بزرگترین شکستهای استارتاپی سال ۲۰۱۵
این روزها خیلی ها به راحتی وسوسه می شوند سیلیکون ولی را با یک حباب بزرگ مقایسه کنند.
آیا اسنپ چت بیش از اندازه ارزش گذاری نشده است؟ آیا اوبر نباید تا الان به سود زیادی دست پیدا می کرد؟ بازار هاوربورد های دست دوم چگونه است؟
دست به دامان حدس و گمان شدن در مورد این اکوسیستم حباب آلود، حتی به عنوان خوراک ذهنی گفتگوهای خودمانی نیز چندان مفید نیست.
در عوض، بیایید نگاهی بیندازیم به بزرگ ترین شکست های استارتاپی امسال، تا از آنچه واقعاً در دنیای استارتاپ ها می گذرد درک بهتری به دست بیاوریم.
در هر یک از این اتفاقات درس هایی وجود دارد که می تواند استارتاپ های نوپا را از سرازیر شدن در جاده ی سقوط نجات دهد.
استارتاپ جسور نیویورک درهایش را بست
کوئرکی در دنیای استارتاپ ها نقطه ی درخشانی بود، حتی در نظر بدبین هایی که نمی توانستند پلتفرم آنلاینِ آن برای نوآوران با استفاده از جمع سپاری مالی را دوست نداشته باشند. این استارتاپ به افراد بی نام و نشان و امریکایی های معمولی که ایده ی خوبی در سر داشتند کمک می کرد ایده شان را بسازند.
به علاوه، راه حل های ابری یا از این دست خدمات مجازی هم ارائه نمی داد که چندان نتایج واضحی نداشته باشد، بلکه محصولات واقعی و ملموسی تولید کرد که می توانستید آنها را در فروشگاه های محل خود در دست بگیرید، تحسین کنید و بخرید. سرمایه گذاران نیز بسیار آن را دوست داشتند.
امثال اندریسن هوروویتز، کلاینر پرکینز کافیلد و بایرز ۱۷۰ میلیون دلار روی این استارتاپ سرمایه گذاری کردند. اما اوایل سال ۲۰۱۵ مشخص شد از جانب سرمایه گذاران پول بیشتری برای تأمین مخارج استارتاپ مذکور به دست آن نمی رسد.
بن کافمن، مؤسس این استارتاپ، تابستان از موقعیت خود کناره گیری کرد و کوئرکی نیز در ماه سپتامبر اعلام ورشکستگی کرد. ضرر بسیار بزرگی بود؛ چیزی در حد و اندازه های Fab.com که ۳۰۰ میلیون دلار سرمایه جذب کرده بود؛ البته شاید کمی نا امید کننده تر از آن.
اتوبوس خصوصی لوکسی که حضور درخشان اما کوتاه مدتی داشت
لیپ ترانزیت «اتوبوسی که تنها سانفرانسیسکو لیاقتش را دارد» لقب گرفته بود. این اتوبوس وای فای و پنل بندی های چوبی شیکی داشت و لوگوی بامزه ای به رنگ آبی ملایم.
در این اتوبوس حتی آبمیوه هم سرو می شد. مسیر آن نیز مسیری مشابه وسایل حمل و نقل عمومی سانفرانسیسکو بود، اما با سه برابر قیمت آنها.
استارتاپ یادشده در ماه مارس کار خود را آغاز کرد و تا ماه جولای، اتوبوس های آن به علت ورشکستگی در یک حراجی فروخته شد.
شایعه ای که کارآفرین محبوب حوزه ی بیوفناوری را تکان داد
درست زمانی که خیال سرمایه گذاران کم کم داشت از سرازیر کردن پول خود به استارتاپ های حوزه ی بهداشت و سلامت راحت می شد، وال استریت ژورنال از برخی نادرستی های احتمالی در ادعاهای ترانوس پرده برداشت.
این شرکت که مؤسس آن یعنی الیزابت هولمز حالا ۳۱ سال دارد، حدود ۲۵۰ تست مختلف برای تشخیص بیماری های گوناگون ارائه می دهد؛ از کلسترول بالا گرفته تا سرطان.
ادعای این شرکت این است که همه ی این کارها را تنها با آزمایش یک قطره خون و با سرعتی غیر قابل مقایسه با دیگران انجام می دهد. ترانوس با ارزشی حدود ۹ میلیارد دلار، بیش از ۴۰۰ میلیون دلار سرمایه جذب کرده است.
