حرف حساب متولدین دهه هشتاد چیست؟
عجیب و پیچیده به نظر میرسند در همه امور. از سبک و سیاق لباس پوشیدنشان گرفته تا ادبیات روزمرهشان. به آنها انتقاد میشود که درس نمیخوانند، لذتجو و خوشگذرانند، وقت خود را صرف امور بیهوده میکنند..
علاوه بر این هر از گاهی هم دست به اقدامات گروهی عجیب و غریبی میزنند که نهتنها موجب شوک و نگرانی مسوولان سیاسی و تحلیلگران اجتماعی میشوند، بلکه بسیاری از افراد جامعه را هم نگران و درگیر این پرسش میکنند که این نوجوانان که زنان و مردان آیندهساز دهههای آتی کشور خواهند بود، چه سرنوشتی را برای خود و جامعه خود تدارک خواهند دید؟
گاهی در مراسم ختم مرتضی پاشایی ظاهر میشوند، چندین ساعت نظم شهر را به هم میزنند و مشکلاتی را برای شهروندان ایجاد میکنند و گاهی هم به صفحات چهرههای مشاهیر ایرانی و خارجی از جمله لیونل مسی حمله میکنند و تبعات اقداماتشان را به اعضای جامعه تحمیل میکنند.
ضمناً این پرسشها را ایجاد کرد که انگیزه این نوجوانان از چنین تجمعاتی چیست؟ چه مطالبه و درخواستی دارند و چرا از این روشها برای بیان مطالبات خود استفاده میکنند؟ و پرسش مهمتر اینکه ادامه این روند به چه صورت خواهد بود؟ و در واقع این نوجوانان از ابزاری که اکنون در قالب شبکههای اجتماعی در اختیار دارند و به وسیله آن میتوانند میتینگهای وسیعی تشکیل دهند، در آینده به چه صورت و در چه جهتی استفاده خواهند کرد؟
از خودشان که میپرسی جوابها سادهاند. دختران و پسران نوجوانی که با هشتگهای پلنگها، پرنسها، شاخها، دافها و پافهای دهه ۸۰ تجمع چند هزار نفره در خیابان را میگردانند، درباره چرایی رفتارشان توضیح میدهند که میخواهند تفریح کنند. از امتحانات خسته شدهاند و شادی میخواهند و برای شکلگیری این تجمع گسترده نیز انگیزهای جز گذران وقت ندارند.
موضوعی که در خیل عظیم انتقاداتی که به آنها میشود، بیشتر مد نظر بسیاری از تحلیلگران اجتماعی قرار گرفته. این موضوع حتی مورد نقد و توجه متولدین نسلهای قبل نیز هست. در این زمینه به ویژه جوانان دهه ۶۰ در صفحات اجتماعی مطالب متعددی را منتشر میکنند.
آنها معتقدند فرزندان متولدشده در دو دهه بعد از خودشان، آرمانی ندارند که برای آن تلاش کنند و فقط به دنبال برنامهریزی برای تفریح و گذران وقت هستند، در حالیکه نسلهای قبل آرمانهای بزرگی داشتهاند و زمانی از هر ابزاری از جمله تلفنهای همراه، شبکههای محدود اجتماعی و... برای شکل دادن کنش سیاسی و اجتماعی استفاده میکردهاند تا آرمانهای والایی را پیگیری کنند.
انتقاداتی که به نظر نمیرسد گوش بدهکاری برایش وجود داشته باشد. همچنان که میبینیم نوجوانان دهه هشتادی با قوت تمام برنامههای تازه خود را تدارک میبینند، در صورت لزوم به شبکههای اجتماعی که مورد وفاقشان هست حمله میکنند، میتینگ برگزار میکنند و... وقعی هم نمینهند به انتقاداتی که رفتار آنها را پوچ و بیمحتوا میشمارد.
