سبک زندگی آنلاین و دو کلمه حرف حساب!
جامعه شناسی خودمانی دیجیتالی (۲)
آری! یهویی اینطوری شد. یهویی یک تبلت و گوشی هوشمند در اختیار شما قرار گرفت و عین تسبیح مادر بزرگها، از پیش شما دور نشد! این همدمهای دیجیتالی مردمان روزگار ما، تهدید است یا فرصت؟ ما محکومان عصر دیجیتال هستیم، یا دنیای پست مدرنیته دهکده جهانی را تجربه میکنیم؟!
برترین ها: در سلسله گفتارهای "سبک زندگی دیجیتالی" در پرتال برترینها، تلاش میکنیم تا کاربران محترم سایت را با چالشها، فرصت و تهدیدات سبک زندگی دیجیتالی امروز که گریبان گیر طیف وسیعی از هموطنان شده است، آشنا کنیم و در این رهگذر، به جامعه شناسی خودمانی نسل اینترنت که نسل معتادان دیجیتال است، بپردازیم. در گفتار قبلی،، غرب زدگی دیجیتالی مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در این گفتار، به موضوع مهم اعتیاد به اینترنت میپردازیم. سبک زندگی بسیاری از ما، سبک زندگی دیجیتالی شده است و هر روز، با چک کردن اکانت ما در شبکههای اجتماعی و لایک و فالو و چت و امثالهم سپری میشود. سبک زندگی خاصی که سبب شده است، کمتر بخوابیم، کمتر ورزش کنیم و حتی کم تر کتاب بخوانیم.
سبک زندگی میلیاردها نفر از شهروندان کره خاکی ما، دیجیتالی یا به نوعی وابسته به فناوری دیجیتال شده است. مهم نیست که در روستایی دور افتاده در شیلی هستید یا در خیابان پنجم نیویورک زندگی میکنید. فاصله شما با دنیای دیجیتال، بسیار اندک است. سبک زندگی مردمان روزگار ما، به صورت باور نکردنی، دیجیتالی شده است و این دیجیتالیزه شدن زندگی، شیوهها و رفتارها و چالشهایی را به وجود آورده است که مقاله زیر، با نثری خودمانی، به جنبههایی از آن میپردازد.
درصد قابل ملاحظه ای از وقت ما در هفته، صرف چک کردن email، سر زدن به اکانت های مختلف در شبکههای اجتماعی و وبلاگ نویسی و کامنت بازی و به قولی surfing میشود. خیلی از ماها روزی دو سه ساعت در روز را به اینترنت بازی و استفاده از ابزارهای دیجیتالی اختصاص میدهیم. فراگیر شدن این شبکهها و امکانات در اقصی نقاط جهان به ویژه در ایران که سرعت اینترنت و قابلیتهای سخت افزاری و نرم افزاری آن نیز در دو دهه اخیر به طور قابل ملاحظه ای رشد داشته است، زمینه جذب مخاطب بیش تر را فراهم کرده است.
توسعه ضریب نفوذ اینترنت در ایران که از اوایل دهه هفتاد شمسی سیر صعودی به خود گرفت و تا امروز که بیش از بیست میلیون کاربر اینترنت در ایران فعالیت میکنند که ۱۱ میلیون نفر از آن ها، اینترنت موبایلی نیز در اختیار دارند. بیش از ۲۰ میلیون گوشی هوشمند در کشور وجود دارد و بیش از ۶۰۰ هزار دامنه، بر روی پسوند ملی ایران.ir ثبت شده است. همه این آمارها، از دیجیتالی شدن سبک زندگی ایرانیان خبر میدهد.
سرویس دهندگان متعدد اینترنت در ایران که برای فروش سرویسهای پرسرعت ADSL رقابت میکنند، فضایی را به وجود آورده است که دسترسی به اینترنت پر سرعت ارزان در اقصی نقاط کشور، دیگر آرزویی دست نیافتنی نیست. اپراتورهای تلفن همراه از همراه اول گرفته تا ایرانسل و تالیا، خلاقیتهای متعددی را برای کسب مخاطب حداکثری در بازار پر رقابت امروزی در دستور کار قرار دادهاند تا سهم خود را از بازار گسترده و رنگارنگ و جذاب فناوری اطلاعات و ارتباطات، ارتقا دهند.
