غول پوشالی
نتایج کنکور امسال چه پیامهایی دارد؟
در سالهای نهچندان دور کنکور همانند سدی بود که عبور موفقیتآمیز از آن اوج آرزوهای یک داوطلب محسوب میشد و سرنوشت آینده داوطلبان به شدت در گرو قبولی در این رویداد مهم بود. چه جوانانی که برای شکستن این سد سالها عنوان پشتکنکوری را یدک کشیدند و در این راه آسیبهای روحی زیادی را متحمل شدند.
کنکاش در کنکور
در تصویری جامعتر، نحوه کسب مهارت و اکتساب شغل در گذار از سنت به مدرنیته دچار تحول بسیاری شده است، آموزشهای انفرادی و یادگیری مهارتها و حرفهها به صورت شخصی یا از والدین به فرزندان جای خود را به آموزشهای تخصصی در قالب آموزشهای عمومی یا در ادامه آنها در قالب دانشگاهها و موسسات آموزش عالی داد تا کسب تخصص و مهارت به صورت یکسان و قابل سنجش انجام گرفته و نیروی انسانی که نیروی محرکه اقتصاد یک کشور محسوب میشود طبق ضوابط معین تامین شود.
از اینرو رقابت برای به دست آوردن جایگاه بهتر در این سیستم تربیت نیروی انسانی، به منظور به دست آوردن شرایط بهتر شغلی و معیشتی ناگزیر است. در ایران چنین رقابتی در ساختار کنکور که از طریق سازمان سنجش در مقاطع مختلف تحصیلی پس از آموزشهای دوره عمومی برگزار میشود، فراهم آمده است و همانگونه که در ابتدا اشاره شد، با تغییرات بسیار محدود همچنان کارکرد خود را حفظ کرده است.
میتوان ادعا کرد ساختار کنکور یکی از عادلانهترین و منصفانهترین ساز و کارها را داراست که همواره در این چند دهه بیشترین اطمینان از صحت و عدالت را داشته و از آزمونهای مشابه خود (آزمونهای دستیاری زیر نظر وزارت بهداشت و درمان، آزمون نظاممهندسی و...) بسیار کمحاشیهتر -اگر نگوییم بیحاشیه- بوده است.
نظر به ساختار تقریباً صلب و ثابت کنکور طی چند دهه، رصد تحولات، گرایشها و تغییرات متقاضیان و پذیرفتهشدگان این آزمون از ابعاد مختلف جنسیتی، ظرفیت پذیرش، تفکیک رشتههای مختلف، نفرات برتر و... میتواند تحلیلهای قابل اتکایی از آینده نیروی انسانی و مباحثی مانند اشتغال ارائه دهد که در همین راستا در این گزارش سعی شده است نتایج چند سال اخیر اندکی ریزبینانهتر از نظر گذرانده شود.
نمودار تعداد شرکتکنندگان و ظرفیت پذیرش دانشگاهها در یک دهه اخیر نشان میدهد که هر سال بر تعداد متقاضیان ورود به دانشگاه افزوده شده و از سوی دیگر ظرفیت دانشگاهها نیز در حال افزایش است. همین موضوع باعث شده که به تدریج قبولی در دانشگاه راحتتر شده و رقابت تنها برای رشتههای بهتر در دانشگاههای مطرحتر وجود داشته باشد. با توجه به این آمار، میتوان امید داشت که در دهه آینده، رقابت داوطلبان کنکور سالهای اخیر در ورود به بازار کار بسیار کمتر باشد.
با توجه به آنکه عمده رقابت آزمون سراسری بین سه گروه آزمایشی ریاضی و فنی، علوم تجربی و علوم انسانی است و گروههای دیگر مانند زبان و هنر عملاً کمتر از سه درصد شرکتکنندگان را تشکیل میدهند میتوان بررسی را محدود به همین سه رشته در نظر گرفت.
