با سندرم کارشیفتگی آشنا شویم
برای کارشیفتگان هیچ موضوعی غیر از کار مفهوم ندارد. آنها همواره یک ایمیل دیگر برای خواندن دارند، یک تماس تلفنی برای زدن و... . کار آنها تمامی ندارد.
اوقات فراغت، آخر هفته ها، تعطیلات، خانواده و... هیچ یک برای افراد مبتلا به سندرم کارشیفتگی محلی از اعراب ندارد. در گذشته مرز میان کار و زندگی شخصی تا حد زیادی مشخص بود، اما امروز گویا کار بر زندگی شخصی ما حمله ور شده و دیگر حفظ تعادل میان کار بیرون از خانه و زندگی شخصی به راحتی امکان پذیر نیست.
معتادان به کار لزوما از کار خود لذت نمی برند بلکه، دلیل شیفتگی وسواس گونه و اختلالی آنها نسبت به فعالیت خود آن است که کارشیفتگان تصور می کنند که تنها خود آنها هستند که می توانند کار مربوطه را انجام دهند. نشانه های سندرم کارشیفتگی به شرح زیر است:
کارکردن در خارج از دفتر کار
در حالی که همکاران مشغول تفریح و استراحت هستند، اما یک کارشیفته تنها به کار می اندیشد. کارشیفتگان اگر کاری صورت ندهند، احساس کسالت و عدم بهره وری می کنند و به شدت دچار تنش می شوند.
هیچ گاه از کار دل نمی برند
این از نشانه های اولیه افراد مبتلا به سندرم کارشیفتگی است. هرچند که ممکن است ساعت اداری پایان یافته باشد، اما بیشینه زمان این افراد پیرامون مسائل کاری است. به طور کلی کار اولویت تمام در تک تک لحظات کارشیفتگان دارد. آنها به طرق مختلف (لپ تاپ، تلفن همراه و...) ارتباط مداوم با کار دارند.
امتناع از محول کردن برخی وظایف به دیگران
کارشیفتگان این گونه تصور می کنند که کسی بهتر از آنها در انجام وظایف وجود ندارد.
کار، ورد زبان آنها است
آنها هیچ حرفی جز کار ندارند و شاید همین امر اصلی ترین عامل ایجاد اختلال در زندگانی شخصی شان باشد.
درمان سندرم کارشیفتگی از طرق زیر امکان پذیر است:
نه گفتن را فراموش نکنید: چه همکارتان از شما تقاضای انجام کاری اضافه را داشته باشد، چه معلم کودک تان از شما کاری بخواهد، به یاد داشت باشید که کاملا طبیعی خواهدبود اگر با احترام به او نه بگویید.
کار را برای محل کار بگذارید: با وجود انواع فناوری های مدرن و پیشرفته امروزی که می توان هر لحظه با هر کسی و تقریبا از هر مکانی ارتباط برقرار کرد، ممکن است هیچ مرزی میان کار با خانه و خانواده وجود نداشته باشد، مگر اینکه خودتان این مرز را ایجاد کنید. پس خوب است آگاهانه تصمیم گیری کنید که زمان کار را از فرصت های شخصی خود جدا کنید. به عنوان مثال می توانید وقتی که در کنار خانواده هستید، تلفن همراه خود را خاموش کنید و رایانه شخصی خود را کنار بگذارید.
زمان خود را مدیریت کنید: یک برنامه روزانه از کارهایی که قرار است انجام دهید، آماده کنید. در نهایت کارهایی که باید انجام شود را انجام دهید و سایر کارها را رها کنید.
• برگرفته از کتاب چهل گفتار پیرامون ارتقای مهارت های شخصی در کسب و کار
مولف: پرویز درگی
انتشارات بازاریابی
نظر کاربران
پدر من یه کار شیفته بود که شدیدا با وجدان و وسواس زیاد کار می کرد ... همیشه از نبودنش ناراحت بودیم ... تا اینکه بازنشسته شد ، اوایل فکر میکرد اگه اون نباشه کارشون لنگ میشه ، البته همینطور هم بود ولی بعدش جانشینش با کمک چند نفر اون کارو سرو سامون داد... کاری که پدرم خودش به تنهایی انجام میداد و فکر میکرد هیچکس به اندازه خودش نمیتونه اون کارو به اون خوبی انجام بده و از هیچکس کمک نمیگرفت.
بعدها که بازنشسته شد و بیماری افسردگی به سراغش اومد تازه متوجه اشتباهش شد ... این که عمری رو که باید صرف خودش و خونوادش میکرد ، صرف کارش کرده بود ...ولی خوب خیلی دیر متوجه شد... همیشه مامانم باهاش دعوا داشت و کار پدرو رقیب خودش میدونست ...
خیلی زیاد هم بعد از بازنشستگی دوام نیاورد و فوت شد.
ولی به من نصیحت کرد که کارت رو با وجدان انجام بده ولی بیشتر از حد انرژی روی کارت نذار ، خانواده و تفریح رو در کنار کار در نظر بگیر... ولی چه حیف دیر به این نتیجه رسید.