روابط عاشقانه انزواطلب ها
«تنهایی اش را دوست دارد و دو دستی به آن می چسبد چون عزت نفسش پایین است.» این دیدگاه اغلب روانشناسان نسبت به افرادی است که به اصطلاح انزواطلب و فاصله گیر هستند.
طرح واره نقص و شرم و میل به تنهایی
شرمساری هیجانی است که بیشترین ارتباط را با طرح واره نقص و شرم دارد. شرمساری همان احساسی است که وقتی نقص ها و کاستی های شما برملا می شود، دچار آن می شوید و تقریبا دست به هر کاری می زنید تا از این احساس اجتناب کنید و در نتیجه راه درازی را می پیمایید تا کمبودهای تان را مخفی نگه دارید چون شما تصور می کنید نقص وضعیتی درونی و نادیدنی است، بنابراین به خاطر ترسی که از برملا شدن یان عیب و نقص ها دارید، متحمل رنج بیشتری نیز می شوید و به همین خاطر هم هست که تمایل بیشتری به تنها ماندن دارید. در واقع شما برای پنهان کردن خود واقعی تان هزینه گزافی می پردازید زیرا احساس می کنید اگر کسی خود واقعی شما را بشناسد، همه چیزتان را از دست می دهید و این برایتان تفاوت چندانی با مرگ ندارد!
به مرور شادی، صمیمیت و اعتماد از وجود شما رخت می بندد و جای خود را به پوسته ای نفوذناپذیر می دهد. به این ترتیب، شخصیت دروغینی برای خود می سازید که از خود حقیقی تان قوی تر است اما برخلاف اینکه این پوسته سخت و نفوذناپذیر است، به خاطر از دست دادن خود واقعی تان رنج می برید. مزیت این پوسته محافظ این است که فرد اغلب در ظاهر احساس بهتری خواهد داشت اما این فریبی بیش نیست؛ چرا که او همچنان در اعماق وجودش احساس می کند کمبودی دارد و دوست داشتنی نیست.
مشکل دیگر این پوسته محافظ این است که فرد متوجه مشکل اصلی اش نمی شود و خود واقعی اش التیام نمی یابد، بنابراین برای از بین بردن تله نقص و شرم شما باید دست از این خیال باطل بردارید و به دنبال حقیقت بروید.
چرا در تله نقص و شرم می افتیم؟
فراموش نکنید که طرح واره نقص و شرم معمولا مبتنی بر ضعف یا کمبودی واقعی نیست. حتی افرادی که دچار معلولیت های فیزیکی یا روانی حاد هستندگ، لزوما در این تله نمی افتند. در واقع عامل تعیین کننده ای که در شکل گیری این طرح واره دخالت دارد وجود نوعی نقص یا کاستی در فرد نیست بلکه بستگی به نحوه برخوردی دارد که والدین و سایر اعضای خانواده در دوران کودکی با او داشته اند.
اگر شما در کودکی - صرفنظر از توانایی ها و کاستی هایتان - مورد محبت و احترام خانواده قرار گرفته باشید به این باور می رسید که انسانی ارزشمند هستید و قطعا احساس شرم یا کمبود نخواهید کرد.
تله نقص و شرم چه بلایی سر روابط صمیمانه می آورد؟
شما ممکن است برای روبرو شدن با طرح واره نقص و شرم خود به کلی از روابط طولانی مدت و صمیمانه اجتناب کنید یا شاید به هیچ عنوان با کسی وارد رابطه عاطفی نشوید. به عبارت دیگر شما با اجتناب از تعهد طولانی مدت می خواهید مطمئن شوید هیچ کس از ضعف هعا و کاستی های درون تان مطلع نمی شود.
راه دیگری که برای اجتناب از نزدیک شدن به دیگران وجود دارد این است که با شخصی وارد رابطه شوید که تمایلی برای صمیمی شدن با شما ندارد. در این حالت شما همانند دو خط موازی هستید و هرگز به هم نزدیک نمی شوید.
روابط عاشقانه انزواطلب ها محکوم به شکست است؟
رابطه عاشقانه منتج به ازدواج صمیمانه ترین و نزدیک ترین نوع ارتباط است، بنابراین وقتی عاشق کسی می شوید، خود دروغین شما بیش از پیش آشکار می شود. همانطور که بعضی از انزواطلب ها می گویند: «همیشه احساس می کنم که در مقابل همسرم مشغول نقش بازی کردن هستم.» و این دقیقا یکی از خصوصیات اصلی طرح واره نقص و شرم است که هر کس در آن گرفتار می شود فکر می کند رفتار حقیقی و صادقانه منجر به شکست می شود.
اگر در این تله افتاده باشید معتقدید که تنها خود دروغین تان شایسته عشق و محبت دیگران است. از آنجا که شخصیت واقعی خود را پنهان می کنید، هرگز نمی توانید بپذیرید که طرف مقابل واقعا دوست تان دارد و به این ترتیب این احساس را تقویت می کنید که خود حقیقی تان شرم آور و دوست نداشتنی است. بزرگترین هراس شما این است که در معرض دید دیگران قرار بگیرید و در نهایت طرف مقابل از روی رفتار شما پی به شخصیت واقعی تان ببرد.
