جوانان ایرانی بی سواد شده اند؟!
«نسل جدید کم سوادتر شده اند.» این جمله کلیشه ای را چند سالی است که می شنویم. جمله ای که عموما متولدین نیمه دوم شصت و نیمه اول دهه هفتاد را نشانه گرفته و هر روز بیشتر از گذشته شنیده می شود.
روزنامه هفت صبح - آزاده باقری، فرید عطارزاده: «نسل جدید کم سوادتر شده اند.» این جمله کلیشه ای را چند سالی است که می شنویم. جمله ای که عموما متولدین نیمه دوم شصت و نیمه اول دهه هفتاد را نشانه گرفته و هر روز بیشتر از گذشته شنیده می شود؛ مخصوصا در روزهای اخیر که کلیپی از مسابقه «ثانیه ها» با اجرای داریوش کاردان، میان مردم دست به دست می شود.
در مورد محتوای این برنامه و نوع پاسخ های شرکت کنندگان، روز گذشته در گزارش کوتاهی با عنوان «طوفان علم و دانش در مسابقه تلویزیونی» در صفحه 16 مطلبی به چاپ رساندیم و برخی پاسخ های شرکت کنندگان در این مسابقه را مرور کردیم.
ابعاد ماجرا اما گسترده تر شده و بحث های متفاوتی مین مردم، جامعه شناسان و کارشناسان دانشگاهی درگرفته است. از یک سو برخی کاربران شبکه های اجتماعی همین کلیپ را بهانه کرده اند و دائما از کمبود سواد و اطلاعات عمومی میان نسل جدید گلایه می کنند؛ از طرف دیگر برخی کارشناسان دانشگاهی در گفتگویی، سیستم دانشگاهی کشور را یک یاز عوامل موثر در کاهش سطح اطلاعات عمومی نسل جدید می دانند و عقیده دارند دانشجویان نسل قبلی، سطح بالاتری حداقل از نظر اطلاعات عمومی داشته اند. این دسته از کارشناسان روی این نکته دست می گذارند که در حدود 10 تا 15 سال قبل به دلیل کمبود ظرفیت دانشگاه ها و تعداد بالای متقاضیان، رقابت فشرده ای برقرار بود و فقط افرادی می توانستند از غول کنکور بگذرند که دانش بالاتری داشته اند.
ماجراها و بحث ها به همین جا ختم نمی شود. عده ای دیگر مجری برنامه یعنی داریوش کاردان و حتی تهیه کننده برنامه را مورد هدف خود قرار داده اند که آیا برای شرکت در چنین مسابقاتی از متقاضیان تست گرفته نمی شود؟ افراد دیگری نیز عقیده دارند داریوش کاردان با نوع اجرای خاص خود در واقع شرکت کنندگان را مورد تمسخر قرار داده است.
البته در این گزارش قرار نیست فقط نیمه خالی لیوان را ببینیم. کارشناسان دانشگاه یو جامعه شناسان مختلفی نیز در گفتگو با هفت صبح مخالف همه این استدلال ها هستند و اعتقاد دارند در هیچ کدام از کشورهای پیشرفته دنیا نیز بسیاری از فارغ التحصیلان دانشگاهی، در همه زمینه های مختلف اطلاعات عمومی ندارند و در این ماجرا نیز مانند همیشه، همان حس خود کمتر بینی مان گل کرده است... هفت صبح در گفتگو با جامعه شناسان، کارشناسان دانشگاهی و تهیه کننده این برنامه به بررسی همه زوایای این موضوع پرداخته است.
شبکه های اجتماعی مقصر هستند؟
برخی جامعه شناسان و روانشناسان اجتماعی، شبکه های اجتماعی را مقصر اصلی پایین آمدن اطلاعات عمومی در میان نسل جدید جامعه می دانند. در همین رابطه، محمد مراد بیات، جامعه شناس به هفت صبح می گوید: «جامعه به دلیل فناوری های نوین با بار انفجار اطلاعات مواجه شده اما این اطلاعات سطحی است و عمق ندارد چون اگر خودتان هم دقت کرده باشید، در شبکه های اجتماعی مطالب عمیق وجود ندارد.
