حريم امينالسلطان
سبک معماری «قاجار - باروک ایرانی» در باغ غیبی
ميگويند امينالسلطان بيسر و صدا از عمارت شهرياش بيرون ميزد (غيبش ميزد) و بيخبر به فضاي اين باغ پناه ميبرد. از اين روي دوستان باخبر از موضوع آنجا را «باغ غيبي» ميخواندند.
ماجرا از اين قرار بود كه در آن ايام به دليل آنكه تهران محدوده كوچكي بود، كمتر كسي ميتوانست عمل خلاف عرف و شرع و قانونش را از چشم عوام دور نگاه دارد چراكه تمامي ساكنان شهر از آمد و رفت خانهاش آگاهي مییافتند. اتابك هم كه نسبت به اين مساله واقف بود، تصميم گرفت براي فراهم كردن اسباب تفريح و استراحت خود دو قطعه باغ متعلق به نظامالدولـه و آصفالسلطنه و مقداري هم از اراضي مجاور را ادغام كند و باغي وسيع پديد آورد؛ باغي با عمارت بيروني و اندروني تا هر وقت دلش خواست براي خوشگذراني و فرار از اغيار به باغ قيطريهاش پناه ببرد و به قولي غيبش بزند.
ميگويند اتابك وزير بيسر و صدا از عمارت شهرياش بيرون ميزد (غيبش ميزد) و بيخبر به فضاي روحانگيز، سايهسار درختان و نغمهخواني دلانگيز بلبلان در اين باغ پناه ميبرد. از اين روي دوستان و آشنايان خوشذوق باخبر از موضوع آنجا را «باغ غيبي» ميخواندند. باغ غيبي امينالسلطان (امير اتابك)، بعدها در اختيار قدرتمندان دولتهاي بعدي هم قرار گرفت حتي احمدشاه هم يكي، دو بار براي اقامت كوتاه به آنجا رفته است. آن باغ غيبي كه وصفش رفت همين پارك مصفاي قيطريه فعلي است و آن عمارت ساخته شده، حالا فرهنگسراي ملل نام گرفته است.
چندين جا به اشتباه عنوان شده كه اينجا محل سكونت اميركبير بوده اما طبق بررسيها، جناب امير هرگز در قيطريه سكونت نداشته و اصولا در ايامي كه اين بنا ساخته شده، سالها از مرگ او ميگذشته اما دو موضوع اميركبير را به اين باغ مربوط ميكند كه شايد (فقط شايد) دليلي باشد بر اين اشتباه:
در هر صورت تقدير چنين مقدر شد كه در سال ۱۳۷۲ كاخ مخروبه قيطريه توسط شهرداري خريداري و با تعميرات و تغييراتي به فرهنگسرا تبديل شده و نام اميركبير بر آن گذاشته شود. این باغ گرچه اين روزها بيشتر تحت عنوان فرهنگسراي ملل خوانده ميشود اما مجسمه با ابهت امير و نامش بر كتابخانه هنوز هم باقي است. باغ قيطريه با حدود ۱۲ هكتار وسعت، هندسه نامنظم و درختاني كهنسال و سربه فلك كشيده و جوي آبهاي روان در تمام قسمتهاي باغ دارد.
ايوان با ظاهري شكيلتر حفظ شده و گچبري در هماهنگي با ستونها دورتادور ايوانها و اتاقهاي بيروني رعايت شده است.
در معماري قاجار ستونها غالبا نقش مهمي داشتند که دليل آن استفاده از شيرواني است كه در اين زمان متداول شده بود. ستونهاي اوليه اين عمارت برخلاف ستونهاي تزیين شده و پرنقش و نگار فعلي بودند؛ ستونهايي كه گرچه شايد ايده اوليه آنها برگرفته از معماري غرب بود ولي بدون شك با وجود سادگي مفرط، اقتباس مستقيم نبودند.
در نهايت مرمتگر بنا با نيمنگاهي به سبك قاجار - باروك ايراني- نقشهاي پيچيده در گچبريهاي تزييني گل و بوتهدار بر ستونهاي مختلط مجلل را مناسب دانسته تا ستونها با صلابت و چيزي شبيه اقامتگاه ثروتمندان آن دوره باشند.
شايد جالب توجهترين موضوع در رابطه با ساخت اين عمارت سادگي در اجراست؛ از آن جهت كه در دوره قاجار رجال دولتي به سبب سفرهاي بسيار به فرنگ سليقهشان مدام تغيير ميكرده است.
در ساخت عمارتهاي مفصل و كاخها توجه به ريزهكاريها و استفاده از گچبريهاي افراطي و به کار بردن نقش برجستهها يا نقاشيهاي رنگ روغن با تصاوير زنان فرنگي زياد دیده ميشده اما اينجا اين سادگي بيش از اندازه در مقايسه با بناهاي همدوره به خوبي خودنمايي ميكند.
در اكثر اتاقهاي اين عمارت هم پيشبخاري هيزمي - گچي ديده ميشود كه ابزار اصلي گرمايش خانهها در آن دوره بوده است. گرچه پیشبخاری این روزها استفاده ابزاري ندارد اما در مرمت سعي شده به خوبي حفظ و نگهداري شود تا زينتبخش اتاقها باشد.
حياط اندروني با آن حوض آب در وسط وگلدانهاي شمعداني پيرامونش در خنكاي سايه درختان كهنسال حس خوب يك عمارت قجري را حفظ كرده است.
نظر کاربران
امیدورام بقیه بناهای تاریخی هم همینگونه بازسازی و حفظ و نگهداری شوند نه اینکه محل تجمع افراد ناباب و زباله و ... شود و یا تخریب و برج سازی شود.