بحث داغ آزار و اذیت زنان ایرانی
گزارش سفرنامه طور دو ژورنالیست زن ایتالیایی که دو هفته ای را در ایران سپری کرده اند، بهانه ای شده برای داغ شدن دوباره بحث آزار و اذیت زنان در ایران.
مجله روشن - حسین وحدانی: گزارش سفرنامه طور دو ژورنالیست زن ایتالیایی که دو هفته ای را در ایران سپری کرده اند، بهانه ای شده برای داغ شدن دوباره بحث آزار و اذیت زنان در ایران. این دو نفر نوشته اند که در تمام طول این دو هفته احساس ناامنی می کرده اند، مورد انواع آزارهای جنسی قرار گرفته اند و حتی زنی که به عنوان تورلیدر پیدا کرده اند برای شان از خاطره تلخ کودکی اش درباره پیرمرد بقالی تعریف کرده که خواسته به او تجاوز کند.
حالا انتشار این گزارش، طبق معمول باعث صف بندی مخالفان و موافقان وجود آزار و اذیت خیابانی در ایران شده است. زن و مرد هم ندارد؛ چه بسا زن هایی که این گزارش و امثالش را سیاه نمایی قلمداد می کنند و چه مردانی که برای اثبات مساله حتی حاضر به خودافشایی شده اند.
بعضی ها به دو دختر ایتالیایی نامه سرگشاده نوشته اند و به خاطر افشای بدبختی های زنان ایرانی از ایشان تشکر کرده اند، بعضی دیگر هم به هر کسی که از تجربیات تلخش در این باره نوشته اتهام خیانت و وطن فروشی زده اند.
آیا کسی می تواند منکر انواع و اقسام آزار و اذیت های جنسی در ایران شود؟ گمانم چنین فردی یا نمی داند آزار جنسی چیست، یا سال هاست از خانه اش بیرون نیامده. لازم نیست دختر باشی؛ یک چشم و یک گوش و البته حداقلی از هوش هم کافی است که بفهمی در کوچه و خیابان، تاکسی و اتوبوس و مترو و پل عابر، در راه مدرسه و دانشگاه، یا حتی در خود مدرسه و دانشگاه هم، چه قدر فضا برای زنان این جامعه ناخوشایند و گاهی ناامن است.
دلایلش البته پیچیده است و ساده لوحانه است اگر بگوییم «خب مردان ایرانی...» یا «چون زن ها خودشان...» و سه نقطه های را با هر چه دل مان خواست پر کنیم. اما انگار اصل ماجرا دردی را که دوا نمی کند هیچ، خودش درد است.
آیا تصویری که دو دختر ایتالیایی از دو هفته اقامت در ایران داده اند مغرضانه و به قصد سیاه نمایی بوده است؟ شاید بیش تر ما آدم ها بی طرف نیستیم و درباره دنیا پیش داوری داریم؛ حتی ممکن است از پررنگ تر کردن سیاهی ها منافعی هم ببریم. اما آیا موضوعی که به این بهانه درباره اش حرف می زنیم هم مغرضانه یا دروغ است؟ گمان نکنم. بهتر است سوال را عوض کنیم و از خودمان بپرسیم که چرا باید چنین اتفاقی بیفتد تا بهانه حرف زدن درباره موضوعی شود که نیمی از جمعیت این جامعه -از کودکی تا میان سالی- با آن درگیر هستند؟
چرا نباید در رادیو و تلویزیون در این باره حرف زده شود که چه چیزی مصداق آزار و اذیت خیابانی است؟ چرا نباید در مدارس به پسرها و دخترها آموزش داده شود که چگونه در روابط اجتماعی شان به یک دیگر آسیب نرسانند؟ چرا نباید در فرهنگ سراها و خانه های سلامت و مراکز بهزیستی و ده ها نهاد اجتماعی و شهری دیگر، جلسات عمومی برای بازیگری و گفت و گو درباره این تجربیات تلخ برگزار شود؟ چرا حتی روزنامه ها و مجلات ما بخش و صفحه یا دست کم ستونی ندارند که بازتاب دهنده این ناهنجاری روزمره باشد؟
حالا از خودمان بپرسیم کدام یک خطرناک تر است: تصویر کج و معوجی که بیگانگان غرض ورز و سیاه نما از ما به جهان ارایه می دهند، یا چشمان فروبسته ما در برابر آینه ای که تصویر ما را -کج یا راست- به ما باز می نمایاند؟ شاید اگر نگاه مان به آینه راست نمای برابرمان باشد، دنیا هم یاد بگیرد درست تر نگاه مان کند.