جامعه زمانی باسواد خواهد شد که به سمت کتاب برود. کتاب محصولی است که نویسنده، محقق و دانشمند برای نوشتن آن عمر خود را می گذارد و متخصص است. به همین دلیل خواننده یک کتاب نیز با مطالعه چنین کتاب هایی است که می تواند بار علمی خود را بالا ببرد. این فرهنگ باید جا بیفتد که جای خبر در شبکه های اجتماعی است و دانش را در کتاب ها باید جستجو کرد.»
مجید صفارنیا، روانشناس اجتماعی نیز به هفت صبح می گوید: «سطح دانش عمومی هم آنقدر به هوش پایین بستگی ندارد. یک یاز علت هایی که موجب شده سطح دانش عمومی پایین بیاید به این خاطر است که مردم به دنبال کسب اطلاعات و اخبار نیستند. روزنامه نمی خوانند و به همین علت میزان اطلاعات عمومی پایین می آید.»
شیطنت تلویزیونی؟
از سوی دیگر، برخی کارشناسان و همچنین کاربران شبکه های اجتماعی عقیده دارند پخش این سوال و جواب ها نوعی شیطنت از سوی صدا و سیما بوده تا شیرینی و نمک برنامه خود را بالا ببرد. این دسته از افراد همچنین عقیده دارند استرس حاکم بر برنامه موجب شده تا شرکت کنندگان تسلط لازم را نداشته باشند اما تهیه کننده این مسابقه به جای حذف این سکانس ها، ترجیح داده آن بخش ها را نیز در برنامه خود قرار دهد.
محمدرضا ترقی راد، استاد دانشگاه در همین زمینه به هفت صبح می گوید: «شاید پخش این برنامه از تلویزیون شیطنت بوده چون با وجود آنکه در لحظه تماشا کردن باعث خنده می شود اما باعث تأمل هم می شود که فرهنگ جامعه را تهدید می کند. به عقیده بنده اگر این سکانس ها پخش نمی شد خیلی بهتر بود.»
مجید صفارنیا، روانشناس اجتماعی نیز می گوید: «یکی از دلایل پاسخ های عجیب و سطحی که در این مسابقه داده می شود را می توان به دلیل هیجان مسابقه دانست. به هر حال شرکت کننده ها در آن لحظه در مقابل دوربین هستند و شاید در آن لحظه قدرت حل مسئله شان پایین آمده باشد. البته همانطور که گفته شد، نمی توان همه این اتفاقات را معطوف به هیجان در مقابل دوربین کرد و سطح دانش عمومی را نیز می توان ملاک قرار داد.»
از طرف دیگر برخی کاربران شبکه های اجتماعی نیز نوع رفتارها و عکس العمل های مجری برنامه را مورد انتقاد قرار داده اند و عقیده دارند داریوش کاردان برای جذاب کردن برنامه خود، رفتارهایی بعضا نامناسب با شرکت کنندگان داشته است.»
افزایش ظرفیت پذیرش دانشگاه ها و یک علامت سوال
در این مورد با دو نظر کاملا متضاد روبرو هستیم. از یک طرف برخی اساتید دانشگاهی و کارشناسان دانشگاهی عقیده دارند در سال های اخیر سطح دانش و اطلاعات عمومی دانشجویان پایین آمده و از طرف دیگر، برخی اساتید چنین موضوعی را قبول ندارند. در همین زمینه شادمان پورموسی، استاد دانشگاه به هفت صبح می گوید: «در حال حاضر روند پذیرش دانشجو به شکلی شده که هر سال اساتید حسرت دانشجویان ورودی سال قبل خود را می خورند. به عنوان مثال در زمانی که دانشجویان من در سال ۸۵ وارد دانشگاه شدند و با آنها کلاس برداشتم، تا چند ماه اول در شوک بودم. آنها چه از نظر اخلاقی، چه از نظر درسی و چه از لحاظ معلومات عمومی بسیار ضعیف تر و پایین تر از ورودی های سال ۸۰ بودند.
