موفقیت در عصر دیجیتال
جهانیسازی که روزگاری بر مبنای تجارت کالاها و بازارهای مالی فرامرزی سنجیده میشد، امروز به طرز اجتنابناپذیری با مبحث دیجیتالسازی درهم تنیده شده است.
تجارت نوین، بیت به بیت
مککینسی با تدوین یک مدل اقتصادسنجی بر مبنای جریانهای ورودی و خروجی کالاها، خدمات، دادهها و منابع مالی و انسانی در ۹۷ کشور از اقصی نقاط دنیا، درصدد ارزیابی اثرات اقتصادی جهانیسازی دیجیتال برآمده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد جریانهای یادشده در طول یک دهه گذشته میزان تولید ناخالص داخلی جهانی را در حدود ۱۰درصد افزایش دادهاند. این ارزش افزوده تنها در سال ۲۰۱۴ بالغ بر ۷٫۸ تریلیون دلار بوده است.
جریانهای دیجیتال اما گذشته از آنکه خود رأسا ارزش تولید میکنند، دستبهکار متحول ساختن ارزشهای سنتیتر دیگر هم شدهاند. برای مثال، نزدیک به ۵۰ درصد از خدمات قابل معامله جهانی تاکنون دیجیتال شدهاند و این میزان همچنان در حال گسترش است. حدود ۱۲ درصد از تجارت جهانی کالاها هم امروزه در چارچوب تجارت الکترونیک بینالمللی صورت میپذیرد. دیجیتالسازی همچنین بواسطه وبسایتهایی چون AirBnB و TripAdvisor که اطلاعات لازم را برای سفر فراهم میآورند، جریانهای انسانی را نیز تسهیل کرده است.
در این بین، نرخ رشد تجارت کالاها به شدت کاهش یافته است. این آشکارا برخلاف روند دهههای گذشته است که شاهد افزایش سهم ۱۳٫۸ درصدی (۲ تریلیون دلاری) تجارت کالاها از تولید ناخالص داخلی جهانی در سال ۱۹۸۵ به ۲۶٫۶ درصد (۱۶ تریلیون دلار) در آستانه رکود بزرگ در دهه اول قرن جدید میلادی بودهایم.
پلتفرمهای باز، کالاهای مجازی و Digital Wrappers
بزرگترین بنگاهها و شرکتهای تجاری از مدتها پیش در پس پرده دست به کار ایجاد پلتفرمهایی برای مدیریت تأمینکنندگان، ارتباط با مشتریان و برپایی کانالهای داخلی ارتباطی و به اشتراکگذاری دادهها بودهاند. اگرچه بسیاری از این پلتفرمها درونسازمانی هستند، اما بزرگترین و شناختهشدهترین آنان ماهیت بازتر و همگانیتری داشته و با دربرگرفتن بازارهای تجارت الکترونیک، شبکههای اجتماعی و رسانههای دیجیتال، صدها میلیون نفر از کاربران جهانی را به یکدیگر متصل میسازند.
این پلتفرمهای باز نه تنها به خودی خود پایگاهی عظیم از مشتریان برای کسبوکارها فراهم آورده، بلکه بازارهایی با ابعاد و شفافیت جهانی نیز پدید میآورند؛ چنانکه مشتریان تنها با چند کلیک میتوانند به اطلاعاتی جزئی از محصولات، خدمات، قیمتها و تأمینکنندگان متعدد آنان در اقصی نقاط دنیا دسترسی پیدا کنند.
تجارت کالاهای مجازی از جمله کتابهای الکترونیکی، اپلیکیشنها، بازیهای آنلاین و موسیقیهای قابلدانلود هم درست به مانند ارائه خدمات نرمافزاری، پخش آنلاین (Streaming) و رایانش ابری (Cloud-Computing)، به سرعت در حال رشد است. با پایین آمدن هزینه چاپ ۳بعدی، انتظار میرود تجارتهای اینچنینی ابعاد جدیدتری نیز پیدا کنند؛ برای نمونه، شرکتها قادر خواهند بود با ارسال فایلهایی دیجیتال، کالا را در محل تولید کنند. همین حالا هم تعداد زیادی از شرکتها برای تولید قطعات و ذخایر یدکی در مناطق دوردست از چاپ ۳بعدی استفاده میکنند.
