ترسهایی که حتما باید بر آنها غلبه کنید
اگر میخواهید در زندگی موفق باشید، باید بر بزرگترین ترسهای خود غلبه کنید. بعضی ترسها بیشتر از بقیه مانع ما میشوند. بدترین این ترسها همچون ژاکتهای تنگی هستند که توانایی ما را محدود کرده و رسیدن به آرزوها را ناممکن میکنند.
۱- ترس از انتقاد
بیشتر افراد بجای اینکه در مسیر رسیدن به رویاهای خود زندگی کنند، از اینکه دیگران در مورد آنها چه فکری میکنند و چه میگویند میترسند. این، داستان بسیاری از انسانهاست. تصمیم گیری بر مبنای افکار دیگران -حتی خانواده یا بهترین دوستان- شما را ضعیف میکند. درعوض، به این فکر کنید که وقتی به موفقیت دست یابید همین افراد دربارهی شما چه خواهند گفت.
۲- ترس از فقر
بسیاری از انسانها در حالت "بخور و نمیر" زندگی میکنند. فردی میگفت: "من ۲۶ سال دارم و به مدت ۴۰ ساعت در هفته در اتاقکی مشغول کار میشوم. قبضها را پرداخت میکنم و زندگی متوسطی دارم اما میدانم میتوانم شغل بهتری داشته باشم و از تمام تواناییم استفاده کنم. از کسل بودن خسته شدهام و میخواهم از استعدادهایم بهره ببرم. هرچند، از اینکه پولم تمام شود میترسم."
ترس از فقر فلج کننده است. با اینکه این مرد گفته است ۱۰ هزار دلار ذخیره دارد و این میزان پول برای اینکه از شغلش استعفا دهد و بدنبال شغل رویاییش بگردد، کافی است. افراد زیادی به یک زندگی متوسط قانع هستند چرا که فکر میکنند بجای "رشد" باید صرفا "زنده بمانند". ترس از فقر نباید هیچگاه شما را از تلاش برای رسیدن به رویاهایتان بازدارد.
۳- ترس از پیری (و مرگ)
در سنین مشخصی برخی افراد در مقابل زندگی تسلیم میشوند. بنجامین فرانکلین میگوید:"بیشتر افراد در ۲۵ سالگی میمیرند و در ۷۵ سالگی دفن میشوند." برای برخی، این مرگ استعاری -وقتی یک سبک زندگی متوسط را انتخاب میکنند- زودتر از ۲۵ سالگی اتفاق میافتد. این افراد به این نتیجه میرسند که نمیتوانند موفق شوند پس زودتر از موعد دست میکشند.
ترس از پیری همچنین هنگامیکه فرد مجبور است تغییر شغل اساسی دهد مضر است. تفکر فرد در چنین مواقعی معمولا این چنین است: "من ۴۶ سال دارم. چطور از من انتظار دارید که کار مشاوره املاک یاد بگیرم در صورتیکه تمام عمر مسئول بیمه بودم؟ بعلاوه، باید کامل و بی نقص باشم درغیراینصورت نمیتوانم از خانوادهام حمایت کنم." باید بدانید که سن نسبت به باوری که به خود دارید از اهمیت کمتری برخوردار است.
۴- ترس از شکست
این ترس زمانی حس میشود که افرادمیپرسند "چه میشود اگر…؟" که اغلب با روش منفی بیان میکنند، مثل: "اگر جواب ندهد؟ اگر هیچکس دوست نداشته باشد؟ اگر شکست بخورد؟" اینها سوالات اشتباهی هستند. بجای فکر کردن درمورد راههای شکست، روی تمام روشهای رسیدن به موفقیت تمرکز کنید. حتی اگر شکست بخورید یا اشتباه کنید، فرصت اصلاح و جبران در اختیار خواهید داشت. قبل از هر موفقیتی شکست هم هست. هر تجربهای زمانی فاجعه بوده است. پس دست به کار شوید و تلاش کنید.
۵- ترس از رنجاندن دیگران
روزی دوستی میگفت:
"قبل از اینکه بخش منابع انسانی به من زنگ بزند من با آنها تماس نخواهم گرفت، ممکن است این کار آنها را برنجاند، نمیخواهم فکر کنند که خیلی به این شغل نیاز دارم. همینطور منتظر تلفن آنها خواهم بود. اگر شغل را به من ندهند پس قسمت اینطور نبوده. اگر یک درصد من به آنها زنگ بزنم شانسم را از دست خواهم داد و هیچوقت این شغل را نمیگیرم!"
این رویکرد، اشتباه است. اگر میخواهید به رویاهایتان دست یابید، باید در رفتارتان بی باک و جسور باشید. بیشتر انسانها میترسند اطرافیان را برنجانند و این ترس از تکبرشان نشات میگیرد. هرچند، هیچکس استعدادهای شما را درک نخواهد کرد تا اینکه به او ثابت کنید.
۶- ترس از احمق به نظر رسیدن
بیشتر اوقات در کمد لباسهایمان نگاهی میاندازیم و میگوییم: "امروز این لباس را نمیپوشم. احمقانه است. شاید جایی دیگر بپوشم." اما چرا؟ ما اغلب به گونهای رفتار میکنیم که گویی کاری که میخواهیم انجام دهیم اشتباه است، اما باید به توانایی تصمیمگیریمان کمی ایمان داشته باشیم. باید تواناییهایمان را بسنجیم، چه بخواهیم کنفرانس بدهیم، مقاله بنویسیم، فیلم بسازیم و یا هر چیز دیگر.
برخی از بزرگترین تصمیماتی که در جهان گرفته شده اتفاقی بودهاند. دریابید چه کسی هستید و چه سبکی را میپسندید. اغلب باید با اینکه چه کسی نیستیم شروع کنیم. به خود اعتماد کنید و مطمئن باشید تصمیم درستی میگیرید. تنها درصورتیکه هیچ کاری نکنید احمق به نظر میرسید.
۷- ترس از موفقیت
مردم در بیشتر مواقع از اینکه خودشان باشند میترسند. از "خود واقعیشان" وحشت دارند که البته موفقیتشان در گرو همین خود افشاگری ست. آنها دیگران را میبینند و میگویند: "میدانی، منم میتوانم این کار را انجام دهم" یا "چرا این آدم من نباشم؟" اما در حقیقت، از اینکه به همان سطح از شهرت، ثروت، شناخت و علاقه برسند میترسند.
به اکثریت ما انسانها گفتهاند که هیچگاه در زندگی بطور حقیقی موفق نخواهیم بود. بسیاری از خانوادهها بر این عقیدهاند که موفقیت غیر واقعیست درنتیجه فرزندانشان را به این سمت هدایت نمیکنند. آنها میپندارند موفق شدن غیرممکن است چرا که خودشان آن را تجربه نکردهاند. بجای چنین طرز تفکری، ایمان داشته باشید که روزی به موفقیتی بزرگ دست مییابید. میتوان با ایمان و داشتن هدف بر تمامی این ترسها غلبه کرد. اگر بدانید چه میخواهید و اقدامات لازم برای غلبه بر ترسهایتان را انجام دهید، به چیزهای بیشتری در زندگی دست خواهید یافت تا اینکه همیشه شک داشته باشید و مانع خود شوید.
ارسال نظر