بررسی آمار داوطلبان گروه آزمایشی علوم تجربی در بازه ۱۰ساله و خصوصاً پنج سال اخیر نشاندهنده افزایش تدریجی داوطلبان این گروه آزمایشی در مقایسه با سایر گروههای آزمایشی است. به طوری که تعداد داوطلبان این رشته آزمون سراسری از ۴۰۰ هزار نفر در سال ۱۳۸۵ به بیش از ۵۰۰ هزار نفر در کنکور امسال رسیده است و این در حالی است که تعداد کل داوطلبان کنکور در این بازه ۱۰ساله ۴۰ درصد کاهش یافته است. نکته حائز اهمیت در مورد اینروند صعودی، شتاب گرفتن آن در سالهای اخیر است به نحوی که رشد حدوداً دودرصدی سالهای قبل به رشد ثابت چهاردرصدی در سالهای اخیر تبدیل شده است. گرچه ممکن است کسر کوچکی از داوطلبان در گروه آزمایشی غیر از رشته تحصیلی دوره متوسطه خود در آزمون سراسری شرکت کنند اما بدیهی است که با صرف نظر از این قسمت، چنین ترکیبی از داوطلبان نشاندهنده تغییر تمایلات انتخاب رشته در دوره متوسطه است.
این تغییر به وضوح نشان میدهد که در زمان تصمیمگیری، وضعیت اشتغال در گروههای شغلی مرتبط با گروه آزمایشی تجربی بسیار بهتر از سایر گرایشها بوده در حالی که چشمانداز اشتغال برای داوطلبان گروه ریاضی و فنی رفتهرفته مبهمتر شده و در گروه علوم انسانی نیز وضعیت تغییر چندانی نکرده است. هر چند شاید نگرشی مشابه در دهه گذشته باعث شد تا اشتغال گرایش ریاضی در حال حاضر به این وضعیت دچار شود. بر اساس اعلام مشاور عالی سازمان سنجش در مورد کنکور سراسری امسال، ظرفیت پذیرش دانشجو در سال ۱۳۹۵ در مجموع ۷۵۰ هزار ۶۲۹ نفر است که بیشترین میزان به دانشگاه پیام نور و علوم انسانی اختصاص دارد.
بر همین اساس، از تعداد 864 هزار و 37 داوطلب ثبتنامکننده در آزمون سراسری سال 1395 تعداد 772 هزار و 982 داوطلب در جلسه آزمون حاضر بودهاند که از این تعداد 460 هزار و 768 نفر زن و 312 هزار و 196 نفر مرد بودند. از میان این داوطلبان 84 /89 درصد متقاضیان در جلسه آزمون حاضر و 16 /10 درصد غایب بودهاند. نکته جالب و طعنهبرانگیز این است که با توجه به صندلیهای خالی، همین غایبان کنکور سراسری نیز میتوانند در دانشگاهها پذیرش شوند. از میان افراد مجاز به انتخاب رشته، 378 هزار و 230 نفر در دانشگاه پیام نور، 197 هزار و 430 نفر در موسسات آموزش عالی غیرانتفاعی، 129 هزار و 516 نفر در دوره روزانه، 29 هزار و 159 نفر در دوره شبانه، 3584 نفر در پردیس خودگردان، 1560 نفر در دوره مجازی غیرانتفاعی، 1440 نفر مجازی دانشگاههای دولتی، 300 نفر در نیمهحضوری و 501 نفر در دورههای مشترک پذیرش میشوند.
گرچه همواره عنوان عام مهندسی یکی از عنوانهای جذاب و پرطرفدار شغلی بوده است اما شرایط خاص در سالهای اخیر در حوزههای فنی و گسترش بیضابطه ظرفیت رشتههای مهندسی و فنی در دو دهه اخیر، بدون توجه به بازار کار و نیاز کشور موجب ایجاد شرایطی بحرانی در اشتغال در گروههای شغلی مرتبط با حوزه فنی و مهندسی شده است.