بسیاری از شرکتها همچنین به منظور افزایش ارزش خدمات و محصولات فروشی خود از Digital Wrapperها استفاده میکنند که در حقیقت واسطی برای انتقال دادهها از طریق شبکه انتقال نوری هستند. به طور مثال، شرکتهای پشتیبانی و تدارکاتی از سنسورها، دادهها و نرمافزارهای گوناگونی برای ردیابی محمولههای فیزیکی ارسالی خود بهره میبرند.
بنیانهای تجارت در عصر دیجیتال
امروزه با تسلط هرچه بیشتر روند دیجیتالسازی، احتمال میرود آن دست مدلهای تجاری که پیشتر بر مبنای جهانیسازی قرن بیستمی تدوین شده بودند، مدت زمان زیادی پایدار باقی نمانند. در این میان و در شرایطی که رهبران تجاری در حال ارزیابی فرصتها و تهدیدهای پیشارو هستند، پاسخگویی به پنج پرسش زیر میتواند مبنای مباحثات و تصمیمگیریها باشد:
۱- آیا ما درک روشنی از چشمانداز و دورنمای رقابتی داریم؟
در شرایطی که پلتفرمهای دیجیتال به شرکتها اجازه میدهند تا فارغ از اندازه و جایگاه جغرافیایی خود، محصولاتشان را با سرعت هرچه بیشتر به بازارهای جدید معرفی و عرضه کنند، عرصه رقابت نیز تنگاتنگتر از پیش شده است. آمازون امروز در حالی میزبان دو میلیون فروشنده ثالث است که نزدیک به ۱۰ میلیون کسبوکار کوچک نیز پلتفرم علیبابا را به عرصه داد و ستد خود بدل ساختهاند.
۲- آیا ما از دارایی و قابلیتهای لازم برای رقابت برخورداریم؟
ساخت پلتفرمهای دیجیتال و مراکز داده و برقراری ارتباط آنلاین با مشتریان دیگر تنها مختص به غولهای اینترنتی نیست. به طور مثال، جنرال الکتریک یکی از شرکتهایی است که با تغییر و تحول در قابلیتهای اصلی تولیدی خود، به دنبال تثبیت جایگاهش در مقام یک پیشگام جهانی در فناوری اینترنت اشیاء است. بنابراین به نظر میرسد تمامی کسبوکارهای صنعتی بایستی با نگاهی تازه به داراییهای خود همچون دادههای بازار یا کانالهای ارتباطی با مشتریان، به این بیاندیشند که چگونه میتوانند این داراییها را مبنای شیوههای جدیدی برای درآمدزایی قرار دهند.
۳- آیا میتوانیم استراتژی محصول خود را هر چه سادهتر سازیم؟
دیجیتالسازی شاید موجب تسهیل فرآیند سازگارسازی محصولات، برندها و قیمتها برای شرکتهایی باشد که در بازارهای متعدد جهانی حضور دارند، اما به موازات آن شاهد گرایشاتی به سمت ترکیبکالاهای جهانی ساده و جمعوجور نیز هستیم. بسیاری از شرکتهای خودروسازی در همین مسیر حرکت کردهاند. شرکت اپل هم تنها تعداد محدودی از مدلهای آیفون و آیپد خود را به بازار عرضه میکند که فارغ از محل فروششان، از طراحی و برندینگ یکدستی برخوردارند.
۴- آیا باید سازمان و زنجیره تأمین خود را از نو ساماندهی کنیم؟
ابزارهای دیجیتال ارتباط لحظهای و همکاری از راه دور امکان متمرکزسازی برخی کارها و وظایف همچون عملیات واحد پیشتیبانی یا تحقیق و توسعه و تشکیل گروههای مجازی جهانی و فرامرزی را فراهم آورده و اجازه میدهند تا شرکتها دیگر حتی در قید داشتن یک دفتر مرکزی جهانی هم نباشند. فناوریهای دیجیتال همچنین دستبهکار تغییر شکل زنجیرههای تأمین هستند.
۵- مخاطرات جدید از چه قرارند؟
حفظ امنیت دادهها باید در هر صنعتی، یکی از اولویتهای اصلی شرکتها باشد. البته که پیشی گرفتن از هکرهایی که هر روز کارکشتهتر از پیش میشوند، به راستی مشکل است، اما شرکتها باید با در اولویت قرار دادن داراییهای اطلاعاتیشان، آنان را به طور مستمر تست کرده و در همکاری با کارکنان خط مقدم خود بر اجرای اقدامات حفاظتی اصولی پافشاری کنند.
ارسال نظر