حالا همین اتفاق برای ورودی های سال ۹۳ رخ داده و ما اساتید حسرت دانشجویان ورودی سال ۸۵ را می خوریم! این شیب نزولی به طرز عجیب و دلهره آوری در حال حرکت است. به نظر من، مهمترین دلیل چنین اتفاقی افزایش ظرفیت های بی حد و حساب دانشگاه ها است. دانشجویان فعلی زحمت خاصی برای ورود به دانشگاه تحمل نمی کنند و همین موضوع باعث شده میزان اطلاعات عمومی آنها کاهش چشمگیری پیدا کند.
به عنوان مثال یک رشته معمولی که ۱۰ سال پیش با وجود برگزاری یک کنکور سخت در حدود ۳۰ دانشجو جذب می کرد، در حال حاضر بدون کنکور شده و نکته تاسف آورتر آن است که فقط ۸ نفر در این رشته ثبت نام کرده اند که میانگین معدل امتحان نهایی اکثر آنها بین ۱۲ تا ۱۴ است. پس نباید تعجب کرد که آقایان و خانم های مهندسی که در چنین مسابقاتی شرکت می کنند، دارای اطلاعات عمومی بالایی نباشند.»
در همین زمینه محمدرضا ترقی راد، استاد دانشگاه اما نظر دیگری دارد و به هفت صبح می گوید: «تعداد دانشجوها زیاد شده. با اینحال همچنان دانشگاه های مادر ظرفیت شان برای گرفتن دانشجو کم است. همچنین کسانی که وارد چنین دانشگاه های بزرگ ایران می شوند جزو افراد نخبه محسوب می شوند. از این نظر در دانشگاه های بزرگ چیزی تغییر نکرده است. البته مقداری انگیزه تحصیل به خاطر نبود شغل کاهش پیدا کرده است. از طرف دیگر دانشگاه های قارچ گونه ای مانند پیام نور، غیرانتفاعی و دانشگاه های آزاد، دانشجوهایی را وارد جامعه می کنند که از نظر سطح سواد بالا نیستند و این معضلی است که از نظر کمی می تواند مشکل ساز باشد.»
ماجرا را بزرگ نکنیم
با وجود همه این بحث ها و حاشیه ها اما برخی افراد عقیده دارند در بسیاری از کشورهای دنیا، دارا بودن سطح تحصیلات بالا دلیلی بر این موضوع نمی شود که این افراد در همه زمینه ها اطلاعات داشته باشند. در همین زمینه دکتر رویا قانعی که در کشور کانادا زندگی می کند به هفت صبح می گوید: «ما در حال حاضر حدود ۷ سالی است که در تورنتو زندگی می کنیم و دختر من در حدود ۱۴ سال سن دارد و در دبیرستان مشغول تحصیل است. رشته او، هنر و موسیقی است و جز چند کتاب تخصصی، هیچ کتاب درسی دیگری ندارد. در واقع سیستم آموزشی اینجا چنین توقعی از دانش آموزان و بعدها از دانشجویان ندارد که نسبت به همه موضوعات اشراف داشته باشند.»
محمدرضا ترقی راد، استاد دانشگاه نیز در همین زمینه می گوید: «زمانی که در خارج از ایران بودم، یک مسابقه تلویزیونی را نگاه می کردم که در آن از شرکت کننده ای پرسیدند آمریکا کجاست؟ او هم جواب داد کشوری است در اروپا! در صورتی که آن کشور هم در قاره آمریکا قرار داشت و نمی دانست آمریکا کجاست! البته در ایران به خاطر اطلاعات جغرافیایی و تاریخی که در راهنمایی و دبیرستان خوانده ایم، اطلاعات عمومی تقریبا بالاست.»
مقایسه با عادل فر دوسی پور!