از یکسو پذیرش انواع و اقسام دانشگاههای غیرانتفاعی، آزاد و پیام نور که مدرک مهندسی را بدون در نظر گرفتن کیفیت آموزشی و کسب مهارت لازم توسط دانشجو، در اختیار قرار میدهند بازار عرضه و تقاضای نیروی کار را نامتعادل کردهاند و از سوی دیگر دانشجو پس از یک دوره چهارساله بدون ارتباط کافی با صنعت و بازار کار و با دانشی صرفاً تئوریک (اصولاً اگر دانشی اندوخته باشد) فارغالتحصیل میشود و عملاً به ندرت امکان اشتغال پیدا خواهد کرد.
در چنین شرایطی افزایش ظرفیت دورههای تحصیل تکمیلی و انگیزه به تعویق انداختن خدمت نظام وظیفه (در مورد پسران) و تعویق ازدواج به دلیل عدم فراهم بودن شرایط و همچنین تحصیل رایگان در دوره ارشد موجب هجوم فارغالتحصیلان مقطع کارشناسی به دوره ارشد شده است که بعضی سیاستهای کوتهبینانه دولتهای قبلی در افزایش ظرفیت مقاطع تحصیلی برای فرار از مشکل اشتغال فارغالتحصیلان نیز وضعیت را نامساعدتر کرده است.
مجموعه این عوامل، همانطور که پیشتر اشاره شد وضعیت عرضه و تقاضای نیروی کار در حوزه مهندسی را به شدت نامتعادل کرده است تا جایی که مطابق آماری که در سال 2015 میلادی از سوی فوربس در خصوص تعداد فارغالتحصیلان مهندسی در کشورهای دنیا (به جز چین و هند) ارائه شد، ایران پس از آمریکا و روسیه در جایگاه سوم دنیا قرار گرفته است. اگر این تعداد را به نسبت جمعیت کشورها تعدیل کنیم ایران بیشترین سرانه فارغالتحصیلان مهندسی در دنیا را دارا خواهد بود. انعکاسی از این وضعیت را میتوان در رتبه یک ایران در سالهای اخیر در حوزه فرار مغزها مشاهده کرد.
اوضاع متلاطم سیاسی و اقتصادی در دهه اخیر در کشوری در میانه اصلاحات اقتصادی و حرکت افتان و خیزان از اقتصاد دولتی به سمت اقتصاد خصوصی شرایطی را فراهم کرده که اشتغال در بخشهای فنی و مهندسی را که پیشنیاز ایجاد آن وجود حداقلی از ثبات، سرمایهگذاری و آرامش سیاسی و اقتصادی است با افقهای همچنان تیرهای روبهرو میکند. در چنین شرایطی کاهش چشمگیر گرایش به رشته ریاضی فیزیک در سالهای ابتدایی دوران متوسطه و به تبع آن کنکور گروه ریاضی و فنی بسیار قابل درک است.
حوزه درمان و گروههای شغلی مرتبط با آن و در راس آن پزشکی و دندانپزشکی اصلیترین مقصد داوطلبان گروه آزمایشی علوم تجربی هستند. علاوه بر جایگاه اجتماعی ویژه پزشکان که همواره آن را یکی از مشاغل جذاب قرار داده است، در سالهای اخیر به دلیل درآمد بالا و رقابت به نسبت کمتر ثبات شغلی و برخی عوامل دیگر بر مطلوبیتهای حرفههایی مانند پزشکی، دندانپزشکی، داروسازی، پرستاری و...
با توجه به مواردی که ذکر شد، دستمزد بالا، اطمینان از اشتغال، جایگاه اجتماعی مناسب و عدم اطمینان شغلی در سایر بخشها موجب شده است که گرایش رو به افزایش به علوم تجربی در آزمون سراسری همچنان با شتاب فراوان ادامه یابد و حتی گروهی از فارغالتحصیلان سایر رشتهها تصمیم به شرکت مجدد در آزمون سراسری در گروه آزمایشی علوم تجربی بگیرند که نمونه تا حدی نمادین آن رتبه اول این گروه آزمایشی در سال جاری بود که از تحصیل در سال چهارم پرطرفدارترین رشته شاخه ریاضی و فنی (مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف) انصراف داده و با شرکت مجدد در کنکور در گروه آزمایشی تجربی رتبه اول را به دست آورد.
