حیاتیترین سالهای زناشویی را دریابید
آیا ممکن نیست ماجرای زن و شوهر فیلم شیفت شب برای شما هم پیش بیاید؟ شما در چنین موقعیتی چه می کنید؟
حیاتیترین سالهای زناشویی
در دوران بعد از ازدواج سه خط قرمز كلی داریم: سال اول، دوم و پنجم كه حیاتیترین سالهای زندگی یك زن و شوهر به لحاظ ایجاد تعارض یا حل نشدن آنهاست كه متاسفانه منجر به جدایی میشود. گاهی زوجها در ۵ سال اولیه زندگی مشكلاتشان به حدی جدی است كه از هم جدا میشوندِ؛ بنابراین در عین اینكه این سالها میتواند بهترین دوره برای زوجها باشد (چون شالوده زندگیشان را میسازند) از جنبه دیگر بدترین دوره هم است چون اگر تعارضهای ایجاد شده در این دوران حل نشود منجر به مشكلات بزرگی در آینده میشود.
بر اساس آمار بعد از سال پنجم درصد جداییها نسبت به سالهای اول بسیار كاهش پیدا میكند چون ارزشهای یكسانی كه بین زوجها شكل گرفته و تناسبها و تفاهمهایی كه وجود داشته بیشتر میشود. مهمترین مساله در روابط زن و شوهر كه بعد از ازدواج ایجاد مشكل میكند، مفهوم تعارض است. تعارض از چه چیزی به وجود میآید؟ از نیازهای حل نشده در روابط.
معقولانه در كنار هم بجنگید!
زوجها در طول زندگی رفتارهای متفاوتی در پیش میگیرند. یک گروه زوجهایی هستند كه هم میتوانند كنار هم زندگی كنند هم میتوانند بجنگند. این زوجها میدانند كه چطور معقولانه در كنار جنگیدن، مشكلاتشان را حل كنند. دسته دیگر زوجهایی هستند كه نمیتوانند برای حل مشكلاتشان بجنگند. زوجهایی با این رفتار، به لحاظ هیجانی و عاطفی كمكم از هم فاصله میگیرند. پس زوجهایی موفق هستند كه در كنار جنگیدن به تناسب و تعادل هم برسند.
خرسند هستید یا ناخرسند؟!
دو دسته زوج داریم: زوجهای خرسند و زوجهای ناخرسند. زوجهای خرسند هم مسلما با هم مشكلاتی دارند اما نحوه این را كه چطور معقولانه كنار هم بجنگند، زندگی كنند و مسائل شان را صریح مطرح كنند بلدند. پس مشكلاتشان را به زمان بعد موكول نمیكنند. متاسفانه تفكرات عموم مردم این است كه این زوجها با هم مشكلی ندارند.
تعارضها چطور به وجود میآیند؟
*اولین عامل به وجود آورنده تعارض، مبادله وقایع روزمره و اخبار و مسائلی است كه در طول روز برای هر زن و شوهری اتفاق میافتد. این مساله شاید از نظر خیلی افراد به عنوان یك عامل كنترل كننده و منفی به نظر برسد اما اهمیت گفتوگوی روزمره زمانی مشخص میشود كه بعضی از اطلاعات بسیار مهم را در طول روز به همسرمان ندادهایم و او بعد از مدت زمانی كه متوجه مسالهای میشود احساس عدم ارزشمندی میكند چون در جریان برخی مسائل روزمره قرار نگرفته و مدام ذهناش را تحلیل میكند. زمانی این گفتوگو اهمیت پیدا میكند كه رابطه رو به سردی میرود یا زمانی كه به دلیل مشغله زیاد یا ناراحتی كه به وجود آمده نتوانند مسائلشان را بیان كنند.
*دومین عاملی كه ایجاد تعارض میكند بیان احساسات است. عموما حتی در شرایط مختلف زندگی ما یاد نگرفتهایم احساسات بد و احساسات خوبمان را در موقعیتهای تنشآور و مثبت به طرف مقابل بیان كنیم.
*سومین عامل مهم در هرم تعارضها این است كه نمیتوانیم در مورد عقایدی كه داریم نظراتمان را به طرف مقابل بگوییم.