نوجوانان دهه هشتادی را چگونه میتوان شناخت؟
وقتی از ماجرا باخبر میشویم که جمعیتی را مقابل یک پاساژ بزرگ در تهران میبینیم. جوانانی که از شکل و شمایلشان پیداست آمدهاند تا آغازین روز تابستانشان را جشن بگیرند. همانهایی که در سالیان پیش قرار آببازی در پارک آب و آتش گذاشته بودند. نیاز نیست در دستگاههای اجرایی و انتظامی حضور داشته باشی که از حرکت آنها شوکه شوی. حتی حاضرین در فضاهای مجازی و استفادهکنندگان از شبکههای اجتماعی نیز از شکلگیری این اجتماع بیخبر بودند. جماعتی که هویت و تشکیلات خود را در شبکهها ساختهاند اما نه به شکل عیان.
یکشبه میتوانند گروه موسیقی محبوبشان را ترند کنند. گاهی هم با هجوم دستهجمعیشان به صفحات مجازی شناخته میشوند. حتی نمیشناسیشان. در گروهها و روابطی که به عناوین مختلف شکل گرفته دیده نمیشوند و قابل رصد کردن نیستند. اما هستند و آنقدر پرتعداد که قرارشان با تمام ریزشها به فراتر از هزار میرسد. دیگریِ پرتعداد فضای مجازی که آرام از حاشیه به متن میآیند.
واقعیت اینجاست که «در فضای زندگی مجازی (Virtual Life)، سبک زندگی خاصی که هیچگاه رنگ و بوی واقعیت و تجسم مادی را به خود نخواهد گرفت، شکل میگیرد. در این فضا که مرز هم نمیشناسد، همه به نوعی یک متعامل (interactor) به حساب میآیند و هیچکس، به خاطر آنکه از طبقهای خاص است، مورد بازخواست قرار نمیگیرد، بلکه بیشتر به خاطر آنچه هست، مورد ارتباط قرار میگیرد» (فیلیپ روزدال، ۱۳۹۲). از اینروست که فضای مجازی و اینترنت، برای نوجوان اغلب ناراضی از وضع زندگی و اقتصادی، زندگی دوم را میسازد و البته استفادهای ۷۰درصدی از اینترنت که بیشتر صرف ارتباطات اجتماعی و شبکههای اجتماعی شده تسهیلکننده آن است. طبیعی است که این درصد در شهرهای بزرگ بیشتر هم خواهد بود. نسلی که در فضای مجازی از فیلترشکن استفاده میکنند (بیش از ۹۰ درصد) و این دنیا را بیشتر برای سرگرمی و تفریح (۵۳ درصد) و ارتباط متنوع و جدید (۳۰ درصد) میپذیرند، حتی اگر ارتباط حقیقی و حضوری فراگیر دارند، آن را در امتداد همان زندگی خویش یافتهاند.
میتوان چنین ارزیابی کرد که «ریسکپذیری، انتقالی بودن احساسات و عواطف، دادن فرصت بازاندیشی، تقویت فردیت و استقلال عمل و انتخابی بودن، سیال ساختن هویت، ایجاد تعارض، دوسویگی و بحران در هویت، جبران کردن برخی کاستیهای فضای عمومی و حقیقی، خصوصیکردن دنیای زندگی، فراغتی ساختن رسانه و فردی ساختن هویت، پیچیدگی در هویت، زیباسازی زندگی روزمره، کسب سریع تجارب مربوط به بزرگسالی، جزءجزء کردن هویت، افسونزدایی از برخی جاذبههای زندگی غربی، ایجاد تمایز، ارزشمند کردن تمایز و اهمیت دادن به سبک زندگی از جمله تاثیرات مفروض این فضا بر ارزشها، هویت و گرایشهای این جوانان به حساب میآیند (ذکایی ۱۳۹۰).
فضایی که بسته به شبکه مورد استفادهشان نیز تفاوتهای عمدهای در آن وجود دارد. نهتنها حضور نفس ارتباطات مجازی تفاوتهای بسیاری ایجاد کرده، بلکه حضور در چه شبکهای و چگونگی حضور در فضای مجازی هم روابط و هویتهای متنوعی را آفریده است. برای شناخت نسل نوخاسته دهه هشتادی توجه به نوع گسترش شبکههای اجتماعی اهمیت دارد. پستگذاری و تعامل در شبکههای اجتماعی جزو فراگیرترین کاربردهای اینترنت در حال حاضر است.