چطور به جنگ تله نقص و شرم برویم؟
برای مبارزه با طرح واره نقص و شرم و احساس اجتنابی که در شما ایجاد می کند باید به روش زیر عمل کنید:
۱. احساس نقص و شرمی را که در وجودتان است ارزیابی کنید. فهرستی از اتفاق هایی را تهیه کنید که باعث می شود تله زندگی تان خودش را نشان دهد. برای مثال، وقتی که خودتان را ضعیف و ناقص می پندارید و نگرانید که مبادا دیگران طردتان کنند، زمانی که خودتان را با دیگران مقایسه می کنید یا به آنها حسادت می ورزید، وقتی که به انتقادهایی که دیگران از شما می کنند، حساسیت زیادی از خود نشان می دهید، هنگامی که اجازه می دهید با شما بدرفتاری شود چون باور دارید شایستگی رفتار بهتری را ندارید و ... جملگی موقعیت هایی هستند که تله زندگی شما را فعال می کنند، پس همه این موارد را یادداشت کنید.
به موقعیت هایی که باعث فعال شدن تله زندگی تان می شود، دقت کنید و همیشه گوش به زنگ باشید. فهرستی از موقعیت هایی را تهیه کنید که در آن احساس می کنید عیب و نقصی دارید یا از وجود خودتان خجالت می کشید. داشتن احساساتی از این قبیل نشانه فعال بودن طرح واره نقص و شرم است.
۲. فلش کارتی برای خودتان درست کنید. فلش کارت سلاحی است در مقابله تله زندگی تان. فلش کارت به شما نشان می دهد که طرح وارده دو جنبه دارد؛ در یک سو والد انتقادگر و نامهربانی است که شما او را درونی کرده اید؛ کسی که همیشه شما را تحقیر کرده، توجهی به شما نداشته و باعث می شده احساس نقص و شرم کنید و در سوی دیگر، کودک آسیب پذیر درون شماست که به عشق پذیرفته شدن، تایید و اعتبار نیاز دارد.
فلش کارت به شما کمک می کند تا والد انتقادگر درون خود را بیرون بیندازید و با بهره گیری از بخش سالم وجودتان، آن چیزی را که کودک درون تان به آن نیاز دارد، به او بدهید.
در نهایت باید گفت که فرآیند درمان و رهایی بر پایه دوست داشتن خود استوار است و فلش کارت به شما کمک می کند که همواره خودتان را دوست داشته باشید.
اسیر طرح واره انزوای اجتماعی یا خجالتی و گوشه گیر؟
اگر در این تله افتاده اید، اولینه و اصلی ترین احساس شما «تنهایی» است. شما خود را از بقیه مردم دنیا جدا می دانید زیرا احساس می کنید «ناخواستنی و متفاوت» هستید.
دو نوع طرح واره انزوای اجتماعی وجود دارد که البته اغلب با هم ترکیب می شوند و شما هم ممکن است دچار هر دوی این طرح واره ها باشید. افتادن در این تله یعنی اضطراب عملی بخش زیربنایی تجربه روزمره شماست. از اینکه دیگران درباره شما موشکافی، ارزیابی یا قضاوت های منفی کنند واهمه دارید و نسبت به آنچه دیگران درباره شما فکر می کنند دچار وسواس هستید.
با توجه به موضوعی که نسبت به آن حساس هستید (ظاهر، شغل، موقعیت اجتماعی، هوش یا مهارت های ارتباطی)، ترس تان در قالب بی کفایتی و نابسندگی درهمان حوزه خاص بروز می کند. اضطراب شما را از نظر اجتماعی تبدیل به آدمی بی دست و پا می کند. با وجودی که وقتی احساس راحتی می کنید، مهارت های اجتماعی خوبی دارید، اما در اغلب موقعیت های اجتماعی آنقدر نگران هستید که نمی توانید از این مهارت ها استفاده کنید.
در چنین شرایطی تعادل خود را از دست می دهید و گوشه گیر و خجالتی به نظر می رسید و به همین دلیل است که از نظر اجتماعی خود را آدم بی عرضه ای می دانید. در مقابل، افراد انزواطلبی هم هستند که مشکل شان ربطی به مهارت های اجتماعی ندارد. در حقیقت این افراد می توانند مهارت های اجتماعی خوبی داشته باشند اما خود را به طور کلی با دیگران متفاوت می دانند و احساس اصلی و ابتدایی شان بریدگی و فاصله گرفتن از دیگران است. این افراد اصلا مضطرب نیستند بلکه کناره گیر به نظر می رسند و نوعی حد و مرز «ناملموس» در اطراف خود دارند.
