رمز و رازهای جان مکس ول
روش های آسان موفقیت در موقعیت های دشوار!
او کتابش را نیازی برای همه افراد می داند، چرا که هر فردی در دنیا به رشد و ترقی نیاز دارد و زمانی که این رشد محقق شود دنیای فرد دگرگون می گردد. اگر فردی به واقع خواهان رشد و پیشرفت باشد می تواند در این کتاب کلید تمام قفل های پیش روی خود را بیابد.
دو سال بعد کتاب مکس ول «15 قانون بی ارزش رشد و موفقیت» رکورد پر فروش ترین کتاب کشور را از آن خود کرد. زمانی که از پنجره منزلش به اقیانوس اطلس نگاه می کرد از موفقیتی که کسب کرده به خود می بالید.
او کتابش را نیازی برای همه افراد می داند، چرا که هر فردی در دنیا به رشد و ترقی نیاز دارد و زمانی که این رشد محقق شود دنیای فرد دگرگون می گردد. اگر فردی به واقع خواهان رشد و پیشرفت باشد می تواند در این کتاب کلید تمام قفل های پیش روی خود را بیابد.
مکس ول می گوید: من تاثیر این قوانین در زندگی خودم را دیدم و مطمئن هستم که خوانندگان نیز مانند من می توانند با مطالعه این کتاب به هدف خود دست یابند.
به اعتقاد مکس ول پیشرفت خود به خود اتفاق نمی افتد، شما پیشرفت می کنید چون خودتان می خواهید که رشد کنید.
امروز مکس ول توانسته بیش از ۱۹ میلیون جلد از کتاب هایش را به فروش برساند. مکس ول دیگر تنها یک سخنران و مشاور اقتصادی موفق نیست، او نویسنده ای مشهور نیز به شمار می رود.
۲۱ قانون انکار ناپذیر مدیریت، مدیر درونتان را پرورش دهید و ۲۱ ویژگی ضروری یک مدیر، عناوین دیگر کتاب های او هستند.
چهار سال پیش مکس ول برنامه ای برای پیشرفت زندگی خود طراحی کرد و امروز تمام موفقیت و موقعیت خودش را مدیون تصمیمی است که در آن نیمه شب گرفت. مکس ول ۶۵ ساله اکنون به عنوان یک مولف، سخنران، مربی و مدیر توانسته بیش از ۵ میلیون نفر را در سراسر جهان از قوانین و نکات لازم برای رشد و پیشرفت آگاه ساخته و موارد لازم را به آنها آموزش دهد.
او ظاهری ساده و ورزشکارانه دارد، لباس هایش معمولا به رنگ روشن هستند و فردی ساده و آرام به نظر می رسد. گلف بازی می کندو پدربزرگی مهربان است که نوه هایش را برای بازی به پارک می برد. اگرچه فرد سخت گیری نیست اما برنامه ریزی شده عمل می کند و برای تمام فعالیت های روزانه اش برنامه دارد چرا که معتقد است برنامه ریزی، او را سریع تر به اهدافش می رساند.
زمانی که مکس ول مشغول به کار شد از صمیم قلب می خواست به موفقیت دست یابد. استراتژی او سختکوشی بود چرا که معتقد بود این تنها عاملی است که می تواند مرا به جایی که می خواهم برساند.
در ۲۴ سالگی با مشکلی مواجه شد که نمی توانست راه حل مناسبی برای مشکل ایجاد شده بیابد، اما می دانست که اگرج نتواند از عهده این موقعیت برآید شکست بزرگی را متحمل خواهد شد. در جست و جوی راه حل از مشاوری کمک خواست تا علاوه بر رفع مشکل ایجاد شده به رشد شخصیتی او نیز کمک کند.
مکس ول معتقد است یکی از مهمترین اصول موفقیت اصل بازتاب است. پدر مکس ول در کودکی بارها او را به گردش و سفر برد و همواره از او دو سوال می پرسید: چه چیزی را بیشتر دوست داشتی؟ چه یاد گرفتی؟ در سوال دوم من باید بازتاب را پاسخ می دادم، در واقع اینکه تجربه، بهترین معلم است جمله درستی نیست، بهترین معلم ارزیابی ما از تجربه است و ارزیابی همان بازتابی است که در شما دیده می شود. اکنون مکس ول هر شب حتی برای ۱۰ دقیقه، تمام اتفاقات روز را به دقت ارزیابی کرده و بازتاب آن را در خودش جست و جو می کند.
اگر به گذشته مکس ول نگاهی بیندازیم می بینیم که بیشتر موفقیت هایش را درست در موقعیت های دشوار و دردناک به دست آورده است و در واقع واکنش هایی که در این موقعیت ها نشان داده موجب شده او به نتیجه مثبتی دست یابد. افراد موفق از تجربیات سخت و دردناک درس می گیرند اما افراد ناموفق از تجربیات دشوار فرار می کنند و از آنجا که چیزی نمی آموزند و بارها عمل اشتباه خود را تکرار کرده و بارها یک شکست را تجربه می کنند.
مکس ول از برقراری ارتباط با دیگران لذت می برد، رفتاری دوستانه دارد و عاشق کمک کردن به دیگران است.