تلفنهای همراه هوشمند و انواع برنامههای کاربردی روی آن که شبکههای متنوع و جدیدی را با خود به همراه داشته، انتخاب اول بخش زیادی از ایرانیان اعم از جوان و غیرجوان شده است. ارتباطات مکتوب و مولتیمدیایی و روابط سریع و همه جایی.
در بین همه این افزونهها نسل جدید برای بازنمایی هویتی خود اینستاگرام را که فیلتر نیست بیش از سایرین انتخاب کرده است. رسانهای که زندگیها، آرزوها و... جوانان را بازنمایی میکند. نمود هر فرد در هرلحظه است و حداکثر زمان برای صحنهسازی ۱۵ ثانیه (که به تازگی در ورژنهای جدیدتر به ۵۰ ثانیه رسیده) است. در این شرایط میتوان هویت مطلوب و آرمانی را ساخت و با دیگران به اشتراک گذاشت و این تفاوت اساسی این رسانه با رسانههای پیشین است.
پسند دیگران و طرفداری دیگران (لایک) اولین اصل در این بازنمایی است. لایکگذارانی که در این فضا از خود یک انبوهه میسازند و هر از چندی این انبوهه را در فضایی حقیقیتر به نمایش میگذارند. فضایی که رد نسل نوجوان ایرانی و خواستههایش را میتوان در آن سراغ گرفت. در واقع تفاوت در بازنماییهای شبکههای اجتماعی، بازنمود هویتی نسلها را نیز متفاوت ساخته است. مساله نسل جدید سبک زندگی و بازنمود آن در شبکههای اجتماعی است. سبک زندگیای که هم هویتبخش است و هم متمایزکننده. و این نسل بر اساس علایقش به دنبال بازنمودی از انبوهه خویش است. و این طلب جماعت با اجتماعاتی از جنس پاساژ کوروش خود را نشان میدهد.
معلمان مدارس و اهالی آموزش و پرورش، دیگریِ پرتعداد فضای مجازی را خوب میشناسند. خانوادههای دارای فرزند نوجوان نیز با خلق و خویشان آشنا هستند. آمارها و نگرشسنجیهای جوانان نیز آنها را تا حدودی به تصویر کشیده است. هنوز به اجتماع وارد نشدهاند که بتوان مانند نسل جوان از سرمایه اجتماعی آنها یا حتی افسردگی اجتماعی آنها گفت. هنوز به سن قبول مسوولیت اجتماعی نرسیدهاند. ازاینرو مهمترین محلهای بروز و ظهورشان فضای مجازی است و همچنان که نشان میدهند، به وضوح احترام به زندگی و سبک زندگی مختص خودشان برایشان ارزشمند است. «مصرف» نقطه مرکزی و کانون رفتار و مبادلات آنها شده و خوب مصرف کردن جزو آمال اصلی ایشان است. مهمترین مطلوبیت در بزرگسالی رسیدن به رفاهی است که این خواسته را برایشان به ارمغان آورد.
سبک زندگی ماهیتی مدرن دارد و فضای مجازی و سهولت دسترسی به آن انواع سبکها اعم از شنیدنی، خوردنی، پوشیدنی، بازی و تفریح کردنی و... را به ایشان شناسانده است. از طرفی سبکهای زندگی به طور بارزی بیانگر محیطهای ویژه فعالیت اجتماعی هستند و عملاً به آنها وابستهاند. بدین ترتیب گزینش شیوههای زندگی اغلب تصمیمگیریهایی برای غوطهور شدن در آن محیطها و یکرنگ شدن در آنها هستند. عاملی برای ایجاد همان انبوهههایی که پیشتر دربارهشان گفته شد.
در واقع این شیوه هویتیابی جریان زندگی جدید و جذابتری را برای نسل نو آفریده که از خلال آن آزادی اجتماعی مورد توجهاش را در فضای مجازی و در تودرتوی اینترنت نیز یافته است. زندگیای که به جوان آموخته هیچ اقتداری را نپذیرد و دخالت در زندگی و سبک زندگیاش را برای هیچ فردی حتی خانواده حق نداند. نسلی که از دولت و بزرگترها تنها تسهیلات میخواهند و بس.
