساند یا تعداد پاركینگهایی كه به صورت شبانهروزی سرویس میدهند، خیلی كم است. از این گذشته خیلی از شهروندان هم از نرخهای بالای پاركینگها گله دارند.
علاوه بر این هنگام ساخت ساختمانها، نظارت دقیقی بر احداث پاركینگ برای ساختمان نمیشود. برای نمونه وقتی شخصی برای آپارتمان قدیمی خود اجازه ساختوساز گرفته و چند طبقه به آن اضافه میكند، پاركینگهای ساختمان افزایش پیدا نمیكند.
به همین علت به نظر میرسد تا وقتی كه بدون توجه به ایجاد زیرساختها، خودرو وارد شهرها میشود، نباید انتظار داشت مشكل كمبود جای پارك در كلانشهرها برطرف شود.
آیا «پارك = پنچری» قانونی است؟
برای رفع همه این نگرانیها قوانینی در حوزه شهری و شهرسازی وجود دارد، اما اجرا نشدن صحیح آنان، باز هم میتواند چنین مشكلاتی را ایجاد كند.
بهتر است این بحث را از زمان خرید یك واحد مسكونی آغاز كنیم. بسیاری از مردمی كه این روزها به دنبال محلی برای سكونت هستند، این سوال را همان ابتدای مذاكرات خرید یا اجاره واحد مسكونی میپرسند كه آیا «پاركینگ هم دارد؟» دلیل پرسیدن این سوال این است كه ساختمانسازان یا به عبارتی مردمیتر، بساز و بفروشها، در اغلب موارد این قاعده شهرسازی را كه باید به ازای هر واحد مسكونی، یك پاركینگ ساخت، اجرا نمیكنند.
درنتیجه تعداد پاركینگها از واحدهای مسكونی كمتر است و نماینده ثبت با نظر مالك ساختمان، فقط برای برخی از واحدها، پاركینگ اختصاص میدهد.
اختصاص پاركینگ باید به صورت رسمی در سند درج شود. به این صورت این فضا به مالكیت اختصاصی مالك آن واحد درمیآید. البته در گذشته نه چندان دور، وضع از این هم بدتر بوده و تمام فضای قابل استفاده به عنوان پاركینگ، بهصورت مشاع، به استفاده همگانی واحدهای آپارتمان گذاشته میشدهاست. دور از ذهن نیست كه چنین ساختمانسازی و اختصاص پاركینگی، چه اختلافات و نزاعهایی را سبب میشده است.
در ادامه بحث، این پرسش مطرح میشود كه مالك در ۲۰ متر فضای قانونی اختصاص داده شده برای پاركینگ خود چه اقداماتی میتواند انجام دهد؟ مسلم این است كه استفاده عرفی از چنین محلی، پارك خودرو است و در صورت كاربری دیگری برای این محل، با وجود مالكیت وی بر آن، دیگر ساكنان حق اعتراض به چنین رویهای را دارند، زیرا چنین كاری میتواند مصداقی از مزاحمت باشد.
در عین حال انتقال چنین فضایی به دیگران هم كاملا به میل و اختیار مالك نیست. مالك میتواند پاركینگ را به دیگر ساكنان آپارتمان واگذار كند، اما واگذار كردن این محل به غیرساكن و بدون احراز رضایت همسایگان، ممكن نیست زیرا میتواند مصداقی از مزاحمت باشد.
اما آیا كسانی كه پاركینگ ندارند، میتوانند در سایر فضاهای مشاعی آپارتمان، مثل حیاط، خودروی خود را پارك كنند؟ پاسخ این است كه در صورت رضایت همه ساكنان، چنین كاری امكانپذیر است و در صورت راضی نبودن، دیگران حق دارند فرد را از این كار بازدارند زیرا فضای مشاعی و مشترك برای استفاده همه ساكنان است البته راه دیگری برای آسوده كردن این دسته از ساكنان وجود دارد و آن استفاده از «پاركینگ مزاحم» است.
