هفته نامه تماشاگران امروز - سعید شمس: انگار باید با این مساله کنار آمد که بحث زنان بهانه ای خواهدماند برای طرح نظرهای موافقان و مخالفان! گروهی با یادآوری آنچه آموزه های دینی می نامند، تاکیدی موکد دارند بر تحدید زن، و گستردگی فعالیتش را با اصول دینی در تناقض کامل می دانند.
اما عده ای هم هستند که معتقدند تساوی و حضور باید صددرصدی باشد و حتی توجه به تفاوت های توانمندی زنان را توهینی آشکار به فلسفه خلقت قلمداد می کنند و بر همین اساس، توقع شان این است که زنان هم در کنار مردان در همه عرصه ها مشارکت داده شوند.
جمیله کدیور که سال ها در شورای شهر تهران و مجلس شورای اسلامی نماینده مردم بوده، در گفت و گویی با «تماشاگران امروز» با تاکید بر اینکه «آقایان بدانند زن بودن جرم و اشکال نیست» به پرسش های مطرح شده پاسخ می گوید.
شما هم جزو کسانی هستید که از تساوی حقوق زنان حمایت می کنید؟
این موضوعی است کاملا روشن، فقط احتیاج به این است که بصیرت لازم را داشته باشند.
آقایان چشم خود را باز کنند و توانمندی زنان را ببینند، پنبه از گوش های خود درآورند و صدای بلند زنان را بشنوند. نگاهی به دنیای پیرامون خود داشته باشند. مگر توانایی زنان ایران با زنان در دیگر نقاط جهان چه تفاوتی دارد؟ غیر از آنکه جامعه مردزده ایران حاضر به تقسیم قدرت براساس شایستگی های اعضای جامعه بین زن و مرد نیست و ملاک شایستگی را در جنسیت می بیند نه توانمندی و کارایی.
مثل این است که دست و پای یک نفر را ببندید و از او بخواهید در مسابقه دوی بامانع شرکت کند. خب این شدنی نیست. بندها را بردارید و بعد از او بخواهید در میدان حاضر شود. آنگاه خواهید دید که می تواند مقام اول را هم کسب کند.
و معتقدید به حقوق زنان اجحاف می شود؟
بله. قائل به این هستم که بسیاری از زنان به حیث زن بودن خود از جایگاه هایی که شایسته آن بوده اند، باز مانده اند و در قیاس با مردان هم سطح خود، به خاطر زن بودن با موانع بیشتری مواجه بوده اند. در بسیاری مشاغل به ویژه جایگاه های مدیریتی، یا اولویت ندارند یا در دره های آخر قرار می گیرند. همیشه موضوع اولویت خانواده و نقش زنان درخانواده به عنوان علت بسیاری از محدودیت ها عنوان می شود، در حالی که اولا خود زنان بیشتر دغدغه این موضوع را دارند و بهتر وقت خود را برای رسیدگی به امور مختلف به ویژه مسائل مربوط به خانواده، مدیریت می کنند، و از سوی دیگر به زعم طرفداران این نظریه، ظاهرا خانه و خانواده فقط یک پایه دارد و آن هم مادر است و پدر در این میان نقش خاصی در خانه نباید داشته باشد.
برعکس، استحکام خانواده مبتنی بر تعادل و همکاری دو رکن خانواده با هم است. به گونه ای که هیچ کدام احساس فرودستی یا فرادستی نداشته باشند. به علاوه در جامعه امروز که سن ازدواج بالا رفته و بسیاری از خانواده ها یا تک فرزندند یا فرزند ندارند یا فرزندان به مرحله رشد و استقلال رسیده اند، چه توجیهی غیر از جنسیت، برای استفاده نکردن از توانایی زنان وجود دارد؟
واقعیت این است که شرایط زنان در دولت های مختلف با سلیقه های متفاوت تغییر چندانی به خود نمی بیند. دلیل این مساله در چیست؟
چند علت مشخص دارد؛ نخست، رویکرد سنتی که نقش مردان را عمدتا حول فعالیت های سیاسی و مدیریتی می داند و زنان را محدود به حوزه هایی خاص با سقفی محدود و چارچوبی مشخص می کند که از آن چارچوب و سقف نباید عبور کنند. کلیشه هایی که ذهنیت مردان و البته برخی زنان را محدود به نوعی نگاه خاص جنسیتی کرده است و تا زمانی که این کلیشه ها زدوده نشود، احتمال هیچ تغییری نخواهدرفت.
دلیل دوم، عدم ریسک پذیری یا نداشتن جرات لازم دولت مردان برای مواجهه با طیفی از متدینین است که مخالف حضور زنان در عرصه های مختلف جامعه اند.