رشتههای علوم انسانی در دانشگاههای دولتی در سراسر کشور گسترده است. هرسال نزدیک به ۱۲ هزار نفر از آزموندهندگان این رشته در دورههای روزانه ادامه تحصیل میدهند. این عده که از بهترین دانشآموزان گروه علومانسانی هستند، پس از ورود به دانشگاه و چهار سال تحصیل، برخی به تحصیلات تکمیلی راه مییابند و عدهای وارد بازار کار میشوند. مطالعات آماری نشان میدهد که نزدیک به ۷۱ درصد از فارغالتحصیلان شاغل این رشته در مشاغلی مرتبط مشغول به کار هستند.
از لحاظ تئوریک شاید رشته علوم انسانی مهمترین رشته در شکلدهی به پایههای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی یک کشور باشد. اما در عمل در کشور ما این رشته جایگاه مناسبی را میان دانشآموزان ندارد. بررسی تعداد داوطلبان این رشته در آزمون سراسری نشان میدهد که با وجود افزایش قابل توجه ظرفیت پذیرش در دانشگاهها، تمایل به این رشته کاهش یافته است. شاید یکی از دلایل آن این است که نظام آموزشی توجه بسیار کمتری به علوم انسانی داشته و کیفیت آموزش چه در دبیرستانها و چه در دانشگاهها نسبت به گذشته افت داشته است. از سوی دیگر بسیاری از مشاغل موجود در بازار کار این رشته توسط فارغالتحصیلان رشتههای فنی و مهندسی اشغال شده که این موضوع ناشی از ضعف در سیستم عرضه و تقاضای نیروی کار در کشور بوده است.
آینده چه خواهد شد؟!
گرچه پیشبینی در مورد آینده بازار کار در دو حوزه مهندسی و پزشکی و گروههای شغلی مرتبط به عنوان دو مسیر اصلی رقابت در آزمون سراسری به عوامل متعددی بستگی دارد اما میتوان انتظار داشت با جهتگیری ملی اقتصاد به سمت بخش خصوصی و شانه خالی کردن دولت از هزینه در حوزه درمان که به نوعی از تبعات ناگزیر آن است، آینده شغلی در حوزه درمان به جذابیت امروز باقی نماند هرچند که تمرکز سیاستگذاری در این حوزه در وزارت بهداشت و کنترل عرضه و تقاضای نیروی انسانی، احتمالاً از تکرار بحرانی که هماکنون بازار کار فنی و مهندسی درگیر آن است، جلوگیری کند.
از سوی دیگر در صورت ثبات و فراهم شدن شرایط رشد اقتصادی، جان گرفتن صنعت و عبور بازار مسکن از رکود و بهبود بسیاری پارامترهای جزیی و کلان اقتصادی، قطعاً تقاضای نیروی کار در حوزه فنی و مهندسی را در پی خواهد داشت و میتوان تا حدی به بهبود اوضاع خوشبین بود. طرح هدایت تحصیلی دانشآموزان دوره متوسطه، یکی از طرحهای خوبی بود که میتوانست به ایجاد توازن در بازار کار در آینده بسیار کمک کند، به طوری که فارغالتحصیلان هر رشته با میزان مشاغل مربوط به آن همخوانی داشته باشد.
اما اجرای نامناسب و غیرتخصصی این طرح که موجب اعتراضات گسترده دانشآموزان و خانوادههای آنها شد، آینده این طرح را نیز در هالهای از ابهام قرار داده است.
نبرد نابرابر تهران- شهرستانها
یکی دیگر از موارد قابل توجه در سالهای اخیر افزایش ناعدالتی در فرآیند ورود به دانشگاههاست. اگرچه استناد به تنها 10 نفر اول گروههای آزمایشی ممکن است محل ایراد باشد اما میتوان تقریب قابل اتکایی از توزیع قبولیها در کشور داشت.