اصطلاح و پدیدهای كه در دستورالعملهای شهرداری آمده و به معنای پارك یك خودرو، پشت خودروی دیگر است.
شاید بد نباشد كه كمی هم از مقررات شهرسازی در زمینه پاركینگ سخن گفته شود. طبق مقررات فعلی شهرداری تهران و طرح تفصیلی آن و نیز مقررات اغلب كلانشهرهای كشور، ساخت پاركینگ به ازای هر واحد مسكونی الزامی است البته این نص قانون است و در موارد زیادی مشاهده شده كه مالك كمتر از واحد ساختمانی پاركینگ میسازد.
در این شرایط، مطابق ماده ۵ ماده ۱۰۰ قانون شهرداری، موضوع به كمیسیون این ماده ارجاع میشود. این كمیسیون هم با توجه به موقعیت محلی و نوع استفاده از فضای پاركینگ رای به اخذ جریمهای كه حداقل یك برابر و حداكثر دو برابر ارزش معاملاتی ساختمان برای هر متر مربع فضای از بین رفته پاركینگ باشد، صادر میكند.
این قانون و نحوه اجرای آن همواره مورد نقد بوده است. منتقدان این كار را نوعی «پاركینگفروشی» میدانند كه باعث ایجاد ترافیك و مزاحمت برای سایر شهروندان میشود.
ضمنا گفته میشود كه شهرداری باید این عوارض را در حسابی جدا نگهداری و برای تامین و ساخت پاركینگ در شعاع مشخصی از ملك مورد نظر، هزینه كند، در حالی كه طی این سالها، حركت شهرداری در این زمینه بسیار كند بوده و بتازگی تعدادی پاركینگ طبقاتی در شهر افتتاح شده و شماری نیز در دست ساخت است.»
موضوع مهم دیگر، مساله تغییر كاربری پاركینگ است. سوال این است كه آیا امكان تغییر كاربری پاركینگ به مسكونی یا تجاری و اداری وجود دارد؟ پاسخ این است كه «تغییر كاربری مشاعات و پاركینگهای اختصاصی مجتمعهای ساختمانی بدون موافقت تمام مالكان و رعایت مقررات قانون تملك آپارتمانها وجاهت قانونی ندارد و اساسا حكم مقرر در تبصره پنج ماده ۱۰۰ قانون شهرداری مصرح در لزوم تامین پاركینگ به منظور جلوگیری از اشغال فضای عمومی و ایجاد ترافیك ناشی از آن است و تغییر كاربری آن جز در موارد مستثنا شده در مقررات جواز قانونی ندارد.» بنابراین سه مانع توافق ساكنان، قانون تملك آپارتمان و قانون شهرداری در این خصوص وجود دارد، اما هنوز هم به جای برخورد جدی و برگرداندن كاربری به پارك خودرو، از اخذ جریمه از اینگونه تغییر كاربریها صداهایی شنیده میشود.
حال باید كمی از آپارتمان خارج شد و به مقررات پارك و پاركینگ در خیابان و كوچه پرداخت. به غیر از قوانینی كه برای شهرداری، تكالیفی برای ساخت پاركینگ بار میكند (مثل آییننامه بهبود تردد در معابر شهری و حومه) و نیز قوانین راهنمایی و رانندگی درخصوص پارك خودرو در مناطق ممنوعه و مجاز، چند سوال اصلی مقابل شهروندان وجود دارد؛ نخست اینكه آیا پارك كردن در كوچه و مقابل ساختمان دیگر افراد كاری مجاز است یا خیر؟ پاسخ این است كه اگرچه در برخی معابر و به اشتباه این عرف وجود دارد كه پارك كردن در كنار دیوار همسایه هم نوعی تجاوز به حقوق مالكانه اوست، اما چنین حقی صورت قانونی نداشته و همسایه مذكور حق اعتراض به این امر را ندارد.
