سال ۹۵؛ سال رونق «کافه سیارها»
لازم نیست حتما اهل قهوه خوردن، مطالعه و گپ و گفت های فرهنگی باشید تنها کافیست خیلی اتفاقی از کنار خیابانی که این کافه ها در آن مستقرند گذر کنید تا هم جذب ظاهر دلربای این ماشین ها شوید و هم درگیر بو و طعم انواع محصولاتشان.
هدف و آرزوی صاحبان هر یک از این کافه سیارها را که بپرسید علاوه بر ایجاد کسب و کاری نو و تازه که باعث می شود خودشان آقای خودشان باشند و فرمون کافه شان را به هرجا که دلشان می خواهد ببرند، آشنا کردن مردم عادی با قهوه و فرهنگ قهوه خوری در خیابان هاست.
کافی اکسپرس
کافی اکسپرس را می توان اولین کافه سیار ایرانی دانست. درست زمانی که هیچ ورژن ایرانی از این کافه ها وجود نداشت ایمان رضازاده در فکر بال و پرد دادن به این ایده بود. تا اینکه به همراه یکی از دوستانش حدود دو ماه روی این ایده کار می کنند و در نهایت در 20 اسفند 94 و در روزهایی که مردم در کوچه و خیابان در تکاپوی نوروز بودند کافی اکپسرس را افتتاح می کنند.
ایمان رضازاده که هتلداری خوانده و پیش از این سابقه فعالیت و راه اندازی چند کافه را نیز داشته است، می گوید: «هزینه ساخت و تجهیز و تمامی متریال این کافه حدود 60 میلیون شد و ما توانستیم با انرژی خوبی که برای این کار داشتیم ظرف مدت 4 ماه به سوددهی برسیم».
این کافه، یک ویژگی منحصر به فرد نسبت به دیگر کافه ها دارد و آن این است که کافه اکسپرس را روی یک چرخ چوبی می بینید نه روی یک ماشین چهارچرخ. این ویژگی هر چند او را به لحاظ دیزاین و طراحی متمایز کرده است اما برای جا به جایی سختی های خاص خودش را دارد که صاحبانش سعی کرده اند به مرور زمان باگ ها و مشکلات کار را در چرخ های بعدی شان برطرف کنند. در نهایت اینکه کافی اکسپرس را در رویدادهای ویژه مثل تدکس تهران، برنامه های برج میلاد، دیزین و همچنین اماکن عمومی می توانید ببینید و حال خوب را که شعار و هشتگ مخصوص به خودشان است را با آنها شریک شوید.
کافه رو
آرمان واریانی 24 ساله است و از 15 سالگی وارد بازار کار شده، او در ساعات اداری روز کارمند بانک است و در ساعات غیراداری کافه داری می کند. آن هم کافه ای که آن را داخل یک 206 بدون صندوق جای داده است هرچند او هم اکنون امتیاز این کافه سیار را واگذار کرده و در کرج یک کافه ثابت را اداره می کند اما او در رابطه با چگونگی شکل گیری این ایده می گوید: «اوایل پاییز 94 بود که دخترعمه ام از سوئد به ایران آمد و در رابطه با بازار داغ کافه های اینچنینی در سوئد گفت، هرچند فروش غذا در ماشین و شاید فلافل و قهوه در ون تا به حال در ایران دیده شده باشد اما تهیه و درست کردن قهوه به این شکل و به روی ماشین 206 بدون صندوق وجود نداشت و شاید ابتدا غیرممکن به نظر می رسید. بعد از کمی تحقیق این کار را عملی کردم و از اوایل سال 95 هر روز یا بهتر است بگویم بیشتر روزها از کرج که محل سکونتم بود به عشق این کار به تهران می رفتم.»
او که دوره های باریستا را نیز گذرانده است می گوید: «از ابتدا به این کار صد در صد اطمینان داشتم و برای شروع 30 میلیون تومان هزینه کردم اما همین برایم بس است که درآمد یک روز کارکردن در کافه حدودا 5 برابر کار کردن یک روزه ام در بانک است؛ هر چند باید بگویم در ابتدا درآمد این کار برایم زیاد مهم نبود چرا که کاری بود که از روی عشق به آن پا گذاشته بودم و هدفم هم این بود که از روی عشق به آن پا گذاشته بودم و هدفم هم این بود که فرهنگ قهوه خوری را در بین مردم ایران باب کنم».
