دلایل اعتیاد به اینترنت و شبکه های اجتماعی
جامعه شناسی خودمانی دیجیتالی (۵)
هر روز که شاهد تأسیس و راه اندازی یک شبکه اجتماعی جدید و یک پیام رسان نوظهور هستیم، مشتاق میشویم که در آن پرتال هم عضو شویم تا نکند که فلان دوست ما و همکار ما، دران شبکه حضور داشته باشد و ما از اخبار و رویدادها و اتفاقات او و دیگران، بی خبر باشیم!
سبک زندگی بسیاری از ما، سبک زندگی دیجیتالی شده است و هر روز، با چک کردن اکانت ما در شبکههای اجتماعی و لایک و فالو و چت و امثالهم سپری میشود. سبک زندگی خاصی که سبب شده است، کم تر بخوابیم، کم تر ورزش کنیم و حتی کم تر کتاب بخوانیم. در گفتار امروز، به بررسی دلایل اعتیاد به اینترنت و به خصوص، اعتیاد به شبکههای اجتماعی که امروزه جزو لاینفک زندگی روزانه میلیاردها نفر در دنیا شده است، بپردازیم.
هر روز که شاهد تأسیس و راه اندازی یک شبکه اجتماعی جدید و یک پیام رسان نوظهور هستیم، مشتاق میشویم که در آن پرتال هم عضو شویم تا نکند که فلان دوست ما و همکار ما، دران شبکه حضور داشته باشد و ما از اخبار و رویدادها و اتفاقات او و دیگران، بی خبر باشیم! الان اگر نگاه کنیم، روی گوشی هوشمند برخی از مردم، بیش از ۱۵ نرم افزار نصب شده است که به طور لحظه ای، پیام و اطلاعات و اخبار و ای میل ارسال شده به آنها را نشان میدهد. این notification های دردسر ساز، که عمر باطری موبایل و در واقع عمر ما را هم بیهوده دارد صرف میکند، معضلی برای خیلیها شده است.
حقیقت این است که مطالعات متعددی تا به امروز در مورد دلایل زیر بنایی ایجاد کننده اعتیاد به اینترنت و شبکههای اجتماعی اینترنتی انجام شده است. نتایج این تحقیقات عوامل متعددی را در ایجاد این اختلال مؤثر نشان دادهاند.
فرضیههای فعلی موجود عبارتاند از:
۱- عوامل شخصیتی
بعضی صفات شخصیتی، افراد را مستعد ابتلا به هر گونه اعتیاد از جمله اعتیاد به مواد، سیگار، قمار و اینترنت میکنند. یکی از این صفات که به خوبی نقشان در ایجاد هر گونه اعتیاد شناخته شده است، خجالتی بودن میباشد. افرادی که در زندگی واقعی خود، خجالتی هستند، و از ایجاد ارتباط صمیمانه با دیگر افراد دچار اضطراب و شرم میشوند مایل به ارتباط از طریق اینترنت هستند. چرا که این گونه افراد ناشناس میمانند و یا این که مجبور به ارتباط چهره به چهره نخواهند بود.
به عنوان مثال Sheldon میگوید:" یکی از دلایلی که انسان امروزی به شبکههای اجتماعی روی میآورد، غلبه بر هراسی است که از سخن گفتن در محیط غیر مجازی بر وی مستولی میشود. علاقمندی به برقراری روابط اجتماعی و توسعه H ن از طریق ابزارهای ارتباطات اجتماعی آنلاین به نظر میرسد در افراد خجالتی بیش تر از سایر افراد باشد و آنها در برقراری ارتباطات آنلاین با دیگران به نسبت محیطهای غیر آنلاین (سنتی) راغب تر هستند
- مطالعاتی که در حوزه روان شناسی سایبر صورت گرفته است این ادعا را ثابت میکند که افراد خجالتی تمایل زیادی به حضور در محیطهای مجازی دارند و این فاکتور روانی، تأثیر زیادی در محتاط بودن افراد در انتخاب دوست در این محیطها دارد و این افراد به نسبت افراد غیر خجالتی، زمان زیادی را صرف فیسبوک بازی میکنند. از سویی دیگر، افرادی که سطح خود اعتمادی و اعتماد به نفس پائینی دارند، بیش تر ترجیح میدهند روابط اجتماعی خود را در محیط غیر مجازی شکل دهند تا محیطهای واقعی و چهره به چهره
- در واقع این دسته از افراد، بیش تر علاقمند هستند در زندگی دوم خود، حضوری پر رنگ داشته باشند تا زندگی اول (دنیای واقعی). مطالعه ای در کشور خودمان بر روی دانشجویان رشتههای پزشکی و پیراپزشکی دانشکده علوم پزشکی بیرجند نشان داد که افرادی که در فیسبوک بیشترین فعالیت را دارا میباشند، با این ویژگیهای شخصیتی وارد این شبکه اجتماعی میشوند: در عامل رنجور خویی روان، نمرهٔ بیش تری کسب میکنند و در عوامل دیگر شخصیت هم چون برون گرایی، گشودگی انعطاف پذیری و وجدانی بودن، نمرهٔ کم تری را اخذ میکنند.