سومین دلیل، این بهانه است که زنان برای رسیدن به مدارج بالا باید پلکان مدیریتی را طی کنند. البته به این نکته نمی پردازند که کدام یک از آقایان مدیر این پلکان را پله پله طی کرده اند؟ و در ثانی بالاخره این پلکان برای زنان باید از جایی و زمانی شروع شود و ادامه یابد، ولی چرا اکثر زنان در همان پلکان نخست باقی می مانند و به سرانجام نمی رسند؟
و بالاخره آنکه حوزه قدرت، حوزه ای محدود و مطلوب است که صاحبان قدرت و حافظان آن حاضر به تقسیم آن با تازه واردان به خصوص زنان نیستند و زنانی که حاضر به ورود به عرصه های مختلف، به ویژه حوزه قدرت شوند، باید خود را آماده مقابله با هجمه ها، مشکلات و موانع زیادی کنند.
از دولت روحانی در این حوزه انتظار زیادی می رفت که برآورده نشد، یعنی حتی برخلاف دولت احمدی نژاد یک زن هم برای وزارت معرفی نشد.
خب! باید این سوال را شما یا خبرنگارانی که امکان گفت و گو با رییس جمهوری را دارند از ایشان بپرسند. اتفاقا من در همان هفته نخست بعد از معرفی وزرا در مرداد 92، در مقاله ای تحت عنوان «اولین اعتراض به روحانی»، از ایشان انتقاد کردم و نوشتم «با دادن شعار برابری و فرصت برابر، فرصت برابر برای زنان ایجاد نمی شود. برابری یک رویکرد و یک نگرش است که در عمل و از همان گام نخست و روز اول خود را نشان می دهد. وقتی رییس جمهور در چینش کابینه خود از زنان بهره نگرفته آیا می شود انتظار داشت که وزرای منتخب این رویکرد را داشته باشند؟».
دلایلی که همیشه در بحث تقسیم قدرت با زنان مطرح بوده این است که الان مسائل به مراتب مهمتری نسبت به حضور یک یا چند زن در کابینه وجود دارد. از بحث معیشت و اقتصاد گرفته تا موضوع هسته ای و خروج ایران از انزوای جهانی و... یا گاهی گفته شده حالا با آمدن یک زن به کابینه کدام مشکل زنان حل شده یا می شود؟ بهانه هایی که سال هاست در ایران برای عدم ورود زنان به مناصب قدرت بیان شده و می شود.
توصیه تان به روحانی در مورد زنان در صورت تمدید دولتش چیست؟
اول اینکه توانمندی زنان را باور و از پتانسیل های آنان استفاده کند. مساله مهم دیگر هم این است که شعارهای انتخاباتی خود را مرور و به آنها عمل کند. همچنین آقای رییس جمهور حتماب بیند زنان در جهانر روز به روز جایگاه های بهتر و بالاتری را کسب می کنند و در ایران همچنان در حول یک پاشنه می چرخد.
نکته مهم هم این که قطعا باید مطالبات زنان را ببیند و بشنود و عزم جدی برای تغییر داشته باشد؛ و الا شعار خوب را همه می دهند، مهم این داشتن اراده تغییر برای بهبود جایگاه زنان است.
شما باور می کردید که چهره ای چون احمدی نژاد سه زن را برای وزیر شدن به مجلس معرفی کند؟ این کار به منظور احقاق حقوق زنان بود یا دلیل دیگری داشت؟
چیزی که برای احمدی نژاد مهم بود، این بود که خود را متمایز نشان دهد تا همیشه در راس اخبار و تیتر اول باشد. انتخاب زنان وزیر نیز در همین راستا قابل توجه است. می خواست با معرفی سه زن، به عنوان اولین رییس جمهوری که وزیر زن به مجلس معرفی کرده و در مقابل مخالفت ها مقاومت کرده، خود را ثبت کند. و الا او و جریان فکری او قائل به حقوق زنان نبوده و نیست. احمدی نژاد برخی شعارهای دیگر کاندیداها را با تردستی ربود و به مرحله عمل رساند.
شما خودتان، هم شورانشین بوده اید و هم نماینده مجلس، چه روندی طی شد تا به این جایگاه برسید؟
وقتی لیسانسم را در رشته علوم سیاسی و فوق لیسانسم را در رشته روابط بین الملل دانشگاه تهران گرفتم، در جست و جوی کار برآمدم. از سرویس خارجی روزنامه کیهان شروع کردم و بعد از یک سال فعالیت، به روزنامه اطلاعات رفتم. مسوول اخبار خاورمیانه (به ویژه فلسطین و اسراییل) بودم. بعد معاون سرویس شدم و پس از آن به روزنامه اطلاعات بین الملل که تازه تاسیس شده بود، رفتم و عضو شورای سردبیری این روزنامه شدم. این دوره همزمان شد با شروع دوره دکترایم در دانشگاه تهران. در اواسط این مقطع برای مجلس پنجم از شیراز کاندیدا شدم.
