استفاده های درست و سالم از پول
استفاده درست و سالم از پول یکی از مهم ترین مهارت های انسان در زندگی است. با این حال بیشتر ما در رابطه با این مهارت مهم زندگی آموزش چندانی ندیده ایم یا اصلا هیچ آموزشی ندیده ایم.
با این حال بیشتر ما در رابطه با این مهارت مهم زندگی آموزش چندانی ندیده ایم یا اصلا هیچ آموزشی ندیده ایم. حقیقت این است که همه ما به پول احتیاج داریم. همه ما دلمان می خواهد بیشتر پول داشته باشیم اما پول بیشتر همیشه چاره کار نیست. استفاده بهتر از پول، چاره ماست.
امروزه کسب پول سریع و زیاد، هدف بسیاری از آدم ها شده. پول حلّال مشکلات است، شعار خیلی ها شده است. با وجودی که سطح زندگی و درآمد بسیاری از مردم جهان در 50 سال گذشته بهتر و بهتر شده. اما انگار مشکلات مالی تمام نشده، انگار هیچ مقدار پولی کافی نیست. انگار هر چه بیشتر پول درمی آوریم، احساس شادی و نشاط و رضایت خاطر از زندگی کمتر می شود.
انگار هر چه بیشتر می دویم، کمتر می رسیم. انگار هر چه وسایل بیشتر و جدیدتری می خریم، زودتر دلمان را می زند و باز انگار چیزی در زندگیمان کم است. درست است، چیزی کم است اما آن چیز، پول نیست، آن چیز اشیا و وسایل بیشتر و جدیدتر نیست. آن چیز رضایت خاطر عمیقی است که از زندگی سالم می آید و یکی از مشخصه های اصلی زندگی سالم، سلامت مالی است. سلامت مالی را هم رفتارهای مالی ما تعیین می کند.
۱- آگاهی از رفتارهای مالی مان
همه ما نگرش ها و رفتارهای معینی در رابطه با پول داریم. اینها همان نگرش ها و رفتارهایی هستند که در خانواده مان یاد گرفتیم و بعد در محیط و جامعه ای که در آن بزرگ شدیم، تقویت شد. وقتی ما از طرز نگرش و رفتارمان آگاه شویم می توانیم مشکل را واضح تر ببینیم و در جهت رفع آن کاری بکنیم.
رفتارهایی که مدام تکرار می شود به صورت الگویی اعتیادآمیز درمی آید. همه ما معتادان به مواد مخدر را شخصا یا از طریق فیلم ها دیده ایم و درباره شان خوانده ایم و تا حدی با طرز رفتارشان آشنا هستیم اما اینکه الگوهای رفتاری خودمان هم می تواند به صورت اعتیاد دربیاید، برایمان چندان آشنا نیست. البته ما معتاد به تلویزیون، اینترنت، شیرینی و ... را هم شنیده ایم اما معتاد به پول یعنی چه؟ انگار این خیلی جدید است.
اما اصلا جدید نیست. اصطلاحش شاید اما الگوی رفتاری اش یعنی «اعتیاد به پول» الگوی دیرینه ای است که درست به اندازه همه اعتیادهای دیگر خانمان برانداز است و ترک آن برای زندگی سالم و موفق ضروری است.
2- آیا معتاد به پول هستید؟
برای تشخیص اعتیاد به پول، چند پرسش کوتاه و سرراست از خودمان می تواند کمک کند. به پرسش های زیر جواب دهید. چنانچه چهارخصیصه از این خصایص را از خودتان نشان دهید به احتمال قوی معتاد به پول هستید و لازم است کاری جهت ایجاد الگوی رفتاری سالم پولی بکنید.
۳- تشخیص الگوها برای تغییر آنها
اگر تلفن بعضی ها را جواب نمی دهید مبادا که طلبشان را از شما بخواهند یا وقتی از دور کسی را در خیابان دیدید راهتان را کج می کنید، یا روزنامه یا کیفتان را جلوی صورت تان می گیرد تا مبادا شما را ببیند و پولش را از شما بخواهد، معتاد به پولید. اگر هر ماه در حال مساعده گرفتن، یا قرض گرفتن از همکاران یا رییس تان هستید و حقوقتان را خیلی زودتر از زمان دریافت حقوق بعدی خرج می کنید، معتاد به پولید.
اگر چیزهای غیرضروری می خرید و بعد آنها را ته کمد می اندازید یا چیزی می خرید و از شوهرتان یا زنتان یا پدر و مادرتان پنهان می کنید، معتاد به پولید. اگر برای مهمانی بزرگی که می دهید پول قرض می کنید یا بیشتر از وسع خود برای ظاهرتان خرج می کنید، از الگوی پولی سالم پیروی نمی کنید. اگر تسلیم خواسته های بی معنی همسر یا فرزندتان می شوید تا چیزی که استطاعتش را ندارید هر طور شده برایشان بخرید، اگر دلتان نمی آید یک پیراهن نو برای خودتان بخرید یا سال ها از وسایل کهنه یا شکسته استفاده می کنید و می ترسید برای آسایش و رفاه تان پول خرج کنید از الگوی سالم پولی پیروی نمی کنید.