امروزه من و شما به عنوان مشتریان سرویسها و محصولات گوناگون حوزه ICT، حق انتخاب گسترده ای داریم و این حق انتخاب، فرصتهای متعددی را در اختیار ما قرار داده است. تبلیغات مختلف سرویس دهندگان و اپراتورهای اینترنت و تلفن همراه، خط مقدم رسانههای سنتی و دیجیتالی امروزه را تشکیل داده و هجمه سنگینی را بر روی مخاطبان فراهم نموده است.
خلاقیتهای دیجیتالی برای سبک زندگی امروز
خلاقیتهای دیجیتالی فعالان کسب و کار آی تی عاملی مهم و راهبردی برای فروش بیش تر، بازاریابی هدفمند و کسب بازار است اما در این وسط، مخاطبان به استفاده بیش تر از ابزارهای فراهم شده ترغیب و تشویق میشوند. تشویقی که به نظر میرسد منجر به وابستگی بیش از حد مردم به این ابزارها و فناوریها و افزایش فاصله با زندگی غیر دیجیتالی آنان گشته است. این خیلی خوب است که ما اعیاد و موفقیتها و غم و اندوه و مراسمات را با پیامکهای متنی و صوتی و تصویری به دوستان و آشنایان تبریک بگوییم و فقط ۲۰ تا ۳۰ تومان برای ارسال هر پیام موفق هزینه کنیم.
خیلی خوب است که در گوشی تلفن همراه خود، تاریخ تولد و سالگرد ازدواج دوستان و آشنایان را ذخیره کنیم و از طریق reminder گوشی، در زمان مربوطه پیام تبریک الکترونیکی به مخاطب ارسال کنیم. اما به نظر میرسد ما محکوم شدهایم تا دیحیتالی فکر کنیم، دیجیتالی برنامه ریزی کنیم و دیجیتالی عمل کنیم. در حالی که در دنیای غیر دیجیتالی و مادی و طبیعی زندگی میکنیم و روح و جسم ما دیجیتالی نیست و حس دارد و عاطفه و شعور.
خیلی چیزها با منطق و برنامه ریزی و هماهنگی دیجیتالی تطبیق نمیکند و به ثمر نمینشیند. شما فکر کنید دوست دوران دبستان شما به مدت شصت ثانیه با شما تلفنی صحبت کند و فلان موضوع را به شما تبریک بگوید و دیگر دوست شما نیز به مدت سی ثانیه به درب منزل شما مراجعه کند و کارت تبریکی به شما بدهد و به خاطر مشغله کاری، از شما خداحافظی کند و برود. البته، خیلیها هم این موضوع را به شما با پیامک تبریک گفتهاند. یعنی سه حالت مختلف. خود نظر دهید که کدام روش برای شما دلچسب تر از بقیه است؟
به نظر میرسد چون شما موجودی دارای حس و عاطفه و درک و شعور هستید و جسمی بیروح و دیحیتالی نیستید، حس کردن دست دوستی که حضوراً به دیدار شما آمده است و با او حضوری خوش و بش کردهاید حتی ظرف سی ثانیه، خیلی ماندگار تر از سیل پیامکهایی است که فردا صبح از گوشی خود delete میکنید.
بنابراین با عرض تأسف باید عرض کنیم که ارتباطات خیلی از ماها در عصر دیجیتالی امروزی، همین شق سوم یا روش پیامک بازی است. یک پیامک به نسبت قصد دیدار حضوری کوتاه یک دوست یا برقراری تماس تلفنی با او، بسیار کم هزینه تر و سریع تر است. قبول! اما مگر عمر شما چقدر است که نیمی از عمر خود را برای ارتباط با دوستان و آشنایان به ابزارهای دیجیتالی خلاصه کنید و به خیال خود، با دوستان و اقوام و آشنایان همواره در ارتباط هستید. بسیارند افرادی که در طول سال، بعضاً در دیدارهای نوروز باستانی ایرانیان همدیگر را ملاقات میکنند و سنتی به قولی دیدار میکنند. وگرنه در طول سال در فیس بوک و ای میل و پیامک همدیگر را دیجیتالی ملاقات میکنند.
