هم کار خیر کردن، هم پول در آوردن
در الگوی «سرمایهگذاری برای اثر اجتماعی» پولی که توسط بخش خصوصی فراهم میشود در پروژه های عمومی و عام المنفعهای سرمایهگذاری میشود که که خروجی شان هم دارای مزیتهای اجتماعی فراوانی است و هم برای سرمایهگذاران، سودآور و درآمد زا خواهد بود...
فرض کنید که هزینه نگهداری هر زندانی در سال برابر با 30000 دلار در سال باشد و برای آزاد کردن هر زندانی 20000 دلار مورد نیاز باشد. حال اگر سرمایهگذاری پیدا شود و حاضر باشد این کار را انجام دهد در ازای آزاد شدن هر زندانی تا 30000 دلار از هزینههای عمومی کشور کاسته خواهد شد و این مساله کاملا به نفع دولت است و دولتها از چنین اقدامی استقبال میکنند و حاضرند هرگونه همکاری و مساعدتی را در این زمینه ارائه دهند و از سویی دیگر سرمایهگذار مذکور نیز میتواند این انتظار را از دولت داشته باشد تا او را در سودی که از این سرمایهگذاری اجتماعی مثبت و سازنده برده است، شریک کند.
حال فکر کنید که دامنه این سرمایهگذاریهای اجتماعی به حوزههایی چون بازگرداندن دانشآموزانی که به دلایل مختلف از مدرسه اخراج شدهاند یا کارمندانی که شغل شان را از دست دادهاند یا اجرای برنامههای واکسیناسیون که به خاطر کسری بودجه نیمه تمام ماندهاند، تسری یابد. آنگاه خواهید دید که سرمایهگذاریهایی از این نوع میتواند چه پیامدهای مثبت اجتماعی شگرفی برای جامعه و دولتها از یکسو و چه سودآوری هنگفتی برای سرمایهگذاران به دنبال داشته باشد.
فعالیتهای بشردوستانه ثروتمندان بزرگی چون بیل گیتس پس از فروختن شرکتهای خود و اختصاص ثروتشان به کارهای عام المنفعه، گواهی است بر این ادعا که سرمایهگذاری برای اثر اجتماعی تاثیرات مثبت متعددی به دنبال دارد که بسیاری از آنها ناشناخته باقی ماندهاند. نکته جالبتر آنکه اغلب سرمایهداران بزرگی که وارد این عرصه شدهاند همچنان به این کار خود ادامه دادهاند؛ چراکه اثر بخشی کارها و سرمایهگذاریهای خود را به روشنی مشاهده کردهاند؛ چیزی که در مورد سرمایهگذاریهای دنیای کسبوکار آنچنان تحقق پیدا نمیکند.
در این میان، بانکها و موسسات مالی و اعتباری وظیفه و رسالت سنگینی برعهده دارند و باید برنامههای جدی و همهجانبهای را در راستای ساختاربندی برای سرمایهگذاریهای اجتماعی تهیه و تدوین کنند و به این نوع سرمایهگذاریها صرفا به عنوان یک اقدام فانتزی و ظاهری نگاه نکنند، بلکه آن را به بخشی تفکیک ناپذیر از سیاستها و اقدامات بشردوستانه خود تبدیل کنند. و اما کلام آخر اینکه بر اساس جدیدترین فهرست منتشرشده توسط مجله فوربس در مورد میلیاردرهای بزرگ دنیا، میزان ثروت میلیاردرهای دنیا به بیش از 7000 میلیارد دلار بالغ میشود که یک دهم تولید ناخالص داخلی جهان را تشکیل میدهد و در حالت خوشبینانه از تمام این ثروت عظیم مالیات دریافت میشود.
ارسال نظر