یکی از گروه هایی که مکس ول معتقد است به خوبی می توانند از کتاب هایش بهره مند گردند مدیران شرکت ها هستند، افرادی که با وجود مشکلات اقتصادی بزرگ جهانی خواهان ایستادگی و پیش رفتن به جلو بوده و همچنان خواهان موفقیت های بروزافزون هستند.
او در خاطرات خود به روزهایی اشاره می کند که در شرکتی بزرگ به عنوان ناظر مشغول به کار بود. این شرکت به طورمعمول روزانه حداقل یک قرارداد بزرگ و پرمنفعت امضا می کرد اما در سال ۲۰۰۱ به مدت چهار ماه حتی یک قرارداد هم نداشتند.
کارکنان شرکت همه متحیر مانده و در جست و جوی علت این اتفاق بودند اما طبق قوانین مکس ول انگیزه شما را پیش برده و نظم و قانون به رشد و پیشرفت تان کمک می کند. برای تغییر این وضعیت اعضای شرکت باید به چند سوال پاسخ می دادند: آیا می دانید برای پیشرفت چه نیازهایی دارید؟ آیا می دانید چگونه باید پیشرفت کنید؟
قوانین کوچکی که دایم تکرار می شوند به موفقیت های بزرگی مبدل می شوند که کم کم و به مرور زمان پیش می آیند. به پیشنهاد مکس ول بهتر است از تغییرات کوچک شروع کنید تا احساس سردرگمی نکنید و مهمتر از همه اینکه صبور باشید چون این روند گاهی مدت زمان بلندی به طول می انجامد پس سعی کنید از سفری که آغاز کرده اید لذت ببرید.
آگاهانه هدف تعیین کنید تا آگاهانه رشد کنید. سعی کنید ذهنتان را باز کرده و خلاق باشید. مالکان حقیقی دنیا کسانی هستند که پیش از هر اقدامی در ذهنشان از پل های صعب العبور می گذرند و جوانب امر را به خوبی می سنجند.
همچنین به یاد داشته باشید که در زندگی هر فردی دو روز مهم و بزرگ وجود دارد: روزی که به دنیا می آیید و روزی که علت ورودتان به این دنیا را می فهمید. با کشف این علت تمام تلاش های تان معنی دار شده و هدفمند می گردند.
مکس ول محیطی که در آن رشد می کنیم را اینگونه توصیف می کند:
بسیاری بالاتر و جلوتر از من هستند، من دائم در تلاش هستم، شرایط دشوار است و من ناچار می شوم از جایگاه امن و راحتم بیرون آیم، با هیجان از خواب بیدار می شوم، شکست ها دشمن من نیستند، بسیاری از اطرافیانم پیشرفت می کنند، می خواهم که تغییر کنم پس تغییر به سوی پیشرفت بعید نیست و کم کم محقق می شود.
از آنجا که تغییر کار و حرفه به هیچ وجه ساده نیست ضروری است که فرد بسیار بیاموزد و از تجربیات دیگران استفاده نماید و در جست و جوی فرصت های جدید باشد. حتی افرادی که ظاهرا موفق هستند باید به یاد داشته باشند که بهترین محیط برای پیشرفت و ترقی محیطی است که در آن افرادی از شما بالاتر و بهتر باشند.
گذران وقت با افراد موفق بسیار ضروری است چون اگر الگو نداشته باشید پیشرفت برایتان بسیار دشوار می شود. کسی را بیابید که به خوبی از عهده انجام کارهایش برمی آید و موفق است و سعی کنید دریابید چرا موفق است؟
بسیاری از ما موفق نمی شویم چون هرگز فرد موفقی را ندیدیم تا از او رمز موفق شدن را بیاموزیم. همه ما همواره به کمک نیاز داریم حتی موفق ترین ما هرگز بی نیاز از سایرین نمی شود.
باید ارزش هایتان را بیابید و آنها را در وجودتان به خوبی ببینید تا دیگران نیز شما را فردی با ارزش بدانند. اگر خودتان را فردی دست دوم بدانید که هرگز موفق و جذاب نیست شک نداشته باشید که هرگز کسی شما را فردی ممتاز و جذاب نخواهد دید. اگر تصویر ذهنی خوبی از خودتان نداشته باشید محال است دیگران دید خوبی نسبت به شما پیدا کنند.
یکی دیگر از مهمترین نکات در مورد رشد فردی این است که این تغییر، درست مانند رژیم غذایی است، زمانی که کار را آغاز می کنید در ابتدا تغییر چندانی مشاهده نمی کنید اما همین که چند گرم وزن کم کردید ناگهان انگیزه تان بالا می رود و انرژی بیشتری برای ادامه دادن کسب می کنید.
اکنون مکس ول برنامه دیگری برای پیشرفت خود دارد: چگونه می توانم بر تعداد بیشتری تاثیر بگذارم و آنها را در رسیدن به اهدافشان کمک کنم؟ دوست دارم دیگران را آموزش دهم و آنها را با اصول رسیدن به اهداف آشنا کنم.
ارسال نظر