دوری دانشگاه ها و کسب و کارها در ایران
ارتباط میان دانشگاه و فضای کسب و کار دیگر به شیوه سنتی و کلاسیک آن مقدور نیست. تحصیلات دانشگاهی همهگیر شده و تقریباً صف پشت در دانشگاهها از بین رفته است.
از یک سو دیگر تنها هدف دانشگاه رفتن آماده شدن برای ورود به بازار کار نیست. امروزه افراد زیادی درس میخوانند صرفاً برای تفنن یا ارضای کنجکاوی و تنوعطلبی ذهنی. از سوی دیگر افرادی هم هستند که شغل مناسب دارند اما برای رشد شخصی یا غنی کردن زندگی شخصی، در کنار کار درس هم میخوانند.
سیلیکون ولی از طریق ارتباط با دانشگاه استنفورد به رشد و توسعه رسید
اما برخی رشتهها هستند که کماکان برای کار خوانده میشوند. رشتههای مهندسی، مدیریت کسب و کار، علوم عملی و تخصصی از این گونه هستند. کسی که مهندسی صنایع یا پزشکی یا MBA میخواند به احتمال قریب به یقین هدفش کسب موقعیت مناسب در بازار کار است. پس نمیشود دانشگاهها را کلاً از وظیفه آماده کردن دانشجویان برای ورود به بازار کار معاف کرد.
در گذشته دانشگاهها از طریق تقویت دروس عملی و تلاش برای منطبق کردن سرفصلهای آموزشی و محتوای درسی با نیازها و مهارتهای مشاغل مرتبط تلاش میکردند این وظیفه را انجام دهند.
اما امروزه دیگر این شیوهها منسوخ شده است. مثلاً امروزه موسسات آموزشی غیردانشگاهی متولی آموزش مهارتهای عملی هستند، موسساتی نظیر آموزشکدههای فنی و حرفهای و هزاران موسسه آموزشی فعال بخش خصوصی که با ارائه گواهینامههای غیردانشگاهی دورههای آموزشی دارند. همچنین امکانات آموزشی از راه دور و نیز تنوع شیوههای کارآموزی در حین کار باعث شده کمتر کسی مستقیماً از دانشگاه انتظار مهارت عملی داشته باشد. در عوض دانشگاهها اکنون متمرکز بر ایجاد بستری برای به اشتراکگذاری فرآیندهای تحقیق و توسعه و نوآوری با شبکهای از افراد و کسب و کارها هستند.
در سطح دانشجو ملموسترین شکل ارتباط وجود دارد. به خصوص با توجه به روند عمومی شدن تحصیلات عالی و سهولت ورود به دانشگاهها دیگر صرف دانشجو بودن برای بسیاری از افراد ارضاکننده نیست و تحصیل در یک دانشگاه معتبر الزاماً معادل یک زندگی موفق و پربار در آینده نیست و حتی نمیتواند منزلت و موقعیت اجتماعی فرد را تضمین کند. به همین دلیل افراد خلاق و بلندپرواز نیازمند منبع انرژی مکمل هستند. کارآفرینی و راه انداختن یک کسب و کار میتواند این منبع مکمل باشد. دانشگاهها چارهای ندارند غیر از اینکه این منبع را برای دانشجویان خود فعال کنند.
در لایه دوم یعنی استادان دانشگاه هم این ارتباط وجوه مشخصی دارد. امروزه در نسل جدید دانشگاهها دیگر استادان صرفاً گوینده و راوی علم (lecturer) نیستند بلکه آنها به نوعی مرشد (MENTOR) و مربی (COACH) دانشجویان هم هستند. دسترسی عمومی به منابع دانش به ویژه از طریق اینترنت باعث شده، سهم تدریس در وظایف استاد کمرنگ شده و در عوض نقش هدایت و حمایت او پررنگ شود. یعنی دانشجو این روزها از استاد انتظار دارد که او را برای ورود به دنیای واقعی کار آماده کند و حامی او باشد، به او دلگرمی دهد و حتی شبکه ارتباطات خود را با او به اشتراک بگذارد.
چنین کاری برای استادان دانشگاههای نسل جدید هم جذابتر است زیرا به آنها امکان میدهد به زندگی حرفهای خود عمق و تنوع دهند. استادان هم دوست دارند فراتر از یک مدرس دانشگاه، موقعیت و منزلت داشته باشند. گسترش فضای ارتباط با دانشجو از کلاس درس به صحنه زندگی، به استاد امکان میدهد موقعیت مربی و مرشد را بهتر ایفا کند.
در لایه سوم، نهاد دانشگاه قرار دارد. دانشگاههای نسل جدید دیگر شامل تعدادی کلاس درس و کتابخانه و آزمایشگاه نیستند بلکه دانشگاهها اکنون عرصه زندگی اجتماعی برای افراد خلاق و نوآور و در عین حال جویای دانش هستند. به همین دلیل از دانشگاهها خواسته میشود به جنبههایی نظیر ورزش، سرگرمی، فرهنگ و فعالیتهای عمومی و اجتماعی هم بپردازند. در این صوت دانشگاه میتواند وارد عرصههای متفاوت زندگی دانشجو شده و از این طریق دانشگاه را به بستر رشد شخصیتی دانشجو بدل کند.
دانشگاهها صرفاً متولی آموزش علم به دانشجو نیستند بلکه در قبال عملیاتی شدن این علم و تبعات آن در جامعه و نیز تامین منابع انسانی متعهد و نوآور هم مسوولیت دارند. تعهد و نوآوری را نمیشود مطالعه و تلمذ کرد بلکه باید آنها را تجربه و درونی کرد. دانشگاه عرصه سرمایهگذاری حاکمیت بر منابع انسانی کشور است.
از سوی دیگر فضای کسب و کار نیز نمیتواند بیتوجه به شرایط دانشگاهها باشد. به عنوان مهمترین جنبه این ارتباط، امروزه تحقیق و توسعه در کسب و کارها به فرآیندی شبکهای و سیال در فضای ارتباطی میان شرکتها و ذینفعان آنها بدل شده است. هر شکل ارتباط با ذینفعان خود بالقوه میتواند آغازکننده یک فرآیند تحقیق و توسعه باشد. دانشگاهها به عنوان نهادهای تولیدکننده نیروهای متخصص یکی از مهمترین ذینفعان شرکتها هستند. به همین دلیل تعمیق و گسترش ارتباط با دانشگاهها میتواند به توسعه توان تحقیق و توسعه شرکتها بینجامد.
ارسال نظر