حتی در این زمینه نمیتوان گفت كه برای آن همسایه حق تقدمی در اینجا وجود دارد. سوال دیگر این كه آیا افراد حق دارند در مقابل محل سكونت یا مغازه خود تجهیزات یا وسایلی قرار دهند و آن محل را به پاركینگ اختصاصی خود البته در خیابان(!) تبدیل كنند؟ بدیهی است كه پاسخ منفی است و چنین حقی برای افراد وجود ندارد، كما اینكه در گذشته هم حق تقدم مالك برای پارك در مقابل ملك خود نفی شد.
در نهایت این سوال مطرح میشود كه آیا پارك كردن مقابل پل و محل رفتوآمد دیگران صحیح است یا خیر؟ روشن است كه پاسخ این پرسش بهنفع مالك است. پارك كردن در مقابل پل به صورتی كه مزاحم عبور و مرور مالك شود مصداقی از سد معبر است و مالك حق دارد برای این امر، برخوردی قانونی را مدنظر قرار دهد، اما آیا این برخورد قانونی، برخوردی است كه امروزه در شهر وجود دارد؟ حجم عظیمی از تابلوها و اعلانهایی كه رانندگان را از پارك بازمیدارد (كه كار درستی است) اما برای این كار، از تهدید به پنجر كردن یا آسیب رساندن به خودرو استفاده میكنند.
روشن است استفاده از چنین كاری، مربوط به دوران ماقبل مدرن است كه دولتی در جامعه وجود نداشته است، وگرنه با وجود دولت و نهادهای قضایی، دیگر اجرای قانون و صدور حكم توسط خود شهروند، معنایی نداشته و در صورت هرگونه آسیب به خودرو، حق اعتراض و پیگرد قانونی برای مالك خودرو محفوظ است.
همانطور كه در آغاز نوشته ذكر شد؛ پارك و پاركینگ دغدغه امروز بسیاری از افراد است. برای این كار قوانین نسبتا خوبی وجود دارد كه البته گاهی بد اجرا میشود. در این میان شاید بهتر باشد كه شهروندان، با نگاهی به قانون و مقررات، مشكلات خود بر سر این مساله را با توافق حل كنند، نه افزودن بر حجم بیشمار پرونده قضایی یا حتی نزاع خیابانی.
پاركومترها جایگزین نصفه و نیمه پاركبانها
از ابتدا بنا بر این گذاشته شد كه این طرح توسط شهرداری تهران و با مشاركت پلیس راهور اجرا شود تا در صورت بروز تخلف با متخلفان برخورد شود و رانندگانی كه اقدام به پرداخت پول پارك نكردهاند از سوی ماموران مشمول اعمال قانون شوند.
ابتدای امر این نكته به صورت گسترده مطرح شد كه نیم ساعت اول پارك توسط این دستگاهها رایگان حساب شود و حتی برخی از خیابانهای تهران به صورت ضربتی صاحب دستگاههای پاركومتر شدند تا توسط این وسیله شهروندان برای هر ساعت پارك در محدوده طرح ترافیك ساعتی ۶۰۰ تومان و برای سایر مناطق ساعتی ۳۰۰ تومان بپردازند.
این دستگاهها كه با كارت شهروندی یا پول خرد كار میكنند، تنها دو ساعت به رانندگان اجازه پارك میدهند و پس از اتمام این مهلت، راننده باید بار دیگر با پرداخت هزینه، جای پارك را برای مدت دو ساعت دیگر اجاره كند.
بر این اساس در مكانهایی كه این دستگاهها نصب شده است، دیگر پاركبانها حق دریافت پول از رانندگان را ندارند و باید تنها به عنوان یك نیروی نظمدهنده به روند پارك كردن فعالیت كنند.