کافه رو را اغلب مقابل در جنوبی خانه هنرمندان می توانید بیابید جایی که بوی خوش قهوه های سوئدی پشت یک ۲۰۶ سفید انتظارتان را می کشد.
آنها در گفت و گویی با مهر گفته اند صفر تا 100 کافه راه را خودشان دوتایی سر هم کرده اند و این سر هم کردن حدودا 60 میلیون برایشان آب خورده است. محصولات این کافه شیک و لوکس برخلاف ظاهرش با قیمت هایی مناسب قیمت گذاری شده اند و خانگی نیز هستند.
«ما اوایل فکر نمی کردیم اینچنین کارمان بگیرد اما در همان هفته اول استقبال ها زیاد شد و برای همین این کار حالت خانوادگی گرفت و اعضای خانواده به کمک ما آمدند. چون حجم زیادی شیرینی و کیک و شربت باید آماده می کردیم. هر چند خیلی ها به ما پیشنهاد دادند که شیرینی ها را از مغازه های معتبر تهیه کنیم؛ اما ما دوست داشتیم همه چیز هم تازه باشد هم خانگی؛ برای همین تا جایی که بتوانیم خانگی بودن منوی خود را حفظ می کنیم. تمام شربت ها را مادر درست می کند یا شربت بهار نارنج از شیراز می آید و خواهرهایم هم کیک ها را درست می کنند».
این زوج جوان علاقه به اشیای قدیمی و تلاش برای فراموش نشدن آن ها را بزرگترین ایده راه انداختن این کافه کوچک و متحرک می دانند و از اینکه توانسته اند یک فولکس قدیمی و از کار افتاده را دوباره به کار گیرند و در کوچه پس کوچه های شهر و در کنار مردمی که دوستش دارند بیاورند خوشحالند.
پین کافه
محمد بزرگ صاحب پین کافه است و پین کافه یک فولکس واگن نارنجی خوش رنگ است که مجهز به آشپزخانه ای کامل برای کافه، یک کتاب خانه، میزی برای مشتریان، یک موتور برق و یک جای خواب تک نفره برای زمان های سفر است. مثل اینکه صاحب این کافه خیلی اهل سفر است چرا که اولین روز کاری خود را در منطقه ای کوهستانی در نزدیکی شهر آمل شروع کرده و افتتاح رسمی ای در پانزدهم مهرماه در تهران نیز داشته است.
او می گوید: «ایده اولیه پین در همایش کارآفرینی دانشگاه تهران به ذهنش رسید و بعد از آن برای راه اندازی کسب و کاری که دوستش دارد ماشین مورد نظر خود را تهیه و با کمک یکی از دوستانش که هم اکنون نیز همکار و همراه او در این کار است سعی در تجهیز و راه اندازی آن کرد.
منوی پین کافه شامل انواع اسپرسو، دمنوش، چای، ساندویچ و کوکی های خانگی است و جالب تر آنکه اهالی این کافه نیز اصول و قواعد خاص خودشان را دارند. برای مثال اینکه اگر سه شنبه ها با دوچرخه به آنها سربزنید یک فنجان قهوه رایگان دریافت می کنید. همچنین فروش کتاب در این کافه و وجود برچسب هایی روی محصولاتشان که سراسر انرژی مثبت است از ویژگی های این کافه سیار با رنگی جیغ است که اگر آن را ببینید نمی توانید ساده از کنارش بگذرید. به همین دلیل آنها می گویند: «قهوه گرم از ما، لب خندون از شما».
کافه کومبی
علی توپچی ۲۷ ساله است و نرم افزار خوانده و صبح ها در بخش روابط عمومی شرکتی خصوصی مشغول به کار است. او که پیش از این به کارهای مکانیک، نجاری و انواع کارهای اداری پرداخته بود با دیدن انواع کافه های سیار خواهان یکی از این کافه ها می شود و حالا دو ماهی است که به همراهی همسر یکی از دوستانش کافه کومبی قرمز رنگشان را افتتاح کرده اند.
