ترول ها و دولت های برباد رفته
فحش می دهند، پس هستند
شمار ترول های سیاسی در عالم سیاست روز به روز بالاتر می رود؛ آدم های پرخاش گر و بی ادب و گستاخی که لزوما بدذات یا روان پریش نیستند، بلکه همه چیز برایشان یک سرگرمی و بازی است برای دیده شدن و در مرکز توجه عالم بودن، لزوما جنگ طلب نیستند.
شمار ترول های سیاسی در عالم سیاست روز به روز بالاتر می رود؛ آدم های پرخاش گر و بی ادب و گستاخی که لزوما بدذات یا روان پریش نیستند، بلکه همه چیز برایشان یک سرگرمی و بازی است برای دیده شدن و در مرکز توجه عالم بودن، لزوما جنگ طلب نیستند، اما اگر بدانند اعلام جنگ به ملت ها به شهرتشان دامن می زند، جنگ جهانی سوم به راه می اندازند.
ترول ها فقط به عرصه سیاست محدود نمی شوند. در عالم هنر هم هر روز آدم های بی نام ونشانی را می بینیم که در فضای مجازی به پیش کسوت ها توهین می کنند، آثار آن ها را زیر سوال می برند و برایشان پرونده سازی می کنند.
آن چه در ادامه می خوانید، پرونده ای است درباره ترول ها و مقوله ای جدید به نام ترولینگ؛ پدیده ای که هرچند در سال های اخیر تا مغز استخوان درگیر آن بوده ایم، اما شاید از این زاویه و تحت این نام به آن نگاه نکرده باشیم.
تازه کار است یا نامحبوب؛ رویای شهرت و قدرت دیوانه اش کرده. صبر ندارد که بنشیند تا همه چیز سیر طبیعی اش را طی کند؛ می خواهد یک شبه ره صدساله برود. دوست دارد هر طور شده سر و صدا راه بیندازد و نگاه ها را به سمت خود خیره کند. اینستاگرام یا توییترش را باز می کند و یک چهره سرشناس را هدف می گیرد. هرچه به ذهنش می رسد، بی هیچ ملاحظه و فیلتری تایپ می کند؛ فحش و تهمت و بد و بیراه هم اگر باشد، چه بهتر. دست می گذارد روی نقطه حساس؛ مادر یکی، همسر دیگری، اعتقادات سفت و سخت فلان گروه و فرزند فلان سیاستمدار یا خواننده سرشناس مردمی. هشتگ درست می کند و طرف مورد اهانت قرار گرفته را هم تگ می کند. غوغایی به راه می افتد و یک شبه بازدید صفحه اینستاگرام یا توییترش چند برابر می شود. آدم ها می آیند و نظر می دهند و سر و صدا می کنند و آوازه او گوش زمین و زمان را کر می کند. در دنیای مجازی به این آدم ها می گویند ترول و به ترفندی که برای جلب توجه در پیش می گیرند، می گویند ترولینگ.
همه ما با تصویر عموما خنده داری که در شبکه های اجتماعی دست به دست می چرخد و یک موضوع روز اجتماعی را با زبان طنز و تصویرسازی های ساده روایت می کند، آشنا هستیم. مشهورترین این ترول ها همان تصاویری است که زنان و مردان را در موقعیت های مختلف مثلا در آرایشگاه یا بعد از به هم خوردن یک رابطه نشان می دهد، یا مجموعه تصاویری که رفتارهای اجتماعی ایرانی ها را با خارجی ها به زبان طنز تصویری مقایسه می کند. این ترول های پرطرفدار حالا چند وقتی است که مصادیق زنده انسانی پیدا کرده اند؛ همان قدر مسخره، به همان اندازه گستاخ و بی توجه و البته به همان میزان مورد توجه؛ آدم هایی درمانده شهرت که برای یک لحظه در مرکز توجه بودن جان می دهند.
سرزمین های ترول خیز!