ارتباطات دیجیتالی، چالشها و فرصتها
ارتباط دیجیتالی بسیار خوب است و کسی منکر آن نیست. اما قضیه اینجاست که این قدر این ارتباطات و شیوه برقراری تماس مردم با یکدیگر اپیدمی شده است که زمینه برای کاهش ارتباطات حضوری و تغییر در سنت و روش ارتباط ایرانیان با یگدیگر با چالش و تغییر جدی رو به رو شده است. بسیاری از ماها وقتی مورد انتقاد قرار میگیریم که چرا اکثر دوستانمان را نمیبینیم و دیجیتالی با آن ها در تماس هستیم، بهانه دوری فاصله و مشغله زندگی و چه و چه را به عنوان سر لیست دلایل خود ذکر میکنیم.
اما وقتی نوبت تماشای فلان مسابقه ورزشی در فلان نقطه کشور میشود یا تور یک روزه فلان محل یا قصد خرید فلان کالا، ساعتها یا روزها صرف برنامه ریزی و تمرکز جهت انجام این امور میشویم. غافل از آن که عمر گران میگذرد، خواهی نخواهی. سعی بر آن کند نرود رو به تباهی. برنامه ریزی برای دیدار حضوری و سنتی و جسمی دوستان و آشنایان و نه دیدارهای دیجیتالی مبتنی بر چت و امثالهم، به نظر میرسد باید تبدیل به یکی از واجبات زندگی امروزی ما شود. خیلیها دارند فراموش میکنند خویشاوندان سببی و نسبی خود را و نمیتوانند با بستگاه غیر از درجه اول و دوم خود رابطه مطلوبی برقرار کنند و به نوعی آنها را اقوام درجه سه و چهار میدانند که ماهی و سالی و قرنی دیداری با آنها کفایت میکند (آن هم معمولاً سر مزار رفتگان یا هر ده سال در عروسی فلان فامیل مشترک!).
سبک زندگی محکومان عصر دیجیتال!
این داستان غریب مردمان روزگار ما است که محکوم عصر دیجیتال مدرن خوش آب و رنگ شدهاند. ما نباید فراموش کنیم که ابزارهای دیجیتالی سبب میشوند از جامعههای سنتی خود دور شویم و از پشت رایانه، به قولی دستی بر آتش داشته باشیم. دور شدن از جامعه، ناهنجاریها و مخاطرات فردی، فرهنگی و اجتماعی زیادی برای فرد به همراه میآورد که از افسردگی تا خودکشی و... را به همراه دارد. یکی از دلایل اینکه شهرنشینان و حتی روستانشینان امروزی که مانند شهر نشینان دیجیتالی شدهاند، کم خواب شدهاند و چاق و کم حوصله با امراض مختلف، اسیر شدن در خانههای کوچک و برجهای سر به فلک کشیده در کوچههای تنگ و باریک شهرستانها و کلان شهرهای امروزی است.
ما امروزه کم خسته میشویم، زیاد میخوریم و کم راه میرویم. زیاد رانندگی میکنیم و زیاد به صفحههای مانیتور و تلویزیون و موبایل و تبلت و امثالهم زل میزنیم. همه اینها ما را در یک نقطه بسته قرار میدهد و جسمی که نیاز به تحرک و شادابی و نشاط و تکاپوی غیر دیجیتالی دارد، در فضایی حبس میشود و نمیتواند تجربههای جدید را کسب کند و با طراوت شود. افیون دیجیتال، افیون قرن بیست و یکم است.
افیونی است که ما در گسترش و توسعه آن نقش مستقیم داریم و چون مانند سیگار و الکل و مواد مخدر، تأثیر مخربان را سریع احساس نمیکنیم، از اهمیت موضوع غافل هستیم. غفلتی که شبکههای اینترنتی و دیجیتالی برای مردمان عصر ما ایجاد کرده است، به ظاهر پیش پا افتاده و بی اهمیت است، اما آمار و ارقام و گزارشات جهانی نشان دهنده هشدار بزرگی است که عصر دیجیتال و شهروندان هزاره سوم از سمت مخاطرات ابزارهای دیجیتالی با آن رو به رو هستند. ظهور شبکههای اجتماعی اینترنت از دو دهه قبل به این سو، فرصتهای مختلفی را برای فعالان کسب و کار در عرصههای گوناگون سبب شده است. مردم با یکدیگر بهتر و سریع تر ارتباط برقرار میکنند و تعداد دوستیهایشان بیش تر شده است و هویت دیجیتالی، بر هویت ملی و قومی غالب شده است. شبکههای اجتماعی از وبلاگ نویسی آغاز شد و تا امروز که نسل جدیدی از این شبکهها در قالب پایگاههای اینترنتی مختلف در دسترس میباشد و بیش از یک میلیارد کاربر را به خود اختصاص داده، ادامه یافته است.