شرکت کننده یکی از برنامه های مسابقه هفته نوذری در سال ۱۳۷۲ جوان لاغری بود که خودش را عادل فردوسی پور معرفی کرد. مجری برنامه نود در آن زمان با ۱۹ سال سن در برنامه مسابقه هفته شرکت کرده بود؛ زمانی که هیچ کس نمی دانست او روزی بهترین محصول تلویزیون ایران خواهد شد.
طالع عادل اما ۱۸ سال قبل هم فوتبالی بود. میان آن همه پرسش سخت، آسان ترین سوال ممکن نصیب عادل شد. نوذری از فردوسی پور پرسید: «بازیکن سرشناس تیم ملی برزیل که بیش از هزار گل به ثمر رسانده است؟» فردوسی پور خیلی سریع بلافاصله گفت: «ادسون آرانتس دوتا سیمنتو ملقب به پله» جالب اینکه نوذری عادت داشت در این مواقع کنایه یا متلکی نثار شرکت کننده کند اما با خنده از عادل پرسید: «اطلاعات دیگری هم از این بازیکن داری؟» که فردوسی پور گفت: «بله؛ او همین چند وقت پیش یک بار دیگر ازدواج کرد!»
نوذری با شوخی به فردوسی پور گفت که خودت هم شبیه پله هستی که عادل در جوابش گفت: «اما من اینقدر سیاه نیستم.» او بعد از این سوال یک بار دیگر در حالی که به سمت شرکت کننده دیگری می رفت در میانه راه به سمت عادل برگشت و گفت: «یک بار دیگر اسم پله را بگو!... که این یکی از شگردهایی بود که نوذری را در تلویزیون استثنا می کرد. لحظه ای که عادل جوان هم از این شوخی به وجد آمد و درجا با واکنشی غیرارادی با خنده بالا پرید!
عادل فردوسی پور البته بعدها توضیح داد که در آن سال ها هنوز در تلویزیون کار نمی کرده اما همواره در مسابقات سرگرمی صدا و سیما داوطلب شرکت بوده است... بسیاری از کاربران شبکه های اجتماعی دست روی همین نکته گذاشتند و میزان اطلاعات عمومی شرکت کنندگان در آن مسابقه را با مسابقه ثانیه ها مقایسه کرده اند. به قول یکی از کاربران سایت خبرآنلاین، تازه فردوسی پور با این میزان از اطلاعات عمومی به مرحله پایانی هم نرسید!
نظر کاربران
وقتی دانش آموزی که سه غلط املایی و ریاضی و ... داره معلم مجبور است به او خیلی خوب بده همین است. خانواده هم دلش به همین خوش است. ولی اگه معلم به سه غلط املایی و ریاضی و... نمره 17 بدهد اون وقت که مادرها به جای نشتن پای ماهواره و شبکه های اجتماعی میشن با بچه هاشون درس کار می کنند. تا حداقل دانش آموز غلط املایی نداشته باشد.
پاسخ ها
به شدید ترین وجه ممکن با نظر شما موافق هستم
بله ...
دقیقا نظر منم همیشه همین بوده
موافقم ولی این روش خیلی خوب و ... چند سالیه که راه افتاده مخاطبین این مقاله نیمه دوم دهه 60 و حتی در دهه 70 هم از این جریانات خبری نبود ولی کلا چون زیر ساختهای این کشور مشکل دارن سیستم اموزشی هم جواب نمیده و نمیتونه انگیزه لازم رو به وجود بیاره...
رشته ای که صرفا برای درامد اینده و یا شغل اینده انتخاب بشه و بر حسب علاقه فرد نباشه مشخصه که به نتیجه نمیرسه...
حتی در دبیرستانها مشاورین نمیتوانستند میزان سطح علاقه دانش اموز به رشته ها رو تشخیص بدن که مقصر همشون سیستم اموزشی هستش...
