چرا مردم «ویکی پدیا» را مسخره می کنند؟
ویکی پدیا دانشنامه است با قید آزاد، همه ما می توانیم آنجا بنویسم، درباره هر چیزی، از توپ فوتبال تا بزمجه زرد خال دار تا برندگان نوبل فیزیک یا روستایی در کویر؛ اما این ماجرا، چگونه به تفکر ما و شناخت مغالطات کمک می کند؟
پیشنهاد مجرب، منفعت آور برای خود و دیگران برای اجتناب از مغالطات و در نتیجه شناختن مغالطات دیگران و فریب نخوردن در برابر بسیاری از استدلال های مغالطه گونه «ویکی پدیا» نویسی است.
ویکی پدیا دانشنامه است با قید آزاد، همه ما می توانیم آنجا بنویسم، درباره هر چیزی، از توپ فوتبال تا بزمجه زرد خال دار تا برندگان نوبل فیزیک یا روستایی در کویر؛ اما این ماجرا، چگونه به تفکر ما و شناخت مغالطات کمک می کند؟
دانش نامه نویسی قواعدی دارد. چند قاعده ساده را رعایت کنیم، شبیه جوشانده آویشن مادربزرگ معجزه می کند.
قانون اول: هر چیزی باید منبع معتبر داشته باشد. من اگر چیزی شنیده باشم و مطمئن هم باشم که درست است، اما هیچ منبع معتبری برایش پیدا نکنم، نمی توان آنجا بنویسمش. یادم نرود منبع معتبر هر منبعی نیست.
قانون دوم: کلمات باید خنثی باشند. هیچ ارزش مثبت یا منفی در گزارش ما نباشد. من نمی توانم بنویسم: «آن دانشمند فرزانه و بی همتا و اسوه همه عالمان در جواب آن نادان بی سواد گفت...». این جمله در دانش نامه تبدیل می شود به «الف در پاسخ ب گفت».
قانون سوم: قضاوت نکنید. مگر می شود؟ شاید در واقع نشود، بی طرف بود اما در دانش نامه باید بی طرف بود. قضاوت را کنار گذاشت. قضاوت همیشه اینگونه نیست که من طرفدار این رأی هستم. گاهی در لابلای کلمات پنهان است: «در دوئل هر دو تیر خوردند. روح جان آرام از تنش پر کشید و خون سالیوان دشت را کثیف کرد.»
همین سه قانون را درباره اش فکر کنیم. قوانین بیشتر و محدودیت های بیشتری برای نوشتن در یک دانش نامه هست. کلمات ما باید پیراسته باشد. سترده از قضاوت و احساسات و کلمات دارای بار ارزشی.
ما گزارشی می نویسیم که باید بی طرفانه باشد. هر چیزی که رنگ طرفداری یا ضدیت دارد، باید از کلمات زدود. وقتی کلمات پیراسته باشند. ما با گزارشی مواجهیم که احساساتی ندارد که بتواند ما را فریب دهد. بسیاری از مطالعات و کج رفتن فکر به خاطر احساسات و قضاوت های واژگان است. کلمات خالی از احساسات و قضاوت ها، به سختی می توانند ما را مرعوب کنند.
ویکی پدیا، دانش نامه ای است که همه می توانیم بنویسیم. باید پیراسته و سترده از احساسات و قضاوت ها نوشت. پیراسته نویسی به ما کمک می کند. در مواجهه با ادعاها و گزارش ها آنها را پیراسته کنیم. پیراسته کردن جملات، ما را با دو عبارت از یک اتفاق مواجه می کند.
ویکی پدیا بنویسید، روزی ۱۰ دقیقه یا حتی به اندازه یک توییت یا نوشتن یک جمله در شبکه های اجتماعی هم ه دانش کمک کرده اید و هم با پیراسته نویسی و پیراسته اندیشی آشنا خواهید شد. مغالطه نمی کنید و مغالطه ها را خواهید شناخت. حتی اگر به این مهارت دست نیافتید، به دانش کمک کرده اید. مسائل بسیاری هست که کسی آنها را در ویکی پدیا ثبت نمی کنید؛ از اتفاقات تاریخی تا آموزه های فلسفی تا شهرهایی که رود نیل ازشان می گذرد. بسیاری از اتفاقات روز را اگر کسی در مدخل مرتبط ثبت نکند، چند ماه بعد، هیچ کس یادش نمی آید. پس به خودتان و دانش کمک کنید.
نظر کاربران
سایت بالاترین اصلا یکی از اصول بالا رفپعایت نمیکنه.و با جبه بعضی افراد و حزب ها مینویسه.از نظر خودشم فکر میکنه یجور مینویسه هیچکس متوجه نمیشه ولی ادمی که فکر میکنه همه نمیفهمن فقط خودش میفهمه دقیقا برعکس میشه.
شما اول از خودت شروع کن.بعد برو سایت ها بزرگی مثل ویکی پیدا که چون برای بعضی ادمها راست گفته و حرف خقیقت خوشایند نیست.
برعکس اگه ادم ویکی پیدا دقیق بخونه رستگار میشه و فرق انسانیت با خیلی چیزها میفهمه که انسان باشی خیلی بهتره تا ...
پاسخ ها
اشتباه مثبت دادم.چی می گی داداش؟