تسهیلاتی که امنیت و آیندهشان را به جهت فراغت و لذت بیشتر در زندگی بسازد. نسلی که هرچند اجتماع نسلی را میپذیرند اما دغدغههایشان فعالیتهای اجتماعی و حضور در نهادهای مدنی را برنمیتابد. (آمارهای رسمی و واقعی وزارت جوانان گویای این مهم است.) درواقع ایشان را میتوان دیگریِ ساکن در فضایی شناخت که اجتماع و انبوهه میآفریند اما جامعهسازی نمیکند.
نظر کاربران
یعنی می خواید بگین همه اونایی که رفتن صفحه مسی و .. دهه هشتادی بودن؟
یه ذره هم خوش بین باشین بد نیست
مادر پدر اين بچه كين ؟
جر اين كه اين بچه ها دست پرورده ي والدينشون هستند ؟
هر اتفاقي مي فته نندارين گردن اين بچه ها ،
به پدر مادرشون ايراد بگيرين با اين بچه تربيت كردنشون
پاسخ ها
شرایط اجتماعی و اینهام که هیچ
اصلا نوجوانان دهه هشتادی را می توان شناخت؟؟؟
آیا؟؟
واقعا ایا؟؟؟
پاسخ ها
عایا
یه جوری میگید دهه هشتادی انگار از چین وارد کردن این بچه هارو، اونا حاصل تربیت پدر
مادرای ده شصتی یا پنجاهی هستن دیگه ، حاصل همین اموزش و پرورش ناقص خودما پس اول ایراد از ماست
تقصیری ندارن ..
نمیدونم چرا هی میگین دهه هشتادی.آخه اصلا فکر کردین که یه بچه دهه هشتادی الان خیلی سن داشته باشه پانزده سالشه.این اشخاص دهه هفتادی هستن که اگه یه نگاهی به عکس های مربوطه انداخته باشین متوجه میشین.
افتخار میکنم که دهه هفتادیم
چون چیزاییو قبول کردم وحقانیتشو پذیرفتم که ندیدم..!
تحریم هاییو تحمل کردم که باهاش بزرگ شدم و..!
الان مسئولیتی بر دوش دارم که از طرف کسی غیر خدا پیشتیبانی و یاری نمیشه..!
و قراره جامعه ای بسازیم که برای ظهور امام زمانمون آماده بشه..!
میگین همه چی پیشرفته شده بهتره اینم بگین ماها با چه دشمنای پیشرفته ای طرفیم..!
پاسخ ها
دهه پنجاه و شصت و هفتاد و هشتاد نداره. همه داریم دور خودمون می چرخیم فقط واسه روزمزگی. نه برای روحمون کاری می تونیم بکینیم نه برای اخلاق اجتماعیمون. همش درگیر چیزهای بیخودی و قضاوت کردن و یک لقمه نون ...
این بچه ها حاصل تربیت غلط هستند تربیتی که از بچه ها موجوداتی پر توقع لذت طلب و تن پرور میسازه بچه هایی که وظیفه والدین رو بر اوردن خواسته های اونا میدونن و پدر مادر هایی که به جبران ناکامیها و نداشته های کودکی خودشون در برخوردار کردن بچه ها افراط میکنن و صد البته سیستم اموزشی و تربیتی که کلا تعطیله و همیشه از جریانات اجتماع عقبه و فقط میخاد تقصیر رو گردن عامل بیرونی بندازه
پاسخ ها
پس دهه هشتادیا ها رو مقصر ندونید مادر پدر ها درمقابل همه ی این امکاناتی که به دهه هشتادیا ها میدن ازشون توقع درس خوندن و به جایی رسیدن رو دارن خیلی از همین بچه ها دارن آرزو های والدینشان رو برآورده میکنن حتی برای خودشون هم زندگی نمیکنن
من دهه پنجاهی هستم . پدرم کارمند ساده بود و ودرآمدمان پایین . اما همیشه تو چشم بود .اینقدر فاصله طبقاتی نبود .الان دو تا بچه دهه هقتادی دارم فقط بدای تامین خوراکشون و مسکن دو جا کار میکنم بندرت میبینمشون .بچه های من تفریح ندارند سطحشون از هم دانشگاهیاشون پایینتره ومنو با پدر همدانشگاهیش که مدیر بانکه یا مدیر دولتیه مقایسه میکنه . من دنبال آرمان هایی بودم که ... الان شرمنده زن و بچه هامم .