مشکل که غلط املایی نیس عزیزم مشکل اینکه اقایون ظرفیت دانشگاها رو بردن بالا اون وقت طرف با رتبه داغون دانشگاه های خوب قبول شده کسیکه حتی نباید مجاز بشه مملکتی که سرنوشت جوانا رو با کنکور تععین میکنه بهتر از این نمیشه ما اگه کنکور نداشتیم و هرکسی میرفت دنبال علایق خودش الان وضعیت این نبود
کاملا موافقم. من خودم چندبار مسابقه ی ثانیه ها رو دیدم. متاسفانه به ساده ترین و معمولی ترین سوالها نمیتونن پاسخ بدن؛ واقعا برام عجیب بود.
این که معلومه سطح هوش واطلاعات نسل جدید(دهه هفتادی) خیلی پایین تر از نسل قبله
پاسخ ها
اول بیش تر کسایی که تو این مسابقه ها شرکت میکنن دهه شصتی هستن دوم شما دهه شصتیا چه گلی به سر جامعه زدید جز بالا بردن آمار مصرف لوازم آرایشی و جراحی زیبایی و اعتیاد و طلاق و مهاجرت غیرقانونی و زندان و ... بیچاره بچه های دهه 30 و 40 و 50 که اون زمان فقط تو کل ایران 10 تا دانشگاه دولتی بود که با هزار بدبختی باید قبول میشدی با کم ترین امکانات و بعدش هم باید با ساواک دست و پنجه نرم میکردی و درگیر انقلاب میشدی خیلیهاشون هم که تو جنگ شهید و جانباز شدن حالا شما دهه شصتیا به چی مینازید من نمیدونم
ههه آقای متولد چهل شما هم یکم اطلاعاتت ببر بالا ... چون این مواردی که گفتی توی سنین پایین مده .... نیمه دوم 60 ... و دهه 70 ... در ضمن دهه شصتیا زمانی لودن که هیچ شرایطی براشون مهیا نبود
متولد چهل ...نوشا جان نمیخواد دعوا کنید یه نیگا به دور و برتون بندازید می بینید که تموم ملت بی سوادند میدونید چرا ؟با کارهایی که توی راه پیمایی ها و شبکه های اجتماعی ازشون سر میزنه کاملا معلومه سواد ملت در چه حد هست در ضمن خرافات خرافات پدر مردم و در اورده به نظر من روشنفکری به خواندن کتاب و مقاله و روزنامه نیست ...عقل ادم حکم میکنه چی درسته و چی نادرسته بعد انجامش بده ......
البته سطح هوششون بالاست این محیط زندگیشونه که بیماره و نتیجه اعمال دهه های پیشه
جالبه !! زمانی که عادل تو مسابقه شرکت کرده بود اصلا اینترنت و امکانات امروزی وجود نداشت ...الان دسترسی به اطلاعات آسونتره ولی سطح سواد عمومی پایینتر :(
بنظر من تلویزیون از برگزاری این نوع مسابقات خودداری کنه. حداقل برای حفظ آبروی رسانه ملی، والا فکر میکنین به غیرت جوونای بیسوادمون بر می خوره ؟ یکی اینجوری بهشون توهین کنه؟ نه اصلاً هم بهشون بر نمیخوره و بازم خودشونو عقل کل میدونن تو همه زمینه ها...
و اینم قبول دارم که سیستم آموزشی ما بسیار فشل و عقب افتاده است . اگر کتابهای درسی دوره دبیرستانی را مطالعه بفرمائید به حرفم میرسید و کاملاً ملتفت میشوید.
در همین مسابقه از اقایی که اتفاقا به دور اخر مسابقه رسید و اول شد، سوال کردند حضرت علی (ع) در لحظه ضربت خوردن چه گفتند؟ ایشان پاسخ داد: الله اکبر!
به نظر من کلا سطح اطلاعات عمومی در ایران کمه...
دهه 40 و 50 و نیمه اول 60 چه گلی بر سر این سرزمین زدند؟
هنوزم که هنوزه این کشور یک کشور مصرف کننده هست
درسته دانش رو باید در کتاب جست و جو کرد...