آمار پذیرفتهشدگان برتر گروههای آزمایشی در شش سال اخیر به تفکیک تهران، کلانشهرها (شامل مشهد، اصفهان، تبریز و شیراز) و سایر شهرستانها و همچنین نمودار مجموع رتبههای برتر گروههای آزمایشی نشان میدهد، اگر روند کلی را صرف نظر از یک وقفه در سال ۱۳۹۳ در نظر بگیریم افزایش سهم تهران در رتبههای برتر مجموع گروههای آزمایشی غیرقابل کتمان است. تمرکز شدید امکانات اقتصادی، آموزشی، درمانی و حتی سیاسی در تهران علاوه بر آفات بسیاری که در حوزههای مختلف پدید آورده است، در حوزه آموزش نیز موجب نابرابری شده است.
با گسترش تقاضا برای کسب جایگاه بهتر در رقابت آزمون سراسری در سالهای اخیر، بهرهمندی از کیفیت آموزشی مناسبتر به عنوان یکی از عرصههای جذاب حوزه خدمات بازار متنوع و با گردش مالی بسیار عظیم پدید آورده است.
از سوی دیگر با توجه به اینکه تنها در حدود 17 درصد از کل ظرفیت دانشگاههای سراسری را رشتههای روزانه تشکیل میدهند، حتی آموزش رایگان نیز دیگر برای بسیاری از متقاضیان در دسترس نخواهد بود.
با ادامه این وضعیت دیری نخواهد پایید که برخورداری از حد معینی از ثروت و تمکن مالی شرط اولیه ورود به آموزش عالی خواهد شد و عملاً امتیاز ویژه آزمون سراسری ورود به دانشگاهها و موسسات آموزش عالی (کنکور) را که در ابتدای مطلب بیان شد از بین میبرد و تنها نردبان ترقی شرافتمندانه در ساختار اقتصادی - اجتماعی را از زیر پای گروهی از شایستگان خواهد کشید.
نظر کاربران
وقتی دانشگاه آزاد همه شهرها مهندسی برق و کامپیوتر و مکانیک میگیرن دیگه بازار کاری نمیمونه...فرقی هم بین کسی که شریف بخونه با دانشگاه آزاد نیست...
از معدود تحلیل های منطقی بود که در این باره بیان شده. تشکر از نویسنده مخصوصا که خیلی خوب وضعیت دانش اموزان باهوش دهه ی شصت و بیکاری کنونی انها را به دقت مورد بررسی قرار دادند. تشکر
خوب باید دانشگاه های سراسری رو فقط حساب میکردید
مگرنه همه میدونند در دانشگاه های آزاد میشه قبول شد
کنار خونه ی ما توی یه خونه ی دیگه دانشگاه هست
آیا این گونه دانشگاهذها قابل ارزیابی با دانشگاه سراسری هست؟؟؟
علوم انسانی و ازدواج منسوخ شدند
پاسخ ها
بهتر
وقتی که انواع و اقسام دانشگاه ها و موسسات در رشته های مختلف بدون در نظر گرفتن معیارهایی که یک دانشجو برای قبولی در یک رشته باید داشته باشد اقدام به پذیرش دانشجو می کند و خود آن دانشگاه حتی در رشته های روزانه امکانات واساتیدش برای مثال در یک رشته مناسب برای 10 الی 15 نفر می باشد اقدام به پذیرش تعداد 40 دانشجو می نماید ، نباید انتظار شرایط بهتر از این هم داشت. یک سری به سایت دانشگاه های دیگر کشورها بزنید و شرایط شان را برای پذیرش با دانشگاه های ایران مقایسه کنید. چند وقت پیش خبری خواندم که یک نفر کارشناسی ارشد قبول شده بدون اینکه حتی در یک درس درصد مثبت داشته باشد.