مطالعه ای دیگر نشان داد که آسیب پذیری در برابر استرس و ویژگیهای تکانشی افراد را مستعد اعتیاد به اینترنت میکند.
مطالعات دیگر نشان داد که هر چه قدر تعداد دوستان در فیس بوک بیش تر باشد، احتمال خصوصیات خود شیفتگی و نمایشی بودن و نیز ابتلا به بیماری خلقی دو قطبی بیش تر میشود.
یک روان شناس بالینی به نام Turkle برای نوشتن کتاب خود به نام " تنها و باهم: چرا ما از تکنولوژی بیش از یکدیگر انتظار داریم""، با صدها نفر که در فیس بوک فعالیت زیادی داشتند، مصاحبه کرد.
بسیاری از این افراد، علت ورود به سایتهای مجازی را عمل کردن به صورت طنز تر، با حال تر و جذاب تر از آن چه در زندگی واقعی عمل میکنند، ذکر کردند. جالب است که بدانید، برخی شرکتها برای دستیابی به خصوصیات شخصیتی افراد متقاضی برای کار، از پروفایل آن ها در فیس بوک کمک میگیرند. به عنوان مثال، مطالعه Golbeck و همکارانش بر روی ۳۰۰ نفر از کاربران فیس بوک از طریق مطالعه پروفایل آن ها در این شبکه و سپس انجام یک پرسشنامه شخصیتی، نشان داد که افراد برون گرا دوستان زیادی در فیس بوک دارند. اما این دوستان، کم تر با هم علایق مشترک دارند. افراد مضطرب و عصبی (نوروتیک)، دوستان بیش تری نسبت به افراد سالم تر دارند که با علایق شبیه به هم میباشند.
Golbeck معتقد است که حتی سایت توییتر، بیش تر میتواند به تجزیه و تحلیل صفات شخصیتی افراد کمک کند. او معتقد است که با تجزیه و تحلیل کلماتی که افراد در رابطه با یک موضوع به کار بردهاند، و جملات رفت و برگشتی بین افراد میتوان شخصیت آن ها را حتی بهتر از فیس بوک مشخص نمود. نکته جالب دیگر که در بررسیها یافت شده است، به این موضوع اشاره میکند که هر چه تعداد دوستان واقعی فرد، کم تر باشد، دوستان فیس بوکی او بیش تر خواهند بود.
2- عوامل روانی
تحقیقات نشان داده است که افراد مضطرب و با سطح پایین وابستگی عاطفی، بیش تر از افراد بدون این خصوصیات، از فیس بوک استفاده میکنند. هم چنین تحقیقات محققان نروژی نشان دادهاند که افراد با برنامه منظم در زندگی، و جاه طلب، کم تر به فیس بوک معتاد میشوند و از آن فقط به عنوان انجام کارهای ضروری و ایجاد ارتباط مؤثر در راستای اهداف خود بهره میگیرند.
از دیگر عوامل مؤثر در ایجاد اعتیاد، میزان اعتماد به نفس فرد است. هر چه مقدار اعتماد به نفس فرد کم تر باشد، به احتمال بیش تری مبتلا به اعتیاد از جمله اعتیاد اینترنتی خواهد شد. بررسیها نشان میدهد که بین اعتیاد به اینترنت و افسردگی، رابطه وجود دارد که میتواند این رابطه دو طرفه باشد. به این معنا که هم افسردگی فرد را مستعد ابتلا به اعتیاد اینترنتی میکند و هم اعتیاد به اینترنت، فرد را دچار افسردگی میکند. مطالعه ای در ایران توسط فراهانی و همکاران نشان داد که افراد با میزان بالاتر حساسیت به طرد از طرف دیگران، بیش تر به سمت استفاده از فیس بوک تمایل نشان میدهند.
۳- راه فرار
جاذیه اینترنت آن قدر قوی است که فرد برای فرار از رو به رو شدن با مسائل زندگی یا فرار از حسهای منفی خود، به آن پناه میبرد و در نتیجه وقتی که فرد به طور مزمن، راه حل مناسب تری برای مشکلات خود یا احساسات آزار دهنده خود پیدا نکند، مکرراً از اینترنت برای فرار از این حس بد، استفاده خواهد کرد که در نهایت، منجر به اعتیاد میشود. بنابراین، میتوان این گونه پیش بینی کرد که هر چه قدر افراد در رویارویی و حل صحیح مشکلات روزمره خود، ناتوان تر باشند، به احتمال بیش تری به سمت اینترنت و مشغولیت با شبکههای اجتماعی خواهند رفت.