پاسخ ها
دده پنجاهی ها دهه نسل کاری بی توقع بود...
نه نسل بیکار پر توقع
آرمان سیخی چند. این ها دهه هشتادی نیستن و همشون متولدین نیمه دوم دهه هفتاد هستند. دهه هشتادی ها به زور 15 سال دارند در حالی که این آدمها که تو عکس هستند همه بیش از 17 18 ساله به بالا هستند.
زیر نظر پدر و مادر تربیت بشن درست میشن؛
گوشی موبایلشون رو بندازی تو سطل آشغال خیلی چیزها درست میشه
چی شلوغش کردید! چه ربطی داشت به دهه هشتادی ها اینهاهمه 18 20 سا دارند
منم یه دهه هشتادی هستم ولی از این غلط ها نمی کنم
اینا ک دهه هفتادین تو عکس درزمن دهه هشتادیا حاصل تربیت شما دهه شصتی پنجاهیاس
پاسخ ها
لایک داری
من خودم دهه هشتادیم.به خدا آدم رو از دهه هشتادی بودن ناامید میکنید.تازه اینا که دهه هفتادی ان.من ١٣سالمه.بزرگترینمون ١۵سالشه پس چرا اینا همه ١٩. ٢٠سالن.در خارج به خاطر به دنیا اومدن افراد جدید ذوق میکنند ولی در ایران همه حسودی.مثل همین آهنگی که درست کردن.دهه ۵٠ها به دهه ۶٠ها.دهه٧٠هابه دهه٨٠ها.من میخوام وقتی بزرگتر شدم برم خارج تاکه بخوام درمملکتی زندگی کنم که همه به حسودی میکنند و برای هم احترامی قاعل نیستن
یه سوال؟
دهه هفتادیا چی شدن؟تمام اونا هم دارن کارای مارو میکنن...اگه ما انقدر بدیم...هفتاد چیه؟
من یه دهه هشتادیم ولی انقدر شعور دارم که از این کارای وقت حروم کن نکنم...
اینم بگم که نباید الکی قضاوت کرد...شاید سنمون کم باشه...شاید تمام امکاناتو داشته باشیم...ولی نوجوونیم
هفتادیا صددرصد کارا و تفریحات مارو حالا به شکل دیگه ای داشتن...
پس لطفا دیگه از این مقالات و این که حرف حساب دهه هشتادیا چیست ننویسید...
امیدوارم به جایی برسیم که دهه هفتادیاااااا در مقابلمون هیچ بشن...
پاسخ ها
همین الان هم هفتادی ها هیچی نیستن
عجبااا
من هم دهه هشتادی هستم چشمتونو هم در میاریمد
پاسخ ها
درست الان اولویت داره، برو سر درس و مشقت
من یه دهه 80 هستم افتخار میکنم
چون ماها زیر بار حرف زور نمیریم یعنی خدارو شکر تو سری خور نیستیم
پاسخ ها
بشین سر درسو مشقت بچه جون
ما دهه هشتادیا هر چی باشیم زود قضاوت نمیکنیم بعدشم تاریخ کشورمونو ترجیح نمیدیم .
لایک به خودمون^_^
پرچم دهه هشتادیا بالاس^_^
لـــــایک!^_^
حالا یجوری میگن تربیت ما غلط انگار مملکت الان چه گلی هست که دست شماست شمایید که دارید گند میزنید به مملکت ماکه کاره ای نیستیم
پاسخ ها
شماها دارید ما هشتادیا ها رو تربیت میکنید پس الانم نتیجه ی تربیت علی رو ببینید
ما دهه هشتادیا هیچ وقت به پای کسی نمی افتیم دهه ی هفتادی ها کسانی هستن که باید به پای مابیفتند
دهه هشتادی ها خیلی هم خوبن از اون هفتادی های چلوغز ک بهترن ایششششس حرفم میسازن ..
