ثروتمندترین مردان دنیا چه کسانی هستند و چطور به این موفقیت رسیده اند؟
سلاطین ثروت
ثروتمندترین مرد دنیا چه کسی است؟ بیل گیتس؟ ورن بافت؟ اگرچه شکی در ثروتمند بودن آنها نیست. ثروتمندترین مرد دنیا در طول تاریخ در مقایسه با درصد اقتصاد ملی، جان دی راکفلر بود که گیتس و بافت در برابر میراث او سر خم می کنند.
سال گذشته مجله فوربس ۹۴۶ میلیاردر (از آنجایی که هزاران میلیونر وجود داشت این مجله خودش را برای لیست کردن آ«ها به زحمت نینداخت) را با مجموع دارایی ۵/۳ تریلیون دلار معرفی کرد. این رقم بیشتر از جی.دی.بی آلمان یعنی سومین اقتصاد بزرگ دنیا است. اما ثروتمندترین های دنیا همیشه متعلق به گروه خا صی هستند. این دسته (که همگی مرد هستند) میراث افسانه ای را از خود به جای گذاشتند. در اینجا لیستی از ۱۰ مرد ثروتمند دنیا در طول تاریخ و داستان ثروتمندشدن آنها را با هم می خوانیم.
جان.دی.راکفلر
۱. سقف دارایی: ۳/۳۱۸ میلیارد دلار (بر مبنای دلار ۲۰۰۷). سن او در اوج ثروت: ۷۴
وقتی که جان دیویدسون راکفلر جوان بود آرزو داشتکه ۱۰۰ هزار دلار پول داشته باشد و صد سال عمر کند. او دوماه بعدازتولد ۹۸ سالگی اش از دنیا رفت و به هدف اولش نرسید اما مرد جوان خیلی خوب به آرزوی اولش دست یافت. راکفلر در خانواده ثروتمندی به دنیا نیامد. پدرش ویلیام آوری (بیل بزرگ) مرد تغییرناپذیری بود که وقتش را به فرار کردناز زیر کار صرف می کرد. با این وجود به یمن کمک های مادرش لیزا ـ که یک کارگر ساختمان و یک مسیحی دو آتشه بود ـ جان.دی.راکفلر مرد سختکوشی به بار آمد. راکفلر کارش را با خواروبارفروشی به شکل تمام وقت شروع کرد و با افتتاح شرکت استاندارد اویل به راهش ادامه داد، شرکتی کهبا تصمیمات زیرکانه تجاری و به گفته برخی حتی اعمال غیرقاننی و کلاه بردارانه او تبدیل به یک غول تجاری شد. استاندارد اویل در زمان اوج فعالیت حدود ۹۰ درصد بازار تصفیه نفت امریکا را در دست داشت (در آغازین روزهای فعالیت استاندارد اویل بنزین محصول مهم صنعت نفت نبود. بنابراین بنزین تولیدشده در جریان پالایش نفت به رودخانه ها ریخته می شد چرا که تصور می شد این محصول بی مصرف است!) در سال ۱۹۱۱ دادگه عالی استاندارد اویل امتیاز انحصاری استاندارد اویل را زیرنظر شرمان آنتیت راست اکت به رسمیت شناخت و حکم جدا شدن آن را به ۳۴ شرکت مستقل به هیأت مدیره جداگانه صادر کرد. در آن زمان راکفلر تا بازنشستگی راه زیادی داشت اما همچنان درصد بالایی از سهم شرکت را دراختیار داشت. راکفلر اولین کارش را در ۱۶ سالگی به عنوان یک کتابدار شروع کرد. او در حرکتی که سرآغاز مشارکت دراز مدت او در کارهای انسان دوستانه بود ده درصد درآمد اولیهاش را به خیریه می بخشید. با رشد درآمدش سهمکارهای انسان دوستانه اش هم بیشتر شد. هنگامی کهدر سال ۱۹۳۷ راکفلر از دنیا رفت نیمی از دارایی حیرت انگیزش را بخشیده بود و بنیادهای خیریه ای را تأسیس کرده بود تا بعد از مرگ او هم به کارهای خیریه ادامه دهند.