اگر چه جنسیت، سواد، سن و بسیاری از مسائل بر روی نگرش و ترغیب کاربر به استفاده از شبکههای اجتماعی تأثیر دارد، اما بحثهای زیادی بر روی انگیزههای کاربران به استفاده از این شبکهها ارائه شده است. مثلاً) معتقد اند که اکثر دانشجویان از فیس بوک برای دوست یابی و سرگرمی استفاده میکنند اینترنت را فاکتور مهمی برای فرار کردن از مشکلات دنیای واقعی میداند. دنیایی که امروز، با نسل جدیدی که آن را نسل دیجیتال میدانند، رو به رو میباشد و به عقیده برخی، نیازمند راه حلهایی برای حفظ روابط اجتماعی خود و گسترش آن است.
می دانیم که نسل جدید ما، تا سنین بالا در بسیاری از حیطههای زندگی به والدین وابسته هستند و ما والدین فعلی، بیش از نسلهای قبل، مسئولیت زندگی فرزندان را به دوش میکشیم. لذا، به نظر میرسد که بچهها حتی در سنین بالا تر از 20 سالگی، هنوز استقلال کافی و مسئولیت پذیری و در نتیجه توان صحیح رو به رو شدن با مشکلات زندگی را ندارند و خود این مساله، برای کشاندن نسل جوان به سمت هر گونه اعتیاد، نقش مهمی بازی میکند.
4- رضایت بخشی سریع
موتورهای جست و جو گر اینترنت، به استفاده کنندگان کمک میکنند که سریع به ان چه میخواهند، دسترسی پیدا کنند. همین رضایت مندی سریع، و رسیدن به هدف در زمان کوتاه، باعث تداوم استفاده از اینترنت میشود. تحقیقات متعددی نشان میدهد که ایجاد لذت در فاصله کوتاه پس از انجام هر کاری باعث تداوم تکراران عمل میشود. لذا در مصرف مواد نیز هر چه قدر، ماده مورد نظر بتواند احساس لذت و سر خوشی را در زمان کوتاه تری برای فرد به ارمغان بیاورد، احتمال ایجاد اعتیاد و وابستگی روانی به ان ماده افزایش مییابد.
کلام آخر
همه مطالبی که درباره دلایل اعتیاد به اینترنت و مسائل مربوط به آن اشاره شد، ما رو به این موضوع رهنمون میکند که سبک زندگی دیجیتالی امروز ما، آسیبهایی را به همراه دارد و میتواند در بلند مدت، در صورتی که به خوبی به مسائل مربوط به آن نپردازیم، دردسر ساز و آسیب ساز شود. ما باید تلاش کنیم در سبک زندگی دیجیتالی امروز خود، از تهدیدها، فرصتها را ایجاد کنیم. تبدیل تهدیدها به فرصتها، فرصت آفرین و اثر بخش است و زندگی ما را با کیفیت بهتری همراه خواهد کرد. اما نباید فکر کنیم که ابزار دیجیتالی امروز، میتواند جایگیزین رفتارهای سنتی قبلی شود. اصلاً این طور نیست.
شما اگر هزاران مسیج الکترونیکی تبریک با استیکرهای زیبا و قشنگ و فایلهای ویدئویی جذاب برای تولد یکی از دوستانتان ارسال کنید، شک نداشته باشید که به اندازه تقدیم یک کارت پستال زیبا که رویان به خط خودتان، تولد وی را تبریک گفته باشید و با یک شاخه گل، به صورت حضوری به او تقدیم کنید، ارزشمند نخواهد بود. این کارت پستال، تا سالها حفظ خواهد شد، اما مسیج های الکترونیکی شما، بزودی فراموش میشود. تلاش کنید، در سبک زندگی دیجیتالی خود نیز، اصل متفاوت بودن را که روان شناسان به آن اشاره میکنند، در نظر بگیرید.
متفاوت بودن، به معنی خاص بودن و عجیب بودن نیست. متفاوت بودن یعنی اینکه اگر صدها نفر به دوست شما، الکترونیکی مسیج میدهند و حتی ان دوست، هزاران کیلومتر از شما دور هست، با ارسال یک کارت پستال زیبا با سرویس پست عادی، به وی تبریک بگویید. کار خلاقانه ای که شاید خیلی از شهروندان دنیای دیجیتالی امروز، در مورد موضوع تولد حداقل، بی توجه باشند! این را شما پیگیری کنید و نتایج ممتازان را مشاهده کنید. همه این رفتارها، شما را از هویتهای دیجیتالی مسخره! که امروزه، افیونی برای نسل جدید شده است، دور خواهد کرد و سبک زندگی شما را تلفیق از سنت و مدرنیته میکند. سبکی که شاید، نیاز امروزه نسل ما باشد.
ارسال نظر