ترول ها حالا همه جا هستند؛ بین ژورنالیست ها، هنرمندان، آدم های عادی و از همه مهم تر سیاستمداران. در بسیاری از جوامع مدرن که آمار استفاده از شبکه های اجتماعی در آن ها بالاست، ترولینگ ساده ترین راه است برای طی کردن پله های ترقی. ترولینگ سیاسی معمولا در دو دسته از جوامع خوب جواب می دهد. دسته اول جوامع تک صدایی و تک حزبی که یا در آن ها حرف احزاب و گروه های غیرحاکم یا فاقد پشتوانه های قدرتمند شنیده نمی شود و همه گروه ها تریبون مناسبی برای حرف زدن و مشهور شدن ندارند، یا احزاب صاحب قدرت پایگاه مردمی مناسبی ندارند و در نتیجه به فکر کاری می افتند که احساسات و عواطف عمومی را تحریک کند و نامشان را بر سر زبان ها بیندازد.
دسته دوم جوامع آزاد و فوق دموکراتیکی هستند که آن قدر نظرات مختلف در آن ها گفته و شنیده شده که برای جلب نظر عموم باید دست به دامان روش های ناجوانمردانه تری شد. در این جوامع تنها از راه دست گذاشتن روی نقاط حساس است که می توان آدم ها را به بحث دعوت کرد و آن ها را به چالش کشید؛ وگرنه بخش اعظم جامعه ترجیح می دهند رفتاری منفعل را در پیش بگیرند و خود را از هرچه رنگ و بوی سیاسی دارد، کنار بکشند. مردم این جوامع تنها در دو صورت به وجود می آیند و درباره مسائل سیاسی کشورشان بحث می کنند؛ یکی زمان برگزاری انتخابات مهم و دیگری هنگامی که پای یک سیاستمدار شهرت طلب بددهان پوپولیست یا همان «ترول» به میان بیاید.
زمانی که قرار است انتخابات مهمی مثل ریاست جمهوری در کشوری برگزار شود، فضا برای ترولینگ بیش از قبل مهیا می شود. کمپین های ریاست جمهوری در اکثر کشورها در فضایی بدون فیلتر و آزادتر از شرایط عادی جوامع، برگزار می شود و دسترسی به اطلاعات آسان تر اتفاق می افتد. علاوه بر این در تنش ناشی از جو متشنج پیش و پس از انتخابات به راحتی می توان با یک اقدام تحریک آمیز، آدم ها را وادار به نشان دادن واکنش های احساسی و غیرمنطقی کرد؛ رفتارهایی که ممکن است به ضررشان تمام شود و آینده سیاسی شان را به خطر بیندازد. در این ایام بارها از زبان کاندیداها می شنویم که اظهار نظر رقیبشان «توهین آمیز» بوده است. رفتار اهانت آمیز این دست از سیاستمداران یک منطق ساده دارد: «جلب توجه منفی بهتر از دیده نشدن است.»
ترول ها معمولا آدم های باهوش اما نفرت انگیزی هستند که از همه اتفاق ها به نفع خودشان بهره برداری می کنند. با یک تهمت یا اهانت ساده عده ای را به جان هم می اندازند و وقتی بخش اعظم جامعه علیه شان موضع گرفتند، خودشان را در قالب یک قربانی جا می زنند که همه با او دشمنی دارند. در این میان این رسانه ها هستند که اهمیت موضوع را از آن چه هست، بیشتر درک کرده و یک بی نزاکتی ساده را به یک بحران سیاسی تبدیل می کنند. به بیان دیگر، ترول ها درواقع مخلوق رسانه ها به ویژه رسانه های جدید از جنس شبکه های اجتماعی هستند که با بهره گیری از همین ابزار، یک شبه راه خود را به سمت بالاترین پله قدرت و شهرت باز می کنند.