اندرو کارنه گی
2. سقف دارایی: 3/298 میلیارد دلار. سن او در اوج ثروت: 68
آندرو کارنه گی در 13 سالگی از اسکاتلند به پترزبورگمهاجرت کرد و در کارخانه نساجی به عنون ماسوره زن مشغول به کار شد. او 12 ساعت در روز و شش روز در هفته فقط برای 2 دلار ماسوره عوض می کرد. وقتی کارنه گی 16 ساله شد به عنوان پیغام رسان تلگراف استخدام شد و کمی بعد موفق شد به عنون اپراتور تلگراف ترفیع بگیرد. پس از مدتی کارنه گی دستیار شخصی توماس اسکات، سرپرست شرکت راه آهن پنسیل وانیا شد و همه راه و چاه کسب و کار در صنعت ریلی را فراگرفت. کانجی اولین مخترع پاکسازی فوری خطوط ریلی بعد از سانحه قطار است. وقتی که بیست ساله شد خانه مادرش را گرو گذاشت و اولین سرمایه گذاری اش را با 500 دلار و خریدن ده سهم شرکت آدامز اکپرس تجربه کرد و به شکل دلپذیری نتیجه اش را گرفت. سپس در شرکتی که سازنده وا گن های مخصوص خواب بودند سرمایه گذاری کرد. وقتی که سی ساله شد سرمایه اش را در بخش های فولاد، ماشین های بخار، راه آهن و همچنین نفت توسعه داد.اما پول واقعی او با سرمایه گذاری در بخش فولاد به دست آمد. در اواخر دهه 1880 کارنه گی امپراطوری فولادش را تأسیس کرد و بزرگ ترین کارخانه سازنده خطوط ریلی، چدن و زغال سنگ شد.در سال 1901 و سن 66 سالگی کارنه گی با فروختن سهامش به جان پیرپونت مورگان به ارزش بیش از 225 میلیون دلار به قالب شمش طلا بازنشسته شد (رقم قابل توجهی برای الان و مقدار غیرقابل تصوری برای آنزمان). وقتی که شمش ها تحویل داده شدند باید ترتیب مکانی برای جا دادن آنها داده می شد!کارنه گی عضو فعالی در فعالیتهای خیریه بود. در سال 1889 در مقاله ای با عنوان «ارمغان ثروت» نوشت که ثروت باید در خدمت فراهم کردن رفاه مردم و تقویت جامعه باشد. برای اثبات حرفش کارنه گی 350 میلیون دلار از ثروتش یعنی حدود 90 درصد میراثش را بخشید. در پایان جنگ امریکا و اسپانیا ایالات متحده مجمع الجزایر فیلیپین را به قیمت 20 میلیون دلار از اسپانیا خرید. کارنه گی با عنوان احتمال خطر بروز جنبش امریالیست شخصا پیشنهاد اعطای 20 میلیون دلار را به فیلیپینی ها داد تا بتوانند استقلال خود را از امریکا بخرند.
نیکلاس دوم روسیه
3. سقف دارایی: 5/253 دلار، سن او در اوج ثروت: 49
نیکلاس دوم روسیه (نیکلای الکساندروویچ رومانف) آخرین تزار روسیه بود. او از سال 1894 بر روسیه حکومت می کرد تا اینکه با انقلاب روسیه حکومت می کرد تا اینکه با انقلاب روسیه در سال 1917 توسط بلشویک از قدرت کنار گذاشته شد. حکومت او به یهودی ستیزی، حمله به ژاپن، انقلاب های مختلف، سرکوب خونین اعتراض های اجتماعی و تأثیر شگفت آور روی راسپوتین اسرارآمیز و جنگ جهانی اول شهرت داشت. یک سال بعد از عزل او نیکلاس و سایر اعضای خانواده او به دستور لنین اعدام شدند.زندگی آخرین تزار روسیه پر از افسانه های جالب، اسطوره ها و حوادث تاریخی است. از سرگذشت او همین بس که نیکلاس دوم، به شکلی سنتی سومین مرد ثروتمند تاریخ شد: او هنگام مرگ حتی یک دلار از دارایی اش را نبخشید.
ویلیام هنری وندربیلت
سقف دارایی: 6/231 میلیون دلار، سن او در اوج ثروت: 64
ویلیام هنری وندربیلت شروع خوبی در زندگی داشت: او تقریباً 100 میلیون دلار از پدرش به ارث برد. پدرش او را مجبور کرد که وارد دنیای تجارت شود و ویلیام تقریباً مرد توانایی در تجارت شد. او امپراطوری خطوط راه آهن خانواده را راه انداخت و بخت فامیل را رقم زد و در نهایت احترام و علاقه پدرش را به دست آورد.وقتی که در سال 1885 ویلیام درگذشت ثروتمندترین مرد دنیا بود.