در این میان پس از شروع نصب پاركومترها مشكلات هم دوباره آغاز شد، از آنجا كه درآمد پاركومترها به حساب شهرداری واریز میشود، این نهاد معتقد بود كه نیم ساعت نخست پارك نباید رایگان باشد؛ چراكه بسیاری از خودروها تنها برای نیم ساعت توقف دارند و به همین دلیل درآمدشان كم میشود، در مقابل هم منتقدان، پاركومترهای نصبشده در سطح شهر را معضلی میدانستند كه كار با آنها بسیار سخت است و حتی نمیتوان از آنها بدرستی استفاده كرد. به دلیل همین اعتراضات با وجود اینكه دو سال از آغاز این طرح میگذرد، نصب پاركومترها در سطح شهر آنچنان كه باید موفق عمل نكرده و همچنان این پاركبانها هستند كه تكلیف جای پارك را برای رانندگان مشخص میكنند
پاركینگها نقش مهمی در زندگی همه ما دارند، گاهی خودرویمان را به دلیل تخلف به آنجا میبرند. گاهی به معنی تمام شدن یك روز كاری است وقتی به پاركینگ خانه برمیگردیم و گاهی خرید كردن را برای ما راحت میكنند. در تهران پاركینگهای مختلفی داریم: پاركینگهای سیار، پاركینگهای مكانیزه، پاركینگهای مسطح یا طبقاتی و محلهای پارك كنار خیابان. اینجا اطلاعات كاملی را در زمینه پاركینگها، ظرفیت و هزینههای ورودیشان دریافت میكنید.
پاركینگ در مناطق اداری و تجاری تهران نقش مهمی دارد. وقتی هر روز صبح بعد از یك ترافیك سنگین به محل كار میرسید و تازه با پیدا نكردن جای پارك مجبور میشوید خیابان نزدیك محل كارتان را چند بار دور بزنید تا جای پارك پیدا كنید، این نقش را درك میكنید، همین دلیل باعث شده تا پاركینگهایی كه در نزدیكی این مناطق اداری وجود دارند، قیمتهای باورنكردنی داشته باشند.
خیابان ولیعصر یكی از این مناطق اداری است كه در آن پاركینگهای زیادی هم وجود دارد. در یكی از كوچههای این منطقه ساختمان نیمهكارهای وجود دارد كه از طبقه همكفش به عنوان پاركینگ استفاده میشود.
این ساختمان جای پاركهای خود را ۳۰۰۰ تومان میفروشد. همان نزدیكیها در خیابان ارغوان غربی، پاركینگ دیگری وجود دارد كه به ازای توقف ۲۴ ساعته خودروها ۶۰۰۰ تومان میگیرد.
بعضی پاركینگها هم مثل پاركینگ دربند با ورودیههای آنچنانی خود را به نوعی اختصاصی میكنند. ورودیه پاركینگ در خیابان دربند تهران ۱۲ هزار تومان است. این پاركینگ در پنج طبقه ساخته شده است.
ورودی پاركینگهای لاله با ظرفیت ۹۱۲، پاركینگ كاوه با ظرفیت ۶۲۰ و حافظ با ظرفیت ۵۱۱ هم بین هزار تا ۲۰۰۰ تومان است كه با توجه به شلوغی، پر شدن پاركینگ و ساعات توقف در آمد این پاركینگها به دست میآید.
نقش پاركینگ در رونق مراكز خرید
نقش پاركینگ در رونق مراكز خرید را نمیتوان نادیده گرفت. مركز خرید هایپر استار به دلیل طراحی پاركینگ در هر طبقه و راحتی مشتری در حمل كالا تا خودرو موفق عمل كرده است.
پاركینگهای مراكزی مانند آسمان ونك در میدان ونك و گلدیس در فلكه دوم صادقیه اختصاصی هستند و به مالكان و صاحبان بوتیكها فروخته شده است.
مجتمع تجاری میلاد نور به ازای دو ساعت توقف ماشین در پاركینگ ۲۰۰۰ تومان میگیرد. مركز خرید تندیس هم در میدان تجریش برای هر خودرو ورودی هزار تومانی در نظر گرفته است كه به ازای هر ساعت توقف ۱۵۰۰ تومان به هزینه پاركینگ اضافه میشود.
