چرا برخی کارکنان از اثرگذاری كمتری برخوردارند؟
در دنیای امروز که ارتباطات و تکنولوژی اطلاعات حرف اول و آخر را میزند، برخورداری کارکنان از مهارتهای تعاملی موهبتی ارزشمند برای هر سازمانی محسوب میشود.
۱) با افرادتان تماس مستقیم و دائمی داشته باشید: اگر بخواهید شنا کردن را یاد بگیرید، حتما باید وارد آب شوید و در آب دست و پا بزنید تا آن را بیاموزید. برای آموختن مهارتهای تعاملی و ارتباطی به کارکنان نیز باید بهطور مستقیم و پیوسته با آنها در ارتباط بود و این همان چیزی است که اغلب مدیران، بهویژه مدیران شرکتهای فنی و مهندسی از آن غفلت میکنند و در نتیجه بسیاری از کارکنان چنین شرکتهایی بهصورت انفرادی و محدود کار میکنند و از کار تیمی گریزانند. تداوم چنین وضعیتی بهطور حتم موجب فروپاشی تیمهای کاری و شرکتها خواهد شد.
۲) با افرادی خارج از تیم تحت رهبریتان ارتباط برقرار کنید: بسیاری از مدیران فکر میکنند تمام روابط کاریشان باید محدود به کسانی باشد که بهطور مستقیم با آنها و برای آنها کار میکنند، درحالیکه عقل سلیم حکم میکند که دامنه تعاملات و ارتباطات کاری به حوزههایی خارج از فعالیتهای روزمره نیز تسری یابد که به گونهای غیرمستقیم ممکن است با کار شرکت گره بخورند.
۳) یاد بگیرید با انتقادها برخورد منطقی و سازنده داشته باشید: اگر شما هم جزو آن دسته از مدیران هستید که در برابر کوچکترین انتقاد از عملکردتان برآشفته میشوید و با فرد انتقادکننده خیلی بد برخورد میکنید، حتما باید در این رفتار خود تجدید نظر کنید، چرا که تداوم این رویکرد میتواند به ارتباطات شما با ذینفعان و افرادتان لطمه جدی وارد کند. حتی اگر انتقاد مطرح شده کاملا بیراه و نادرست باشد هم واکنش شما باید منطقی و مودبانه باشد و در چنین حالتی است که تهدیدی به نام انتقاد به فرصتی برای آموزش روش تعامل و ارتباط به کارکنان، مشتریان، سهامداران و... بدل میشود.
۴) عقایدتان را به گونهای بیان کنید که به شخصیت دیگران آسیب وارد نکند: هنگامی که در حال مدیریت یک تیم هستید یا زمانی که پروژهای را اجرا میکنید، موقعیتهایی پیش میآید که مجبور میشوید چیزهایی را به دیگران بگویید که شاید برای آنها ناخوشایند باشد.
۵) تواناییتان را برای گفتوگوهای دشوار کاری افزایش دهید: گاهی اوقات موقعیتهایی پیش میآید که در آن اعضای تیم تحت رهبریتان تمایلی برای گوش فرا دادن به صحبتهای شما و اطاعت از دستورات شما ندارند و در چنین موقعیتهایی است که گفتوگوی شما با افرادتان به مرحله فوقالعاده حساسی میرسد که چگونگی مدیریت آن بسیار تعیین کننده و سرنوشتساز خواهد بود.
۶) مهارتهای انگیزشی خود و افرادتان را توسعه دهید: رهبری و انگیزهسازی دو روی یک سکهاند و هر رهبری باید در کنار رهبری افرادش در جهت دادن انگیزههای مختلف و پیوسته به آنها گام بردارد. آنچه مسلم است اینکه شما نمیتوانید به همه افرادتان به یک شکل و با یک ابزار انگیزه دهید، بلکه برای انگیزه دادن به هر فرد بايد از ابزار متفاوتی بهره ببرید. کارکنانی با انگیزه زیاد میتوانند به همدیگر نیز انگیزه دهند و شما نیز از انگیزش آنها منتفع خواهید شد و افرادتان با جان و دل در راستای خواستههای سازمان گام برمیدارند.
۷) افرادتان را با اهداف مشخص مدیریت کنید: از قدیم گفتهاند که «برای کشتی بدون هدف هیچ بادی باد موافق نیست.» بنابراین اگر افرادتان ندانند که به سمت چه هدفی در حال حرکت هستند تمایلی به حرکت کردن از خود نشان نمیدهند. پس برای تقویت مهارتهای ارتباطی و تعاملی در آنها بهطور پیوسته به آنها اهداف و مسیرهای حرکت مشخص و روشنی را نشان دهید آنگاه خواهید دید که همه چیز در همان جهت مورد نظر شما به پیش خواهد رفت.
ارسال نظر