خب اینطور که به نظر می رسد همه ما به نحوی یکی، دو الگوی ناسالم پولی داریم. عجیب هم نیست. جامعه مصرف گرای امروزی با تمام تبلیغاتش مدام به ما القا می کند که فقط اگر پول بیشتر داشته باشیم، همه چیز رو به راه می شود یا فقط اگر این یا آن چیز را داشته باشیم، همه چیز رو به راه می شود یا فقط اگر این یا آن چیز را داشته باشیم، همه چیز درست می شود. به ما تلقین می شودکه هر چیزی را «همین الان» داشته باشیم.
خریدهای قسطی و اعتباری قرار است ما را «همین الان» مرفه کند. پول قرار است ما را شادتر و خوشبخت تر کند. پول قرار است نگرانی و اضطرابمان را کم کند. پول قرار است به ما احساس امنیت ببخشد. پول قرار است ما را موفق تر و با نشاط تر کند. پول قرار است نگرانی و اضطرابمان را کم کند. پول قرار است به ما احساس امنیت ببخشد. پول قرار است ما را موفق تر و با نشاط تر کند. پول اکسیر اسرارآمیزی است که قرار است در یک چشم به هم زدن هر مشکلی را حل کند. پول قرار است کمبود محبت مان را جبران کند.
ما با پول خرج کردن سعی می کنیم احساس امنیت، ارزش و خوشبختی کنیم. ما برای رسیدن به آرامش، ریخت و پاش می کنیم. پول خرج می کنیم تا دیگران دوستمان داشته باشند و خودمان هم خودمان را دوست داشته باشیم. ما هر طور که در کودکی در خانواده مان بزرگ شده باشیم، در بزرگسالی همان نمایش را در زندگی پولی مان اجرا می کنیم.
4- معتادان به پول
1- خلق و خویشان به شدت با میزان پولشان تغییر می کند.
2- در اثر موفقیت یا شکست مالی «رفتارهای اعتیادآمیز» دیگر را نیز از خود نشان می دهند.
3- اغلب اوقات درباره پول بحث می کنند.
4- چیزهایی می خرند و پنهان می کنند.
5- بحث درباره وضعیت واقعی مالی شان را مشکل می بینند.
6- اغلب اوقات نگران پول هستند.
7- چیرهایی می خرند که استطاعتش را ندارند.
8- درباره میزان پولی که درمی آورند دروغ می گویند.
9- اغلب اوقات پیش از گرفتن حقوقشان، قرض میگیرند.
10- قرارداد دریافت خدماتی را می بندند که پول پرداختش را ندارند.
11- درخواست مزد برای کارشان را دشوار می بینند.
12- خواستگارشان را به علت وضعیت مالی اش انتخاب یا رد می کنند.
13- اغلب اوقات با اخطار مالی مواجه می شوند یا در معرض خطر قطع خدمات اولیه ای چون برق، گاز، غذا، بیمه، تخلیه خانه و ... قرار دارند.
14- اغلب اوقات ثروتمندند اما باز نگران پولند.
15- از وام دهندگانشان سوء استفاده می کنند.
16- از دیدن کسانی که به آنها بدهی دارند اجتناب می کنند.
17- از تراز کردن حساب و کتاب هایشان اجتناب می کنند.
18- قبض هایی را که باید بپردازند در کشوی کمد، تلنبار می کنند یا دور می اندازند.
19- به علت مشکلحات مالی یا دغدغه شان در مورد پول، زندگی محدودی دارند.
20- وقتی درباره پول حرف می زنند غمگین یا خشمگین می شوند.
21- وقتی نمی توانند تعهدات مالی شان را انجام دهند، انتظار دارند با آنها مثل یک آدم خاص رفتار شود.
22- از خانواده هایی می آیند که مشکل مالی دارند یا دست کم یکی از خواهر و برادرهایشان مشکل مالی دارد.
5- میراث واقعی خانوادگی شما در رابطه با پول چیست؟
بسیاری از فتارهای پولی ما از بزرگ شدن در خانواده ای می آید که الگوی رفتاری ناسالمی در رابطه با پول داشته، چه ثروتمند بوده باشد چه فقیر یا خانواده ای متوسط.
به گذشته برگردید و ببینید برخورد والدینتان با پول چطور بوده؟ آیا آنها پول کافی داشتند؟ آیا مدام سر پول جر و بحث می کردند؟ آیا فکر می کنید پدر و مادرتان چیزی از پول سردرنمی آورند؟ آیا آنها سعی می کردند، محبت و احترام شما را بخرند؟
شما هم ممکن است همان نگرش های والدینتان را نسبت به پول داشته باشید و همان اعمال را تکرار کنید یا ممکن است نگرش ها و اعمال شما به صورت واکنشی باشد و درست نقطه مقابل رفتار والدینتان را در پیش بگیرید. همه می دانند که والدین خسیس ممکن است بچه های ولخرج بزرگ کنند و والدین ولخرج ممکن است بچه های خسیس بزرگ کنند.