ترامپ؛ بزرگ ترین ترول دنیا
بسیاری از کارشناسان ارتباطات بر این باورند که بروز پدیده دونالد ترامپ در آمریکا وابسته به همین ترفند ترولینگ است و کارکرد رسانه هاست که ترامپ را ترامپ کرده است. تعاملات پیچیده میان رسانه ها، جوامع و کاندیداها گاه می تواند موج غیرقابل کنترلی از توجه را نصیب یک فرد بدون صلاحیت کند.
اصحاب رسانه و مردم عادی گاهی فراموش می کنند که امثال دونالد ترامپ چه ترول های ماهری هستند و می توانند اوضاع را چطور به نفع خودشان تغییر بدهند. آن ها از طریق شبکه های اجتماعی چرخه های خبری ایجاد می کنند که توسط خود آن ها هدایت می شود و در نهایت به خودشان برمی گردد.
براساس گزارش های منتشرشده توسط گوگل نیوز، دونالد ترامپپ طی چند ماه اخیر بیش از سایر نامزدهای جمهوری خواه توجه رسانه ای را به خود معطوف کرده است. ۴۶ درصد از پوشش رسانه ای وقایع مرتبط با نامزدهای جمهوری خواهان به ترامپ اختصاص داشته و در این میان سهم جب بوش ۱۳ درصد، کریس کریستی ۹ درصد و تد کروز ۴ درصد بوده است. ترامپ طی فقط یک ماه، ۶۲ درصد از ترافیک سرچ گوگل را در قیاس با رقبای جمهوری خواهش به خود اختصاص داد که این رقم بیش از شش برابر جب بوش بود که رتبه دوم سرچ های گوگل را به خود اختصاص می داد.
ترولینگ سیاسی در آمریکا سابقه ای چندین و چند ساله دارد. در سال ۲۰۱۲ تمام استراتژی نیوت گینگریچ، رییس پیشین مجلس نمایندگان آمریکا، حول ترولینگ و فریب دادن رسانه ها می چرخید. در سال ۲۰۰۸ هم سارا پالین هرچند محبوب جمهوری خواهان بود، اما در فریب دادن دموکرات ها و رسانه ها نبوغ فراوانی به خرج داد. آوازه او به سرعت در همه دنیا پیچید، با این حال عمر محبوبیتش کوتاه بود. اما ترامپ سطح جدیدی از ترولینگ را در فضای سیاسی آمریکا به نمایش گذاشته که تا پیش از این از هیچ یک از سیاستمداران پوپولیست آمریکایی دیده نشده بود؛ او حتی به اعضای حزب خودش هم رحم نمی کند و وقت و بی وقت هم حزبی هایش را هم مورد اهانت قرار می دهد.
این همان استراتژی موثری است که توسط سیاستمداران پوپولیست ایرانی هم در پیش گرفته شده است. این دسته از سیاستمداران هرچند دشمنان پر و پا قرصی دارند، اما به شرط آن که هوشمندانه عمل کنند، به همان میزان هواداران قابل توجهی هم پیدا می کنند. طرفداران این دسته از سیاستمداران یا رای دهندگانی هستند که اطلاعات کمی دارند و صرفا به خاطر مشهور بودن یک کاندیدا به او رای می دهند، یا کسانی هستند که با طرف های مورد اهانت قرار گرفته که تعدادشان هم کم نیست، دشمنی دارند.
مبارزه با اغلب ترول ها کار آسانی نیست. اکثر آن ها از ضریب هوشی بالایی برخوردارند و می توانند پیچیده ترین شرایط را هم به نفع خودشان تغییر بدهند. آن ها بلافاصله در نقش قربانی فرو می روند و از آن جا که کمتر کسی حاضر می شود اعتبار چندین و چندساله اش را به خطر بیندازد و با آن ها با همان ادبیات خودشان مقابله به مثل کند، در چشم برهم زدنی در مرکز توجه عامه قرار می گیرند.