سوالم اینه که کدوم سیاست مردم رو از کتاب دور نگاه داشته؟؟؟؟
پاسخ ها
شماها چه گلی زدین مثلا ؟؟ باز ما 17-18سالمون بود تو کتابخونمون چند تا کتاب پیدا میشد.شماها که یا سرتون تو آینه اس یا تو گوشی.جوک نگو واسه ما که خندمون میگیره
یعنی من حیرون معلومات اونی یم که گفت ترکیه وعربستان دو همسایه ایران در حاشیه دریای خزرن
آقا من یه چیزی بگم ؟
خودم معلم هستم، یکی از دروس تخصصی رو هم تدریس می کنم که بچه ها از درسم و خودم متنفر هستن ...
من خودم دارم نابود میشم، یه بار در مورد مشکلات این سیستم، به یه نفر که واسه ارشاد ما اومده بود انتقاد کردم ...
با زبون روزه، به قرآن قسم جوابش این بود: هدف آموزش و پرورش فقط نگه داشتن بچه ها در مدرسه است ...
"از اون روز به بعد دنبال یه راه هستم ... همین"
واقعادهه 60و70 کودن شدن.من سراغ دارم دانشجوی مهندسی معماری ورودی 93فرق مستطیل با مثلث رو نمیدونه متولد 74.با معدل بالا هم فارغ التحصیل میشن میان بیرون میگن وای کو کار.
پاسخ ها
لحن حرف زدن شما هم نشون دهنده ی شخصیت شماس.آدم کودن باشه ولی بی ادب نباشه
این چرت و پرتا چیه؟ جهان هستی کلا در حال رشده. هیچ چیز ضعیف تر نمیشه. اینا دروغی بیش نیست. بچه های امروز چندین برابر نسل گذشته فهمیده ترند، بچه های ما چندین برابر ما فهمیده ترند. قدیمی ها چون خودشون کم آوردن این حرفا رو میزنند. قبول کنید که ما از پدرهامون بیشتر توسعه پیدا کردیم. و ما قبول کنیم که بچه های ما از ما بیشتر توسعه پیدا میکنند.
زمانی من در دبیرستان رازی درس میخواندم سال 70 متوجه شدم معلمین تا پول معلم خصوصی در منزل ؟ !! نگیرند نمره نمیدهند. این موضوع را به حراست منطقه 3 گفتیم 99 شاگرد و معلم دادگاهی شدند.سال جدید مدیر جدید با دادن نمره های صفر در انضباط و،،،،ما رابا تیپا اخراج کرد . و هیچ مدرسه دیگری حاضر به ثبت نام ما نشد.رفتیم مدرس شبانه آنجا هم گفتند سن شما به شبانه نمیخورد. خلاصه بعد از شش سال تحصیل در حوزه علمیه به ناچار در یکی از مدارس شبانه دیپلم گرفتم. وقتی میبینم که چند سالی ست که علنی مدارک تحصیلی را میفروشند ودر روزنامه آگهی میدهند یاد مشقتهایی میافتم که برای یک گرفتن دیپلم شرافتمندانه به درجه پروفسوری نایل شدم زیرا تجارب ویژه ای را متحمل شدم و آموختم که سعادت واینده بشر با وجود من و تحمل آن روزهامتحول و احساس میکنم آینده در دستان من است.
پاسخ ها
افرین بهت. در مقابل ظلم وحماقت ایستادی .
عموی من متولد دهه ی 30 بود یه دیپلم ناقص بود خدا میدونه وقتی پیشش مینشستی از همه چی اطلاع داشت ...هواپیما و قطعات ...خلبانها...کشتی ها و نحوه ی ردیابی در دریاها از جانوران و زندگیشون از دانشمنداو خلاصه همه چی و همه چی خوب میدونست جدول حل میکرد جای خالی نمیگذاشت بخدا همشو حل میکرد منم عشق میکردم و ذوق داشتم تا برام تعریف کنه .....یعنی الان از یه فوق لیسانس یه سوال علمی کنید بخدا اگر جوابتون رو داد اسم خودمو عوض میکنم ..............بخاطر همینه که میبرنشون شهرداری واسه رفتگری ..بخدا شغل رفتگری هم برا این فوق لیسانسهای ابکی حیفه .....
