آرامگاه مولانا جاذبه گردشگری قونیه ترکیه
آوازه ی مولانا مرز و جغرافیا نمی شناسد، همان طور که آرامگاه وی خارج از مرزهای سرزمین ما است، اما نه چندان دور که عزم سفر به آنجا را ز سر بیرون کنیم. به قونیه می رویم و آرامگاه مرد طریقت عرفان مولانا.
جلالالدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی ( زاده ۶ ربیعالاول ۶۰۴، درگذشته ۵ جمادیالثانی ۶۷۲ هجری قمری ) از مشهورترین شاعران ایرانیتبار و پارسیگوی بوده است.. آوازه ی این مرد صاحب عرفان و طریقت مرز و جغرافیا نمی شناسد، همان طور که آرامگاه وی خارج از مرزهای سرزمین ما است، اما نه چندان دور که عزم سفر به آنجا را ز سر بیرون کنیم. به قونیه می رویم و آرامگاه مرد طریقت عرفان مولانا.
روز و شب بود گفتشان همه این که شد آن گنج زیر خاک دفین
کز نیستان تا مرا ببریدهاند در نفیرم مرد و زن نالیدهاند
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق تا بگویم شرح درد اشتیاق
هر کسی کو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش
تصور کارشناسان امروزی بر این است که این بنا در ابتدا با شکلی استوانهای و گنبدی مخروطی، بر ۴ ستون تکیه داشته است. در سال ۱۳۹۶ میلادی و بار دیگر در زمان حکومت بایزید دوم، سلطان عثمانی، این بنا تعمیر و بازسازی و دیوارهای درونی آن به طرح و نقاشی مزیّن شد.
کل این بنا از جمله برج مخروطیشکل آن که از کاشیهای سبز و فیروزهای پوشیده شده، از قدیم به گنبد سبز معروف بوده است.
به طور کلی می توان گفت که گنبد سبز مقبره ۱۶ وجهی است که مخروطی بالای آن قرار دارد. این گنبد در سال ۱۳۹۷ میلادی توسط کارابان اوغلو ساخته شده است و بر دیواره گنبد «بسمالله» و «آیهالکرسی» به رنگ آبی تیره نقش شده، و بر فراز آن یک ستاره و ماه طلایی نصب شده است.
قسمت های مختلف آرامگاه مولوی:
حیاط آرامگاه: هر سال در تاریخ ۱۷ دسامبر (۲۷ آذر) مطابق با تاریخ مرگ مولوی در سال ۶۷۲ هجری (۱۲۷۳ میلادی) مراسمی در مدفن او برگزار میشود که دهها هزار زائر را به خود جلب میکند. در سمت راست حیاط حرم حوضی قرار دارد که نماد شب یگانگی به شمار میرود و سالانه درویشان پیرامون آن به رقص سماع میپردازند.
در این حرم پلهای با روکش نقره هست که پیروان مولوی پیشانی بر آن میسایند و بر آن بوسه میزنند. جایگاه این پله فقط در ایام مراسم ماه دسامبر به روی زائران باز است. زائرانی که هر سال به قونیه میروند علاوه بر حرم مولوی به دیدار حرم شمس تبریزی هم میروند که مطابق سنت پیش از زیارت حرم مولوی صورت میگیرد.
علاوه بر اینها در این حیاط شما با سنگ قبر بسیاری از دراویش مواجه می شوید که خواندن متن سنگ قبرهایشان می تواند مدت زمان زیادی شما را مبهوت خود کند.
مقبره مولانا : در سالن اصلی این موزه قبر مولوی از جنس مرمر آبی را میتوان دید که با یک پارچه مخملین و طلادوزیشده بزرگ که روی آن آیات قرآن نوشته شده و سلطان عبدالحمید دوم در سال ۱۸۹۴ میلادی به این حرم اهدا کرده پوشانده شده است.