5 . عثمان علی خان، آساف جاه هفتم
سقف دارایی: 8/210 میلیارد دلار. سن در اوج ثروت: 50
آساف جاه هفتم (ملقب به عثمان علی خان بهادر) آخرین حاکم ایالت پرینسلی حیدرآباد و برار قبل از حمله هند در سال 1948 بود.در مورد او نقل می شود که به دلیل «بزرگواری او» والی حیدرآباد حاکم خیراندیشی بود که تحصیلات و علم و توسعه را در سرزمینش ترویج داد. او یک دهم سهم شاهزادگی اش را صرف آموزش، و حتی آموزش ابتدایی رابرای فقرا اجباری و رایگان کرد.در سال 1937 آساف جاه هفتم روی جلد مجله تایمز رفت و به عنوان ثروتمندترین مرد جهان معرفی شد.
6. آندرو دبلیو. ملون
سقف دارایی: 8/188 میلیارد دلار. سن او در اوج ثروت: 80
اندرو ویلیام ملون پسر توماس ملون بانکدار پیتسبرگ موسس بانک ملون بود. اندرو کارش را خیلی زود شروع کرد؛ او در 17 سالگی کارخانه الوارسازی اش را به راه انداخت و در 27 سالگی از بانک پدرش جلو زد. همچنین او وارد صنعت نفت، فولاد، کشتی سازی و ساخت و ساز شد.در سال 1921 وارن جی هاردینگ رئیس جمهور وقت ملون را به عنوان وزیر دارایی منتسب کرد و او ده سال در این سمت باقی ماند (در طول ریاست سه رئیس جمهور).
7. هنری فورد
سقف دارایی: 1/188 میلیارد دلار، سن او در اوج ثروت: 57
اگر هنری فرود قرار بود راه پدرش را برود صاحب مزرعه خانوادگی می شد. اما در شانزده سالگی بعد از مرگ مادر دوست داشتنی اش در سال 1879 که کشاورزی را خیلی هم دوست نداشت خانه را ترک کرد و به عنوان یک شاگرد مکانیک مشغول به کار شد. او در سن 28 سالگی مهندس شرکت توماس ادیسون شد و کار با موتورهای بنزینی را (با موافقت ادیسون) برای اولین بار تجربه کرد. در سال 1896 وقتی که هنری 36 ساله بود اولین کارخانه خودروسازی اش را با نام شرکت خودروسازی دیترویت تأسیس کرد که دو سال بعد ورشکست شد. کمی بعد از آن دومین کارخانه اش را تأسیس کرد. این بار با نام شرکت هنری فورد. یک سال بعد شرکای او هنری ام.لیلاند را به عنوان کارگشا استخدام کردند تا مشکلات فروش را حل کنند. فورد تقریبا بلافاصله با لیلاند در افتاد و درنهایت مجبور شد شرکت را ترک کند. در حالی که فقط با 900 دلار نامش را از روی کارخانه برداشت. شرکت هنری فورد، «فورد و ملکومسن» راه اندازی کرد و بلافاصله به خاطر مشکل پرداخت حقوق توزیع کنندگانش یعنی برادران داج (همان دوج در ایران) به دردسر افتاد. الکساندر ملکومسن شریک فورد توانست برادران داج را متقاعد کند که به جای آن در کارخانه سرمایه گذاری کنند و کارخانه یک بار دیگر با نام شرکت فورد موتور احیا شد و برای بار سوم بازی شروع شد و شرکت موتور فورد هنری فورد را بسیار ثروتمند کرد. نام هنری فورد به خاطر دلایل قابل قبولی روی خودروها گذاشته شد: او مبتکر مدل T بود، الوین خودرویی که چندان گران نبود و برای عموم ساخته شده بود. همچنین او استفاده از خط مونتاژ تولید انبوه، حقوق بالا کارگران برای جذب نیروی کار مستعد و عدم اخراج کارگران و حتی پنج روز کار در هفته را برای اولین بار رواج داد.او اعتقادی به حسابداران نداشت. یک بار پسر او ادسل ساختمان جدیدی را با فضای بیشتری برای کار حسابداران در نظر گرفته بود. وقتی هنری از او پرسید که این فضا برای چه کاری در نظر گرفته شده ادسل به او گفت که دفتر کار حسابداران است. درست روز بعد، وقتی که حسابداران سر کار حاضر شدند دیدند که دفتر کاملاً تخلیه است، نه میزی در کار بود نه صندلی و تلفنی حتی کف پوش ها هم کنده شده بودند و آنها فهمیدند هنری از قبل همه آنها را اخراج کرده است.
8. مارکوس لیسینوس کراسوس
سقف دارایی: 8/169 میلیارد دلار. سن در اوج ثروت: 62.