اگر پیش از این برای نوشتن نامه به فلان دوست خود در فلان کشور، نیازمند ارسال نامه ای مکتوب بودید و یا حوصله نداشتید که به او تلفن کنید یا پست الکترونیک ارسال کنید، امروز از طریق این شبکههای اجتماعی میتوان در سریعترین زمام ممکن، پیام صوتی، متنی، تصویری و ویدئویی برای وی و دهها هزار نفر دیگر ارسال کرد. بدون آن که از منزل یا محل کار خود خارج شوید و حتی یک ریال هزینه کنید. گفت و گوی تصویری و صوتی انفرادی و گروهی با دوستان و آشنایان، فرصت دیگری است که معمولاً در این شبکههای اجتماعی در اختیار مخاطب قرار داده شده تا به راحتی بتواند از امکانات این پایگاه برای بسط ارتباطات خود استفاده کند.
پیش تر، برای معرفی هویت دیجیتالی خود در اینترنت، نیازمند بودیم تا وبلاگی، سایتی، گروهی در اینترنت ایجاد کنیم و هزینه ای را متقبل شویم یا به حداقل اطلاعاتی درباره طراحی و مدیریت وب سایت، دسترسی داشته باشیم. اما امروزه لشگر شبکههای اجتماعی، همه چیز را بر مخاطب آسان کرده است و با کمترین دانش، بیشترین خدمات و امکانات را به صورت رایگان در اختیار وی قرار میدهد. به اشتراک گذاری تصاویر و فایلهای ویدئویی، نوشت ها، نظرها و صدها قابلیت دیگر، از خدمات شبکههای اجتماعی به ویژه نسل جدید این شبکهها است که خیلی از ماها با آن آشنا هستیم. وقتی نونهالان ۱۲-۱۳ ساله دارای موبایل مجهز به application های متنوع و اکانت در شبکههای اجتماعی هستند، میتوان به جایگاه رسانههای دیجیتالی در زندگی روزمره به خوبی واقف شد.
ظهور شبکههای اجتماعی و مدرنیته جدید
ظهور شبکههای اجتماعی و نسل جدیدان ها در فضای اینترنت، رسم و سیاق ارتباطات و تبادل اطلاعات و دسترسی به آن را به طور کامل دگرگون کرده است. Google کردن، یک شیوه عادی برای جست وجوی اطلاعات در دنیای امروزی است. خیلی از نتایج ۱ تا ۱۰۰ موتورهای جست و جو بر اساس کلید واژه وارد شده، درست یا غلط بر خیلی مسائل تأثیر گذار است. این نشان دهنده تاثیرگذاری موتورهای جست و جو بر شیوههای دستیابی امروزی ما به اطلاعات و تبادل آن است. شبکههای اجتماعی نیز به دلیل اپیدمی شدن قابلیتهایشان در بیست سال اخیر و در اشل جهانی، با استقبال صدها میلیون مخاطب اینترنت مواجه شده است که آن گونه ارتباطات خود را مدیریت و برنامه ریزی میکند که فیس بوک و توییتر و یوتیوب و یاهو و msn و گوگلان را طراحی و سیاست دهی میکنند.
ما معمولاً به این موضوع کاری نداریم که بذر در چه زمینی میکاریم و مالکیت زمین با کیست و مالکیت کاری که بر روی این زمین کردیم، در آینده به چه گونه ای خواهد بود. کاری نداریم که هر نوع تصویری، هر نوع مطلبی، هر نوع کامنتی، هر نوع نظری و نوشته ای که در فضای مجازی و بر روی این شبکههای پرطمطراق اینترنتی منتشر میکنیم، در آینده چه بلایی بر سر و ما دیگران خواهد آورد از نظر حقوقی و حقیقی و قانونی و عرفی. به این مسائل کاری نداریم. به این مسائل کاری نداریم که چه اندازه کلاهبرداری ها و شرارتهایی از طریق شبکههای اجتماعی داخلی و خارجی در اطراف ما رخ میدهد و ما خبر نداریم... لایکی میکنیم و کامنتی و تمام.
اما باید بیش از قبل مراقب بود و آگاهانه و مسئولانه در دنیای دیجیتال زندگی کرد و فعالیت نمود.
ارسال نظر