ناهید و فرهاد توانایی حل مشكلاتشان را ندارند؟
كسانی زوج ناخرسند هستند كه توانایی حل مشكلاتشان را ندارند اما به چه دلیل؟ اولین مشكلی كه بعد از دوره عقد ممكن است به رابطه آسیب بزند نیاز به مراقبت و اهمیت دادن به طرف مقابل است؛ یعنی چگونگی احساس شما از میزان دوست داشته شدن و مهم پنداشته شدن از جانب همسر. افرادی كه این احساس را از طرف مقابل نمیگیرند مطمئنا با مشكلاتی درگیر میشوند. پس این عامل باعث میشود یكی از طرفین نیازهای مهم هیجانی و عاطفیاش از جانب طرف مقابل برآورده نشود.
دومین مشكل بزرگ كه جزو تعارضهای پنهان است نیاز به احساس قدرت و كنترل است. اینكه نیازهای من در خانه به اندازه كافی برآورده میشود یا فقط برای همسرم؟ آیا مشاركت من مهم است و تصمیمات من در خانه مهم است یا تصمیمات طرف مقابلم؟ زمانی زن یا شوهر به احساس كنترل شدن در زندگی میرسند كه بعد از ازدواج میخواهند بر سر قدرت در مورد كوچكترین موضوعات زندگی كشمكش كنند؛ این مسائل از خریدن یك لباس گرفته تا رفتن به مهمانی خودش را نشان دهد.
مورد بعد نیاز به قدرشناسی و تایید شدن است. اكثر زن و شوهرها بعد از ازدواج نگران این هستند كه آیا مثل روز اول برای طرف مقابل مهم و دوست داشتنی هستند یا خیر. قدرشناسی و تایید شدن بهشدت بستگی به احساس ارزشمند بودن از جانب همسر دارد. اینكه آیا طرف مقابل برای فعالیتهای شما ارزش قائل است؟ آیا احساس میكنید كه تلاشتان نادیده گرفته شده؟ پس سومین مشكل بزرگ این است كه یكی از طرفین احساس قدرشناسی را كه شامل مهم و دوست داشتنی بودن هست در زندگی نداشته باشد. عموما این نیاز پاسخ داده نمیشود؛ گرچه بسیار هم ساده است.
یكی دیگر از نیازهایی كه متاسفانه به دلیل عدم مهارت ارتباطی در زندگی زناشویی وجود دارد مفهوم تمامیت است؛ یعنی هر كدام از ما فكر میكنیم طرف مقابل احساسات ما را قضاوت و آنها را زیر سوال میبرد. این مساله میل به دفاع كردن از خودمان را زیاد میكند.
امكان دارد دائم نگران این مساله باشیم كه طرف مقابلمان حس امنیت بلندمدت در كنار ما دارد؟ زندگی ما تا پایان به همین شكل پیش خواهد رفت؟ تعهد یعنی حس امنیت بلندمدتی كه زن و شوهرها در ارتباطشان دارند.
پذیرش داشته باشیم؛ یعنی اگر در مورد مسائل مختلف نظر و احساسات خودم را بیان كنم طرف مقابلم در مورد ابعاد رفتاری و ویژگیهای جنسی و. . . تا چه اندازه من را میپذیرد.
فرض كنید زن و شوهری با سبك كنارهگیر و دیگری ارتباطخواه چه مشكلی برایشان به وجود میآید؟ ارتباطخواه مدام میخواهد ارتباط بگیرد و با چسبندگی مشكلش را حل كند و كنارهگیر با جدا شدن. فرد كنارهگیر میخواهد آرام باشد و در این شرایط احساس عدم ارزشمندی میكند. آگاهی به این موضوع و شناخت مهمترین عامل برای حل اختلافاتی است كه ممكن است بین این زوج به وجود بیاید. اما مسلما بهترین سبك ارتباط خواه است كه در مورد مشكلات و بیان احساساتش عكس العمل نشان میدهد.