اولین گام برای مقابله با ترول ها در جوامعی که با پدیده ترولینگ مواجه اند این است که اعضای آن جوامع حضور ترول ها در عرصه سیاست را به رسمیت بشناسند و بپذیرند که این یک داستان واقعی است، نه یک سرگرمی گذرا. بهترین واکنش از طرف کسانی که مورد حمله ترول ها قرار می گیرند، سکوت است، نه دفاع از خود و به نمایش گذاشتن واکنش های احساسی. آن ها باید بر وسوسه دفاع از حیثیت و اعتبار خود غلبه کنند. باید بدانند عامه مردم فراموشکار هستند و اگر به سوژه ای دامن زده نشود، به زودی از حافظه جمعی پاک می شود.
تجربه رویارویی با ترول های تاریخ نشان داده که تنها راه نابود کردن ترول ها این است که به آن ها بی توجهی کنیم. بایکوت رسانه ای بهترین راه برای حذف آدم های کوچکی است که مسیر پیشرفت را در راه های غیرانسانی جست و جو می کنند.
شگردهای تبدیل شدن به یک ترول واقعی
ترولینگ در هر کجای دنیا که اتفاق بیفتد، از قواعد خاصی تبعیت می کند. بسیاری از سیاستمداران خودآگاه یا ناخودآگاه به قواعد جهانی که امتحان خود را در کسب شهرت پس داده، تن می دهند و آن ها را در مسیر رسیدن به قدرت به کار می گیرند. در ادامه به چند مورد از پرکاربردترین ابزارهای ترول های بزرگ دنیا اشاره می کنیم:
۱- انحراف از موضوع
ترول ها سعی می کنند دیگران را در مباحثات بی ربط با موضوع اصلی به دام بیندازند و آن ها را در یک دور باطل با موضوعات بی اهمیت گرفتار کنند. این اولین مهارت ترولینگ است که در همه نمونه ها مشاهده می شود. یک ترول واقعی برای خشمگین کردن مردم آن ها را در پیچ و خم مباحثاتی طولانی درباره دین، مسائل نژادی یا قومیتی اسیر می کند.
۲- ناسازگاری
اکثر ترول ها با تفکرات غالب جامعه سر ناسازگاری دارند. آن ها ترجیح می دهند یک موضع گیری خاص و غیرمرسوم داشته باشند و تا پای جان از آن دفاع کنند. این مسئله باعث می شود که دشمنان بیشتری پیدا کنند و بحث های بیشتری به راه بیندازند.
ابزار صلی ترول ها برای برانگیختن واکنش های تلافی جویانه و به دام انداختن رقیبانشان بددهانی و پرخاش گری است. آن ها با زبان تند و تیزشان مثل آب خوردن برای خود دشمن می تراشند.
۴- فعالیت گسترده در شبکه های اجتماعی
ترول ها سلاطین شبکه های اجتماعی هستند. در هر یک از صفحه های شخصی شان هزاران دنبال کننده دارند و برای هر شبکه اجتماعی متناسب با ساختارش برنامه یا را در نظر می گیرند. آن ها از طریق کراس یستینگ یا پست گذاری های متقاطع در دنیای مجازی نفرت پراکنی می کنند.
۵- ایجاد شوک
یکی از مرسوم ترین روش های ترولینگ ایجاد شوک است. این مسئله می تواند از طریق انتشار پست های خشونت آمیز یا غیراخلاقی اتفاق بیفتد. آن ها درباره مقوله های حساسیت برانگیزی مثل تجاوز و قتل اظهارنظرهای عجیب و غریب می کنند و با برانگیختن تعجب عامه مردم، توجه ها را به سمت خود معطوف می کنند.
۶- ژست های نصیحت آمیز
ترول ها عاشق این هستند که ژست های نصیحت آمیز به خود بگیرند و خودشان را حلال مشکلات نشان بدهند. آن ها اغلب به پرسش کنندگان جواب های بی ربط احمقانه می دهند و این طور وانمود می کنند که پاسخ همه مسائل را می دانند.
ارسال نظر