او درباره پروسه شکل گیری کافه کومبی کنونی می گوید: «من چون به لحاظ فنی به ماشین وارد بودم خودمان بازسازی این فولکس واگن را شروع کردیم. این پروسه دو ماه طول کشید و حدود ۵۰ میلیون هم صرف این کار شد. هر چند که کارکردن به این شکل مشکلات خاص خودش را دارد اما ما با همه انرژی برای این کار زمان می گذاریم و خدارو شکر در این چند ماه هم خوب پیش رفته ایم و امیدواریم تا دو سه ماه آینده کارمان به سوددهی برسد.
به گفته او هر یک از این کافه ها نوآوری های خاص خودشان را دارند و کافه آنها هم اکنون هم مجهز به اینترنت وای فای است و هم به جز قهوه و متعلقاتش عدسی های نابی که عجیب مناسب این فصل است را برای مشتری هایش درنظرگرفته است.
کافه برفین
کافه برفین را وحید علیزاده، خالق مجموعه عروسکی موج مکزیکی راه اندازی کرده است. کافه برفین نسبت به دیگر کافه سیارها دو ویژگی متفاوت دارد. اول اینکه همه این کافه بر پشت یک وانت پراید سفید رنگ سوار است و دوم اینکه با همراهی این کافه علاوه بر غذای جسم که متشکل از انواع کاپ کیک ها و دمنوش ها و نوشیدنی های طبیعی است، غذای روح شما نیز تامین می شود.
به این ترتیب کافه کتاب برفین نیز با هدف مطالعه کوتاه و براساس طرحی از موسسه خیریه مولود کعبه علاوه بر زیبایی و جذابیت بصری با ارائه کتاب هایی کم قطر چهره ای فرهنگی نیز به کار خود داده است.
همچنین این کافه چندین نمایندگی نیز دارد و با ظاهری یک شکل اما سرپوش هایی با رنگ های متنوع کوچه به کوچه و شهر به شهر میزبان مردم هستند. این کافه که مجهز به دستگاه اسپرسو نیست و به طبع قهوه نمی فروشد یک قانون جدی هم دارد. از کسانی که با خوشرویی، احترام و خنده به کافه بروند سه هزار تومان ارزانتر از بداخلاق ها و ترش روها حساب خواهد کرد. پس به قول کافه برفینی ها اخلاقتو خوب کن بیا.
واگن کافی
واگن کافی توسط سه سرمایه گذار راه اندازی شده است. برای آنها آشنا کردن مردم عادی با قهوه و نوشیدنی های بر پایه اسپرسو جذابیت دارد و معمولا در تلاشند تا اسپرسو و خانواده شان را به عابران معرفی و بسته به ذائقه مشتری به آنها قهوه پیشنهاد کنند. اما چیزی که آنها و البته تمامی این کافه داران را نگران می کند مباحث مربوط به گرفتن مجوز و برخوردهای متفاوت و گاها خوب و بد شهرداری است.
محمد قبادی، یکی از سه نفر سرمایه گذار واگن کافی در بخشی از صحبت هایش با آی کافی می گوید: «ما تا به حال نه از سوی نیروی انتظامی و نه از طرف پلیس راهنمایی و رانندگی با مانعی مواجه نشده ایم، اما در مناطق مختلف از طرف اکیپ انضباط شهری برخوردهای متفاوتی دیده ایم، این مفهوم انگار یک اتفاق مردمی است.
نورلند کافه
نولند کافه هم در بین کافه سیارها دست به ابتکار جالبی زده و توانسته یک جیپ را با دو دستگاه اسپرسو تبدیل به یک کافه از نوع سیار کند. از نورلند کافه به دلیل عدم حضورش در شبکه های مجازی اطلاعات و عکسی در دسترس نیست اما این ایده ناب و تازه حتما در گوشه هایی از این شهر صدا کرده و به کار خود مشغول است.
ارسال نظر