معمولا خدمات پاركینگ مراكز خرید بین ساعت ۱۰تا۲۲ به شهروندان امكان میدهد با قرار دادن خودرویشان در پاركینگها با خاطری جمعتر خرید كنند.
بیشتر مراكز حتی اجازه میدهند كه ماشین خود را ۲۴ ساعت و بیشتر در آنجا پارك كنید. ایرانزمین یكی از این مراكز است كه هر ۲۴ ساعت هزینهای معادل ۵۰۰۰ تومان از شما میگیرد.
پاركینگ صفویه هم كه در خیابان ولیعصر قرار دارد، ابتدا ۲۰۰۰ تومان ورودیه میگیرد و هر دو ساعت ۲۰۰۰ تومان دیگر به مبلغ اضافه میشود.
نقش جای پارك در خرید و فروش خانه یكی دیگر از گزینههایی است كه مورد بررسی قرار میگیرد. پاركینگ و انباری همیشه دو گزینهای است كه هنگام خرید و فروش ساختمانها و خانهها از آنها جدا نامبرده میشود. اینكه یك خانه پاركینگ داشته باشد یا نه، در فروش آن بسیار موثر است.
معمولا مشاوران املاك یا مالكان خانه به دلیل وجود پاركینگ در سند خانه حدود ۱۰ درصد هزینه را روی قیمت هر متر آن میكشند. به عنوان مثال اگر خانهای را متری چهارمیلیون بفروشند با وجود پاركینگ باید آن را به قیمت چهار میلیون و ۴۰۰ تومان خرید.
خیابانهای اجارهای
«پاركبان بودن شغل سختی است. اینكه در سرما و گرما زیر برف و باران در خیابان باشی و مردم فكر كنند حقشان را میخوری از همه بدتر است.»
اینها را جواد، پاركبان رو به روی بیمارستان مفید میگوید. جواد پسرك لاغراندام و قدبلندی است كه با تمام وجود حواسش به ماشینهای پارك شده كنار خیابان است. او دیپلم دارد و كار دیگری پیدا نكرده است: «شنیدهایم قرار است محل پارك با دستگاههای مكانیزه كنترل شود و دیگر فكر نمیكنم چیزی به نام پاركبان وجود داشته باشد. ما ۱۸ جای پارك را روزانه ۴۵۰۰۰ تومان اجاره میكنیم. به ازای توقف هر ماشین ساعتی ۴۰۰ تومان گرفته میشود، بعضی جاها مثل تجریش ساعتی ۸۰۰ تومان است. اگر پلیس راهنمایی و رانندگی كنار ما نباشد یك نفر هم پول نمیدهد. مردم خیلی اذیت میكنند، گاهی اوقات میگویند مگر خیابان را خریدهاید؟ حقیقتش این است كه نخریدهایم؛ اما اجارهاش كه كردهایم! ما هم یك شغل داریم مثل رانندهها. مگر میشود كه كرایه راننده تاكسی را نداد. آن وقت چطور اجاره جای پارك را نمیدهند؟! یك آقایی اینجاست كه یكی از جا پاركهای من را برای فولكس تر و تمیزش گرفته و چون این كار هر روزش است من هم ساعتی ۳۰۰ تومان با او حساب میكنم.»