چرا بعضی ها از اجتماع فرار می کنند؟
انزوای اجتماعی چهره های مختلفی دارد؛ شاید شما کسی هستید که همیشه مورد آزار و اذیت و تحکم دیگران قرار گرفته اید یا شاید یک «بیگانه» هستید؛ آدم تنهایی که از جامعه طرد شده است،کسی که خارج از معرکه باقی می ماند و عضو هیچ گروهی ا باشگاهی نمی شود.
ممکن است طرح واره شما به روشنی قابل مشاهده نبوده و تشخیص آن کار سختی باشد یا شاید حتی در مراوده های اجتماعی شرکت کرده اما در درون خود احساس تنهایی کنید. بدون توجه به اینکه به کدام یک از این دسته ها تعلق دارید، احتمالا دچار تعدادی از نشانه های روان تنی نیز هستید. تنهایی اغلب با ناراحتی های قلبی، گوارشی، سردرد، اختلال های خواب و افسردگی در ارتباط است.
باهوش ها در خطرند!
یکی دیگ راز ریشه های طرح واره انزوای اجتماعی این است که در گذشته چیزی در وجودتان بوده که شما را از دیگران جدا می کرده و باعث می شده احساس کنید که حتی با بقیه بچه های خانواده خودتان هم فرق دارید. گاهی اوقات کودکان تیزهوش چنین چیزی را تجربه می کنند.
چطور طرح واره انزوای اجتماعی را بشکنیم؟
۱. انزوای اجتماعی دوران کودکی خود را درک کنید. کودک منزوی درون تان را که احساس می کرده از دیگران پایین تر است لمس کنید. اولین کاری که باید انجام دهید، به یاد آوردن خاطرات تان است. خاطره زمانی را به یاد بیاورید که احساس می کردید متفاوت هستید و در بین بقیه بچه ها جایی ندارید. در تنهایی به اتاق تاریکی بروید و در جای راحتی بنشینید. تصاویر را به ذهن تان تحمیل نکنید، فقط چشمان تان را ببندید و اجازه دهید که تصاویر وارد ذهن تان شود.
مواقعی را به خاطر بیاورید که احساس می کردید متفاوت هستید یا از بقیه پایین ترید. شما می توانید برای شروع به سراغ تصویری از زندگی فعلی تان بروید که در آن دچار احساس انزوای اجتماعی شده اید.
اغلب اوقات خاطره موقعیت هایی را به یاد می آورید که مورد تمسخر، آزار و اذیت و تحکم قرار گرفته اید، تحقیر شده یا تنها بوده اید و احساس می کردید که با بقیه هماهنگ نیستید.
۲. فهرستی از موقعیت های اجتماعی روزانه تهیه کنید که در آنها احساس اضطراب و ناراحتی می کنید.
۳. فهرستی از موقعیت هایی تهیه کنید که باعث اضطراب تان می شود اما شما از آنها اجتناب نمی کنید. فهرست شما ممکن است شامل میهمانی ها، جلسه ها، غذا خوردن در مکان های عمومی، صحبت کردن در جمع قرار ملاقات، جدی صحبت کردن با دیگران، صراحت داشتن و برقراری مکالمه باشد. حالا دو ستون دیگر به این جدول اضافه کنید. در ستون دوم بنویسید که چگونه در هر کدام از این موقعیت ها احساس می کنید متفاوت، ناخواستنی و پایین تر از دیگران هستید.
در نهایت در ستون آخر بدترین اتفاقی را که ممکن است در هر کدام از این موقعیت ها بیفتد، یادداشت کنید. تصویر واضحی از این اتفاق را مجسم کنید. مصیبتی که از آن می ترسید، چیست؟ آیا مردم به شما می خندند یا شما را طرد می کنند؟ آیا پایین تر از دیگران به نظر خواهید رسید؟ آیا دوباره نمی توانید با بقیه هماهنگ شوید؟
۴. فهرستی از روش هایی را تهیه کنید که به واسطه آنها دست به حمله متقابل زده یا احساس متفاوت یا پایین تر بودن خود را به شکلی افراطی جبران می کنید.
۵. طی مراحل یکم تا چهارم فهرستی از خصوصیات و ویژگی های خود تهیه کنید که باعث می شود احساس کنید بیگانه، آسیب پذیر و پایین تر از دیگران هستید.
۶. اگر قانع شده اید که عیب ها و نقص های تان حقیقی است، بنویسید که چگونه می توانید آنها را تغییر دهید. برنامه تغییر خود را به تدریج دنبال کنید.
۷. عیب ها و نقص هایی را که قادر به تغییرشان نیستید، دوباره ارزیابی کنید.
۸. برای هر عیب و نقصی یک فلش کارت تهیه کنید.
۹. فهرستی از گروه های اجتماعی و کاری تهیه کنید که تا به حال از آنها دوری می کردید. سپس به تدریج وارد این گروه ها شوید.
۱۰. وقتی در یک مهمانی یا دور همی هستید، برای باز کردن سر صحبت با دیگران تلاش کنید تا بتوانید مورد توجه دیگران قرار بگیرید.
نظر کاربران
مزخرف
به من كمك كرد . متشكرم