نظر کاربران
من باهاشون موافقم خود من بعنوان یه دختر از صبح که از در خونه میام بیرون برم سر کار از همون ایستگاه اتوبوسو تو اتوبوسو تو خیابون و تو کوچه گرفته تا هر جا که فکرشو بکنی انواع بی ادبی ها دست درازیها و حتی نگاهای آزار دهنده زیادی رو که واقعا احساس ناامنی به آدم میده رو باید تحمل کنم تا شب به خونه برسم با اینکه اصلا با ظاهر بد و زننده ای بیرون نمیرم و اصلا اهل خودنمایی تو خیابون نیستم
چون از نظر بعضی ها حرف زدن راجع به این قضایا هم گناهه...
ادمین من یه کامنتی گذاشتم که امیدورام بذاری منتشر بشه!
ببخشید وقتی توالت یه خونه خراب باشه کثافت همه خونه رو بر میداره .ریشه همه این معضلات در اینه که نه امکان ازدواج وجود داره و نه جایی برای تخلیه شهوانی جوانها پس اینی میشود که هست .
پاسخ ها
بعضیا با وجود همسر و زندگی ، بازم کارای زشت میکنن
به نظرت کسی که بچه اش رو بغلش گرفته و تو تاکسی نشسته و به بغل دستش دست میزنه واقعا موجودی به غیر ازیه بیمار روانیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ واقعا بعضی چیزا قابل گفتن نیست و دل من خیلی پره
بعنوان يك مرد ازمشكلاتي كه سرراه زنان كشورم وجودداره ،احساس شرم ميكنم.اميدوارم مسولان بايك نگاه واقع بينانه ،شرايطي روبراي تخليه هيجانات جوانان فراهم بكنند، تاماشاهد اين قضايا نباشيم.
تو این کشور به تنها چیزی که اهمیت نمیدهند واصلا حرفش هم نمی زنند مسئله جنسی جوانان و راه حل رفع ان است به همین خاطر مسائل جنسی در خیابانها حل میشه
بیشتر این شهرستانیا تو تهران ندید بدید بازی در میارن، هر ادایی از خودشون درمیارن ، خیلی از این آدمارو دیدم
پاسخ ها
والا حتما تهرانیا داغونن که همه شهرستانیایی که میان اونجا ازشون یاد میگیرن کارای ناجورو... خودت میگی تهران، تهرانی توش زندگی میکنه نه شهرستانی!!!
من حتی شاهد خود ارضایی یه مرد تو ماشینش بودم واقعا حال بهم زن و دور از انسانیت بود
من که ی زن سی و پنج ساله هستم خیلی ساده برای خرید که میرم بیرون ، بعضی وقتها متلکهایی میشنوم که احساس میکنم دنیا روی سرم خراب شده، و جالب اینکه از نظر مسئولان فقط تجاوز جنسی آزار و اذیت محسوب میشه، اما در کشورهای اروپایی و آمریکایی حتی نگاه خیره مرد به یک زن ، جرم حساب شده، و زن حق شکایت داره
راستی اولم من یک دخترم نظر من این است که تقصیر خود دختراست با لباس هایی بد ی می پوشند و فرد مریض ( هوس باز ) آنها را مورد آزار و اذیت جنسی قرار می دهند پس ما دخترا باید رفتار و طرز لباس پوشیدن خود را درست کنیم بعدا بحث کنیم