سرهنگ بذرافشان، جانشین پلیس راهور تهران، خاطرنشان كرد كه ۱۵ هزار محل پارك از سوی دستگاههای مكانیزه كنترل میشود. این دستگاههای مكانیزه با استفاده از كارتهای چند منظوره حمل و نقل فعال و شارژ میشود. اگر مبلغ شارژ تمام شود چراغ محل پارك شما قرمز خواهد شد و در آن صورت ۲۰ هزار تومان جریمه میشوید؛ اما پرسشهایی كه مطرح میشوند، این است: چه به سر پاركبانها میآید؟ آیا مشكل كمبود جای پارك با ۱۵ هزار مكان حل میشود؟
بحران فلسفی ـ طبقاتی «جای پارک»
«جای پارك» بلاتشبیه مثل «قبر» است كه اندازهاش برای هر میت، چه لاغر و چاق و چه پولدار و فقیر و... یك اندازه است، مگر اینكه ماشین غولآسای شاسی بلند خیلی خاص مثل شورلت بلیزر داشته باشید كه در آن صورت خودروی مود نظر و صاحبش دچار عذاب و فشار قبر مضاعف میشوند، یا چند ماشین داشته باشید كه باز مشكلتان مضاعف میشود.
واقعیتش این است در شهری مثل تهران كه شبیه یك پاركینگ متحرك و دودزاست، در مورد جای پارك یك جور عدالت معكوس حكفرماست، یك نوع «ظلم علیالسویه» كه میشود عین عدالت.
معنی این حرف را رانندههایی میدانند كه در مركز شهر یا حوالی مراكز تجاری و اداری شهر در رفت و آمد هستند.
پیدا كردن یك جای پارك مناسب در میانه ترافیك و دود و بوق و اضطراب، چنان عمق جان را خنك میكند كه هیچ قرص اعصابی نمیتواند موثرباشد. القصه، فرقی نمیكند پولدار باشید یا نباشید، همین كه ماشین داشته باشید، در شهر شلوغی مثل تهران، گرفتار بحران جای پارك میشوید.
«جای پارك» در كشاكش زندگی شهری، حالا معنای طبقاتی و جامعه شناختی هم پیدا كرده است، «جای پارك» یكی از دغدغههای مشترك طبقه مرفه و طبقه متوسط است.
یعنی آنهایی كه ماشین شخصی دارند طبیعی است، چون طبقه فرودست ماشین شخصی ندارد و از خط ۱۱ استفاده میكند، دغدغهای در این مورد ندارد، شهروند فرودست، موتورسیكلت هم داشته باشد برای جای پارك غمی ندارد، چون چیزی كه در شهر زیاد و مجانی است جای پارك موتور سیكلت است.
این یكی از آن موقعیتهایی است كه بازی به نفع فرودستان است، رقابت میان متوسطها و مرفههاست.
اگر بخواهیم موضوع را با دست انداختن تئوریهای جبر تاریخی بیان كنیم، میشود این كه «این طبقه متوسط و مرفه است كه در جبر خیابان و ترافیك در حال نزاع طبقاتی برای بقا و پیدا كردن جای پارك است.»
البته در بررسی بحران فلسفی جای پارك، یك حاشیه را نیز نباید فراموش كرد، معمولا رانندگان خانم برای پارك كردن یا از پارك درآمدن ـ بخصوص در نقاط صعبالعبور و دارای مشكل كمبود جا ـ بیشتر معطل میشوند.
این مساله هم خود یك روبنای جذاب و دیدنی از بحران فلسفی جای پارك در ابرشهرهای شلوغ و ترافیك رقم میزند كه البته مشتریان خاص خود را دارد.
نكته جالب دیگر این نزاع تمام عیار برای پیدا كردن جای پارك در خیابانهای شلوغ شهر، این است كه فینفسه چندان ربطی به پول ندارد. پیدا كردن یك جای پارك مناسب بستگی به شانس، دست فرمان و البته كمی هوش دارد.
برای تصاحب یك جای پارك باید از همه مهارتهای موجود استفاده كرد؛ از انتظار دلهرهآور آمدن صاحب ماشین از بانك روبهروی خیابان، تمام شدن خرید خانم همسایه از فروشگاه، حساب فاصله نزدیكترین رقیب تا جریمه مامور و تابلوی ایست ممنوع راهنمایی رانندگی و... همه اینها این نزاع بی خونریزی شهری را زیبا و دیدنی میكند!
ارسال نظر