بازاريابی در محيط های رقابتی يعنی چه؟
در تجارت نمی توان از شرکت ها و رقابتی بودن صحبت کرد و نامی از مايکل پورتر (Michael Porter) استاد دانشگاه هاروارد به زبان نياورد. مايکل پورتر در سال ۱۹۷۹ در مقاله ای که در مجله Harvard Business Review به چاپ رسيد، پنج عامل رقابتی را برای سازمان ها و محيط های کسب و کار معرفی کرد.
![بازاريابی در محيط های رقابتی يعنی چه؟ بازاريابی در محيط های رقابتی يعنی چه؟](https://static1.bartarinha.ir/servev2/WIzNjY4YzljZ/5Uwvb7W7Zm0,/file.jpg)
جذاب است که ما در سازمانمان به اين بلوغ فکری برسيم تا در محيط کسب و کار رقيب را تحت عنوان يک همکار تلقی کنيم، در يک تعريف کلی می توان گفت: رقابت يک رويکرد قوی و تأثيرگذار است که در نهايت ما را به موفقيت سوق خواهد داد. موفقيت از منظر مالی و کسب سود و موفقيت از منظر جلب رضايت مصرف کنندگان.
به طور کلی در اکثر کسب و کارها رقابت به چهار سطح کلی تقسيم بندی می شود. سطح اول رقابت برندهای مشابه که بنا به يک تعريف ساده می توان گفت ارائه خدمات مشابه با کالاهای مشابه به يک بازار واحد و قيمت های کاملاً يکسان. سطح دوم رقابت صنعتی است، مثل رقابت های صنعت اتومبيل و فعالان اين صنعت. سطح سوم به عنوان رقابت شکلی مطرح است و به شکل رفع نياز اشاره دارد. سطح چهارم رقبای ژنريک است که متأسفانه در دنيای کسب و کار به اين نوع از رقابت توجه بسيار کمی می شود.
![بازاريابی در محيط های رقابتی يعنی چه؟ بازاريابی در محيط های رقابتی يعنی چه؟](https://static2.bartarinha.ir/servev2/GMwNzdmNDk2M/5Uwvb7W7Zm0,/file.jpg)
الگوهای واکنشی رقبا از موارد مهمی است که می بايستی مديران عالی و مديران بازاريابی به آن توجه کنند. فرهنگ سازمانی رقيب، فرهنگ روانی بازار و فرهنگ کسب و کار به علاوه ی فلسفه ی فعاليت رقيب (آنچه که ورای سود آوری است) و باورهای آنان ها (رقبا) همگی از عوامل تعيين کننده واکنش رقيب هستند.
اساساً ما در محيط بازار رقبا را به سه دسته از منظر رفتاری تقسيم بندی می کنيم رقبای پس نشين، رقبای انتخابی و رقبای ببر صفت. رقبای پس نشين آن دسته از رقبا هستند که در رقابت به اين دليل که باور دارند مشتريان آنها وفادارند، يا در حال جمع کردن ( دوشيدن) بازار هستند تا حداکثر سود را در حداقل زمان بدست آورند و يا به دليل عدم توان مالی در مقابل فعاليت های بازاريابی ـ تبليغاتی شرکت های رقيب نمی توانند عکس العمل صحيح و مناسب از خود نشان دهند، لذا تصميم بر پس نشين بودن می گيرند. اما رقبای انتخابی آن دسته از رقبا هستند که با انتخاب خود و بنا به مصلحت سازمان نسبت و فعاليت های رقيب يا وارد جنگ رقابتی می شوند و يا خير. و دسته آخر رقبای ببر صفت هستند که به محض ديدن کنش از برند رقيب واکنش خود را نشان می دهند.
حال اگر بخواهيم يک خط مشی مؤثر، مناسب و کارساز داشته باشيم بايد به مواردی چند توجه داشته، که برای رسيدن به مهم-ترين اين موارد می بايست به يک سئوال جوابی قطعی داد: اگر کالا، خدمات و يا حتی شبکه ی توزيع و فروش را از شرکت حذف کنيم چه چيزی باقی خواهند ماند؟ برندهای قوی و ماندگار برندی های هستند که اگر تمام موارد ياد شده را از آنان حذف کنيم به مفاهیم اخلاقی ومعرفت سازمانی خواهيم رسيد. ارزش تمامی برندهای که از ذهنمان گذر می کنند چيزی نيست جز قول و وعده ی که آنان فارغ از محصول به مخاطبان خود داده اند. انتقال آرامش از سوی مديران عالی شرکت ها به کارکنان شان موجب تسری اين احساس توسط کارکنان به مشتريان می شود.
مشاور در حوزه های بازاريابی، تبليغات، برندينگ، فروش ارزيابی عملکرد نيروهای فروش
ارسال نظر