اما آنچه وال استریت ژورنال از آن پرده برداشته این است که شرکت مذکور تنها برای بخش کوچکی از آزمایشات خود از این فناوری استفاده می کند و باقی تست ها را به شیوه های معمول انجام می دهد و ممکن است در مورد بازده تست های خود مبالغه کرده باشد.
فعالیت هایی که توجه بازرسان را به خود جلب کرد
خیلی ها ممکن است تبلیغ های درفت کینگز یا فن دوئل را دیده باشند. آنها علاوه بر حوزه ی ورزش، در بسیاری از حوزه های دیگر هم حضور دارند. به همین خاطر می توان از سرمایه گذارانی که پول هنگفت خود را در درفت کینگز و فن دوئل سرمایه گذاری کردند تشکر کرد.
فعالیت آنها یک نوع بازی معرفی شده که با جایزه نیز همراه است. دو شرکت یادشده به این طریق در مجموع حدود ۷۳۰ میلیون دلار سرمایه جذب کردند و هر کدام از آنها بیش از ۱ میلیارد دلار ارزش گذاری شده اند.
اما یک مشکل وجود دارد. فعالیت آنها طبق توضیحات مدیرعامل درفت کینگز یک بازی مهارتی توصیف شده است و نه شرط بندی.
با این وجود مسئولین هنوز در مورد قرارداد های آنان به نتیجه ای نرسیده اند و دادستان کل نیویورک، اریک اشنایدرمن، پس از آنکه از غیر قانونی بودن عملکرد آنان اطمینان حاصل کرد، دستور توقف شرط بندی های آنان را صادر کرده است.
هر دو شرکت سعی دارند اثبات کنند فعالیت هایشان قانونی است و آنچه ارائه می کنند بازی هایی نیازمند مهارت است و نه شانس. طرفداران هر دو طرف منتظرند ببینند نتیجه ی دادگاه چه خواهد شد.
فروپاشی نه چندان پنهان اپلیکیشن شایعه پراکنی
سیکرت، اپلیکیشنی که افراد می توانستند با استفاده از آن به صورت ناشناس شایعات خود را به گوش دیگران برسانند، هم میان وبلاگ های فناوری و هم در میان سرمایه گذاران هیجان خاصی به راه انداخت.
مؤسسین آن یعنی دیوید بیتو و کریس بیدر که هر دو قبلاً کارمند گوگل بوده اند، در سال ۲۰۱۴ بیش از ۳۳ میلیون دلار سرمایه جذب کردند.
اپلیکیشن یادشده ظرف ۱۰ ماه به اوج رسید و سپس تعطیل شد. البته پیش از آنکه تعطیل شود مؤسسین آن ۶ میلیون دلار از این پول را برای خودشان برداشته بودند.
بیل ماریس، از مشاوران ارشد شناخته شده که یکی از مدیران شرکت های گوگل است از سرمایه گذاران اولیه ی این ایپلیکیشن محسوب می شود.
او اتفاقی که افتاده بود را به «سرقت از بانک» تشبیه کرده است. شاید اشاره ی او به اتومبیل فِراری قرمز رنگی بوده است که دیوید بیتو برای خودش خرید، که البته بعدها آن را فروخت.
قربانی شدن استارتاپ نظافت با شکایت ۱۰۹۹ کارمند خود
همه می دانند که کارمندان شرکت ها حق و حقوقی دارند و در ازای دریافت حقوق و مزایا از برخی از آزادی های شخصی خود صرف نظر می کنند؛ مثلاً مجبور می شوند لباس فرم بپوشند. اما نیروهای پیمانی مجبور نیستند چنین کارهایی انجام بدهند.
استارتاپ خدمات نظافت هوم جوی در دادگاه به این محکوم شد که با ۱۰۹۹ کارمند پیمانی خود مثل کارمندان رسمی رفتار کرده است. این استارتاپ به جای آنکه دست به تغییراتی پر هزینه بزند تصمیم گرفت به فعالیت خود پایان دهد و شرکت را تعطیل کند.
تعطیلی هوم جوی خبری تلخ و زنگ هشداری برای تمام استارتاپ هایی بود که در تعریف رابطه ی خود با کارمندانشان رویه ی قانونی را آنطور که باید مد نظر قرار نمی دهند.
ارسال نظر