من خودم دهه هشتادیم و افتخار میکنم خیلیم خوبه
اه این ها چی نوشتی
ادم باید سالدن
آخه اینا چه حرفایی میزنید می یه دهه هشتادیم تیزهوشان می خونم اهداف بزرگی هم دارم واقعا متاسفم
پاسخ ها
تو تیزهوشان هستی به اونی که نیست هم فکر کن .کلی فشار رو اون بچه ای که تیزهوشان نیس وجود داره . من نمونه درس میخونم ولی همیشه تیزهوشان رو میزنن تو سرم والدینم حتی به اینکه من به هنر علاقه دارم نه تجربی توجه هم نکردن
من یه دهه شصتی هستم ولی دوست دارم با چند تا از این دهه 70 یا 80 صحبت کنم
اره اصن ما دهه هشتادیا بد شماااا خوب چرا نمیگید ک روزی چندتا پلنگ دهه هفتادی تو پارتی و ..... میگیرن همع پلنگا و شاخای اینستا دهه هفتادین
حتما ما دهه هفتادیا رو دیدیم ازین کارا میکنن ک ماهم میکنیم(:
حتما ما دهه هفتادیا رو دیدی ک ازی کارا میکنن ک ماهم انجام میدیم بالاخره الگومونن
شما های که میگید دهه هشتادی ها فوقش ۱۵ سال دارن و چه به اینکارها
در دهه های قبل ارتباط نوجوانان با خارج از کشور ویا اخبار کشور مثل الان نبود همون کار های که دهه هفتادیا الان میکنن رو دهه هشتادیا الان میکنن دهه هشتادیا زود تر بزرگ شدن روشون زودتر از دهه های قبل باز شد ارتباطشون با والدین خیلی کمتر شد و برای همین چون میخوان مستقل باشندست به کارهای میزنن تا این موضوع رو ثابت کننکار های که دهه هفتادیا جرئت انجامش را نداشتند دارن انجام میدن در دهه های قبل ارتباط همسایه ها باهم بیشتر بود و نوجوانان کاری نمیتوانستند انجام دهند اما حالا همسایه همسایه رو نمیشناسه و نوجوانان بدون ترس از فهمیدن والدین هر کاری که میخوان میکنن به همین دلیله که اونا زود بزرگ شدن
بسع دیگه افتخار میکنم که ی دختره دهه هشتادیم بسه نسل ما اینجوریه و هر کاری بخوایم میکنیم
بسه دیگه من دهه هشتادیم بعدشم دهه هفتادی ها بیاید به پای ما بیوفتید*_*
من مابین ۷۰و۸۰ام
سلام
تفریح مشکلی نداره ولی بشرط بموقع بودن آن من خودم ۸۰بدنیااومدم وخیلی بچه های زرنگ ودرس خون وورزشکاروهنرمندو...ای اطرف خودم توی مدرسه ویاجاهای دیگه میبینم که اهداف بزرگی دارند وبیشترسرشون به ماجرای کنکورداره گرم میشه والبته دهه هشتادهم مثل بقیه دهه های تاریخ دارای افرادی ناشایست میتواندباشدکه هیچ ربطی به همه نداره واستفاده ازلفظ دهه فلانی هایک چیزغلط واشتباه وکلیشه ای هست امام علی(ع)هم فرموده اندکه هرنسلی ویژگی خودشوداره دیگه من مطمئن هستم درآینده کلی پزشک دهه هشتادی مهندس دهه هشتادی حقوق دان دهه هشتادی و...خواهیم داشت وخواهش میکنم که ازسرکوفت زدن به بقیه انقدرلذت نبریدامانصیحت کنید.