مارکوس لیسینوس کراسوس (115 پیش از میلاد تا 53 پیش از میلاد) قدیمی ترین چهره این فهرست است. او یکی از ژنرال های رم باستان و سیاستمداری بود که قیام اسپارتاکوس را شکست داد.اگر به نظرتان دیگر چهره های این فهرست بی رحم بودند باید بدانید کراسوس از همه آنها بی رحم تر بوده. او ثروتش را با خریدن خانه های اهالی روستایی به قیمت ارزان و سپس فروختن آنها به صاحبان قبلی به قیمت گزاف به دست می آورد. او بعدا با تجارت برده، استخراج از معادن نقره و خرید و فروش ملک، به ویژه خرید املاک دشمنان به قیمت های بسیار نازل ثروت خود را افزایش داد. اما چیزی که باعث بدنامی کراسوس شد خرید خانه های آتش گرفته بود! او سپاهی از 500 سرباز ماهر داشت. هرگاه در رم خانه ای آتش می گرفت، او خانه آتش گرفته و املاک همسایه آن را به قیمت ناچیز می خرید و سپس به سپاهش دستور می داد آتش را خاموش کنند و ملک سالم همسایه را حفظ و در نتیجه به ثروت خود اضافه می کرد. او بعدا املاک را بازسازی می کرد و به قیمت بالا به صاحبان قبلی می فروخت.کراسوس چنن طماع بود که وقتی جان باخت دشمنانش سر او را بریدند و به نشانه طمع، طلای مذاب در دهانش ریختند.
9. بازیل دوم
سقف دارایی: 169 میلیارد دلار. سن در اوج ثروت: 67.
بازیل دوم یکی از امپراتورهای بیزانس از سلسله مقدونی ها بود که از سال 976 تا 1025 حکومت کرد. در نگاه مورخان امپراتوری بازیل دوم اوج امپراتوری بیزانس میانه بود. او قلمرو خود را با فتح بلغارستان گسترش داد و به لقب «قصاب بلغار» مشهور شد و امپراتوری خود را به بزرگ ترین و قدرتمندترین امپراتوری پنج قرن تبدیل کرد.او که امپراتور بود در واقع صاحب تمامی ثروت های بیزانس بود اما فرزندی نداشت و مال و اموالش به جانشینش رسید. 50 سال پس از مرگ او امپراتوری بیزانس سقوط کرد.
10. کورنلیوس وندربیلت
سقف دارایی: 4/167 میلیارد دلار. سن در اوج ثروت: 82
کورنلیوس وندربیلت یکی از گزینه های درست این فهرست است. او در سن 11 سالگی مدرسه را رها کرد. کورنلیوس جمله مشهوری داشت که می گفت: «اگر می خواستم تحصیل کنم وقتی برای یاد گرفتن چیزهای دیگر نداشتم.» بعد مشغول کار در کشتی های نیویورک شد. در 16 سالگی مادرش را متقاعد کرد وامی 100دلاری برای او بگیرد تا کشتی باربری خودش را بخرد و به کار مشغول شود. او یک سال بعد این وام را با هزار دلار هدیه به مادرش بازگرداند. فعالیت او در حیطه حمل و نقل مسافر و باربری با کشتی، لقب «ناخدا» را برایش به ارمغان آورد. لقبی که حتی پس از روی آوردن به باربری از طریق قطار او را رها نکرد.وندربیلت تاجری بی رحم بود. نقل می شود دو نفر در غیاب او کمپانی کشتی های او را بالا کشیدند و وندربیلت نامه ای مشهور برایشان نوشت در یک خط: «آقایان، شما تقلب کردید. من از شما شکایت نمی کنم چون قانون خیلی کند است. شما را نابود می کنم. قربانتان کورنلیسو وندربیلت.» دو سال بعد ناخدا این دو نفر را از گردونه بازار باربری خارج کرد. با این حال زندگی خانوادگی وندربیلت چندان خوشایند نبود. او همیشه در فکر «ورق کاغذ» یا همان وصیت نامه اش بود. دلش می خواست تمام دارایی اش به یک نفر برسد تا پولش تقسیم نشود. بنابراین تمام پسرانش به جز ویلیام را از ارث محروم کرد، چون فقط ویلیامز به نظرش تاجری بی رحم می آمد.
منبع: مجله اقتصاد و زندگی
باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir
نظر کاربران
ghalat emlaee ziyad ast,mohtavaye khoobe matn ra zire soal mibarad ..ba tashakor