مسائل زندگی تان پنهان است یا آشكار؟
چند عامل وجود دارد كه افراد میتوانند بررسی كنند كه مشكلاتشان پنهان است یا آشكار؛ یعنی اگر در مورد مسالهای مثل پول صحبت میكنند این نشانهها را دارند یا نه؟ اگر دارند مطمئن باشند كه مشكل آشكار پول است اما در عمق این قضیه مشكلات پنهانی وجود دارد كه باعث میشود آن مساله آشكار حل نشود؛ به عنوان مثال اگر دائما در مورد یك موضوع مشخص با طرف مقابل دچار تعارض میشویم و میگوییم ای بابا دوباره مساله قبلی، دوباره شروع شد و. . . گاهی در رابطه با مسالهای صحبت میكنید كه هیچ وقت جایی برای توافق با آن ندارید و احساس ناامیدی سراغ تان میآید. پس اولین نشانه این است.
دومین مورد این است كه احساس كنید یك مساله جزیی در زندگی تبدیل به یك بحث مهم میشود. پس باید شك كنید كه این مشكل به دلیل مسائل پنهان است و نه مسائل آشكار. چون هر چقدر تلاش میكنید مشكلات را كم كنید بیشتر دچار مساله میشوید.
سومین نشانه اجتناب كردن است. اینكه خیلی وقتها احساس كنید دیگر برای صحبت در مورد مسائل مختلف حس و حال خوبی ندارید و بین خودتان دیوار كشیده اید و از صحبت كردن اجتناب میكنید.
مورد بعد رقابت و امتیازگیری است. یعنی زمانی كه هر یك از زن و شوهر شروع به امتیاز گرفتن و رقابت كردن میكنند، یعنی موضوع پنهانی وجود دارد تا بعدا این امتیازی كه گرفتهاند را در جای دیگری سر طرف مقابل خراب كنند.
مهارت كنترل هیجانات منفی را به دست آورید؟
یكی از دلایل اصلی كه باعث میشود این تعارضها حل نشوند عدم شناخت نسبت به این تعارضهاست. دوم اینكه بیشتر ما اصلا مهارت ارتباط زناشویی را نیاموختهایم. سومین عاملی كه باعث عدم حل این مساله میشود این است كه ما هیچ مهارتی برای كنترل و حل و فصل هیجانات منفی كه با تعارض میآیند نداریم. پس اولین گام پیدا كردن آگاهی در رابطه با مشكل است و در مرحله بعد باید مهارت ارتباطهای زناشویی را در خودمان به وجود بیاوریم.
سبكهای مقابله با هیجاناتی كه به همراه مشكل به وجود میآید:
سبك اول، ارتباطخواه: بعضی از آدمها سبكشان ارتباطخواه است؛ یعنی تمایل بسیار زیاد به صحبت كردن در مورد احساسات و مشكلاتشان دارند و اگر طرف مقابل هم به این صورت باشد صحبت كردن گاهی وقتها باعث حل مشكلاتشان میشود.
سبك دوم، كنارهگیر: این افراد وقتی دچار مشكلی میشوند تمایل به عدم درگیری دارند. كسانی كه فشار رابطهشان زیاد میشود عموما تنهایی را بیشتر دوست دارند و در لحظه نمیتوانند كمك كنند.
مسائل پنهان زندگی را جدی بگیرید
زن و شوهر دو دسته تعارض دارند: تعارض آشكار و پنهان. بعضی زمانها حوادثی كه به دلیل مسائل بیرونی اتفاق میافتد، قابل تشخیص و شفاف است و هر كسی میتواند آن را تشخیص دهد؛ مثل مشكلاتی كه با خویشاوندان همسر پیدا میكنیم.
چه در مورد كار خانه، كار بیرون یا. . . اما مهمترین اختلاف زن و شوهرها كه رابطه را به افت شدید و سردی عاطفی میكشاند مسائل آشكار نیستند چون اگر مسائل آشكار باشند آنقدر واضح هستند كه با یك توانمندی محدود میتوان آنها را حل و فصل كرد اما چند نشانه وجود دارد كه میتوانید تشخیص دهید كه اگر بهطور مثال با خانواده همسر مشكل دارید، آشكار است یا این مشكل نشان از یك مساله پنهانی است كه چون در درونتان وجود دارد به این شكل بروز كرده. حالا چطور میتوان فهمید چنین مشكلی وجود دارد؟ مسائل پنهان را که خود افراد از آن بی اطلاع هستند یا به صورت آشكار در مورد آن صحبت نمیكنند.
ارسال نظر