انواع رفتارها در خانواده ها را می توان در رابطه با پول مشاهده کرد. بعضی خانواده ها از پول برای کسب احترام استفاده می کنند، بعضی خانواده ها پول را «چرک کف دست» می دانند و بی پولی یا خرج نکردن را فضیلت به شمار می آورند. بعضی خانواده ها از پول برای جلب محبت استافده می کنند، اینها همان هایی هستند که به جای توجه و محبت حقیقی به بچه، مدام برایش هدیه می خرند. همین بچه ها وقتی بزرگ شدند بیشتر درآمدشان را برای جلب محبت دیگران خرج می کنند و مدام هدیه می خرند. بعضی خانواده ها هیچ وقت برای پولشان اولویت بندی قایل نبوده و همین راهکار را هم به بچه هایشان یاد داده اند. آنها هرگز به بچه هایشان نگفتند که خودش مهم است نه لباسش یا مارک کفشش. این بچه ها وقتی بزرگ شدند تمام پولشان را صرف ظاهر خود می کنند نه چیزهایی که واقعا برای پیشرفت زندگیشان مهم است.
در بعضی خانواده ها بچه ها از روزی که چشم باز کردند، شاهد دعوای پدر و مادر بر سر پول بوده اند. این بچه ها یاد می گیرند پول مهم تر از زندگی خانوادگی شاد و سعادتمند است. آنها پیش از اینکه بزرگ شوند در رابطه با پول احساس گناه می کنند و بعدها که بزرگ شدند و سر کار رفتند از احقاق حقوق خود احساس ترس می کنند. در بعضی خانواده ها هم هرگز درباره پول صحبت نمی شود و با پول مثل موضوعی شرم آور برخورد می شود که باید مخفی اش کرد. بچه هایی که در این خانواده ها بزرگ می شوند در بزرگسالی مدام با نگرانی های مالی مواجهند. آنها مطلقا از مسائل مالی سردرنمی آورند و از حساب و کتاب کردن می ترسند و بهای سنگین این «ندانم کاری» را نیز با ورشکستگی مالی یا شغلی یا عاطفی می پردازند.
اینها تها چند نمونه از «میراث» والدین در رابطه با رفتارهای پولی است. با پاسخ به پرسش های زیر می توانید وضوح بیشتری در این زمینه به دست آورید:
1- آیا خانواده شما معتقد بودند که ثروتمندان هر چه را بخواهند از این راه ها به دست می آورند: با فشار آوردن به کسی؟ با کلک زدن به کسی؟ چون خانواده شان پول داشتند؟ چون خوش شانس هستند؟ چون پول ها را دزدیده اند؟ چون از نظر اخلاقی فاسدند؟
2- آیا خانواده تان معتقد بودند که پول ریشه تمام بلایاست؟
3- آیا خانواده تان احساس می کردند فقرا از نظر اخلاقی برتر هستند؟
4- آیا خانواده تان از فقرا متنفرند؟
5- آیا تا به حال رابطه ای را با امنیت مالی معامله کرده اید؟
۶- آیا والدینتان نتوانستندابزارهای مفید مدیریت پول را به شما یاد بدهند؟
۷- آیا والدینتان سر پول دعوا و کتک کاری می کردند؟
۸- آیا بحث درباره پول در خانواده شما ممنوع بود؟
۹- آیا موضوع پول یک راز خانوادگی بود؟
اگر به دوتا از این پرسش ها پاسخ مثبت داده اید، احتمالا در خانواده ای با الگوی پولی ناسالم بزرگ شده اید. چنانچه به چهار تا از این پرسش ها پاسخ مثبت داده اید قطعا باید برای کسب الگوی پولی سالم تلاش کرده و روی رفتارتان کار کنید.
این کار دشواری نیست، فقط یادگیری مدیریت پول مثل یادگیری زبان یا موسیقی یا هر چیز دیگر نیز مستلزم آگاهی، انضباط و تمرین است. تشخیص مشکل، نصف راه حل است.
خبر خوب این است که راه حل در دسترس است. نیازی به غصه خوردن یا شرمنده بودن به خاطر مشکلات مالی مان نیست. بله، ما مشکلات مالی داریم اما ما با مشکلات مالی مان یکی نیستیم.
وقتی از ته دل بخواهیم رفتار جدید و سالمی در رابطه با پول در پیش بگیریم می توانیم موفق شویم. کلید تغییر رفتار حقیقی ما در رابطه با پول، اراده و عزم جزم برای استفاده از ابزارهای مدیریت پول است.
در قست بعدی می آموزیم که چگونه به هوشیاری مالی برسیم و از الگوهای پولی مان آگاه می شویم؟
ارسال نظر