وضعیت بازار کار رشتههای مهندسی رو دانشگاه آزاد خراب کرد تو کشورهای پیشرفته دولت با توجه به نیاز بازار و پیش بینی آینده شغلی رشتهها به هر دانشگاهی براساس رتبه و توانایی که داره تعدادی سهمیه برای هر رشته میده نه مثل اینجا.من خودم دانشگاه آزاد درس خوندم ولی رتبه یک مهندسی عمران خاک و پی دانشگاه علوم تحقیقات فارس بودم در حالی که بعضیا چهارتا درس فیزیک و ریاضی و زبان و ادبیات رو پیش نیاز خوردن بعد از دوازده ترم هم تونستن مدرک بگیرن و مثلا مهندس بشن.
زير مجموعه رشته هاي پزشكي هنوز كار دارن مثل فيزيوتراپي بيناييسنجي كه درآمدش از پزشك عمومي خيليبيشتره در حد متخصص اتلق عمل بيهوشي آزمايشگاه و...فقط به خاطره اينه كه دانشگاه آزاد اين رشته ها رو نداره
نفر اول تجربي خيلي اشتباه كرد كه تغيير رشته داد چون ١٤-١٥ سال طول ميكشه تا بخواد يه متخصص يا فوق بشه و شروع به درآمد كنه ٣٥-٣٦ سالگي با طرح سخت الان ولي يه مهندس با سواد از ٢٢-٣ سالگي ميتونه درآمد داشته باشه شايد كمتر از پزشكا ولي استرس مريض و دوري از خانواده رو ندارن
پاسخ ها
دقیقا
نگین اسان شدن کنکور(کنکور 94 رو با 90 مقایسه کنید 10 برابر سخت تر شده)
بگین راحت تر شدن ورود به دانشگاه ها
بگین بی ارزش شدن مدرک دانشگاهی
بگین...
نگین اسان شدن کنکور(کنکور 94 رو با 90 مقایسه کنید 10 برابر سخت تر شده)
بگین راحت تر شدن ورود به دانشگاه ها
بگین بی ارزش شدن مدرک دانشگاهی
بگین...
از 500 هزار نفر تجربی فقط 150 هزار مجاز به انتخاب رشته ان
تازه فقط 100 تاشون میرن پزشکی
بنده دانشجوی دانشگاه صنعتی اصفهان هستم. کنار منزل ما یک ساختمان دو طبقه در زمینی به متراژ 250 مربع وجود دارد که تابلو دانشگاه غیرانتفاعی را دارد و بنا بر ادعای معاون دانشجویی بیش از 2500 دانشجو در این فضا مشغول به تحصیلند!!!!. ادعای من این است که زیربنای سرویس های بهداشتی دانشکده ما به مرانب بیشتر از کل فضای این دانشگاه است!!!!
بله درسته که به ظاهر تقلب و رانت و اینجور چیزا تو کنکور جایی نداره ولی سیستم آموزشی که فقط خرپول ها توش می تونن به جای برسن رو باید آتیش زد.
برای اینکه همینجوریشم پولدارها زندگیشون خوبه ما متوسطها و فقیرها هستیم که می خوایم با درس و کار یه سروسامونی به وضعمون بدیم ولی با این وضعیت ...
همین امسال تو مدرسه نزدیک خونه ما -که مال علوم انسانی هم هست-کلی رتبه و افتخار و از این مزخرفات داشتند.وقتی پرسیدم شهریه شون چقدره،گفتن پنج تا هفت میلیون!خب جلبک هم با پنج تا هفت میلیون می تونه از این کارا بکنه! اما ما بدبختا چی...
اگر هم می خواین بگین خب درس بخون باید خدمتتون عرض کنم اگه یه نگاه به سوالای کنکور بندازید متوجه می شید که آدم خودش اگه روزی پانزده ساعت هم درس بخونه بدون کلاس تست و کتاب فلان و آزمون سه میلیونی نمی تونه رتبه حسابی بیاره.برای این که اونایی که این همه خرج می کنند هم درس می خونن بالاخره!