معتقدیم که در این انتخابات در شیراز و چند شهر دیگر تقلب گسترده ای صورت گرفت و جا به جایی آرای کاندیداها به نحو حیرت انگیزی با حمایت بعضی نهادهای اجرایی و... انجام شد. به هر حال به رغم اینکه رای آورده بودم،- با آغاز ریاست جمهوری آقای خاتمی و انتخاب استاندارد جدید و پس از پایان دوره استاندار جدید و پس از پایان دوره استانداری جهرمی، صندوق های رای در انبار استانداری پیدا شد- از رفتن به مجلس به نمایندگی مردم شیراز بازماندم و شکایت هایم هم نهایتا با سد قاضی مرتضوی مواجه شد و به هیچ جا نرسید.
با ریاست جمهوری آقای خاتمی به همراه جمعی از اهالی رسانه، من هم به عنوان مشاور رییس جمهوری در امور رسانه و مطبوعات انتخاب شدم. بعد از یک سال و اندی از طرف دوستان اصلاح طلب پیشنهاد شد که برای شورای شهر کاندیدا شودم. در نهایت رای سوم شهر تهران را در این انتخابات کسب کردم. در همین دوره از تز دکترایم دفاع کردم. چند ماه از شورای شهر نگذشته بود که باز هم پیشنهاد شد برای مجلس ششم کاندیدا شوم. از شورا استعفا دادم و با رای بالای مردم تهران به عنوان منتخب دوم مردم به مجلس راه یافتم. این خلاصه ای از راهی بود که در این سال ها طی کردم.
فکر می کنید برای رسیدن به موفقیت، راه سخت تری نسبت به مردان طی کرده اید؟
قطعا هر خانمی که بخواهد وارد عرصه سیاسی شود با موانع بیشتری برای موفقیت مواجه است. این موضوع، خاص ایران هم نیست. البته شدت و ضعفش رد نقاط مختلف متفاوت است. من هم از این وضع مستثنا نبودم. نخست اینکه با توجه به اینکه هم درس می خواندم، هم کار می کردم و هم امور خانه را به عنوان یک مادر و همسر برعهده داشتم، طبیعتا ایجاد توازن بین این فعالیت ها، به گونه ای که صدمه ای به حوزه های دیگر نخورد، دشوار بود. البته کمک ها و حمایت های خانواده ام، اعم از پدر و مادر، همسر و فرزندانم، همیشه نقش مهمی در زندگی من تا به اینجا داشته است.
با این وجود، اگر زن باشی و بخواهی همزمان چند کار را با هم انجام دهی، در هر حوزه کاری به ناگزیر باید بیشتر تلاش کنی تا توانمندی خود را به اثبات برسانی. و این به معنی آن است که به مراتب بیش از مردان همسطح خود کار کنی. حتی اگر در هر مقطعی هم موفق می شدی، باز هم انتقادها فراوان است. تلخ گویی هایی که خستگی را مضاعف می کند و...
اینکه گفته می شود زنان اول باید مطالبات اجتماعی و... خود را پیگیری کنند و بعد به سراغ سیاست بروند را چطور تحلیل می کنید؟
به نظرم این چنین ادعاهایی، نادرست و گمراه کننده است. مگر زنان ایران تافته جدابافته از زنان دیگر نقاط جهان هستند؟ یا مگر توانایی زنان ایرانی کمتر از زنان در نقاط دیگر جهان است؟ و مگر تعارضی بین مطالبات اجتماعی و فعالیت های سیاسی است؟ اتفاقا این دو می توانند همدیگر را تقویت کنند و به ارتقای وضعیت سیاسی و اجتماعی کشور کمک کند.
پیشرفت و توسعه کشور بدون حضور زنان در عرصه های مختلف امکان پذیر نیست. ما باید به جایی برسیم که ورای نقش جنسیتی، افراد (اعم از زن و مرد) برای ایفای مسوولیت انتخاب شوند. نه اینکه به خاطر جنیست و زن بودن، جمعی را از پذیرش مسوولیت بازداریم و جامعه و کشور را از توانایی ها و ایفای نقش آنان محروم کنیم.
موجب تاسف است که الان نه فقط در کشورهای توسعه یافته، زنان عهده دار جایگاه نخست سیاسی اند، بلکه در بسیاری از کشورهای درحال توسعه نیز این موضوع تا حدود زیادی حل شده، ولی در کشور ما سال هاست که هیچ تغییر و تحولی در وضعیت زنان برای کسب مدارج عالی صورت نگرفته است و کلیشه های جنسیتی، موانع و بهانه ها مشابه ادوار قبل باقی ست.
نظر کاربران
عالی بود خیلی ...
همش حرف و شعار برای اینکه خودی نشون بدن زنان مسئول در راستای احقاق حقوق مدنی و اجتماعی زنان فقط بلدن بدتر از آقایون حرف بزنن
هی ازین حرفا بزنید,ولی فایده نداره وقتی پولای مردمو میکشسد بالا عین خیالتونم نیس بعد با این حرفای فمینیستی مردمو گول میزنید. اخرشم میندازین گردن دلواپسان و فلان.