در کنار قبر مولوی قبر پدرش، بهاالدین ولد، به صورت ایستاده قرار دارد. قبر پسر مولوی، سلطان ولد، و دیگر شیوخ صوفی نیز دورتادور حرم قرار گرفته است. روی قبر مولوی و پدرش و چند تن دیگر از شیوخ عمامههایی بسیار بزرگ قرار دارد که نماد اقتدار و نفوذ معنوی آنان است.
این بنا به زمان سلجوقیان بازمیگردد، و مسجد و دیگر سالنهای آن در زمان سلاطین عثمانی به آن افزوده شده است.
نکته مهم در این قسمت آن است که بر روی هر قبر دستاری وجود دارد که هرچه بزرگتر باشد به معنای آن است که آن فرد مقام و منزلت بلندتری داشته است و البته قبرهایی که کلاهی روی آن قرار ندارد، نشان از آن است که فردی که در زیر آن قبر قرار دارد، زن بوده است.
حواستان باشد بزرگترین قبری که در این مکان می بیند، قبر مولانا نیست و بلکه قبر بهاء الولد پدر مولانا می باشد.شاخصه ویژه قبر مولانا این است که دستار روی قبر، به رنگ سبز می باشد و البته بر روی تابلویی بزرگ در کنار آن نوشته شده است : یا حضرت مولانا
موزه مولانا : در کنار مقبره مولانا قرار دارد و روزانه از ساعت ۹ صبح الی ۵ بعد از ظهر پذیرای گردشگران می باشد. در کنار بازدید از آرامگاه مولوی حتما به این موزه نیز سری بزنید تا با ماکت هایی که از مولانا وجود دارد با او بیشتر آشنا شوید.
نظر کاربران
نه مرادم نه مریدم
نه پیامم نه کلامم
نه سلامم نه علیکم
نه سپیدم نه سیاهم
نه چنانم که تو گویی
نه چنینم که تو خوانی
و نه آنگونه که گفتند و شنیدی
نه سمائم نه زمینم
نه به زنجیر کسی بستهام و بردۀ دینم
نه سرابم
نه برای دل تنهایی تو جام شرابم
نه گرفتار و اسیرم
نه حقیرم
نه فرستادۀ پیرم
نه به هر خانقه و مسجد و میخانه فقیرم
نه جهنم نه بهشتم
چُنین است سرشتم
این سخن را من از امروز نه گفتم، نه نوشتم
بلکه از صبح ازل با قلم نور نوشتم...
گر به این نقطه رسیدی
به تو سر بسته و در پرده بگویــم
تا کســی نشنـود این راز گهــربـار جـهان را
آنچـه گفتند و سُرودنـد تو آنـی
خودِ تو جان جهانی
گر نهانـی و عیانـی
تـو همانی که همه عمر بدنبال خودت نعره زنانی
تو ندانی که خود آن نقطۀ عشقی
تو خود اسرار نهانی
تو خود باغ بهشتی
تو بخود آمده از فلسفۀ چون و چرایی
به تو سوگند
که این راز شنیدی و نترسیدی و بیدار شدی در همه افلاک بزرگی
نه که جُزئی
نه که چون آب در اندام سَبوئی
تو خود اویی
بخود آی
تا در خانه متروکۀ هرکس ننشـــینی و
بجز روشنــی شعشـعۀ پرتـو خود هیچ نبـینـی
و گلِ وصل بـچیـنی (حضرت مولانا)
پاسخ ها
فک کنم این شعر از فریدون حلمی باشه نه از مولانا
بله گویا اینطور است! ممنون!
فک کنم این مال مولوی شیرازی باشه
پاسخ ها
خیر این شعر برای شاعر عزیزمان مولوی هستش
سلام در قسمت حیاط ارامگاه 17 دسامبر رو برابر 27 اذر نوشتیدِدر حالی که 26 اذره.غلط تایپی بوده احتمالا چون بالاش درست نوشتید به هر حال گفتم بگم.