ما دهه هشتادیا لااقلش امیدواریم زیر حرف زور نمیریم واسه ایندمون دست به تلاشای بیکران میزنیم واسه خوشگذرونیمون ارزش قاعلیم همه دهه ها میخوان اینجور روحیاتی داشه باشن
اینو فراموش نکنیم بزرگترا یا همون دهه 60 و 50 هستند که باعث میشن همچین فرزندانی متولد بشن اگه پدر مادرها به این باور برسن که نسل با نسل فرق میکنه و نباید عقده های خودشون رو سر بچه هاشون خالی کنن هیچ وقت نوجوان ها دست به این کار ها نمیزنن فراموش نکنیم که نوجوونا دنبال مجهولات میرن
واقعا مشکلتون با دهه هشتادیا چیه؟چرا انقدر دهه هشتادیا رو میکوبونید؟یعنی چی این حرف ک حرف حساب دهه هشتادی ها چیست؟یک جوری میگید که ادم ب خودش شک میکنه هر جا رفتم هر سایتی رفتم ما رو کوبونده بودن دوستان دهه شصتی ما ب شما احترام میزاریم ولی ما تو زمان شما بزرگ نشدیم ما در شرایط حال زندگی میکنیم مشکلات شما رو نداشتیم اما در نوع خودمون مشکلات خودمونو داریم انقدر نگید دهه شصتی ها فلان دهه شصتی ها بهمان در ضمن لطفا همه را با هم جمع نبندید چ بسیار نوجوانان دهه هشتادی ک میتوانند ایران را بسازند اره من افتخار میکنم ی دهه هشتادیم درسته سرهامون تو گوشیه ولی شاید درست استفاده کنیم از موبایل و تبلت و دنیای فناوری من واقعا نمیدونم دلیل این همه تنفرتون از دهه هشتادیا چیه برام قابل درک نیست واقعا ..........من دهه هشتادیم باعث افتخااااارمه
پاسخ ها
اففففرررررییییییییییییییین
منم دهه هشتادیم
ما دیگه ذهنمون باز شده و از همه چی خبر داریم
فقط میخایم که مارو کوچیک فرض نکنن همیییین:)
منم دهه هشتادیم
ما دیگه ذهنمون باز شده و از همه چی خبر داریم
فقط میخایم که مارو کوچیک فرض نکنن همیییین:)
خب که چی الان منم یه دهه هشتادیم و فقط ۱۴ سالمه شماها همه فک میکنین ماها چقدر بچه های پررویی هستیم نمیدونین که تو دل ماها چی میگذره این جامعه است که مارو اینجوری کرده جامعه نمیزاره ما ازاد باشیم پس خودمون برای شادی خودمون تفریح میسازیم هی هرچیم میشه همه میگن برو درستو بخون این حرفا واسه تو زوده مطمئن باشین همین ماهاییم که جامعه رو میسازیم
من یه دهه هشتادیم و فقط ۱۴ سالمه دلیل نمیشه هرچی میشه بگین دهه هشتادی دهه هشتادی این جامعه است که باعث شده اخلاق و لباس پوشیدنمون اینجوری بشه این جامعه است که نمیزاره ازادی داشته باشیم واسه همین ما برای خودمون تفریح های مختلف ایجاد میکنیم شما خبر ندارین تو دل ماها چی میگذره و همش یه چیز میشه میگین برو پی درسو مشقت این حرفا به درد تو نمیخوره ماها با گذشته اشناییم با اینکه ندیدیم ولی پدر مادرامون دیدن و واسمون تعریف کردن ماها فهمیدیم که اونا چقدر سختی کشیدن تا به یه جایی رسیدن ولی ما دیگه نمیخوایم مثل نسل های گذشته ساکت بمونیم و هیچ کاری نکنیم و مطمئنم که ماها جامعه رو از نو میسازیم
فک کنم کلا یارو با ما مشکل داشته هووووووف ما هرکاری بخوایم میکنیم ب کسی چه
ما دهه هشتادیا هرجوری بخایم زندگی میکنیم چشم فضولامون دراد....
دهه هشتادیا عشقنو بس...
من دهه هشتادم و به هشتاد بودنم افتخار میکنم