من متولد ٥٨هستم.هنوزم كه هنوزه اطلاعات تاريخ ،جغرافي،معارفم درحد بالاييه.دليلش هم ١-علاقه شخصي٢-نداشتن سرگرمي خاصي در دوران مدرسه.٣-ورودبه دانشگاه درمرحله بعد.
ولي درزمان حاضر،نسل جديد باانواع واقسام سرگرميها مشغوله كه متاسفانه فرصت علم اموزي روازشون گرفته.بالارفتن تجمات زندگي،چشم وهمچشمي ،مشكلات اقتصادي وفرهنگي،كم شدن اميد به اينده،كم شدن عواطف و...ازجمله سايردلايل كم شدن اطلاعات عمومي نسل فعلي مي باشد.
وقتی یک مهندس عمران (فارغ التحصیل دانشگاه آزاد)در محاسبات نقشه بجای میلگرد آج دار میلگرد صاف در نظر میگیره ،وقتی هم ازش میپرسی ،اختلاف مقاومت وفرق بین این دو نوع آرماتور رو نمیدونه ،واقعا چه چیزی بجز بیسواد میشه بهش گفت ،فقط داره اسم مهندس رو یدک میکشه ،وقتی بهش میگن آقای مهندس دلش غش میره وطوری خر کیف میکنه که دندان آسیاب پر شده اش رو میشه دید،
پاسخ ها
یک مهندس عمران را فرستادیم میله گرد برای سازه ای خریداری کنه رفته نبشی سفارش داده . آهن فروشه با شرکت تماس گرفته به مدیر عامل گفته آقا مقرارت ملی ساختمان تغییر کرده . نبشی مجاز شده ..............
با چه رويي در مسابقه اي كه در كل كشور مشاهده مي شود شركت مي كنند ؟
منم متولد 65 اطلاعات عموم خیلی خوبه ... کلن بچه که بودم سرگرمیم کتاب و حل جدول و سوالای هوش بود دبیرستانم که بودم با کلی ذوق یک کتاب اطلاعات عمومی رو خریدم شروع کردم به خوندن ... اون موقع نه اینترنتی بود نه کامپیوتری ... یکی دیگه از دلایلش اینه که آزمون استخدامی هم که میخواستم بدم بازم برای عمومی باید مطالعه میکردم ... الان همه سرگرم شیکه های اجتماعی و واتس آپ و ... هستن ... تو این شبکه ها از همه چی میتونی اطلاعات کسب کنی ولی متأسفانه کسی نمیخونه مخصوصن اگه از چند خط بیشتر بشه ... کتابم که دیگه اصلن نمیخونن .... من بچه های فامیل که میبینم هیچ کتابی رو ندیدم بخونن جز کتابای درسی
بخدا هرکی طالب علم و دانش باشه نه نظام اموزشی موجب افت تحصیلش میشه و نه غیره من خودم درس نخون ترین دانش اموز کلاس بودم بهترین امکانات خودم نخوندم چه ربطی به نظام اموزشی داره وقتی نظم اموزشی میگه
a(x2=0 من خودم نخوام یاد بگیرم به کسی چی
قبول دارم بچه های الان بیسواد ترن حتی یه املای ساده هم بلد نیستن اما جالبش اینجاست که از همه هم بیشتر ادعا دارن و خودبزرگ بینی کاذب دارن نه تنها فقط تو اطلاعات عمومی از نسلای قدیم ضعیف ترن بلکه تو خودمراقبتی هم ضعیف ترن به راحتی به هر چیزی تن میدن و هر افکاری رو قبول میکنن و تقلید میکنن من خودم دهه شصتی ام